نوحه سنتی حضرت معصومه (س).mp3
692.1K
نوحه سنتی شهادت حضرت معصومه(س)
بر مشام دلم، بوی عزا می رسد
قم شده کربلا، زین رو نوا می رسد
قم شده در عزا
آه و واویلتا
آه و واویلا(۴)
دُخت موسی دگر، جانش به لب آمده
فاطمه در برش، با تاب و تب آمده
آمده در دیار
در پی وصل یار
آه و واویلا(۴)
در دیارِ غریب، دلخسته از دوری است
او که دور از رضا، قلبش زِ غصه شکست
عاقبت شد فدا
ذکر او یارضا
آه و واویلا(۴)
مثل زینب شده، حکایت تلخِ او
با غریبی دگر، بْگرفته معصومه خو
دیده اندوه و غم
بر دلش شد ستم
آه و واویلا(۴)
وادیِ قم کجا، وُ شام غربت کجا
گل کجا و زِ بام، سنگ و جسارت کجا
اشک غربت کجا
قتل و غارت کجا
آه و واویلا(۴)
گرچه معصومه دید، داغ برادر بسی
دیگر از او نَشد، پایمال مرکب کسی
او نبود کربلا
همدمِ نیزه ها
آه و واویلا(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
سبک واحد تند حضرت معصومه (س).mp3
1.62M
واحدتند(شلاقی) دو بانو..
دوبند حضرت معصومه(س)
دوبند حضرت زینب(س)
صحن تو، بهشتم، یامعصومه
عشق تو، سرشتم، یامعصومه
روی دل، نوشتم ، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
دل و گره زدم، به پرچم شما، روی گنبد
حریم تو برام، مثال کربلاست، مثل مشهد
فدای جود و کرمت
فدای صحن و حرمت
یه کربلا اَزت می خوام
فقط بگو می برمت
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
فدای، ضریحت، یامعصومه
نگاهِ، مليحت، یامعصومه
ندیدیم ، شبیهت، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
نگاه تو میده، به قلب من امید، بی بی جانم
تو کعبه ی منی، خودم رو سوی تو، می کشانم
تویی بقیع و سامرام
تویی تو مشهدالرضام
تو زینب ایرانی و...
تویی دمشق و کربلام
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
____________________
دخترِ ، فاطمه، جان یازینب
بانوی، عالمه، جان یازینب
قاضی ، مَحکمه، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
عقیلة العرب، داری شما عجب، با این هیبت
تو اسوه ی غمِ، تمومِ عالمی، مهدِ غربت
با خطبه های حیدری
تو اوجِ فتنه محشری
با وجودِ رقیه جان
داری تو شام چه لشکری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
وارثِ ، مرتضی ، جان یازینب
راویِ ، کربلا، جان یازینب
شیرِ ، شام بلا، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
تو افتخار هر، زنِ مسلمانی، با حجابت
من افتخارمه، تو شام فدا بشم، پا رکابت
داریم مدالِ نوکری
مارو زیارت میبری
سینه زناتو یک به یک
برا شهادت میخری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
سبک واحد حضرت معصومه (س)..mp3
1.63M
واحد شهادت حضرت معصومه(س)
امام رضا سرت سلامت
خواهر تو رفته زِ دنیا
اومد تاکه تو رو ببینه
ولی اجل نذاشته آقا
پر از غم و ناله شد،
دلِ مضطرت از این غم
زِ داغِ خواهر شدی،
اسیرِ عزا و ماتم
مظلومه، مدد معصومه(۴)
شبیه زینبِ غم او
دلش شده مقیم غربت
اگر چه شد شهیده مظلوم
ولی دیگه نرفت اسارت
دیده با چشمای خود،
با قلبی غمین و مضطر
محارماشو توی،
راه طوس شهید و پرپر
مظلومه، مدد معصومه(۴)
رسیدی عاقبت به خواهر
امام رضا لحظه ی آخر
کفن به جسم او نِمودی
ای بی کفن غریب مادر
یادت اومد لحظه ای،
که زینب شدش بی چاره
رو خاک گودال بِدید،
حسینش کفن نداره
مظلومه، مدد معصومه(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
سبک زمینه، شور حضرت معصومه (س).mp3
2.37M
زمینه، شور شهادت حضرت معصومه(س)
ای خواهر شاه هشتم
ای عشق تمام مردم
من عبد توأم بی بی جان
ای صاحب وادی قم
ای عشق من، هستی تو در،
قلب پر از شورم
تو کعبه ی، قلب منی،
با تو پر از نورم
یافاطمه ی معصومه(۴)
همسایه ی تو هستم من
دل را به حرم بستم من
چون آهوی سرگردانم
باشد به ضریح دستم من
اخت الرضا، دستم بگیر،
من بی تو فانی ام
جانم فدات، ای مهربان،
ای عشقِ جانی ام
یافاطمه ی معصومه(۴)
آسان نرَوم از کویت
قبله ی دلم شد سویت
عطر چادر فاطمه
حس می شود از آن بویت
تو مکه ای، تو مشهدی،
تو سامرام هستی
تو بقیع و، تو نجف و
تو کربلام هستی
یافاطمه ی معصومه(۴)
می سوزه دل از این مطلب
شد روضه ی تو چون زینب
از داغ فراق داداش
هستی تو بی بی، جان بر لب
در ساوه تو، از عمق دل،
داغ عزیز دیدی
چون کربلا، شد قصه ات،
از دنیا رنجیدی
یافاطمه ی معصومه(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_مدح_مناجاتی
تو مجموعهی لطف و جود و عطایی
تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی
تو دریاچه نه؛ بَحر بی انتهایی
چهگویم کههستی؟چهگویم چههایی؟
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو زهرا خصالی، تو زهرا جمالی
تو زهرا مَآبی، تو زهرا جلالی
تو زهرا سِرشتی، تو زهرا مثالی
تو در دورهی خویش خیرالنّسایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تویی راحت جان موسی بن جعفر
تویی روح و ریحان موسی بن جعفر
تویی یاس بُستان موسی بن جعفر
تو بنت الامامی، تو بنت الهُدایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو عَذراترین مریم اهل بیتی
تو در هر دمی همدم اهل بیتی
در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی
تو تندیس آن چارده مُقتدایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
هُمای بهشتی و عرش آشیانی
که در عُشّ دین صاحب آستانی
تو باب الرّضایی، تو بابُ الجَنانی
بهشت خداوند در خاک مایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو مانند کلثوم، زینبترینی
خدیجه وقار اَستی و بیقرینی
وفادار مانند اُمّ البنینی
تو منظومهی جمع معصومههایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
چه گویم؟ که بابا ثنای تو گفته
((فداها ابوها)) برای تو گفته
به مدحت ولیّ خُدای تو گفته،
که در حشر تو شافع شیعههایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
در اطراف صحنت غُباریم بانو
به درگاهتان خاکساریم بانو
به لطفت در این شهر داریم بانو،
عجب کاظمینی؛ عجب کربلایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی
تو همشیرهی شخصِ شَمس الشّموسی
درِ خانهات از پی خاکبوسی
رسیدند صدها چو شیخ بهایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
از این در چو بُردیم فیض دوچندان
طمعکار گشتیم ما مستمندان
به اقرار ما فرقهی دردمندان
تو با درد هر بینوا، آشنایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
اگرچه در این خاک کم غم ندیدم
در این شوره زار آب زمزم ندیدم
به من درد دادند و مرهم ندیدم
ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
به این خسته حال مجاور نظر کن
تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن
به من هم به عنوان زائر نظر کن
تو رُخصت دهی میشوم نینوایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
✍ #محمد_قاسمي
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_مدح_شهادت
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
ای بـه قـم آفتـــاب قلـب جهـان!
دخـت مـــوسی! سـلالـۀ قــــرآن!
