eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
680 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مَخلوقِ خدا قيمت اگر می‌گيرد از آهِ شب و اشک سَحر می‌گيرد در آتش عشق، ما گلستان ديديم از بين شَرَر خدا شَجَر می‌گيرد در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران پروانه چو سوخت، تازه پَر می‌گيرد شيرينى عشق آنچنان است که نخل از ميثم تَمّار اثر می‌گيرد در وقت شهادت بَغَلش می‌گيرند آنکه غم يار را به بَر می‌گيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست فردا که شود، خاک به سَر می‌گيرد در اَصل به معشوق خيانت کرده دستى که زِ دستِ غير زَر می‌گيرد دنيا به‌خدا مزرعه‌ی آخرت است زين مزرعه هر کسى ثَمر می‌گيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را زِ بشر می‌گيرد آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است، فرزند تقاص از پدر می‌گيرد روزى که به فاطمه همه مُحتاجند حتماً همه را مَدّ نظر می گيرد همسايه‌یِ من ! حال مرا نيز بپرس همسايه زِ همسايه خبر می‌گيرد :: ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل می‌آيد و بر دست تبر می‌گيرد می‌آيد و انتقامِ مظلومان را با سيصد و سيزده نفر می‌گيرد ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
اگر عبد گنه‌کارم، تو را دارم چه غم دارم اگر مرغ گرفتارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آلوده و پستم، وگر خالی بُوَد دستم و گر سنگین بود بارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آتش برافروزی، تن و جان مرا سوزی چه باک از شعلۀ نارم، تو را دارم چه غم دارم هم از لطفت بُوَد هستم، هم از جام تو سرمستم هم از شوق تو سرشارم، تو را دارم چه غم دارم چه در صحرا، چه در دریا، چه در پایین، چه در بالا به هر جانب که رو آرم، تو را دارم چه غم دارم کی‌ام من عبد شرمنده، سیه روی و سرافکنده که با این جرم بسیارم، تو را دارم چه غم دارم تهی از برگ و از بارم، میان لاله‌ها خارم نباشد کس خریدارم، تو را دارم چه غم دارم قرار من، شکیب من، طبیب من، حبیب من دوایم ده که بیمارم، تو را دارم چه غم دارم تو ستّار العیوب استی، تو غفّار الذّنوب استی الا ستّار و غفّارم! تو را دارم چه غم دارم سیه رویم، سیه بختم، بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که می‌بارم، تو را دارم چه غم دارم نه آبی در صبو دارم، نه نائی در گلو دارم نه بر رو آبرو دارم، تو را دارم چه غم دارم منم (میثم) که پیوسته، به احسان تو دل بسته بغیر از تو که را دارم؟! تو را دارم چه غم دارم ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
فضای خیمه برای تجلی‌اش تنگ است علی کسی‌ست که با کفر بر سر جنگ است شبیه کودکیِ حیدر است و از اول، صدای گریه‌ی او با رجز هماهنگ است علی، علی‌ست چه شش ماهه یا نَوَد ساله که ریشه می‌کَنَد از هرچه بذرِ نیرنگ است ز غربت ولی الله سوخت، نه ز عطش قعودِ وقتِ امام، یک ننگ است علی! به منبرِ دستِ حسین خطبه بخوان که خطبه‌های علی خط‌به‌خط خوش‌آهنگ است علی برای هدایت طلوع کرده، ولی همیشه پاسخ کوفه برای حق، سنگ است گمان کنم که (سفیدی) برات دردسر است لباسِ سرخ مبارک! چقدر خوش رنگ است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر می‌رسد باطناً اما علی اکبر به نظر می‌رسد خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است آینه‌ی حُسن برادر به نظر می‌رسد می‌چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور کودک شش ماهه پیمبر به نظر می‌رسد وقت جلوسش به سر دست امام زمان حجت حق بر روی منبر به نظر می‌رسد چشم زمین محو شکوه اسداللهی‌اش در دل قنداقه چو حیدر به نظر می‌رسد کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین یک نفر اما دو سه لشگر به نظر می‌رسد در قد و بالا نه! ولی در دل و جرأت چرا با عمو عباس برابر به نظر می‌رسد بعد علمدار علمدار حرم می‌شود بسکه ابوالفضل دلاور به نظر می‌رسد با قدمش، با جنمش، با نفسش، با دمش محسن صدیقه‌ی اطهر به نظر می‌رسد :: مشک، عمو، آب، عطش، خیمه و اشکِ رباب روضه از این‌ها که فراتر به نظر می‌رسد حرمله گر تیر سه پر را نزند هم، علی با لب خشکش گل پرپر به نظر می‌رسد ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
عارفان را این‌چنین در باور است طفل این گهواره شیخ اکبر است این علی ابن حسین ابن علی‌ست؟ یا خدایا عیسِیِ پیغمبر است؟ در کرامت با عمو هم‌شانه است در امامت با پدر هم‌جوهر است صبح محشر فاش خواهد شد به ما این پسر میزانِ روز محشر است نسل زهرا خیر زهرا می‌دهد شعبه‌ی کوثر، خودش هم کوثر است امتحانش کن به هنگام خطر از دوصد مردِ خطر غوغاتر است حرمله تیر و کمان آورد اگر این پسر راهی میدان با سر است در کمان انگار تیر آماده است یا رب این تیر است یا که خنجر است! تیر لازم نیست این لب‌تشنه را از عطش این شاخه‌ی گل، پرپر است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
شوریده‌سر در بین سرها سر برآوردی رفتی به میدان، کفر لشکر را در آوردی  چشم انتظار پاسخ هل من معینش بود تو انتظار سخت بابا را سر آوردی باب الحوائج بودنت را خوب ثابت کرد آن حاجتی که از امام خود برآوردی یاریِ بابا را در آن باران تیر و تیغ آه ای لبِ خشکیده حلقومِ تر آوردی طوفان به پا شد، لشکر دشمن به خود لرزید با خود به میدان تا که نام حیدر آوردی وقتی که دیدی بین خنجرها امامت را فریاد مظلومیتش را حنجر آوردی تیری رها شد... تا سپر باشی به مولایت آه ای کبوتر بچه! بال و پر در آوردی :: ای باغبان! آخر چه حالی داشتی وقتی نشکفته بردی غنچه‌ات را، پرپر آوردی؟! ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
پای این سفره به پایت چقدر افتادیم ما از آن روز که در بند توأیم آزادیم ما همه گوشه‌نشینانِ خرابات توأیم از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم از تو جز خوبیِ بسیار ندیدیم حسین خودمانیم ولی ما که پُر از ایرادیم! ارث اجدادیِ ما نوکریِ این خانه‌ست تا ابد جیره‌خورِ خیرِ همان اجدادیم یادی از ما بکنی یا نکنی، حرفی نیست ما به این نوکرِ دربارِ توبودن شادیم پُشت ما که همه‌جوره به تو گرم است حسین ما بدهکار شما در همه‌ی ابعادیم جز همین اشک نداریم برایت چیزی با همین گریه به غم‌های تو، از عُبّادیم به خدا نام تو هم دیده‌ی ما را تَر کرد مادرت خواست که در گریه به تو استادیم تا ابد گریه‌ی آرام حرام است به ما سالیانی‌ست که در روضه پُر از فریادیم :: آب خوردیم به یاد جگر سوخته‌ات یادِ خشکیِ لبِ اصغرِ تو افتادیم حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم... ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه‌شب‌۸‌-امام‌رضاع.m4a
