🌹کوچههای آسمانی🌱
شهید آوینی/ کربلا افقی است به تعداد شهدایمان...🥀✅👌👇👇
🥀شهید آوینی رحمه الله : بعضی ها ما را #سرزنش می کنند که چرا دم از #کربلا می زنید و از #عاشورا ؛
آنها نمی دانند که برای ما #کربلا بیش از آنکه یک #شهر باشد یک #افق است که آن را به تعداد شهدایمان💔 #فتح کرده ایم ،
نه یک بار نه دو بار ... به تعداد شهدایمان!
#شهید_اهل_قلم
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
👆آزادسازی شلمچه؛ شاهراه ورود رزمندگان اسلام به خرمشهر🥀✅
👆✅۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز #مهمی در دوران #جنگ_تحمیلی بود.
🌴#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و #خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت:
« #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت⏳ ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.👌🍃
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🔳 روز نکبت سالروز تاسیس رژیم غاصب اسرائیل😡 این روز مقارن است با ۱۵ ماه مه ۱۹۴۸ میلادی، (۲۴ اردیبه
👆😏
📍«نکبت» دوره ای از یک #پاکسازی_نژادی_سیستماتیک_فلسطینی ها #توسط_جنبش_صهیونیستی بین سال های ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ میلادی است.
📍یهودیان بیش از ۷۸ درصد از سرزمین های تاریخی فلسطین را #تصرف، حدود ۵۳۰ #روستا و #شهر را پاکسازی نژادی و #ویران کردند و حدود ۱۵ هزار #فلسطینی را در یک سلسله #جنایات_گسترده از جمله در بیش از ۷۰ مورد قتل عام گسترده، #کشتند.😔😭
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🗓 ۵ مرداد ۱۳۶۷ - سالروز عملیات پیروزمند مرصاد #شبيه_ما_بودند_اما_منافق.... 💠 خاطره كارگردان ان
👆🥀
🔹من به عنوان #فیلم بردار برای #عملیات_مرصاد رفته بودم. از طریق کرمانشاه که وارد شدیم، سر و وضعمان همان سر و وضع معمولی بود؛ لباسهای خاکی و همان شکلی که بچه های بسیجی آن فضا داشتند. به شهر که وارد شدیم، دیدم شهر به طرز #عجیب و غریبی تفاوت دارد و اصلاً همان #حسی را که در اوایل جنگ در اهواز دیده بودم اینجا هم تقریبا توی فضای شهر حس می شد.
▪️همان اوایل به ما گفتند: «لطفا بروید، #ریشهایتان را بزنید و #لباسهایتان را هم عوض کنید». یعنی باید لباسهای خاکی ای را که تنمان بود عوض می کردیم. خب ما #مقاومت کردیم. فکر می کردیم برای چه باید اینجا ریشمان را بزنیم یا لباسهایمان را عوض کنیم! گفتند: «شهر آلوده است» و معنایش این است که الان #منافقین داخل شهر شده اند و تیپهایشان را #شبیه ماها کرده اند و الان این طوری #قاطی ماها هستند.
🔸از آن لحظه ای که این حرف را شنیدم یک مرتبه #احساس کردم که یک طور دیگر دارم به شهر نگاه می کنم. انگار #پرده ای از جلوی صورتم افتاد. باز #مقاومت می کردم تا اینکه بالاخره عزیزی که همراه ما بود، ما را وارد یک #مدرسه کرد. دیدم عده ای ردیف، گوشه دیوار ایستاده اند. تعدادشان خیلی زیاد بود. اصلاً انگار آینه بودند.
▫️....#تیپها دقیقاً مثل ما: لباسها، لباسهای #خاکی و موها درست شبیه مال ما. همه شان جزء #منافقین بودند. از آن لحظه به بعد دیدم دیگر نمی توانم به هر کسی #اعتماد کنم. چیزی که توی جنگ به آدم #آرامش می دهد این است که وقتی #عزیزی از کنارت رد می شود، بدون اینکه بدانی #اسمش چیست و یا از کدام ناحیه ایران آمده، می دانی که سر یک چیز مشترک با او #متفقالقول هستی؛ همه به سمت یک جهت #حمله می کنیم. آن وقت دیگر حتی نیازی به حرف زدن نیست؛ اشاره ها هم #معنا پیدا می کند. حالا به یکباره می دیدم #شهر عوض شده.
🔺آن روز، روز خیلی بدی بود....
برای تهیه فیلم🎞 از عملیات مرصاد که رفته بودیم. چندین بار من را به عنوان #منافق گرفتند و گذاشتند گوشه دیوار؛ در حد #اعدام!ماشین 🚗 ما رزمی نبود. یک مرتبه ماشین را نگه می داشتند و به روی مااسلحه 🔫 می کشیدند.
💢یکی دو بار اصلاً قبل از اینکه حرف بزنیم، ما را پیاده کردند. #گلنگدنها را کشیدند که ما را به رگبار ببندند و ما هی داد زدیم که به خدا از گروه «روایت فتح» هستیم. بعد از آن مجبور شدیم در و دیوار ماشینمان را پُر کنیم از اسامی «گروه روایت فتح» و «گروه تلویزیونی روایت فتح» که لااقل از دور ما را نزنند!»
➖ کتاب «عملیات مرصاد و سرنوشت منافقین» نوشته محمدعلی صدرشیرازی