🔶از نظر دکارت، شناخت حقیقی به طور فطری در ذهن حضور داشته و امری نیست که از خارج، وارد ذهن شود. تنها لازم است که از ارتکاب به خطا ممانعت کرده تا شناخت در نتیجه دخالت آن تیره و تار نشود. وی ابزار اندیشه را به دو نوع فاهمه و اراده تقسیم کرده و احساس و تخیل را متعلق به فاهمه می داند و در عوض، میل و بیزاری و تصدیق و انکار و تشکیک را به اراده نسبت می دهد.
🔷مکانیزم خطا و علت اصلی آن عبارت است از بلند پروازی اراده و درخواست اموری ورای شناخت و فهم صریح و متمايز. از نظر دکارت، گسترده تر بودن قلمرو اراده نسبت به فاهمه، نه تنها موجب نقص نیست بلکه نشانه کمال و زمینه مدح و یا ذم اعمال انسانی است.
💢به علاوه، خطاهای ما نمی تواند ناشی از ذات الهی و یا طبیعت باشد بلکه خطا، ریشه در روش عمل انسان و یا نحوه استفاده او از این اختیار و آزادی اراده دارد. بدین ترتیب که اگر درباره چیزهایی که صراحت و تمایز آنها را ادراک نکرده حکمی صادر کند، احتمال خطا و اشتباه در آن وجود دارد. پس نقص و عیب در استعمال نابجای اختیار و نحوه عمل خود فرد است و نه چیزی دیگر.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به کوشش #محمد_ابراهیم_بخشنده
#دکارت
📌@canoon_org
🔶دکارت را موسس و معمار علم و فلسفه جدید نامیده اند و بیشتر مورخین و صاحب نظران بر این اعتقادند که نقش دکارت از اندیشمندان بزرگی که در دوره جدید ایفای نقش نموده اند، موثرتر و برجسته تر بوده است. در قرن شانزدهم میلادی، نحوه ای تفکر شکاکیت آمیز در اروپا حاکم گردید. دکارت برای مبارزه با شک گرایی، در مقام پی ریزی فلسفه تزلزل ناپذیری برآمد و سنگ بنای آن را شک پذیری خود شک قرار داد.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم نوشته ی #محمدابراهیم_بخشنده و محصول نشر کانون اندیشه جوان است. نگارنده در کتاب حاضر، به تشریح دیدگاه های رنه دکارت در زمینه معرفت شناسی، انسان شناسی، خداشناسی و جهان شناسی پرداخته است.
💢وی در فصل اول به زندگی نامه دکارت اشاره نموده و با تشریح عصر وی، تأثیر و تأثر او را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. در چهار فصل بعدی با رجوع مستقیم به آثار دکارت و نیز لحاظ شرح و توضیح مفسرین، به تشریح دیدگاههای او در زمینه معرفتشناسی، انسانشناسی، خداشناسی و جهانشناسی پرداخته و در پایان هر فصل با توجه به فلسفه اسلامی نقد و بررسی عقاید وی ارائه شده است.
#شک
#تفکر
#فلسفه
#دکارت
#شکاکیت
#معرفی_کتاب
📌@canoon_org
🔶در دوره جدید، زمینه جدایی فلسفه از الهیات توسط اندیشمندانی نظیر #دکارت فراهم شد. دکارت امور را به دو قسم تقسیم می کند: امور الهی و غیرالهی. در امور الهی میبایست الهام خداوند را پذیرفت و آنها را بر عقل، مقدم دانست. اما در امور غیر الهی #فیلسوف نمی تواند چیزی را که حقیقتش معلوم نشده بپذیرد و یا به حواس خویش اعتماد نماید.
🔷#ژیلسون معتقد است که دکارت در دوره جدید، مبدع جدایی حکمت فلسفی از حکمت الهی است. به عقیده وی، دکارت اعتقاد دارد که دین، موضوع ایمان است و نه موضوع معرفت عقلی. دکارت، حکمت مسیحی #قرون_وسطا را از هم گسیخت و الهیات، دیگر مسئله مناسبی برای تفکرات فلسفی تلقی نشد.
💢از نظر دکارت مراد از عقل، همان عقل جزئی و استدلالی و محاسبه گر است و نه عقل کلی. دکارت عقل کلی را به کناری نهاد و توجه خویش را به عقل جزئی و دوراندیش معطوف نمود. وی در تفکیک حوزه عقل از #ایمان می نویسد: اما این امر مانع این نمی شود که ما به موضوعاتی باور داشته باشیم که از طریق #وحی الهی به عنوان یقینی تر از یقینی ترین معارف ما برای ما آشکار شده است.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#فلسفه
#الهیات
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔷دکارت در نامه اش به مترجم فرانسوی، اصول فلسفه، فلسفه و حکمت را به درختی تشبیه می کند که ریشه های آن را مابعدالطبیعه، تنه آن را فیزیک و میوه های آن را اخلاق و پزشکی و مکانیک تشکیل میدهند. در حالیکه در اندیشه افلاطون، فلسفه عبارت است از: محبوب خدایان شدن و به آنها تشبه پیدا کردن. ارسطو نیز معتقد است که هر چه علم از سود و منفعت ظاهری دورتر باشد، به همان میزان از ارزش بیشتری برخوردار است و لذا حکمت نظری برتر از حکمت عملی است. اما دکارت عقیده دارد که علوم نظری در خدمت علوم عملی و کاربردی بوده و می باید از انتهای درخت میوه چید و نه از ریشه و یا تنه آن.
🔶تنها یک قرن بعد از دکارت، دانشمند هموطن او "کانت" اعلام کرد که معرفت بشری را می توان به سه دوره دینی، فلسفی و تحصلی تقسیم کرد که مرحله اول تخیلی و مرحله دوم تعقلی و مرحله سوم علمی است. به عقیده او، دوره معرفت دینی و فلسفی سپری شده و در عصر جدید می باید از معرفت علمی و تحققی جانبداری نمود به نظر وی آنچه در سومین مرحله معرفت بشری معتبر است، امر محسوس و تبعیت از مشاهده و تجربه میباشد. دکارت به جای فلسفه نظری بر فلسفه عملی تأکید می کند و می گوید:
💢به جای فلسفه نظری می توان یک فلسفه عملی قرار داد که قوت و تأثیرات آتش، آب و هوا، ستارگان و افلاک و همه اجسام دیگر را که بر ما احاطه دارند، معلوم کند؛ به همان خوبی و روشنی که امروز فنون مختلف پیشه وران بر ما معلوم است؛ بنابراین می توانیم همچنان معلومات مزبور را برای قواعدی که در خور آن می باشند به کار ببریم و طبیعت را تملک کنیم و فرمانبردار سازیم و این نه تنها برای اختراع صنایع و خیل بیشمار مطلوب است که ما را از ثمرات زمین و تمام وسایل آسایش که در آن موجود است، بی زحمت برخوردار میکند.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#علوم
#کانت
#فلسفه
#مسئله
#دکارت
#پرسش_و_پاسخ
📌@canoon_org
🔶در مبانی معرفت شناختی و نتایج و برون دادهای آن نیز دو عنصر #سوبژکتیویسم و اصالت ریاضیات را طرح خواهم کرد زمان #دکارت با موج دوم شکاکیت مصادف بود که برخاسته از افکار #مونتی بود.
دکارت برای رسیدن به پایگاهی ،امن استوار و قوی در اندیشه شک دستوری را طرح می کند و در همه چیز شک میکند تا به خود و اندیشیدن خود می رسد و میگوید در هر چیز که شک کنم در خودم نمیتوانم شک کنم من شک میکنم پس هستم یا من فکر میکنم پس هستم» (Cogito Ergo Sum).
🔷او این اصل را یقینی ترین اصول می داند و میخواهد یقین خود را بسط دهد. دکارت با این کار سنگ بنای عالم جدید را «من» اندیشور قرار داد. هر چیز دیگری نیز زمانی حقیقی است که به صورت واضح و متمایز به یقین من درآید. در اینجا «من» اندیشنده اصل شده و قوام همه چیز به اوست؛ یعنی چون «من» هستم که می اندیشم و وجود با اندیشه من اثبات می شود، بنابراین من هستم که به آنها وجود می دهم البته نه وجود خارجی آن؛ زیرا ما اصلاً از خارج آن خبر نداریم و در ذهن خود به آن وجود می دهیم.
💢بدین ترتیب همه چیز قائم به شخص شد شخص اندیشه ورز با اندیشه خود همه چیز را سامان میدهد و این امتداد تا خدا نیز می رسد؛ چنان که فیلسوفان بعدی مثل #فویرباخ و هگل می گویند: خدا را ما می سازیم.
#معرفی_کتاب
#آموزش_مفاهیم
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org