eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
358 ویدیو
221 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چند لایق نیستم در انتظارم بی طاقتم که لحظه ها را می شمارم دل برده از من اینکه خوب و مهربانی اینکه دعایت بوده هرجا در کنارم شرمنده هستم از گناه و روسیاهی مثل غباری در مسیرت رهسپارم چیزی ندارم تا به بود آن ببالم مانند شب با غصه طی شد روزگارم عشق تو آمد منجی حال دلم شد حالا ببین با یاد تو امیدوارم هر لحظه را در وصف تو باید بگویم آقا تو را بی حد و پایان دوست دارم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
کاش می شد بکشم نقش خیالی حتی از تو ای دلبر من ای که نداری همتا چشم تر هر چه بخواهی به خدا موجود است نیست ما را دل لایق به ملاقات امّا خسته از خود شده ام زین همه تاریک دلی به اجابت نرسد از چه دعاها ما را کاش می شد یکی از لشکریانت باشم وای اگر سد شده باشم خود من بر مولا عسکری را برهان سرور من از تردید یا بکُش یا بکِش از محنت بی تابیها  https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
خبر آمدنت آمده از راه، بيا... سربزن ازدل يک‌ جمعه‌ی‌‌ناگاه، بيا! ماه کامل نشود تا تو نيايی آقا تا که کامل بشود نيمه‌ی اين‌ماه، بيا عهد بستیم و شکستيم و گذشتی هربار بازهم با دل آلوده‌ی ما راه‌ بيا درد ما بی‌خبری‌هاست، خودت باخبری ای تو از درد دل ما همه آگاه، بیا خواب غفلت شده کار همه‌ی ما بی‌تو يوسف قافله يک‌سر به لب چاه بيا جمعه‌ها رفت، ولی جمعه‌ی موعود نشد جمعه‌ها می‌رود ای جمعه‌ی دلخواه بيا زنده ماندیم که در روز ظهورش باشیم آه! ای جان به‌لب‌آمده، کوتاه‌ بیا! گفت شاعر؛ "خبر آمد، خبری در راه است" خبر آمدنت آمده از راه، بیا... https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
ای فاطمه را شمیم! کی می‌آیی؟ جان‌بخش‌تر از نسیم! کی می‌آیی؟ «یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه» کی می‌تابی؟ «یَابنَ النَّبَإِ العَظیم» کی می‌آیی؟ ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بار دگر زمان تبلی السرائر آمد لات و منات و عزی با رقص فاجر آمد وقتی نماد کعبه شد پاخور فواحش آمد علم هر آنچه با دین مغایر آمد آل امیه آمد با عزم کعبه سوزی دین را چگونه گوید این قوم کافر آمد آل سعود باید دستش بریده گردد دلها به درد از این دزدان جائر آمد برخیز ای مسلمان توهین به دینمان شد اهل نفاق کفرش اکنون که ظاهر آمد ای عسکری دعا کن مولایمان بیاید شاید به شام ظلمت خورشید باهر آمد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت فرهاد را مُصیبتِ شیرین هلاک کرد درد فراق‌دیده که درمانگری نداشت ایمان به بازگشت تو کمرنگ‌تر شده این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت از این به بعد یک‌نفری آه می‌کِشَم دیگر مگو که داغ تو غم‌پروری نداشت پیرم ولی به درد ظهور تو می‌خورم شاید کسی برای تو چشمِ تری نداشت سر را برای آمدنت نذر می‌کنم شرمنده‌ام، گدای تو سیم و زری نداشت طوفانِ نفس، قایق روح مرا شکست کشتیِ موج‌‌دیده‌ی من لنگری نداشت آنقَدر بی ملاحظه‌ام وقت معصیت!... اصرار بر گناهِ مرا کافری نداشت من را ببخش، خادمِ خوبی نبوده‌ام این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت در اوج بی توجهی‌ام، دوست دارمت! دلداده‌ات شبیه به تو دلبری نداشت بیچاره می‌شدیم اگر فاطمه نبود سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت فریاد می‌زنم دمِ ایوان طلا: عــلــی! طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت آشفته‌ام، علاج دلم خاک کربلاست شهری که پادشاه شریفش سری نداشت آقا تو را قسم به پناهِ علی، بیا یاسی که تاب حمله‌ی زجر‌آوری نداشت :: با ضربه‌‌ی لگد دو سه تا دنده خُرد شد... دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
