🔶در دوره جدید، زمینه جدایی فلسفه از الهیات توسط اندیشمندانی نظیر #دکارت فراهم شد. دکارت امور را به دو قسم تقسیم می کند: امور الهی و غیرالهی. در امور الهی میبایست الهام خداوند را پذیرفت و آنها را بر عقل، مقدم دانست. اما در امور غیر الهی #فیلسوف نمی تواند چیزی را که حقیقتش معلوم نشده بپذیرد و یا به حواس خویش اعتماد نماید.
🔷#ژیلسون معتقد است که دکارت در دوره جدید، مبدع جدایی حکمت فلسفی از حکمت الهی است. به عقیده وی، دکارت اعتقاد دارد که دین، موضوع ایمان است و نه موضوع معرفت عقلی. دکارت، حکمت مسیحی #قرون_وسطا را از هم گسیخت و الهیات، دیگر مسئله مناسبی برای تفکرات فلسفی تلقی نشد.
💢از نظر دکارت مراد از عقل، همان عقل جزئی و استدلالی و محاسبه گر است و نه عقل کلی. دکارت عقل کلی را به کناری نهاد و توجه خویش را به عقل جزئی و دوراندیش معطوف نمود. وی در تفکیک حوزه عقل از #ایمان می نویسد: اما این امر مانع این نمی شود که ما به موضوعاتی باور داشته باشیم که از طریق #وحی الهی به عنوان یقینی تر از یقینی ترین معارف ما برای ما آشکار شده است.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#فلسفه
#الهیات
📌@canoon_org