eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
683 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت رقیه سلام الله علیها ➖➖➖➖➖➖➖ وقتی که شده فاطمه الگوی رقیه داده ست فلک تکیه به زانوی رقیه ماه ست گدای سر بازار نگاهش خورشید بود مشتری کوی رقیه چشمان علمدار اگر چشمه ی خون شد میخواست نباشد خجل از روی رقیه دست چه کسی خورده به آیینه رویش زخم ست چرا گوشه ی ابروی رقیه یک روزه شده پیر چه گفتید به این طفل ای زجر سفید ست چرا موی رقیه وادار نکن دختر نالایق خود را اندازه ی او نیست النگوی رقیه ترسیم نکن داغ غم مادرمان را باپات نزن ضربه به پهلوی رقیه ➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 357.7K
بسم الله الرحمن الرحیم لطفا در فضای مناسب روضه اجرا شود حضرت رقیه سلام الله علیها ➖➖ بابا ببین چشمم یه کاسه ی خونه حال سه ساله ت رو هیشکی نمیدونه حال منم مثل موهات پریشونه نامردا آخه چرا تو رو آزردن قربونت برم چی سر تو آوردن باباجون سرت بیمارم کرده آه انگشترت تب دارم کرده رگ های گلوت بیچاره م کرده بابای غریب، شاه مظلومم6 ➖➖➖ 🔹 بالا سرت دیدم یه عالمه دشمن دلم برات تنگه حرفی بزن با من النگومو مثل انگشترت بردن سوخته معجرم شبیه موهات بابا واسه دخترت تموم دردات بابا دندونم شکست وای از دندونت خون شد قلبم از چشم پر خونت مردم واسه ی جسم بی جونت بابای غریب، شاه مظلومم ✍مهدی کبیری https://eitaa.com/Maddahankhomein
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ» سه ساله دختر سالار دشت نینوایم من رقیّه ، کودک محنت‌کش شام بلایم من عمو، بابا، برادر، جملگی رفتند و من اکنون به سوی شام ویران با یتیمان همنوایم من فلک! آیا نمی‌بینی که زیر سقف این گردون اسیر دست جلادان، درین محنت‌سرایم من؟ نمی‌دانی که فرزند حسین، آن شاه احرارم ؟ ولی در کودکی، محتاج از غم بر عصایم من نمی‌بینی شده مویم چو دندانم سفید از غم اگرچه نزد کفار ستمگر ، بی‌صدایم من؟! مرا وقت فَراغت بود در این سن کم ، اما روی خارِ مغیلان، با اسیران پا به پایم من به دیدارِ گلِ رویِ پدر ، در کنج ویرانه به خارِ غم ز جور خصم کافر مبتلایم من يزيد دون به تشت خون مرا آتش بزد بر دل ازین مهمان نوازی‌ها چه گویم با خدایم من غم مرگ پدر داغی بُوَد در سینه چون شمعی که فردا را ندیده خامُش از این ماجرایم من زِ زهرِ طعنِ دشمن گرچه می‌سوزم ز آهِ دل ولی زهری به چشم دشمن آل عبایم من اگرچه جان به جانان می‌سپارم با دلی خونین ولیکن چون پدر، راضی به تقدیر و قضایم من بده (ساقی) مرا جامی که کاهد داغ ایّامم اگر چه تا قیامت، داغ دار کربلایم من... سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/Maddahankhomein
غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها ای سربلندِ من که چنین با سر آمدی با سر برای دیدنِ این دختر آمدی قدری شکسته ای تو ولی سرشکسته نه! ای سر ، تو بر سران دو عالم سرآمدی با نورِ تو قدم به قدم راه رفته ام خورشیدِ من ، کِی از نوکِ نیزه در آمدی؟ ای نازنین کبوترِ من ناز کرده ای در آشیانه از چه بدونِ پر آمدی ای غرقِ نور ، از چه تنوری است صورتت؟ وای از دلم که از دلِ خاکستر آمدی لبریز از غمم ، که لبت خیزرانی است از طشت زر ، زیارتِ این گوهر آمدی راحت بخواب خسته ی راهی عزیز من امشب خیال کن بغلِ مادر آمدی با اشکِ دانه دانه به تو آب می دهم ای تشنه لب به چشمه ای از کوثر آمدی حتی به روی نیزه دم از حق زدی پدر بابا چه خوب از پسِ دشمن بر آمدی http://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 1.29M
زمزمه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها عمّه بیا گمشده پیدا شد دیدی آخر مهمونم بابا شد چرا فقط سرش رسیده ؟ پیکرشو کسی ندیده ؟ تنش رو خاک مونده بمیرم کی روی پیکرش دویده ؟ روی دامنم نشستی بابا معلومه که خسته هستی بابا چه جوری بغل می گیری منو حالا که نداری دستی بابا بابا بابا بابا بابا بابا باباجونم واسه چی دیر کردی دخترت رو خیلی زود پیر کردی دلخورم از دستِ زمونه ببین که قامتم کمونه هر جا که اسم تو رو بردم زدن منو با تازیونه یک شبی جا موندم از قافله سراغم اومد یه بی حوصله موهامو کشید و بردم به زور زجرِ بی حیا پیش حرمله بابا بابا بابا بابا بابا خسته شدی ای آرام جانم راحت بخواب به روی دامانم آغوش من برات پناهه اینجا دیگه آخر راهه می بینی رسم روزگارو مگه خرابه جای شاهه ؟؟ روی نیزه ها اذیت شدی بمیرم که هتکِ حرمت شدی این خرابه سرده اما دیگه از تنورِ خولی راحت شدی بابا بابا بابا بابا بابا http://eitaa.com/Maddahankhomein
به عالم عشق را معنا رقیه ست و ذکر عالم بالا رقیه ست عجب شوری بپا کردی تو ای جان که تسبیح ملائک یا رقیه ست به پایت سجده باید کرد ای عشق که عشق بی زوال ما رقیه ست قیامی در خرابه کرده بر پا بلی بنیان کن اعدا رقیه ست کسی که دین احمد را بقا داد چو زینب بعد عاشورا رقیه ست قسم بر مرتضی مانند مولا علی و عالی و اعلا رقیه ست به دریای حسین او دُرّ ناب است دُر زیبای این دریا رقیه ست رقیه دائما مسند نشین است که روی شانه ی سفا رقیه ست تماما روح و جسم و نور چشمِ علیِ اکبر لیلا رقیه ست گهی گهواره جنبان برادر گهی محو رخ بابا رقیه ست مخوان طفلش به پیران طریقت طریق و هادی و مولا رقیه ست مپندارش که او دختی سه ساله ست که آقاتر ز هر آقا رقیه ست به هنگام شفاعت روز محشر به روی زانوی زهرا رقیه ست در آن هنگامه ی محشر یقینا حساب نوکرانش با رقیه ست کسی که از سر لطفش نموده ست به عشقش مبتلا ما را رقیه ست کسی که بهر نوکر مینماید برات کربلا امضا رقیه ست من آن مجنون صحرای دمشقم برایم تا ابد لیلا رقیه ست http://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹⚫️یا رقیه(سلام الله علیها)⚫️🌹 عالم كون و مكان در عجب و حيرانت يك سر خوني و خاكي بشود مهمانت در خرابه نبود جاي چو تو پاك سرشت گر چه بعد از پدرت هست جهان زندانت دختري كوچك و تنها و دلي خون از غم دُر فشان است ز غم دايره چشمانت پا پر از آبله و رخ شده نيلي ز ستم بسته شد با غل و زنجير تن و دستانت نظري كن به دلم ، اي كه سر سفره تو عارفان ريزه خور خوان پر از احسانت گرچه عمرت به جهان بود كمي بيش از گل شد زبان زد به ميان همه كس ايمانت با رقيه(س) مكن "عاصی" تو فغان از دوزخ كه بگيرد ز كرم چون پدرش دستانت "عاصی" 🍃🖤🍃😭 🌹 نثار حضرت رقیه سلام الله علیها ۳صلوات
صلی الله علیک یارقیه ی بنت الحسین مباد دخترِ کوچک اسیرِ غم باشد مباد جان ودلش خسته از اَلَم باشد مباد اینکه بلورِ دلِ پر احساسش شکسته از سرِ غمهایِ دم به دم باشد مباد دخترِ کوچک که سخت بابایی ست جدا از او و گرفتار در ستم باشد مباد حُرمت او بشکنند خاصه که او ز خانواده یِ بسیار محترم باشد مباد آنکه نگاه حرامیان برسد به دختری که جگر گوشه یِ حرم باشد مباد آنکه به سیلی کنند مهمانش مباد آنکه به رخسار او وَرَم باشد مباد آنکه لگد برتنش....زبانم لال مباد قامتش از فرطِ درد خم باشد از آنکه تاب ندارد که رویِ پا باشد مباد دست به دیوار،هر قدم باشد مباد آنچه که گفتم به دختری برسد... علی الخصوص که دختر سه ساله هم باشد https://eitaa.com/Maddahankhomein
تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو وا کن بغل کن بغضمو بازم غریبی‌مو تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم با تو بزار تعریف کنم، بعدش ببین من پیر شدم یا تو ببخش حرفای تعریفی‌م دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی خرابه جای خوبی نیست خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته تو خیلی خاکی‌ای اما برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونَش این طوری باشه بزار چیزی نگم شاید تو حرفام دلخوری باشه کدوم خانوم با این حالش پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید براش با جون مهیا شی خجالت می‌کشی وقتی نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی‌تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می‌بندم به زورم باشه پا می‌شم به زورم باشه می‌خندم مگه تو صورتم امشب بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی یه بار حتی نخندیدی یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده، چیزی نیست یکی از من یه گوشواره امانت برده، چیزی نیست فقط دلتنگ تو بودم که اعصابم به هم ریخته یه قدری خسته‌ی راهم یه کم خوابم به هم ریخته می‌خوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه می‌خوام امشب شب خوبِ ازینجا رفتنم باشه دیگه اخماتو واکردی منم با بغض می‌خندم بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی! ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
جانسوز😭😭😭😭😭 زبان حال حضرت رقیه علیهاالسلام باعموجانش حضرت عباس علیه السلام بر روی نیزه حال مرا کن نظر عمو از دوریت رقیه شده خون جگر عمو تا روی خارها نرود پای زخمی ام تو باش بر مسیر شب ِمن قمر عمو قدّم نمی رسد که شوم آب آورت انگار هستی از همه لب تشنه تر عمو بالای نیزه اشک خجالت دگر مریز بنگر لبم به اشک تو گردید تر عمو بعد از تو خورد سیلی محکم اگر به من دیده عدو نمانده کفیلی دگر عمو ای غیرت خدا به سر نی نظاره کن با زجر و حرمله شده ام همسفر عمو کمتر شده ست از همه گر زخم های من شد عمه در تمام مسیرم سپر عمو دیگر من از تو آب نخواهم فقط بگو از چه گذاشتی همه را بی خبر عمو در وقت بازگشت پدر از کنار تو دستی گرفته بود چرا بر کمر عمو دیدم زمان ِرد شدن از بین قتلگاه در هر کجا ز پیکر تو یک اثر عمو بر لب نشست حاجت ِ(عَجّل وَفاتی)ام وقتی که دیدمت شده ای مختصر عمو ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا ریحانة الحسين يا رقیه سلام الله علیها باب الحسین دیگر مولا رقیه است چشم وچراغ عرش معلارقیه است بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان ماه منیر عالم بالا رقیه است بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین عشق و صفای ام ابیها رقیه است ثابت نموده وقت اسارت به شامیان آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است زینب اگر مدرس اصلی صبر شد شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است جان داده از بزرگی غم درسه سالگی دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein