#مصیبت_خرابه_و_شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
خواهم امشب همچو عمه راز دل افشا کنم
کاف و هاء و یاء و عین و صاد را معنا کنم
کاف من کرب و بلا و کربلایم شهر شام
نیمه شب ویرانه را چون عصر عاشورا کنم
آنقدر گیسو پریشان می کنم تا عاقبت
خون پامال تو ای خون خدا احیاء کنم
گر چهل سال است اینجا سبِّ جدم می کنند
یک شبِ با ناله ام این قوم را رسوا کنم
من چو مادر، احتجاجم احتجاج گریه است
من در این ره اقتدا بر مادرم زهرا کنم
هاء من از هیئت خلقت حکایت می کند
وای بر آنکس که از او کج نگاهم را کنم
یک زنا زاده بریده گر سرت بابا حسین
یاء تفسیرم سخن از حضرت یحیی کنم
چون که دیدم نیست تفسیری به عین غیر از عطش
نذر کردم تشنه لب جانم به تو اهدا کنم
در بیان آخرین حرفم دگر لالم پدر
حال صاد خطبه ام را با عمل معنا کنم
صاد قتل صبر باشد جمله آثارش نگر
صبر کن تا معجرم آرام از سر وا کنم
صورت نیلیّ و گوش و ریشۀ مویم ببین
رخصتی ده تا سخن از ساق های پا کنم
اولین کودک که بی حائل لگد خورده منم
نیمه نیمه آه را از سینه ام بالا کنم
زجر می زد سیلی ام هر لحظه ای می خواستم
تا به یادت نام زیبای تو را نجوا کنم
بارها با قصد جانم گردنم را می گرفت
جان به کف قسمت بر این شد تا تو را پیدا کنم
زیر هر ضرب لگد گفتم: عمو عباس کو؟
گوشوارم گم شده یاری کند پیدا کنم
او سواره من پیاده هر دو پا پُر آبله
شِکوِه از خار مغیلانِ دل صحرا کنم
نیمی از ره را به گیسویی پریشان آمدم
بعد از آن از دردِ سر شب تا سحر نجوا کنم
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
4_338925932435735722.mp3
6.24M
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#با_دلی_خسته
بند1⃣
با دلی خسته،کنج ویرونه
دختری داره با اشک و ناله میخونه
دیگه از این زمونه سیرم
سه سالمه ولی چه پیرم
قول دادی تنهام نمیزاری
اگه نیای بی تومیمیرم
ابتایاحسین (۲)
نفس نمونده توی سینم
بیا که روتو باز ببینم
دنیارو بی تومن نمیخوام
دق میکنم تو رو نبینم
ابتا یاحسین(۲)
من الذی ایتمنی
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
بند2⃣
روی دامانم،شد قمر پیدا
فرش راهش میکنم من این دل شیدا
تمومه نقشه هام بر آبه
محاسنت به خون خضابه
لبام ترک خورده بابایی
بوسیدنت برام عذابه
ابتایاحسین (ع)
تورو به روی نیزه دیدم
پشت سرت خیلی دویدم
چشمای خونین تو واکن
شبیه مادرت خمیدم
ابتایاحسین(ع)
من الذی ایتمنی
بند3⃣
بعد تو بابا،خیر ندیدم من
با صدای حرمله از خواب پریدم من
تو معبرا راهمو بستن
دیدم که کعب نی به دستن
هم لگد و سیلی باباجون
زدن سرمنو شکستن
ابتا یاحسین(ع)
خسته شدم توی بیابون
تازیونه خوردم فراوون
مدیون عمه ام باباجون
عمه نبود داده بودم جون
ابتا یاحسین(ع)
من الذی ایتمنی
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
کربلایی مجید مراد زاده
🎤به نفس حاج جوادمقدم
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه_سلام بابا...mp3
518.3K
سبک زمزمه، زمینه، شور
حضرت رقیه سلام الله علیها
سلام بابا
من از این جهان فقط تو رو میخوام بابا
سرِ تو بزار تو رویه این پاهام بابا..
شده گلشن
شبِ ویرونه با دستِ تو شده روشن
چه خوبه گرفتی باز سراغی هم از من..
کتک خوردم
نبودی پیشم بابا هزار دفعه مُردم
بسکه سیلی خورده صورتم چه پژمُردم..
کتک خوردم...
دستای زجر و نگم...چقد بابا سنگین بود
منو زدن روی نِی...دیدم عمو غمگین بود
یا ابتا یاحسین...من الذی ایتمنی...
لالا لالا
به روی پاهای من بخواب بابا حالا
صورتت چرا خونین شده گل زهرا..
فدای تو
بگو کی بریده اینطوری رگای تو
بمیره رقیه واسه ی غمای تو..
پر از خونه
موهای تو بابایی چقد پریشونه
منو هم ببر که دخترت نمی تونه..
پر از خونه...
نمی تونم بی بابام...زنده بمونم اینجا
ببین قد من شده...شبیه بی بی زهرا
یا ابتا یاحسین...من الذی ایتمنی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
خوش اومدی بابای من..زمزمه.mp3
1.09M
سبک زمزمه، واحد
حضرت رقیه سلام الله علیها
خوش اومدی بابای من
خوش اومدی رو پای من
قصه بخون برای من
دلم گرفته
دلم شده پر از بلا
کجا بودی آخه بابا
از دوری تو هر کجا
گریم گرفته
خوش اومدی سر غرقه خون
خوش اومدی گل لاله گون
خوش اومدی پیش من بمون
خوش اومدی
نبودی و..دلم با تو بود
نبودی و..شدم پیر چه زود
نبودی و..رخم شد کبود
نبودی و..
حسین...وای
تو راهه کربلا زدن
منو تو هر کجا زدن
میونه کوچه ها زدن
گنام چی بوده
یکی بهم لگد میزد
حرمله خیلی بد میزد
شمر و نگم بی حد میزد
چشم کبوده
منو زدن فدای سرت
منو زدن جلو خواهرت
منو زدن مثه مادرت
منو زدن
تو رو زدن جلو چشم من
تو رو زدن سر بی بدن
تو رو زدن شه بی کفن
تو رو زدن
حسین...وای...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
تا نیایی دلم وا نمیشه..زمینه.mp3
836.8K
سبک زمینه
حضرت رقیه سلام الله علیها
تا نیایی دلم وا نمیشه
زخم پاهام مداوا نمیشه
اینجا هیچکی برام مثل بابا نمیشه
اینجا روزاش چقد سرده بابا
اینجا شبهاش پر از درده بابا
می بینی سیلی با من چه ها کرده بابا
بابایی..
کاش شب من سحر شه
از سرت لااقل یه خبر شه
من سرم روی خشت گلیه
تا بیای بالشم بال و پر شه
آرزو داشتم سرت رو از سر نیزه بگیرم
تو بیایی توی آغوشم، منم واست بمیرم
بابایی..
ای باباییِ مظلوم..
سر به صحرا گذاشتم ز هجران
خیلی ترسیدم از این بیابان
من رو میزد همون که تو رو زد باباجان
صورتم گر کبود و سیاهه
جای دست یه مرد سپاهه
کاش بیایی ببینی گلت بی پناهه
بابایی..
هر کجا که رسیدم
طعنه ها از یه نامرد شنیدم
بزم شامو نگم که چی دیدم؟
چوب به دندون زدو من بریدم..
تا که دندونای تو خونی شدش از دل بریدم
من با مشت بر روی دندونای شیریم هی کوبیدم
بابایی..
ای باباییِ مظلوم..
اومدی و شبم گشته روشن
شامیا پس کجان که ببینن
من بابا دارمو، من یتیم نیستم، اصلاً
با سر اومد بابایی خوبم
واسه زخماش به سینه می کوبم
کی میگه درد دارم وقتی هستی چه خوبم..
بابایی..
کی سرت رو بریده؟
کی تنت رو تو صحرا کشیده؟
بِگذَر از من تنم زخم و خونه..
کی رگ گردنت رو دریده؟
من شبیه فاطمه زخم تنم و نیمه جونه
تو شبیه حیدری فرق سرت غرق به خونه
بابایی..
ای بابايیِ مظلوم..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
3-14.mp3
6.75M
﷽ شور روضهی
حضرت رقیه سلام الله علیها
بابایی
نبودی و از دشمن تو چقد سیلی خوردم
سرت رو روی نیزه میدیدم و هی میمُردم
واویلا
بابایی
مو هامو ببین که شده خونی و غرق خاکه
تنم زیرِ مشت و لگد ها ببین چاکُ چاکه
واویلا
سرم رو شبا روی خاکا، میذارم
من از بعد عاشورا بابا، آوارم
اگر عمه جونم نبودش، میمُردم
شبایی شده که غذا هم، نَخوردم
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
بابایی
بیا و یکم تو بگو از خودت واسه دختر
بگو کی بریده بابا این رگارو زِ حنجر
یامظلوم
بابایی
بگو کی یتیم کرده من رو به طرزِ قَبیحی
توکه مسموم و کُشته و زخمی و هم ذبیحی
یا مظلوم
بمیرم برات که خضابه، موی تو
کبوده مثه من بابایی، روی تو
نداری تو دستی بابایی، در بدن
که من رو نوازش کنی ای، بی کفن
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
نزن نامسلمون.mp3
5.39M
سبک واحد
حضرت رقیه سلام الله علیها
نزن نامسلمون
نزن با لگد بر تَنِ طفلِ محزون
حالم رو می بینی
بیا دیگه تو پیکرم رو نَلرزون
تا میگم بابایی
میاری تو با خنده هات بر لبم جون
چه دستای سفتی
داری بی حیا، نانجیب، زجرِ ملعون
می زنم ناله، (بابامو میخوام)۳
مَنِ سه ساله، (بابامو میخوام)۳
یا اباالمظلوم، (اباعبدالله)۳
دلم رو سوزونده
دیگه تابِ موندَن به پاهام نَمونده
بابا دشمن تو
منو هر کجا در پیِ خود کِشونده
دلم بی شکیبه
جونم رو به لب، قاتل تو رِسونده
سیلی زَد تو گوشم
همین سیلی رنگِ رُخَم رو پَرونده
ميونِ صحرا،(شدم سرگردون)۳
اَمون از زخمِ، (خارِ بيابون)٣
یا اباالمظلوم، (اباعبدالله)۳
به هر وادی دیدم
سر بابامو روی نی، آه کِشیدم
تویِ مجلس شام
یه موقع دیگه نااُمید شد اُمیدم
همه سيرن اما
شبارو بابايی گرسنه خوابیدم
میونِ خرابه
بلاها کِشیدم، مصیبت ها دیدم
نبودی بابا، (عدو زد سیلی)۳
شبیه زهرا، (رُخَم شد نیلی)۳
یا اباالمظلوم، (اباعبدالله)۳
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
5-9.mp3
5.15M
﷽ سبک واحد
حضرت رقیه سلام الله علیها
ببین بی قرارم بابا
چِقَد غُصه دارم بابا
توی ازدحام های شام
نَشد هیچکی یارم بابا
منو با لگد می زدن
که می بینی زارم بابا
کارِ سیلیِ زجرِ اين
دوچشمای تارم بابا
پای من پر از خارِ ای وای..
ندارم بابا چاره ای وای..
سوألی دارم از تو اصلاً..
یتیم هم زدن داره؟ای وای..
بابايی بابایی حسینم(۴)
جاموندم شب از قافله
به دستام بودش سلسله
دویدم رو خار ها ولی
پاهام پُر شد از آبله
دارم از نگاه های شمر
به وضعیتِ خود گله
منو زجر ملعون میزد
به همراهیِ حرمله
شده چادرم پاره پاره
می اُفتم زمین با اشاره
عمو رو اگر دیدی بابا
بگو تِشنمه آب بیاره
بابايی بابایی حسینم(۴)
بگم از کجایِ غمام
گرفته تو این شهر صدام
مارو می زدن بی هوا
با سنگاشون از روی بام
دیدم گوش یک دختری
بابا بسته گوشواره هام
کنیز یعنی چی که میگن
به ما ها تو بازار شام
ما رو دست بسته کشوندن
پیش عده ای مست نشوندن
به لب های تو خیزران زَد
از این غم دلِ رو سوزوندن
بابایی بابایی حسینم(۴)
من از عمه شرمنده ام
که از ناقه جامانده ام
از اين غُصه های دلم
شده گریه گُلخَنده ام
ندارم اُمیدی به خود،
به روز های آینده ام
ببین مثل زهرا شدم
من از دنیا دل کَنده ام
رو زانوم گذاشتی سَرِت رو
کجا جا گذاشتی پَرِت رو
ديگه خسته ام از اسارت
ببر همراهِت دخترت رو
بابایی بابایی حسینم(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شور حضرت رقیه س(1).mp3
872.7K
سبک شور حضرت رقیه (سلام الله عليها)
گُهَر نایاب نور عالم تاب
دختر ارباب ای رقیه جانم
بانوی برتر سرورِ محشر
وارث کوثر ای رقیه جانم
هستی دنیا ماهِ بی همتا
نوه ی مولا ای رقیه جانم
نوکرتم تا ابد
ذکرمه بی عدد
یا رقیه مدد
مددی مولاتی
تو دختر شاهی و..
نوه ی شاهی و..
خواهر شاهی و..
عمه ی ساداتی
ای جانم رقیه
جانم رقیه
جانم رقیه
رقیه رقیه...
ذکر روی لب اختر و کوکب
همدم زینب ای رقیه جانم
معدن احساس عطرِنابِ یاس
دلبر عباس ای رقیه جانم
غنچه نوبر خواهر اکبر
لالای اصغر ای رقیه جانم
عشق همه عالمی
مرتضایی دمی
صاحب قلبمی
تو خدای عشقی
دلبرِ آلِ علی
ای مثالِ علی
ای جلالِ علی
بانوی دمشقی
ای جانم رقیه
جانم رقیه
جانم رقیه
رقیه رقیه...
حضرت دریا کربلای ما
ماه عاشورا ای رقیه جانم
ذکر معروفه سرّ مکشوفه
راوی کوفه ای رقیه جانم
شورِ هر ایام پرچمت بر بام
روضه دارِ شام ای رقیه جانم
حاجت ما نیم نگات
حرم با صفات
کاش بگیرم برات
از دعا های تو
سه ساله مشکل گشا
امضا کُن نوکرا
تا بریم کربلا
اربعین جای تو
ای جانم رقیه
جانم رقیه
جانم رقیه
رقیه رقیه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شور حضرت زینب (س).mp3
2.13M
شور حضرت زینب و حضرت رقیه (س)
جانِ جانان، یا عقیلة العرب
روحِ قرآن، یا عقیلة العرب
حرفِ دلرو،اینطور میگم حالا
سَنه قربان ، یا عقیلة العرب
زینب، حلمایی نورِ، مولایی
توصبر و عفت عیناً، زهرایی
عالمه ی غیره معلمه هستی...
فهیمه ی غیره مفهمه هستی...
توی شامات دیدن همه عالم اینو
با خطبه گردنِ یزید و شکستی
یازینب زینب زینب...
بی هماوَرد، عُلیا مخدره
رافعِ دَرد، عُلیا مخدره
جبل الصبر، زن نگو بیا بگو..
فوقِ هر مَرد، عُلیا مخدره
زینب، قدیسه.. اِسمت، تندیسه
دشمنِت بی بی قطعاً ، اِبلیسه
ابن مرجانه شد مغلوبه کلامِت
تو کوفه شد بر پا بیرقِ قیامِت
بنت الحیدر، مثل علی به شأن تو..
گفته خودِ خدا درود و سلامِت
یازینب زینب زینب...
بابِ حاجات، یارقیه سادات
ماهِ شامات، یا رقیه سادات
فخرِ عباس،فخرِ زینب هستی
فخرِ سادات، یارقیه سادات
بی بی، طوفانی... تیغِ، برّانی...
گریهاَت، غوغا کرد تو شام، به آنی
با حجابت زجر و به زانو آوُردی
از یزید و کاخِش تو آبرو بُردی..
حیدری رفتاری، فاطمی گفتاری
توی سختی خَم به اَبرو نَیاوُردی
بیبی جان، رقیه رقیه...
عشقِ بابا، نائبة الزهرا
نورِ دنیا، نائبة الزهرا
نوکر تو،اهلِ عالم هستن..
اَمرْ فرما، نائبة الزهرا
بی بی، خاتونی رزقِ ، بارونی
حرفِ، نوکر رو.. عمری،میدونی
آرزو دارم خادمِ شما باشم...
ای کریمه بانو، برات فدا باشم
تو شب سوم محرم دمشقو..
عاشورا با لطفِ تو کربلا باشم
بیبی جان، رقیه رقیه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#یاحسین
تقدیم به شهید محسن حججی
تویی اون پهلوون مردوشجاع
که به حرف دلش عمل کرده
توچکارکردی که خداواسه ت
مرگو شیرین تر از عسل کرده
رفتی از خونه دور دور شدی
باعث عزت و غرور شدی
چشای روشنت مث خورشید
ظلمتو توی نورحل کرده
دستاتو بستن ونفهمیدن
که امیرتوحضرت مولاست
ذکر شیر خداست رولبهات
که تورو شیر بی بدل کرده
کی میگه تو روی زمین بودی
روی دوش فرشته ها هم نه
شک ندارم که وقت جون دادن
پیکرت رو خدا بغل کرده
رگ سرخت قصیده ی نوره
که داره میتپه توی شعرم
حق بده.. کم آورده نیمه ی راه
شاعری که تو رو غزل کرده
#سمانه_خلف_زاده
پ.ن
هجده مرداد سالگرد شهادت شهید محسن حججی در سوریه است...
http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_سوم_وپنجم
حضرت رقیه سلام الله علیها
➖➖➖➖➖➖➖
وقتی که شده فاطمه الگوی رقیه
داده ست فلک تکیه به زانوی رقیه
ماه ست گدای سر بازار نگاهش
خورشید بود مشتری کوی رقیه
چشمان علمدار اگر چشمه ی خون شد
میخواست نباشد خجل از روی رقیه
دست چه کسی خورده به آیینه رویش
زخم ست چرا گوشه ی ابروی رقیه
یک روزه شده پیر چه گفتید به این طفل
ای زجر سفید ست چرا موی رقیه
وادار نکن دختر نالایق خود را
اندازه ی او نیست النگوی رقیه
ترسیم نکن داغ غم مادرمان را
باپات نزن ضربه به پهلوی رقیه
#یا_رقیه_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_صاحب_الزمان_عج
➖➖➖➖➖➖➖
#مهدی_کبیری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
357.7K
بسم الله الرحمن الرحیم
لطفا در فضای مناسب روضه اجرا شود
#شور_لطمه_زنی
حضرت رقیه سلام الله علیها
➖➖
بابا ببین چشمم
یه کاسه ی خونه
حال سه ساله ت رو
هیشکی نمیدونه
حال منم مثل
موهات پریشونه
نامردا آخه
چرا تو رو آزردن
قربونت برم
چی سر تو آوردن
باباجون سرت
بیمارم کرده
آه انگشترت
تب دارم کرده
رگ های گلوت
بیچاره م کرده
بابای غریب، شاه مظلومم6
➖➖➖
🔹#بند_دوم
بالا سرت دیدم
یه عالمه دشمن
دلم برات تنگه
حرفی بزن با من
النگومو مثل
انگشترت بردن
سوخته معجرم
شبیه موهات بابا
واسه دخترت
تموم دردات بابا
دندونم شکست
وای از دندونت
خون شد قلبم از
چشم پر خونت
مردم واسه ی
جسم بی جونت
بابای غریب، شاه مظلومم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✍مهدی کبیری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ»
#داغدار_کربلا
سه ساله دختر سالار دشت نینوایم من
رقیّه ، کودک محنتکش شام بلایم من
عمو، بابا، برادر، جملگی رفتند و من اکنون
به سوی شام ویران با یتیمان همنوایم من
فلک! آیا نمیبینی که زیر سقف این گردون
اسیر دست جلادان، درین محنتسرایم من؟
نمیدانی که فرزند حسین، آن شاه احرارم ؟
ولی در کودکی، محتاج از غم بر عصایم من
نمیبینی شده مویم چو دندانم سفید از غم
اگرچه نزد کفار ستمگر ، بیصدایم من؟!
مرا وقت فَراغت بود در این سن کم ، اما
روی خارِ مغیلان، با اسیران پا به پایم من
به دیدارِ گلِ رویِ پدر ، در کنج ویرانه
به خارِ غم ز جور خصم کافر مبتلایم من
يزيد دون به تشت خون مرا آتش بزد بر دل
ازین مهمان نوازیها چه گویم با خدایم من
غم مرگ پدر داغی بُوَد در سینه چون شمعی
که فردا را ندیده خامُش از این ماجرایم من
زِ زهرِ طعنِ دشمن گرچه میسوزم ز آهِ دل
ولی زهری به چشم دشمن آل عبایم من
اگرچه جان به جانان میسپارم با دلی خونین
ولیکن چون پدر، راضی به تقدیر و قضایم من
بده (ساقی) مرا جامی که کاهد داغ ایّامم
اگر چه تا قیامت، داغ دار کربلایم من...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
ای سربلندِ من که چنین با سر آمدی
با سر برای دیدنِ این دختر آمدی
قدری شکسته ای تو ولی سرشکسته نه!