زمان: حجم: 979.7K
💞﷽ ماه مبارک شب ۸ مناجات امام رضا(ع) و روضهٔ حضرت علی اکبر‌(ع) بند1️⃣ اونى كه گدايی رو خوب بَلَده به كسى غير شما رُو نزده تا امام رضا دارم ، مشکلمو به کس دیگه بگم خیلی بَده من درسته يه کبوتر نمیشم نوکری شبیه قنبر نمیشم تو بخوای مى تونى آدمم كنى تو نخواى هيچ جورى بهتر نمیشم كاشكى از دست خودم _ ديگه راحتم كنى كاش منم آهو بودم _ تا ضمانتم كنى (یا امام رضا مدد) بند2️⃣ از حرم همیشه رزقم میرسه دردى باشه از تو مرهم میرسه هر کجا گره بیُفته به کارم اسم اعظمت به دادم میرسه همه از دست تو حاجت میگیرن هر چى مى خوان اينجا راحت میگیرن خوش بحال اونايى كه توو حرم از شما رزق شهادت میگیرن داره در بسته ميشه _ نمى خوام جا بمونم به شهيدا برسون _ نذا تنها بمونم (یا امام رضا مدد) بند3️⃣ شب هشتم شده یا امام رضا بگیم از روضه های کرب و بلا یاد هشتمِ محرم حسین دل مون رفته بازم پایین پا همه تا غربت آقا رو دیدن کنار نعش علی کِل کشیدن با سر زانو اومد پیشش نشست همه به اشک چشاش میخندیدن روضه سنگینه خدا _ نفس حسین برید وسط نامحرما _ آخ که زینبش رسید (یا حسین و یا حسین) 🖍️ 🆔 @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و آل محمد و عجل فرجهم قطعه مناجات ماه مبارک رمضان تو کریمی و مهربان و عزیز من کم و مجرم و بد و ناچیز تو سراپا عطا و غفرانی من پر از فکرهایِ حیوانی تو پر از مغفرت پر از رأفت من به دنبالِ یک نفس عزّت یک نفس با تو بودنم رویاست بندگی راهِ جنّةالاعلی‌ست با تو بودن بهشتِ مخلوقات تو کریمی و قاضیَ‌الحاجات در حریمت به عرش نزدیکم دور از این حرم چه تاریکم حسرتم‌‌ باشد اَحسنُ‌الاَحوال نَه شبِ قدر .... در تمامِ سال حال که اندکی سبک شده‌ام وَ کمی رو به سویت آمده‌ام در حریمت بیا نگه دارم گر چه در آستانه سربارم نفسِ بنده را خدایی کُن دل‌دلم را تو کربلایی کن حقِّ اربابِ بی‌کفن‌ یارب بگذر از جرمِ نوکرِ زینب با غلامیِ عمّه‌یِ سادات برسانم به قبله‌یِ حاجات @Maddahankhomein
پای ما تا راهِ دُشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیّه سراغش را گرفت عالَمِ ذر هر کسی ارثیّه از دلدار بُرد این دل ما هم خدا را شکر، داغش را گرفت خانه‌ی تاریک قبرش، روزِ روشن می‌شود هر که روی شانه‌ی خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سَر خَم می‌کنند نوکری که دامن شاهِ عراقش را گرفت پرده‌ی کعبه مُرید این سیاهیِ عزاست از لوایِ روضه‌ها سبک و سیاقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دُکّان‌داری‌اش دست آن کاسب که کتریِ اجاقش را گرفت گریه بر خونِ خدا، شیرین‌ترین رُخدادِ ماست خوش‌بحال هر که شورِ اتفاقش را گرفت مادرم آن‌قَدْر روی مُهرِ تربت اشک ریخت عاقبت عطر حرم کل اتاقش را گرفت دست از عالَم کشیدن، اصل رُکنِ عاشقی‌ست طالبِ معشوق، از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسینِ فاطمه از نخستین روز، قلبم اشتیاقش را گرفت :: پیش چشمِ باغبان، آتش به محصولش زدند نیزه‌ای بی رحم آمد... سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای شامیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein