eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
109 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @admin1_Markaz لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباس یاس بر تن کرد زهرا کنار دست او بنشست مولا محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت غلط گفتم بلی نه یا علی گفت . . . سالروز ازدواج حضرت فاطمه و امام علی مبارکباد ❤❤❤❤❤ 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_هشتاد_یک قرآن و یک کاسه کوچک آب توی دستم، ایستاده بودم کنج دیوار راهرو. زبانم
چشمم افتاد به انگشت‌های حاج حبیب که دانه‌های تسبیح را دوتا دوتا رد می‌کردند و صدایش را می‌شنیدم:《 خانم سادات! چیزی رو که واسه خدا دادی، دیگه چشمت پی‌اش نباشه.》 چشمم پی محمد نبود. اگه پسر دیگری داشتم، او را هم راهی می‌کردم؛ حتی بارها به حاج حبیب گفته بودم هروقت از جبهه رفتن و خدمت به رزمنده‌ها خسته شدی، بمان خانه پیش بچه‌ها، خودم می‌روم و جرئت را پر می‌کنم تا استراحت کنی و دوباره جلو بیفتی. اما مادر بودم و محمد را از ریشه‌ی جانم داده بودم و آن شب مثل کسی بودم که چیزی از وجودش کنده شده باشد. رختخوابم را توی اتاق محمد پهن کردم و تا صبح هرچه این پهلو به آن پهلو شدم و استغفار کردم و صلوات فرستادم، خواب به چشمم نیامد. بعد از نماز صبح کمی برای خودم روضه خواندم. به حضرت زینب 'سلام‌الله‌علیها' توسل کردم و خدا را قسم دادم به قلب آرام و مطمئن خانم، تا مرا شرمنده نکند. مبادا این همه سال حرف زده باشم و حالا که نوبت امتحان خودم رسیده بود، روسیاه شوم. فکر می‌کردم از دریای صبر بی‌بی قدر یک‌ذرّه هم به من برسد، برایم بس است. خدا صدایم را شنید. بعد از روضه‌ی تک‌نفره و توسلم، آرام گرفتم. تمام اضطراب و دل نگرانی‌هایم را همان‌جا همراه سجاده بقچه کردم و بلند شدم. دو سه روز از مراسم چهلم پدرشوهرم می‌گذشت و خانه بیشتر از همیشه شلوغ و به هم ریخته بود. مهمان‌هایی که از تهران آمده بودند، برگشتند و من ماندم میان دنیایی از کار. یک طرف بند و بساط خیاطی و بسته‌بندی آجیل و شکستن قند برای جهاد، یک طرف هم ریخت‌و‌پاش‌ های مهمانداری. خواهرشوهرم گفت:《 اشرف سادات! دست تنها که نمی‌تونی این همه کار انجام بدی.》و ماند برای کمک. دوتایی دست به دست هم دادیم و هر کدام یک گوشه را سامان دادیم. خانم‌های پایگاه هم مشغول بودند. نزدیک ظهر بود. آفتابِ بی‌رمق پاییز از پشت شیشه خودش را کشیده بود توی اتاق. چندتا سبد بزرگ دستم بود و داشتم می‌رفتم سمت دری که به حیاط باز می‌شد. از رادیو صدای مارش عملیات بلند شد. من توی حال و هوای خودم، حواسم پیِ صداهایی که می‌شنیدم، نبود؛ اما گوینده‌ی رادیو که شروع کرد و از عملیات حرف زد، همان‌جا جلوی درِ شیشه‌ای حیاط، که آفتاب ازش رد شده بود و می‌شد چرخ زدنِ گرد و غبارهای خیلی ریز را توی هوا دید، خشکم زد. محمد آمد جلوی چشمم؛ شب آخری که باهم حرف زده بودیم، دم رفتنش که چندبار گفته بود خوب نگاهش کنم. یقین داشتم خواسته‌اش را از خدا گرفته، برگشتم و به خواهرشوهرم گفتم:《 فکر کنم دوباره مهموندار بشیم. نمی‌خواد خیلی جمع‌وجور کنیم. همه‌ی این وسیله‌ها دوباره لازممون میشه.》 ساعت را نگاه کردم، تا اذان چیزی نمانده بود. همه چیز را رها کردم، لباس پوشیدم و خودم را رساندم به مسجد. تا شب هم سرم گرم کارهایم بود. باید تدارک یک مراسم دیگر را می‌دیدیم. ... 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت استاد حامد شاکر نژاد.mp3
2.39M
🌸روحتونو جلا بدین ❣️ به صوت استاد حامد شاکرنژاد 🔹... فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾ 🔹واخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾ 🔸... [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان اُف مگوی و بر آنان [بانگ مزن و] پرخاش مکن، و به آنان سخنی نرم و شایسته [و بزرگوارانه] بگو.(۲۳) 🔸و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده.(۲۴) 📗سوره اسراء •┈✾🍀✿🌺﷽🌺✿🍀✾┈• 📚ـام طهارتـــ♨️/تیمم❕ 💢 استمرار عذر پس از تیمم بدل از غسل🧐 ┘◄ پرسش : ❓کسی که وظیفه اش است و تا مدتی آب برای او ضرر دارد، آیا برای هر نماز واجب باید تیمم کند یا یک مرتبه تیمم برای آن مدت، کافی است؟ ✅ پاسخ : ✍️ کسی که وظیفه اش است، تا زمانی که عذرِ مجوزِ تیمم (در فرض سؤال: ضرر) برطرف نشده است و حدثی مانند بول، خواب و... از او سر نزده است، همان تیمم، کافی است؛ ولی اگر از او سر زد، بنابر احتیاط واجب (برای اعمال مشروط به طهارت) باید مجددا بدل از غسل، تیمّم کند و وضو هم بگیرد و اگر از گرفتن وضو هم معذور باشد، تیمّم دیگری نیز بدل از وضو انجام دهد. 💞@MF_khanevadeh
باید با بچه ها بازی کرد و وقتی که برنده می شویم اصلا بردن خودمان را مهم نکنیم. باید با آنها بازی کرد و وقتی که می بازیم، کاملا وانمود کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده است، بلکه تاکید بر این باشد که: 🔺چه اندازه کوشش کردیم، 🔺با چه سرعتی دویدیم، 🔺چقدر عرق کردیم، 🔺چقدر تشنه شدیم، 🔺چقدر راه آمدیم. باید به محتوای بازی توجه داشت تا به جنبه رقابتی آن. 💞@MF_khanevadeh
‍ اموری که محسوب میشوند اما بعضی زوجین متوجه نیستند : ⇠ صمیمیت بیش ازحد با جنس مخالف شاید برایتان سرگرم کننده باشد که با همکارانتان شوخی کنید و سر به سر آنها بگذارید اما افراط در اینکار میتواند اثرات منفی زیادی را بر رابطه عاطفی تان بگذارد، افراد متأهل باید محدودیت های خود را بشناسند. ⇠ دردِ دل کردن با جنس مخالف ⇠ تنها بودن مدام و زیاد با جنس مخالف ⇠ بد گفتن از شریک زندگی تان، سعی کنید که به جای تخریب شخصیت، در صحبت هایتان از خوبیهای شریکتان بگویید، تنها در شرایطی که او واقعا به شما آزار میرساند، میتوانید این واقعیت را نه به هر کسی بلکه تنها برای خانواده، دوستان مورد اعتماد یا مشاور بازگو کنید. ⇠ چت کردن با جنس مخالف، خیلی ها فکر میکنند که چت کردن با نامزد قبلی، دوست دوران دبیرستان یا حتی غریبه مشکلی ایجاد نخواهد کرد اما این ابتدای راه است، ناگهان بخود می آیید، زمانی که دیگر کاری از دست هیچکسی ساخته نیست. ⇠ تلاش برای جلب توجه فردی جز همسرتان، اگر شما به ظاهرتان اهمیت دهید، آن هم فقط به این علت که توجه فردی جز همسرتان را جلب کنید، خیانت کرده اید 💞@MF_khanevadeh
🔰 آثار و فوائد خانوادگی فرزندآوری 💠 والدین به‌لحاظ ایجاد شبکه ارتباطی جدید پس از تولد فرزند جاذبه‌ها دل مشغولی‌ها و سرگرمی‌های تازه‌ای نمی‌یابد که مرکز ثقل آن فرزند است، مشاهده ناتوانی‌های نوزاد حس مسئولیت و شفقت را در والدین برمی‌انگیزد، از این رو آنها با کمک یکدیگر همه توان خویش را برای حمایت از او فرا می گیرند. 💠 این فرزند که در آموزه‌های دینی از او به «جگرگوشه» والدین یاد شده در استحکام و تداوم حیات خانواده نقش مثبتی دارد و پدر و مادر حاضر نیستند به راحتی این جگر گوشه خود را با اختلاف یا طلاق آزرده‌خاطر کنند. 💠 نشان می‌دهد که خانواده های بی فرزند در ایران بیش از خانواده‌های دیگر در معرض گسست قرار دارند. فرزند به ویژه فرزند خردسال به‌منزله پیوند بین پدر و مادر است از این رو وجود فرزند باعث استحکام خانواده می‌شود. ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌐 shamiim.ir 💞@MF_khanevadeh
🌸مهریه ماندگار 🔸رهبرانقلاب: 🔺ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود، رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجه‌ی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریه‌ی کم، چه جور جهیزیّه‌ی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. 🔺همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّه‌ی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید. 🗓 ۱۳۷۵/۰۲/۱۷ 💞@MF_khanevadeh
💑 نقاط ضعف خانواده همـسرتان را به رویش نیاورید! 🔸ورود به یک خانواده جدید، به معنای ورود به یک فرهنگ جدید است. ظرفیت پذیــرش تفاوت‌ها را در خــود ایجاد کنـــید. هیچ گاه نکات منفی خانواده همسرتان را با همسر خود در میان نگذاریــد. همه انسان ها نقطه ضعف دارند و شما باید سعی کنید اشتباهات آنها را ببخشید و فراموش کنید. 🔸در مقـــابــل، اتفاقات خوب را به خاطـــر بسپارید و سعی کنــید در قبال آنها بازخورد مثبتی از خود نشان دهید. کش دادن اتفاقات ناگوار چیزی جز احساس خشم و نفرت عاید شما نمی‌کند. 💞@MF_khanevadeh
❇️مواد لازم 💠کره ... 3 ق غ ( ذوب شده) 💠بیسکوئیت جو دو سر یا بیسکوئیت دلخواه ... 2 بسته 💠پودر فندق یا بادام ... 4 ق غ ❇️مواد لازم محلبی 💠شیر ...یک لیتر 💠شکر ... یک پیمانه 💠آرد سمولینا( ایرمیک) ... یک پیمانه 💠پودر نارگیل ... یک پیمانه 💠وانیل ... یک بسته (5گرم) ❇️مواد لازم برای تزئین 💠پودر پسته 💠گیلاس ❇️طرز تهیه 1⃣بیسکوئیت ها رو با دست خرد کرده و کره ذوب شده و پودر فندق یا بادام را اضافه می کنیم مخلوط کرده مواد را داخل قالب می ریزیم وبا ته استکان فشار می دهیم تا منسجم و صاف شود و بعد به مدت 40 دقیقه داخل یخچال استراحت می دهیم 2⃣برای تهیه محلبی همه مواد بجز وانیل را می ریزیم داخل ظرف روی حرارت ملایم قرار می دهیم و مدام هم می زنیم تا غلظتش مثل فرنی شود بعد وانیل را به محلبی اضافه می کنیم و برای آخرین بار هم می زنیم 3⃣سپس از روی حرارت برداشته ومحلبی را روی پایه بیسکوئیت می ریزیم و 3 ساعت زمان می دهیم در یخچال استراحت کند بعد با پودر پسته و گیلاس تزئین می کنیم. 👩‍🍳نوش جان👩‍🍳 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام استاد: آیت الله حائری شیرازی ⭕️ موضوع : من می‌خواهم سنت پیغمبر را اجرا کنم.. زندگی ات شد معرکه دعوا همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
زِندگیاتونو وقفِ امام زمان کنین.... وقفِ جبهِه ی فرهنگی... وقفِ ظهور... وقتی زندگیاتون اینشِکلی شه، مجبور میشین که گناه نکنین! وَ وقتیَم که گناه هاتون کمُ کمتر شد؛ دریچه ای از حقایق بِه روتون باز میشه...! اونوقته که میشین شبیهِ شُهدا... اول‌شبیه‌شین‌بعدشهید♥️ 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_هشتاد_دو چشمم افتاد به انگشت‌های حاج حبیب که دانه‌های تسبیح را دوتا دوتا رد می
صبح زود بلند شدم و حاجی را بدرقه کردم. قرار بود با شوهر خواهرم و دو تا از آشناها یک کامیون مواد غذایی و کمی وسیله ای که جفت و جور کرده بودیم برای کمک به مردم سیل زده ببرند داراب ، بعد از آن هم راهی منطقه بودند .حاجی که رفت، من هم پشت بندش شال و کلاه کردم و وقتی بچه ها پرسیدند کجا؟جواب دادم عملیات شده و بیمارستانها پر از زخمیه الان حتما به خون احتیاج دارن. از خانه آمدم بیرون خودم را رساندم به پایگاه انتقال خون نزدیک حرم.آن موقع ، سالی سه بار خون می دادم فکر می کردم بچه های ما حتی از جانشان دریغ نمی کنند و خوشی و راحتی برایشان معنا ندارد حالا انصاف نیست بعد از عملیات وقتی دسته دسته زخمی و مجروح می شوند با ان همه درد و زجری که تحمل می کنند تازه توی بیمارستان معطل یک کیسه خون بمانند. وقتی برگشتم خانه ، صدای دامادم ،محمد اقا می آمد آمدنش آن وقت صبح،غیر عادی بود چادرم را از سرم در آوردم و انداختم روی دستم و وارد اتاق شدم این قدر دستپاچه بود که وقتی گفت پدرش مریض احوال است و ماشین حاج آقا را لازم دارد و آمده دنبال سوئیچ،باور نکردم .سعی می کرد نگاهم نکند با عجله خداحافظی کرد و رفت .من هم چیزی به رویش نیاوردم و سوالی نپرسیدم پشت سرش رو کردم به خواهر شوهرم و گفتم رفت دنبال محمد. چشم هایش را ریز کرد و پرسید محمد؟و خیلی ساده حرف مرا رد کرد به من هم گفت بیخودی فکر و خیال نکنم و بد به دلم راه ندم. آنها نمی دانستند ،ولی خدا می دانست که من خودم را برای همچو روزی آماده کرده بودم .خیلی وقت بود که چشمم به در بود و گوشم پی خبر. ظهر نشده بود که داماد خواهرم آمد یادم نیست به چه بهانه ای یک استکان چای خورده و نخورده خداحافظی کرد و رفت داشتم مطمئن می شدم که خبری شده یواشکی خواهر شوهرم را کشیدم کنار و گفتم حواست به مادر باشه.بهش چیزی نگو پیرزن دلش هنوز از داغ شوهرش قرار نگرفته من خودم میرم محمدو پیدا می کنم. می دونم آوردنش همین جا،تو قمه حالا یا تو بیمارستانه یا ...... و حرفم را همراه بزاق دهانم خوردم صورت نگران بچه ها را دیدم و تصمیم گرفتم به جای حرف یا انتظار اینکه کسی برایم خبری از محمد بیاورد خودم بلند شوم و دنبالش بگردم .گفتم میرم لیست بچه هایی که برشون گردوندن رو می بینم ،خودم پیداش می کنم .بخوایم منتظر اینا بشینم حالا حالا ها جرئت نمی کنن چیزی به ما بگن. همین طور که این ها را می گفتم ،جوراب هایم را بالا کشیدم ،مقنعه زدم و چادر انداختم روی سرم ،بنده خداها حتی فرصت نکردند جلویم را بگیرند تا به خودشان بیایند من در خانه را کشیدم سمت خودم و باز شد.همان جا با یکی از همسایه های صمیمی مان و دو تا از خانم های فامیل که به هم نزدیک بودیم رو به رو شدم دیگر مطمئن شده بودم این بندگان خدا بی دلیل اینجا نیستند ،فقط دلم می خواست بدانم محمد کجاست و خودم را برسانم انجا. ..... 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وزمان را با آغاز کنیم امید آفرینی (۴) 👇هر کسی که: 📍مردم را از آینده ناامید کند 👈 دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند [سوره الأنبياء (21): آيه 18] بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ (18) بلكه ما حقّ را بر باطل مىكوبيم تا مغز آن را در هم بشكند، پس بىدرنگ، باطل محو و نابود مىشود. 🌟🌙علامه طباطبایی: «سنت خداى تعالى بر اين جريان يافته كه باطل را آن قدر مهلت دهد تا روزى با حق روبرو گردد و با آن در بيفتد، تا به خيال خود آن را از بين برده، خودش جاى آن را بگيرد؛ ولى خدا به دست حق خود، او را از بين ببرد و نابودش كند. اين همان معنايى است كه از جمله «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» استفاده مىشود ... در اينكه فرمود: «فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» دلالت بر اين معنا است كه اين درگيرى حق با باطل «ناگهانى» صورت مىگيرد. وقتى كه ديگر كسى اميد نمىبرد كه حق غالب شود و باطل فرار كند.» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج 14، ص262) •┈✾🍀✿🍃🌺﷽🌺🍃✿🍀✾┈• 📚ـام بانوانـــ🧕🏻 💢 حضور بانوان‌ در 👥 ┘◄ پرسش : ❓آیا خانم‌ها 🧕در ادارات که با نامحرم 🧔روبرو می‌شوند و گفتگو می‌کنند اشکال دارد ? ✅ پاسخ : 👥 همه‌ی مراجع: اگر شرعی🧕 رعایت شود و قصد لذّت و یا ترس افتادن به گناه😱 نباشد اشکال ندارد. 📚 اخلاق و احکام کارمندی / صفحه‌ ۱۶۰ 💞@MF_khanevadeh
💑 از رفتار های مردانه پرهیـز کنـید 🔸اصلی ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم "زنانگی داشتن" اوست. از مدل راه رفتن تان تا نگاه کردن و لباس پوشیدن تان. 🔸همه اینها برای یک مرد مهم است و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته باشد اصلا خوشایند نیست. مردانه رفتار کردن باعث نمی شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند و کاملا برعکس جواب می دهد. 💞@MF_khanevadeh
وقتى كودك ظرفى را شكست يا گونى برنجها را برگرداند، اورا دعوا نكنيد، داد نكشيد، به او احساس گناه ندهيد كه "من با اين خستگى بايد خرابكارى تو رو تميز كنم" "تو هم لنگه باباتی" "ای خدا منو بكش" "كشتی منو" يا فرزندتان را نترسانيد "دست نزن" "برو عقب" "نكن بدتر ميشه" "دستت ميبره" "پاهات كثيف ميشه" بلكه بهش بگيد برو جارو يا دستمال رو بيار تا با هم تميز كنيم و اجازه دهيد كمك كند و با اين كار به او جبران كردن، همكاری كردن، اعتماد به نفس و اعتماد كردن به خودش و شما را بياموزد. 💞@MF_khanevadeh
توصیه رهبر انقلاب به زن و شوهر‌ها امام خامنه‌ای: 🔹هر چه که سازش با آمریکا و با صهیونیستها و با آدمهای بد، بد است، سازش با همسر خوب است. 🔹البته سازش با دوستان دیگر هم خوب است اما از همه‌ سازشها بهتر همین سازش با همسرش است که انسان با همسرش بسازد. 💞@MF_khanevadeh
🔻این مواد غذایی شما را معتاد می‌کند 🌱🌱چیپس یا پفک بگذرید اما نتوانید؟ آیا می‌دانید این نتوانستن از کجا ناشی می‌شود؟ واقعیت این است که برخی مواد غذایی وابستگی و اعتیاد می‌آورند و دقیق‌تر اینکه اکثر آن‌ها مواد غذایی سالمی نیستند.🌱🌱 ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇 http://shamiim.ir/a/29127/ 💞@MF_khanevadeh
💑 کار زنان در درون خانه به اندازه کار مردان در بیرون منزل سخت است! 🔸رهبرانقلاب: برخلاف تصور بعضی كه خیال می‌كنند این‌هایی كه بیرونِ خانه كار می‌كنند، كارشان سخت است، آنهایی كه در خانه‌اند راحتند؛ نه، خانم داخل خانه كار جسمانی‌اش هم سخت است، كار فكری‌اش هم سخت است چون مدیر داخلی خانواده خانم است، طبعاً چالش‌هایی دارد. این چالش هــا تلاطم‌ هایی در روح او به‌ وجود می‌آورد. 🔸به مجرد اینکه شوهر می‌آید در خانه، مثل اینکه فرشته نجات از آسمان نازل شد برایش. برای هر دوتان این محیط می‌شود بهشت. بَد است؟ این اساسی‌ترین نیاز انسان است. این را سعی کنید تأمین کنید. البته خب شرایطی دارد، زحماتی دارد، البته خیلی زحمتی ندارد، عقل یک خرده‌ای می‌خواهد؛ هم زن باید عقل به خرج بدهد هم مرد باید عقل به خرج بدهد. 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 صحبت های مادر ژاپنی شهید محمد بابایی در مورد هجرتش به ایران و شهادت فرزندش ◾️خانم کونیکو یامامورا مادر ژاپنی شهید محمد بابایی ظهر امروز به فرزند شهیدش پیوست 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام استاد: آیت الله حائری شیرازی ⭕️ موضوع : تاثرگذاری بستگان رو همسرم در مسائل شرعی همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
🌷خوش اخلاقی 🌷۱.انک لعلی خلق عظیم.۴قلم ای پیامبر،تو در قله و اوج اخلاقی 🌷۲.والکاظمین الغیظ.۱۳۴آل عمران شرط بهشتی بودن،کنترل خشم است 🌷۳.ادفع بالتی هی احسن السیئه.۳۴فصلت بدی راباخوبی جواب بدیدتادشمنتان دوستتان شود 🌷۴.انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق.بحارج۶۷ص۳۷۲ من براى کامل کردن فضائل اخلاق مبعوث شدم 🌷۵. ان صاحب الخلق الحسن له مثل أجر الصائم القائم .اصول کافی،ج۲،ص۱۰۰ آدم خوش اخلاق با حسن خلق خود به درجه كسى مى رسد كه شبها به عبادت مى ایستد، و روزها روزه دار است. 🌷۶.ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامة افضل من حسن الخلق ؛ چیزى در میزان عمل در روز قیامت سنگین تر از خلق خوب نیست.اصول کافی ج۲ص۹۹ 💞@MF_khanevadeh
28.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙بشنوید | اگر امروز به فکر نباشیم.... ⬇️ رهبرانقلاب‌اسلامی: 🔹یک چیزهایی هم هست که نیازهای آینده است؛ اینها را خیلی‌ها تشخیص میدهند و انجام میدهند، بعضی‌ها هم غفلت میکنند. مراد من از این نیازهای مربوط به آینده نیازهایی است که اگر شما امروز به فکر نیفتید و برایش کاری انجام ندهید، فردا درخواهید ماند؛ یعنی فردا گیر میکنید؛ اگر امروز به فکرش نباشید، فردا مشکل برای شما درست میشود. 🔸مسئله‌ی فرزندآوری و تکثیر نسل که من این همه روی آن تأکید میکنم، از این قبیل است. امروز اگر ما به فکر تکثیر نسل نباشیم، مسئله‌ی فرزندآوری را امروز اگر چنانچه برایش فکر نکنیم، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، دیر خواهد بود؛ کشوری خواهیم شد که عنصر لازم برای حرکت پیشرفت را، یعنی جوان را، به قدر کافی در اختیار نخواهد داشت. امروز باید به فکر فردا بود. 🇮🇷 ۱۴۰۰/۱۱/۲۸ 🌱 [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_هشتاد_سه صبح زود بلند شدم و حاجی را بدرقه کردم. قرار بود با شوهر خواهرم و دو ت
ابرو در هم کشیدم و گفتم :اگه بهم بگید یه جا میرم و پیداش می کنم نگید چند جا رو می گردم تا پیداش کنم. صدای هق هق گریه شان پیچید توی کوچه .بلندتر از اینکه فقط خودم بشنوم چند باری تکرار کردم انا لله و انا الیه راجعون. نمی خواستم توی کوچه گریه و زاری راه بیندازند و بقیه هم جمع شوند از همه بیشتر ،فکر دخترها بودم، به محمد قول داده بودم نگذارم صدای گریه شان به نامحرم برسد همیشه می گفت:مادر من می ترسم از اینکه شماها دنبال تابوت من بلند بلند گریه کنید. خیالش را جمع کرده بودم که این طور نمی شود مگر اینکه من نباشم .از طرفی نمی شد بگویم هیچ کس گریه نکند پس در را باز کردم و رفتیم داخل خانه.دختر ها باور نمی کردند ،توی بغل هم زار می زدند مادر شوهر و خواهر شوهرم هم از یک طرف ،فکرم پیش محمد بود پیش حاج حبیب بود بلند شدم و آرام آمدم یک گوشه ،کیفم را که بر داشتم یک صدایی از پشت سر نگه ام داشت مریم بود .برگشتم دیدم چانه اش می لرزد و هراسان مرا نگاه می کند،ناچار ایستادم و گفتم می خوام برم بهشت معصومه. اگه می خوای بیای ،باید قول بدی اونجا بی تابی نکنی گریه بمونه واسه تو خونه می تونی؟ قول داد رعایت کند نه فقط او،بقیه هم با این وعده همراهم راه افتادند یک ماشین شدیم .بهشت معصومه قیامتی شده بود یکی دو تا و ده تا تابوت نبود ،چهل و شش تا بودند گله به گله مادر و پدر و خواهر و برادرشان جمع شده بودند یک گوشه و هر کدام دور یک جنازه حلقه زده و زاری می کردند. بین جمعیت گشتم دنبال آشنا. می دانستم حداقل دامادم ،محمد اقا باید اینحا باشد. کمی که چشم چرخاندم ،این طرف و آن طرف پیدایش کردم یک گوشه دست روی دست گذاشته بود و با ناراحتی سرش را انداخته بود پایین.راهم را کج کردم و طرفش و تا آمدن صدایش بزنم چشمم افتاد به تابوتی که نزدیکش بود نمی دانستم باید چه کار کنم .گریه کنم ؟بدوم؟آرام زبان بگیرم و همان جا بنشینم ؟دستم را گذاشتم روی سرم و چادرم را کمی هل دادم جلو ،نگذاشتم شیطان صبرم را ببرد .یک آن فکر کردم من با سرعت آمده بودم این ها را پیدا کنم .دست دست کنم و بقیه سر برسند ،معلوم نیست در این وضعیت سر قول خودشان بمانند. پا تند کردم و یک دو نفری را کنار زدم که صدای برادر شوهرم را شنیدم. شستم خبر دار شد این بندگان خدا پیکر محمد را تحویل گرفته و معطل مانده اند و هیچ کدام رویشان نمی شده به من خبر بدهند .از طرفی حاج حبیب هم قم نبوده و این ها درمانده بودند که چه کنند و چطور حاجی را معطل کنند .من را که دیدند ،جا خوردند شاید هم نفس راحتی کشیدند .مسئولیت رساندن خبر ،چیز کمی نیست.دستپاچه تا آمدند بپرسند که من آنجا چه می کنم ،نشستم کنار پیکر محمد و رویش را باز کردم حتی نتوانستم نگاهش کنم . ... 💞@MF_khanevadeh