ای سر ، تو بر سران دو عالم سرآمدی
با نورِ تو قدم به قدم راه رفته ام
خورشیدِ من ، کِی از نوکِ نیزه در آمدی؟
ای نازنین کبوترِ من ناز کرده ای
در آشیانه از چه بدونِ پر آمدی
ای غرقِ نور ، از چه تنوری است صورتت؟
وای از دلم که از دلِ خاکستر آمدی
لبریز از غمم ، که لبت خیزرانی است
از طشت زر ، زیارتِ این گوهر آمدی
راحت بخواب خسته ی راهی عزیز من
امشب خیال کن بغلِ مادر آمدی
با اشکِ دانه دانه به تو آب می دهم
ای تشنه لب به چشمه ای از کوثر آمدی
حتی به روی نیزه دم از حق زدی پدر
بابا چه خوب از پسِ دشمن بر آمدی
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein
1.29M
زمزمه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
عمّه بیا گمشده پیدا شد
دیدی آخر مهمونم بابا شد
چرا فقط سرش رسیده ؟
پیکرشو کسی ندیده ؟
تنش رو خاک مونده بمیرم
کی روی پیکرش دویده ؟
روی دامنم نشستی بابا
معلومه که خسته هستی بابا
چه جوری بغل می گیری منو
حالا که نداری دستی بابا
بابا بابا بابا بابا بابا
باباجونم واسه چی دیر کردی
دخترت رو خیلی زود پیر کردی
دلخورم از دستِ زمونه
ببین که قامتم کمونه
هر جا که اسم تو رو بردم
زدن منو با تازیونه
یک شبی جا موندم از قافله
سراغم اومد یه بی حوصله
موهامو کشید و بردم به زور
زجرِ بی حیا پیش حرمله
بابا بابا بابا بابا بابا
خسته شدی ای آرام جانم
راحت بخواب به روی دامانم
آغوش من برات پناهه
اینجا دیگه آخر راهه
می بینی رسم روزگارو
مگه خرابه جای شاهه ؟؟
روی نیزه ها اذیت شدی
بمیرم که هتکِ حرمت شدی
این خرابه سرده اما دیگه
از تنورِ خولی راحت شدی
بابا بابا بابا بابا بابا
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_مدح
به عالم عشق را معنا رقیه ست
و ذکر عالم بالا رقیه ست
عجب شوری بپا کردی تو ای جان
که تسبیح ملائک یا رقیه ست
به پایت سجده باید کرد ای عشق
که عشق بی زوال ما رقیه ست
قیامی در خرابه کرده بر پا
بلی بنیان کن اعدا رقیه ست
کسی که دین احمد را بقا داد
چو زینب بعد عاشورا رقیه ست
قسم بر مرتضی مانند مولا
علی و عالی و اعلا رقیه ست
به دریای حسین او دُرّ ناب است
دُر زیبای این دریا رقیه ست
رقیه دائما مسند نشین است
که روی شانه ی سفا رقیه ست
تماما روح و جسم و نور چشمِ
علیِ اکبر لیلا رقیه ست
گهی گهواره جنبان برادر
گهی محو رخ بابا رقیه ست
مخوان طفلش به پیران طریقت
طریق و هادی و مولا رقیه ست
مپندارش که او دختی سه ساله ست
که آقاتر ز هر آقا رقیه ست
به هنگام شفاعت روز محشر
به روی زانوی زهرا رقیه ست
در آن هنگامه ی محشر یقینا
حساب نوکرانش با رقیه ست
کسی که از سر لطفش نموده ست
به عشقش مبتلا ما را رقیه ست
کسی که بهر نوکر مینماید
برات کربلا امضا رقیه ست
من آن مجنون صحرای دمشقم
برایم تا ابد لیلا رقیه ست
#جواد_کریم_زاده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹⚫️یا رقیه(سلام الله علیها)⚫️🌹
عالم كون و مكان در عجب و حيرانت
يك سر خوني و خاكي بشود مهمانت
در خرابه نبود جاي چو تو پاك سرشت
گر چه بعد از پدرت هست جهان زندانت
دختري كوچك و تنها و دلي خون از غم
دُر فشان است ز غم دايره چشمانت
پا پر از آبله و رخ شده نيلي ز ستم
بسته شد با غل و زنجير تن و دستانت
نظري كن به دلم ، اي كه سر سفره تو
عارفان ريزه خور خوان پر از احسانت
گرچه عمرت به جهان بود كمي بيش از گل
شد زبان زد به ميان همه كس ايمانت
با رقيه(س) مكن "عاصی" تو فغان از دوزخ
كه بگيرد ز كرم چون پدرش دستانت
"عاصی"
🍃🖤🍃😭
🌹 نثار حضرت رقیه سلام الله علیها ۳صلوات
صلی الله علیک یارقیه ی بنت الحسین
مباد دخترِ کوچک اسیرِ غم باشد
مباد جان ودلش خسته از اَلَم باشد
مباد اینکه بلورِ دلِ پر احساسش
شکسته از سرِ غمهایِ دم به دم باشد
مباد دخترِ کوچک که سخت بابایی ست
جدا از او و گرفتار در ستم باشد
مباد حُرمت او بشکنند خاصه که او
ز خانواده یِ بسیار محترم باشد
مباد آنکه نگاه حرامیان برسد
به دختری که جگر گوشه یِ حرم باشد
مباد آنکه به سیلی کنند مهمانش
مباد آنکه به رخسار او وَرَم باشد
مباد آنکه لگد برتنش....زبانم لال
مباد قامتش از فرطِ درد خم باشد
از آنکه تاب ندارد که رویِ پا باشد
مباد دست به دیوار،هر قدم باشد
مباد آنچه که گفتم به دختری برسد...
علی الخصوص که دختر سه ساله هم باشد
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
✍ #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
جانسوز😭😭😭😭😭
#عمو
زبان حال حضرت رقیه علیهاالسلام باعموجانش حضرت عباس علیه السلام
بر روی نیزه حال مرا کن نظر عمو
از دوریت رقیه شده خون جگر عمو
تا روی خارها نرود پای زخمی ام
تو باش بر مسیر شب ِمن قمر عمو
قدّم نمی رسد که شوم آب آورت
انگار هستی از همه لب تشنه تر عمو
بالای نیزه اشک خجالت دگر مریز
بنگر لبم به اشک تو گردید تر عمو
بعد از تو خورد سیلی محکم اگر به من
دیده عدو نمانده کفیلی دگر عمو
ای غیرت خدا به سر نی نظاره کن
با زجر و حرمله شده ام همسفر عمو
کمتر شده ست از همه گر زخم های من
شد عمه در تمام مسیرم سپر عمو
دیگر من از تو آب نخواهم فقط بگو
از چه گذاشتی همه را بی خبر عمو
در وقت بازگشت پدر از کنار تو
دستی گرفته بود چرا بر کمر عمو
دیدم زمان ِرد شدن از بین قتلگاه
در هر کجا ز پیکر تو یک اثر عمو
بر لب نشست حاجت ِ(عَجّل وَفاتی)ام
وقتی که دیدمت شده ای مختصر عمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#رقیه_است
السلام علیک یا ریحانة الحسين
يا رقیه سلام الله علیها
باب الحسین دیگر مولا رقیه است
چشم وچراغ عرش معلارقیه است
بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان
ماه منیر عالم بالا رقیه است
بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه
زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است
ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید
ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است
دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین
عشق و صفای ام ابیها رقیه است
ثابت نموده وقت اسارت به شامیان
آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است
بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر
کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است
زینب اگر مدرس اصلی صبر شد
شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است
جان داده از بزرگی غم درسه سالگی
دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
میچکد از زلال چشم دلم
آبی پر خروش دریایی
طاقتش شد تمام آیینه
در خودش ریخت بس که زیبایی
واژه ها چون کبوتری اهلی
سر بام غزل شده جلدت
می پرد پلک آرزوهایم
می پرد عقربه سر ساعت
پر بهانه نشسته چل تکه
مگر از عشق خنجری بخورد
وصله کردم تمام قلبم را
تا لگد های بهتری بخورد
تکیه دادی به میله ی حسم
مثل پرچم رها کن عقلت را
بند دل را به باد دادی تو
میروی قد حس من بالا
شاعری پر تبم که هذیانم
گوش تا گوش شعر ها رفته
گاهی از عشق می پزم اندوه
یا از اشکم برنج وا رفته .....
#غروب_جمعه
#پریشان_گویی
#زهرا_حاجی_پور