دل پر از خونست و پر غم نیز هم در فراقت دیده پر نم نیز هم ای بهار از هجر روی باغبان غنچه بیتاب ست و شبنم نیز هم تو طبيبی بر دل بیمار ها هم دوای درد و مرهم نیز هم گریه بر هر درد بی درمان‌ دواست گریه بر داغ محرم نیز هم باز آمد فاطمیه، باز غم همره آن اشک ماتم نیز هم صحبت از مسمار و دیوار و در و کوچه و سیلی محکم نیز هم یک طرف پرپر گل یاس کبود یک طرف داغ مجسم نیز هم تا به کی باشد حسامت در نیام صبر تا کی؟ چهره در هم نیز هم با همان‌ یاران اندک هم بیا با همان جمع فراهم‌ نیز هم با سلیمانی و سلمان و مسیح مالک وعمار و میثم نیز هم عالمی را پر ز عدل و داد کن گرچه هستی شاه عالم نیز هم بر ظهور خود دعا کن ای غریب گرچه بر آنی مصمم نیز هم شهسوارا کی کنی پا در رکاب؟ تیغ در دستان و پرچم نیز هم کاش این آدینه روز وصل بود وصل یار و دوری غم نیز هم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
باز نجوا می کنی با ربنای مادرت اشک می ریزی برای گریه های مادرت زیر لب آرام با او همنوایی می کنی باصدای ناله های بی صدای مادرت گوشه ای از پیکرش انگار برپا کرده ای بیت الاحزان نخستین را برای مادرت جز دعای خیر چیزی از لبش نشنیده ای سهم مردم بود حاجات روای مادرت یک به یک نام همه همسایه ها را از بری بس که بوده نام آنها در دعای مادرت روزهای روزه ی پی در پی اش تکرار شد سهم خیلی سفره هاشان شدغذای مادرت پشت درهستندحالاعده ای هیزم به دست در جواب خوبی بی انتهای مادرت هرکه با شر آمده یک روز خیری دیده است از اجابت خانه ی مشکل گشای مادرت خون به رگهایت به جوش آمد زغیرت سوختی از شرار دشمنان بی حیای مادرت جان فدایی را ز عشق مادرت آموختی اوفدایی علی شد، تو فدای مادرت زیر پای مادرت دیدی بهشت خویش را مثل گل پرپر شدی در پیش پای مادرت مادرت می خواست باشی کربلا یارحسین تو ولی پرپر شدی در کربلای مادرت محسن شش ماهه ای زهرا شهید راه حق می روی تاعرش حالا پابه پای مادرت https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
سلام صبح‌ترین صبحِ نابِ عالمِ امکان! نبوده پیش و پس از تو به غیر شام غریبان سلام جلوهٔ ذات خدا و طورِ هو النّور! سلام عصمتِ محض و سلام ذاتِ درخشان! نماز برده تو را هل اتی و کوثر و تطهیر همیشه‌مستِ تو است آیه آیه آیهٔ قرآن تمامِ آینه‌های شکوهِ فضلِ الهی ظهورِ پاکِ تو را بوده‌اند آینه‌گردان اگر به چشمهٔ باران، غبارِ چشم بشویند به شست و شوی خود آمد به سوی چشم تو، باران اگر به شانهٔ کوه، ابرها به گریه می‌افتند به شانهٔ تو بگریند کوه‌های پریشان علی‌ست آینهٔ حق، علی‌ست آینهٔ تو چه رازی؟ وُ چه بگوید زبانِ گنگِ من از آن؟ دچارِ لطفِ توایم و علی و احمد و آلش کسای مِهرِ تو بادا همیشه پرچم ایران https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
خزان شدیم و بهار لقا نیامده است به دهرِ غربت ما، آشنا نیامده است تمام عمر، به دل مردگی گذشت ولی به سینه ها، دم آن جان فزا نیامده است هر آنچه هست به دربار رحمت مهدی است درست آمده سائل، خطا نیامده است نمی رویم از این باب مرحمت، جایی گدایی از کس دیگر به ما نیامده است خدا کند که مرا از کرامتش بخرد زمان وحشت در قبر تا نیامده است نشد عزیز خدا هر کسی به عشق علی به پایبوسی ایوان طلا نیامده است چه خاک بر سر خود می کنم اگر دو ملک صدا زنند که او کربلا نیامده است به سوی مملکت صاحب الزمان، عمری است به لطف گریه به زهرا بلا نیامده است چنین هجوم جفا و ستم، به سوی زنی به غیر حوریه ی مرتضی نیامده است چه کرده با پر و بالش غلاف، بعد سه ماه هنوز حالش از آن ضربه جا نیامده است چنان زدند که هر روز و شب صدایی جز صدای گریه ی خیرالنسا نیامده است هزار شکر کفن داشت و خیالِ تنش... زمان دفن، روی بوریا نیامده است https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
• کشتیِ موعود • به پیشگاه حضرت موعود عج الله گفتند از اين کوه مه‌آلود می‌آيد از قله سرازير شده، زود می‌آيد مي‌بينم از اين صخره پلنگان چه خموشند از کوه مگر نغمة داوود مي‌آيد گفتند زمين! پلک بزن، دست بيفشان فانوس بگير، آينه فرمود مي‌آيد گفتند به خون‌خواهي گل‌هاي شهيدي با حنجره‌اي زخم نمک‌سود مي‌آيد بي‌تابي تو جزء علامات ظهور است دريا! مگر آن کشتي موعود مي‌آيد؟ قد راست کن اي تپة زيتون! به تماشا او با غم تو هيچ نياسود مي‌آيد در معرکه خونين‌کفناني که شکفتند گفتند به ما لحظة بدرود، مي‌آيد اين زمزمه‌ی کيست؟ سواري که پياپي دلواپس ما گم‌شدگان بود می‌آید https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا🔸 شهر چندی است که آرام تر از هر روز است شهر چندی است که آرام ولی مرموز است شهر ماتم زده این بار چه در سر دارد نقشه ای شوم پس از مرگ پیمبر دارد شهر آبستن یک فتنه ی نا مشروع است بعد از این گفتن اوصاف علی ممنوع است با علی، شهر نبی یکسره دشمن شده است "کفر پنهانی این جامعه روشن شده است" در دل سنگی شان سوسوی ایمانی نیست پس به جز پنج نفر هیچ مسلمانی نیست ریشه ی بغض علی در دلشان پا برجاست کینه های شتری، خوی بیابانی هاست سالیانی به خداوند خیانت کردند چونکه از لات ترین لات اطاعت کردند بوی گندم همه حیثیت آدم را برد دیو انگشتر پیغمبر خاتم را برد رفت پیغمبر و این طایفه مستی کردند بعد از او قوم عرب گاو پرستی کردند روز و شب آیه ی تبلیغ بخوان جبرائیل باز بر پا شده آیین بنی اسراییل با نبی کیست هم اندیشه و هم خون باشد؟ و علی نص صریح است که هارون باشد تا فقط پیرهنی کهنه بماند از دین جانشین، خانه نشینی بکند بعد از این این همه معجزه دیدند ولی کور و کرند از ابوجهل هم این قوم ابوجهل ترند قاری و حافظشان نیت قربت کردند و به قرآن خداوند جسارت کردند اگر این عده ی نامرد چهل تن مردند پس چرا هیزم افروخته می آوردند؟ ناگهان می شود از بیت خدا دود بلند از دل بتکده ها خنده ی نمرود بلند هر نفس می چکد از چشم علی صبر جزیل ای خدا معجزه ای مثل گلستان خلیل... چه بگویم که کمی قابل باور باشد در دل شعله محال است که کوثر باشد یا محال است که دستان خدا بسته شود معنی زندگی از زندگی اش خسته شود آتش خشم علی شعله به عالم نزند ذوالفقار دو دمش بغض کند دم نزند اندکی بعد علی نیمه ی شب راه افتاد دیده اش خون دلش آشوب، سکوتش فریاد مثل کوهی ست بلا دیده، چه حالی دارد بر سر شانه ی خود ماه هلالی دارد صد و ده بار علی کشته شد از بی تابی تا که بر آیه ی تطهیر بریزد آبی کیست در غربت تشییع کند یاری او؟ انبیا آمده بودند عزاداری او مردم اما همه در خواب فراموشی ها شهر ماند و شب و تاریکی و خاموشی ها https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زمزمه ی وداع عزیز من از زندگی نا امیده زمان خداحافظی ها رسیده خداحافظ ای ناامید از جوونی جوون شکسته پر قد کمونی حلالم کن ای یاس نشکفته پر پر حلالم کن ای یار پر درد حیدر خداحافظ ای یاس هجده بهارم پس از تو امیدی به دنیا ندارم برا حفظ جونِ منِ بی طرفدار با خون یادگاری نوشتی رو دیوار صدات مثله دستات می لرزه عزیزم ببین با چه حالی برات اشک می ریزم خداحافظ ای دست و بازوی خسته خداحافظ ای یار ابرو شکسته خداحافظ ای یار پهلو گرفته خداحافظ ای محرمِ رو گرفته می ری از پیش من تو با روی زخمی می مونم من و غسل پهلوی زخمی برو اما یادت باشه ای حبیبه علی بی تو تا آخر عمر غریبه اونی که توو قلبش ز من کینه داشته ردّ پنجه شو زیر چشم تو کاشته https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع فاطمیه مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها با گریزِ روضه‌یِ کربلا تار و پودِ چادرِ رویِ سرش حبلُ‌المتین قائمه یعنی ستونِ آسمانها و زمین علّتِ زیباترین لبخندِ ختم‌المرسلین حضرتِ زهرا علمدارِ امیر‌المؤمنين دخترِ بدرُالدُّجا آیاتِ نابِ کوثر است مادرِ سادات تسبیحِ قنوتِ حیدر است دستِ خلقت تا قیامت خالی از مانندِ او زندگیِ مرتضی وابسته بر لبخندِ او نغمه‌یِ یافاطِرُ یافاطمه سوگندِ او نامِ زهرا حک شده بر رویِ بازوبندِ او قبله‌یِ قلبِ محبّان بیتُ‌الاحزانش شده جانِ ما قربانِ قرآنی که گریانش شده جانِ قرآن بر لب آمد کوثرش جان‌بر‌لب است خانه‌دارِ بیتِ غصّه بعدِ زهرا زینب است چاه تنها مَحرمِ دردِ امیرِ مذهب است عصرِ عاشورا نَمی از روضه‌هایِ امشب است گوشه‌یِ گودال تا چکمه بر آن پیکر نشست سینه‌یِ ارباب مثلِ سینه‌یِ مادر شکست گوشه‌یِ گودال هم مانند کوچه بی‌حیاست رویِ چادر رویِ سینه رویِ قرآن ردِّ پاست قاتلِ جانِ حرم زخمِ زبان و طعنه‌هاست جایِ قنفذ پیرِ ملعونی که در دستش عصاست .... بر رویِ بازو که نَه رویِ لبِ ارباب زد با لگد یک بی‌حیا طفلی که رفته خواب زد لشکرِ هیزی به سویِ خیمه‌ها می‌آمدند پایِ نیزه فاطمیون را خدایا بد زدند هِی زدند و هِی به هم گفتند اینها مُرتدند کربلا بد کوفه بدتر شامیان خیلی بَدَند دخترِ زهرا شبیه مادرش شد قدکمان دست بر دیوار شد أدرکنی یا صاحب‌زمان https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
آن روز درب خانه ی مادر شکسته بود او پشت در،مدافع حیدر نشسته بود یک سوی خشم وشعله وهیزم،سوی دگر مادر ولی نه مثل همیشه؛شکسته پر گلبرگ یاس زخمی مسمار دیده ای؟ یاس کبود از در و دیوار دیده ای؟ لرزیدعرش،کینه ی دشمن که جان گرفت خورشید روضه خواند ودل آسمان گرفت مادر اسیر در ، پر نامرد کوچه ها دلگیر و بی فروغ و چه پر درد ،کوچه ها این"کوچه ها"به روی من آوار می شود         وقتی کنار قافیه تکرار می شود مادر اجازه هست از اینجا به بعد را طوفان به پا کنم وهیاهوی رعدرا تا شعله های سرکش این درب سوخته این درب با لگد به شما گشته دوخته شال عزا و چادرتان را رها کند بازویتان نسوخته باشد؛خداکند ای کاش شعله های در و میخ و پیرهن          آرام گیرد از قطرات سرشک من هر چند سیل اشک امانم نمی دهد این اتفاق رخ به گمانم نمی دهد در مجلس عزای تو طوفان به پا شده        دلها عجیب راهی آن کوچه ها شده آتش زده سرودن این شعر جان من جبریل هم ز ماتمتان گشته سینه زن بایاد پهلوی تو "قلم"ضجه می زند            حتی"ردیف"و"قافیه"هم ضجه می زند شام وداع،دفن شبانه،غم علی                اُستُرجِعَت وَدیعه ی ختم رسل،ولی... از هجر یاس دیده ی مولا نمور بود           ای یارمهربان علی،رفته ای چه زود تو اُم زینبی،به خدا می سپارمت                ای دختر نبی،به خدا می سپارمت https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
علیهاالسلام 🔸چه زود رفت🔸 آن شب میان هاله‌ای از ابر و دود رفت روشن‌ترین ستارهٔ صبح وجود رفت آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود بر شانه‌های زخمی دریا، چو رود رفت روشن‌تر از زلالی نور آمد و چه حیف با چند یادگاری سرخ و کبود رفت بال و پری پس از شب طوفان نمانده بود! آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟ رحمی به قبر خاکی او هم نمی‌کنند این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان می‌گفت بعد فاطمه‌ام هر چه بود رفت هرشب کنار تربت او ياس کوچکش دم می‌گرفت: مادر خوبم چه زود رفت ✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مدینه مرکز پیکار نابرابر بود علی نشانه، ولی جنگ با پیمبر بود به حفظ جان علی، فاطمه سپر گردید قد خمیده‌ی او ذوالفقارِ حیدر بود نگاه زینب کبری به غربت مادر نگاه فاطمه بر اشکِ چشمِ دختر بود رُخی که رنگ جسارت گرفت قرآن بود تنی که روی زمین اوفتاد، کوثر بود چهار کودک معصوم با تنی لرزان دعایشان به پدر، چشمشان به مادر بود چهل نفر به سر بضعۀ پیمبر ریخت شرورتر ز همه «قنفذِ» ستمگر بود برای همسر مولا نه خانه، نه کوچه «مدینه» و «اُحد» و قبر «حمزه» سنگر بود خدا گواست که یک ضربه بر تنش نزدند به قصد کشتن او، ضربه‌ها مکرّر بود به فتح خیبر و بازوی شیر حق سوگند که قتل دخت نبی، انتقام خیبر بود برای فاطمه می‌سوخت از ازل «میثم» که بیت بیت کتابش شرار آذر بود ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره درد  ِهجرت، بر لب جوهر نشسته و اشک نوکرت بر صفحه ی دفتر نشسته ببین که نوکرت عمریست با دستان خالی سر  ِ راه وصالت، با دو چشم تر نشسته برای مردن هر شیعه ای این جمله کافیست امامش بین صحرا بی کس و یاور نشسته تو آن شاه غریبی که هزار و چندسال است به امّید فراهم گشتن لشکر نشسته بیا که حسرت ما شد حکومت کردن تو چرا جای تو دشمن روی هر منبر نشسته شبیه قبر تاریک است دنیا بی حضورت که در آن دل به دنبال مه و اختر نشسته دوباره روضه ی مادر، دلم در زیر خیمه به امّید شفاعت در صف محشر نشسته ظهورت را همیشه خواستم وقتی که اشکم کنار قبرهای آل پیغمبر نشسته بیا بنگر کنار قبر مادر نیمه شبها که با قدّ کمانی، فاتح خیبر نشسته شده شرح غم  ِسی سال  ِ حیدر اینکه هرشب کنار قبر کوثر، ساقی کوثر نشسته پس از غسل تن مجروح، حق دارد علی که کنار قبر جانش با دل مضطر نشسته دوباره روضه خواند وگفت زهرا پیش قبرت ببین با استخوانی در گلو، حیدر نشسته همیشه روبه رویم بین دیوار و دری تو چرا که خون تو بر روی میخ در نشسته زمان غسل تو فهمیده ام که ردّ پای چهل تا بی حیا بر روی بال و پر نشسته چه دیدم، آه ؛ هنگام وداعت بین این قبر به روی حور، دست ثانی کافر نشسته به نوبت دیده ام، گاهی مغیره، گاه قنفذ اگر اشکم میان کوچه و معبر نشسته قرار بعدی ما کربلا و پیش گودال ببینی زینبت پیش تنی بی سر نشسته به جای تو زند بوسه به رگهای بریده به روی حنجری که از قفا خنجر نشسته سکینه، اربعین گوید کنار قبر سقا عمو بعد تو صدها زخم بر پیکر نشسته چه قبر کوچکی داری، یکی گفته: سکینه کنار پیکر عباس یا اصغر نشسته؟ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
برای بچه‌ها نان پخته‌ام حالا به جای تو و خرما چیده‌ام از نخل‌های در عزای تو تو اینجا نیستی اما نگاهت هست، آهت هست صدای کیست در این خانه می‌پیچد؟ صدای تو هنوز انگار اینجایی و داری شعر می‌خوانی که می‌خوابند شب‌ها کودکان با لای لای تو تمام شهر را آباد کردی با دعاهایت و حالا شهر دیگر نیست محتاج دعای تو... نمی‌خواهند باران میهمان شهرشان باشد کسی اینجا نمی‌خواهد مرا، غیر از خدای تو سلامم را جوابی نیست، سرها در گریبان است غریب افتاده در دنیای مردم، آشنای تو تو رفتی، آن همه لبخند را هم با خودت بردی که هر شب اشک می‌ریزم به یاد خنده‌های تو بیا از من طلب کن بار دیگر آن اناری را که دنبالش تمام شهر را گشتم برای تو چگونه مجلس ختم تو را برپا کنم زهرا؟! تو پایانی نداری، ای شهادت ابتدای تو ✍ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
غـروب جمعه یاد تو که در فضاست ای عزیز شمیم و حس بودنت چه دلرباست ای عزیز نیامدی ولی بدان که کاسه ی سوالمان همیشه پشت خانه‌ات به‌دست ماست ای عزیز https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت از بسکه گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی و دوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است شاعر:محمدحسین بناریان
🌸 🚩 أسماء حسنا هرقدَر دلتنگ مولایی بگو یا فاطمه هرقدَر مشتاق زهرایی بگو یا فاطمه هرقدَر لیلای مجنونی بگو یا مرتضی هرقدَر مجنون لیلایی بگو یا فاطمه هیچ‌کس تنهاتر از صدّیقه‌ی کبری نبود هرکجا، هرقدْر تنهایی بگو یا فاطمه کربلا در کربلا گر مثل زینب جلوه‌ی ما رأیتْ إلّا جمیلایی بگو یا فاطمه حضرت عباس، عالم را حسینی می‌کند تشنه‌ی دیدار سقّایی بگو یا فاطمه صابره، منصوره، مرضیّه، رضیّه، راضیه در پی أسماء حسنایی بگو یا فاطمه هرکه زهرایی‌ست محبوب خدای فاطمه‌ست با تمام شور و شیدایی بگو یا فاطمه https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
خوبان جهان آل عبا را صلوات آن معدن حکمت و سخا را صلوات اول به مدینه النبی بر احمد «دوم به نجف شیر خدا را صلوات» با نیت یک مزار مخفی سوم آن حضرت ام النجبا را صلوات چارم به مزار خاکی شاه کرم یعنی به بقیع مجتبی را صلوات پنجم به شهید کربلا خون خدا بسیار حسین سر جدا را صلوات یک بار دگر برو به گلزار بقیع آن زین عبادت و دعا را صلوات بر باقر علم و جنب او هم صادق آن مخزن اسرار هدی را صلوات بر جانب کاظمین موسی الکاظم در طوس کرامت رضا را صلوات بر خطه کاظمین باز آی و فرست آن مجد جواد با سخا را صلوات دل را به عراق باز باید ببری هادی نقی رهنما را صلوات از حضرت عسکری فراموش مکن آن حصر دیار سامرا را صلوات هر چند که ما لایق وصلش نشدیم آن قائم آل مصطفی را صلوات ۱۵ آذر ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9