عمه و دخت و خواهر سه امام
مـــــادر کـــــل عــــالـم امکــــان
تــو بــه چشـــم ائمـه زهـــرایی
بعـد زهـرا بـه قدر و عزت و شان
زینـــب دوم بنــــــی الــــــزهـــرا
عمـــۀ چــــــار حجــــت یـــــزدان
هـــم وجـــودت کـــریمـۀ عتــرت
هـــــم ولایـــت حقیـقت ایمــــان
فیـض فیضیـه از کــرامت تـوست
شهـر قـم از تو گشته مهد امان
حـــــــرم یـــــــازده ولــــی خـدا
حــرم تــوست ای سپهــر مکـان
مـــدح تـــو ای ملیکـــۀ هستـی
وصـــف تــــــو ای یگـــــانـۀ دوران
نـه تـوان بـا هـزار دسـت نوشت
نــه تـــوان گفت بــــا هــزار زبـان
صحـن تـو مسجـد الرسول همه
حـــرم امـن تــوست کعبــۀ جـان
پـــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربانت
نـه، همــه جـــان عــالمت قربان
کــــوثـر کــــوثـر رســـــول خـــدا
عصــمـت عصــمـت الله منّــــــان
قـــم جـــلال مدینـــه پیــدا کـرد
تـــا نهـــــادی قــدم بـه دیـدۀ آن
گشــت روز ورود تـــــــو در قـــم
روز عیــــد کــــرامت و احســــان
روز عیــد نـــــــزول رحمــت هـــا
روز عفــــو و عنــــایـت و غفـــران
اهـــل قـــم از بـــرای استقبــال
همـه بـا دستـه گـل شدند روان
مــرد و زن دور محملـت گشتنـد
اشــک شوق همـه ز دیـده روان
قـم دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گل باران
همـه گفتنـد فــاطمه در حشــر
پــای بنهــــاده ای گنـــه کــاران
حــرمت شیعیـــان قـم ز تـو کرد
ستــم اهــــل شــــام را جبــران
کاش زینب به قم سفر میکرد
تــا نمیدیــد آن همـــه طغیــان
اهــل قــم کـی بَـرَند مهمان را
گـه بـه بـــزم شـراب و گه زندان
جــای تــو بیـت مـــوسی خـزرج
جــای زینـب بـــه گـوشۀ ویـــران
دور تــو عـــالمان فقــه و اصــول
دور او ابن سعد و شمر و سنان
دور تو دستههای گل در دست
دور او سنـگ بـــود و زخــم زبان
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_شهادت
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سالها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سالها میشود از پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریختهاند
چقدر دستهی گل روی سرم ریختهاند
چقدر مردم این شهر ولایی خوبند
که سرم را نشکستند، خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت
...من کجا، شام کجا، زینب بی یار کجا؟
من کجا، بام کجا، کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشّاق همه مال هماند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هماند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سالها منتظر دیدن خواهر بوده
روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده
بنویسید کفن بود، خدایا شکرت
هر چه هم بود، بدن بود، خدایا شکرت
یار هم آن قَدَری داشت که غارت نشود
در کنارش پسری داشت که غارت نشود
او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟
او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟
* *
بنویسید سری بر سر نی جا میکرد
خواهری از جلوی خیمه تماشا میکرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_شهادت
آقا سلام! خواهرتان روبراه نیست
دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست
میخواست تا به طوس بیاید ولی نشد
ور نه رفیق بی کسیات نیمهراه نیست
وقتی به قم رسید خرابهنشین نشد
آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست
یک مرد هم نیامده نزدیک محملش
شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست
اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان
در قم محب فاطمه بودن گناه نیست
زینب کجا و محمل بی سایبان کجا
بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا
زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد
معصومهات بجز تو کسی را صدا نزد
مسموم شد ولی به هوای زیارتت
با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد
میخواست تا شهیده شود مثل مادرش
هرچند تازیانه به او بی حیا نزد
از کوچهای گذشت که نامحرمی نداشت
اطراف او کسی سخن نابجا نزد
آقا اجازه؟! فاطمهی تو زمین نخورد
اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد
اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا
اورا کسی برای رضای خدا نزد
اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را
قم، امن بود، فاطمه را بی هوا نزد
این کوچهها کجا! غم آن کوچهها کجا!
زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_شهادت
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ
ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩی ﺟﺎﻧﻢ
دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ...
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ
ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ بهخدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ!
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ...
حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ
ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ...
ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست
اینجا زدن فاطمهها حرف کمی نیست
ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
از مردم نامرد دراینجا اثری نیست
در شهر قم از ضربهی سیلی خبری نیست...
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_مرثیه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#گریز_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
فاطمه ای کوثر موسای عشق
صاحب هر رتبه والای عشق
با تو شود فاطمی احساس ها
پاک تر از بوی گل یاس ها
جلوه کند نور ، ز سیمای تو
مظهر توحید ، مُصلّای تو
معرفتُ الله ، نَمِ باده ات
سایة عرش است به سجاده ات
غرق سکوت است تمام فَلک
ذکر قنوت تو دعای مَلک
حضرت حق محو عباداتِ تو
منتظر وقت مناجات ِ تو
چادرت از بالِ مَلَک ناز تر
سفره ات از عرض و سما، باز تر
ریزه خور خوان تو کون و مکان
وسعت احسان تو هفت آسمان
صد چو سلیمان به حریمت گُم است
مرکز فرمانِ تو شهر قم است
هرکه به دستانِ تو تایید شد
پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد
«روح عبادات سلام علیک
عمه سادات سلام علیک»
شاهِ خراسان شده دلبسته ات
قائمة عرش ، دو گلدسته ات
کوی تو بر سینه صفا می دهد
تربت تو بوی رضا می دهد
ای که پدر بوده تو را دست، بوس
عاشق تو حضرت سلطانِ طوس
مدح تو بر روی زبان پدر
ذکر« فِداها» به لبان پدر
**
ای که ز طفلی زبلا سوختی
چشم به راهِ پدرت دوختی
حسرت لبهای تو بوسیدنش
آروزی هرشب تو دیدنش
غم به روی غم، سرت آورده اند
تاخبرش را بَرَت آورده اند
بعد پدر گریه شده کار تو
دستِ رضا بوده نگهدار تو
ذکر لبان تو رضا بود و بس
راحتِ جان تو رضا بود و بس
دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو
بسته به لبخند رضا قلب تو
وای از آن روز که دلها شکست
رشتة دیدار تو با او گُسست
قلب تو از هرچه که ترسید ، شد
یارِ تو از پیش تو تبعید شد
چارة تو صبر به لوحِ قضا
قاتلِ تو مدینة بی رضا
در همه شب دیده به ره دوختی
یاد رضا ناله زدی سوختی
تاغم یکساله به پایان رسید
لحظه به لحظه به لبت جان رسید
نامه ای از یار به دستت رسید
نامه نگویم همه هستت رسید
دلخوشی ات دستخط یار شد
حاجت تو دیدن دلدار شد
بال و پرِ بستة تو باز شد
ناقه سواریِّ تو آغاز شد
تا ،رهِ تو جانب ساوه رسید
کامِ توهم طعم مصیبت چشید
روزِ تو مانند شبِ تار شد
قافلة خسته ات، آزار شد
باهمه اینها به دلی داغدار
جانب قم قافله شد رهسپار
کَم نشده پرده ای از مَحملت
گَشته مدرارا همه جا بادلت
زینب ِ آقای خراسان شدی
تاج سرِ مردم ایران شدی
گُل به سر و روی تو از بام ریخت
برجگرم شعله غمِ شام ریخت
زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله
تو نشدی همسفرِ حرمله
زینبِ قم ، پیش دوچشم ِ ترت
دست نخورده به مویِ دلبرت
زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد
گوشة گودال زمین گیر شد
زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟!
نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟!
زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟!
راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟!
زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد
محضرتان حرفِ کنیزی نشد
زینبِ قم ، جانم اگر برلب است
دردِ من از اسارت ِ زینب است
عمة سادات گرفتار شد
ناقه نشین ،واردِ بازر شد
عمة سادات به چشمِ ترش
دید، گِره خورده مویِ دلبرش
عمة سادات زمین گیر شد
تا که بریدند گلو ، پیر شد
عمة سادات غرورش شکست
نیزه به حلقوم حسینش نشست
عمة سادات به دستش طناب
دیده اش افتاد به بزمِ شراب
عمة سادات چه چیزی شنید
عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#گریز_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_معصومه_سلامالله
رهایم کرد هر دستی ولی این آستان هرگز
قفس شد هرکجا رفتم ولی این آسمان هرگز
به قم میآیم و در مشهدم ، دیدی که هر دفعه
نخوردم چای و سوهانی بدون زعفران هرگز
به دوشم دوزخ آوردم ولی بُردم بهشتِ قرب
از اینجا برنمیگردیم با بارِ گران هرگز
تو بوی فاطمه داری نمیدانم چه سری هست
دلم در پیش تو از او نمیخواهد نشان هرگز
تو را باب الحوائج کرد بابایت ، یقین دارم
من و دست تُهی حاشا من و غم همچنان هرگز
خدایا آبرو داریِ اهل قم چه غوغا کرد
که حتی در دل تنگت نخورد آبی تکان هرگز
تمام شهر میگفتند ناموس رضا اینجاست
نبیند گَردِ راهی یا نگاهِ این و آن هرگز
ببین آنقدر حُرمت دیدهای اینجا که در شرحت
نمانده روضهای از تو برای روضهخوان هرگز
برادر داشتی اما برای تو نگفتیم از...
سر و سنگ و سنان اصلا صدای خیزان هرگز
دویدی نه ، زمین خوردی نه، اُفتادی به مقتل نه...
به روی تَلِّ خاکی ، خاکی و چادر کشان هرگز
نه با هولِ حرامیها نه با طفلانِ در آتش
میان خارها هرگز به چنگ ریسمان هرگز...
***
اگر بر نیزه میگردی از این منزل به آن منزل
مرا دنبال خود آور ولی با ساربان هرگز
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_معصومه_سلامالله
گرچه از دوریِ برادرِ خود
ذره ذره مریضتر میشد
عوضش میهمانِ مردمِ قم
لحظه لحظه عزیزتر میشد
تا بیایی تبرکی ببرند
همه درهای خانهها وا بود
در میان اهالی این شهر
سرِ مهمانیِ تو دعوا بود
خوب شد پردههایِ محمل تو
هر کجا رفتهای حجابت شد
خوب شد با محارمت بودی
زانویی خَم شد و رکابت شد
آب پاشیدهاند و خاکِ مسیر
ذرهای رویِ چادرت ننشست
رد نشد ناقهیِ تو از بازار
محملِ چوبیات سرت نشکست
کوچهها ازدحام داشت اما
سرِ این شهر رو به پایین است
میروی یاد عمه میگویی
ضربِ شامی عجیب سنگین است
میرسی و حواسِ مردم هست
آب هم در دلت تکان نخورد
از کنارِ خرابه رد نشوی
یا نگاهت به خیزران نخورد
دختری بود با شما یا نه؟
که اگر بود غصهای کم داشت
جایِ زنجیر و خار و نامحرم
گِردِ خود چند چشمِ مَحرم داشت
معجرت احترامِ خود دارد
چه خیالی اگر برادر نیست
رویِ سرهایشان طبق آمد
ولی اینبار رویِ آن سر نیست
آه ؛ بیماری و همه بیمار
شهر قم شد مریضِ روضهی تو
حرفِ دختر شد و دلت لرزید
شده وقت گریزِ روضهی تو
عمهاش گفت خوب شد خوابید
چند شب بود تا سحر بیدار
کُمَکَم کن رُباب جای زمین
سرِ او را به دامنت بگذار
آمد از بِینِ بازوان سر را
تا که بردارد عمهاش ای داد
یک طرف دخترک سرش خم شد
یک طرف سر به روی خاک اُفتاد
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
رباعیات ورود
حضرت فاطمه معصومه
(سلام الله علیها)
به شهر مقدس قم
قم تجلی گاهِ نورِ اولیاست
چون حریمِ خواهرِ مولا رضاست
آمده بِنتُ الامام اُختُ الامام
شادمان زین مرحمت اهل ولاست
**************************
فاطمه آمد به قم آن خواهر والا مقام
از مدینه بهر دیدار رضا هشتم امام
وَز قدوم این دو دلبر شد تجلی گاه نور
مشهد ازخورشید هشتم قم از آن ماهِ تمام
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
بیست و سوم ربیع الاول
ورود حضرت فاطمه معصومه (س)
به شهر مقدس قم
السلام ای خواهرِ خورشیدِ هشتم فاطمه
تالیِ زهرایی و شد مدفنت قم فاطمه
آمدی با صد امّید از بهر دیدارِ رضا
سوی خورشید آمدی ای ماهِ اُنجُم فاطمه
دخترِ موسایی و معصومه ای ، جانِ رضا
خاکِ پایت سرمه ی چشمانِ مردم فاطمه
شد رضا خورشیدِ مشهد تو تجلی گاهِ قم
ماهِ کامل با تو می گردد تَجَسُّم فاطمه
گر چه دیدارِ برادر بهرِ تو ممکن نشد
شد به پاطوفان ودیدی آن تهاجم فاطمه
هر زمان دلتنگ قبرِ مادرت زهرا شدم
آمدم بهرِ زیارت مرقدت قم فاطمه
شکر لِلَّه سائل و نوکر بر این در گشته ام
یوسفی را ، روزِ محشر کن ترَحُّم فاطمه
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زائر حضرت فاطمه معصومه
سلام الله علیها شب شهادت
قسمتم شد بار دیگر آمدم سوی حرم
دعوتم کردی به قم ای بانوی اهل کرم
سائل و نوکر شدم بر درگه آل عبا
افتخارم شد گدایی ِ حریم با صفا
از حریم با صفا و کوی خورشید آمدم
بهر دیدارِ تو بی بی من به امّید آمدم
بارها حاجت روا گشتم من از درگاه تو
گرچه بی بی جان نبودم تاکنون دلخواه تو
تا شنیدم بهر دیدار برادر آمدی
با هزاران رنج و غم ، از بهر دلبر آمدی
ناخود آگاه یاد زینب خواهر دلخون شدم
گریه کردم ، بیقرار از صحنهٔ گلگون شدم
گر چه دیدار برادر بهرِ تو ممکن نشد
نه جسارت نه اسارت سهم تو لیکن نشد
من فدای خواهری که ناله می زد یاحسین
خیز و از جایت ببین رفتم اسارت نور عین
(یوسفی) بس کن نگو از نیم روز واقعه
عالمی دلخون شده از ناله های فاطمه
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
#حضرت_معصومه_س
"" "" ""
بارگاهی در دیار قم بناست
تربیتش بر درد بی درمان دواست
بوسه باید زد به خاک این سرا
این سرا چونکه حسابش ماسواست
دارد این شهر عطر و بوی فاطمی
این شمیم بر جسم و جان ما جلاست
این حرم باشد تجلی گاه نور
بهر ما این آستان دارالشفاست
خفته اینجا خواهر سلطان طوس
خواهری که از تبار اولیاست
او چو زینب شهره بردلدادگی ست
خواهری که عاشقی را انتهاست
دختر موسای کاظم باشد او
در کرامت او مثال مجتباست
می زند آتش به جان آلام او
چون غم هجران عزیزان جان فزاست
بگذریم از غصه وغم های او
او هماره چشم بر راه رضاست
عاشقان امشب ندا سر می دهیم
چونکه آل مصطفی غرق عزاست
گریه ها سر میدهد موسی الرضا
در خراسان ماتم عظما بپاست
فاخرا خون گریه کن در چون شبی
چون به معنا دلغمین خیر النساست
"" "" "" "
شاعر؛مسلم فرتوت گلهین #فاخر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الکریم
نذر حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها
#تقدیم_به_خاتون_قم
#یاحضرت_معصومه_سلام_الله_ علیها
......................................
نامه ی اعمال ما را از بدی عاری کند
او همیشه با کرامت آبروداری کند
چشمه های لطف را بر تشنگان جاری کند
روز محشر هیچ ما را هم خریداری کند
آینه با آینه در عرش صحبت میکند
مثل زهرا مادرش ما را شفاعت میکند
*
عشق را با یاعلی موسی الرضا آغاز کرد
در کویرستان قم ،باران شد و اعجاز کرد
رو به دنیا هشتمین باب جنان را باز کرد
عشق را در جان اینوادی طنین انداز کرد
قم بدون حضرت معصومه خاکی بیش نیست
از لب معصوم باید بشنوی معصومه کیست
*
عرشیان دست توسل رو به این بانو زدند
صحن هایش را ملائک نوبتی جارو زدند
پای درسش روز و شب علامه ها زانو زدند
حل شده کل مسایل تا به علمش رو زدند
چشمه ای از کوثر بابا بزرگش بوده است
آیه آیه نور بوده هرچه او فرموده است
*
سر پناه هر دل تنهاست مانند رضا
بین طوفان ساحل دریاست مانند رضا
او عصای حضرت موساست مانند رضا
نور چشم مادرش زهراست مانند رضا
حق، به ایران رحمت چندین برابر داده است
رزق ما را دست این خواهر برادر داده است
*
قم ندارد جا برای بندگی دور از حرم
حاصل ما میشود بازندگی دور از حرم
حالمان را نیست جز شرمندگی دور از حرم
مزه ای چون مرگ دارد، زندگی دور از حرم
در جهان بی لطف او قدر پشیزی نیستیم
ما بدون حضرت معصومه چیزی نیستیم
**
جمعیت دیده است اما غارت و کشتار نه
با کجاوه رفت اما بر سر بازار نه
گل نصیبش شد ولی رنجیدن و آزار نه
مجلسش بردند اما مجلس اغیار نه
عمه ی سادات بود و قسمتش سیلی نشد
فاطمه بوده است اما صورتش نیلی نشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.....................................
#مهدی_کبیری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_شهادت
ای سایه ی بالا سرِ خواهر، برادر!
ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر!
خواهر همان احساس مادر بر برادر
دارم برایت میشوم مادر، برادر!
ای سوره! چشمی بر منِ آیه بیانداز
یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز
یك بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز
بر خواهرانش سایه دارد هر برادر
چیزی به غیر از چشم تر دارم؟ ندارم
از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم
اصلاً نمیدانم پدر دارم-ندارم
دیدم كمالاتِ پدر را در برادر
از جانب زُلفت صبایی میفرستی؟
با التماس من دعایی میفرستی؟
دارالشِفای من! دوایی میفرستی؟
افتادهام در گوشهی بستر، برادر!
این جا مسیرِ كوچهها خوب است، خوب است
وقتی نگاهِ مردها خوب است، خوب است
حالا كه احوالِ رضا خوب است، خوب است
از بس فنا گردیدهام من در برادر
در كوچهها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را كه سرم دارم، نبردند
این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر!
ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند
هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند
افتاده روی تلِّ خاكستر، برادر
نه تو جسارت دیدهای، نه من جسارت
نه تو اسارت دیدهای، نه من اسارت
نه تو به غارت رفتهای، نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر
با نیزهای تا شاه را از حال بردند
یك یك تماماً رو سوی اموال بردند
هر آن چه را كه بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!
✍ #علی_اكبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
در مسیر پابوسی حرم
حضرت فاطمه معصومه (س)
شکر لله باز هم زائر شدیم
بر حریم کوی تو طائر شدیم
خواهر سلطانی و جان رضا
کن نگاهی از کرم امشب به ما
خادمان و نوکرانت در رهت
سائلان و زائران درگهت
آمدند بهر عزایت فاطمه
کن عنایت بر گدایانت همه
کن قبول از ما تو ای اخت الرضا
روز محشر کن شفاعت جمع ما
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_شهادت_حضرت_معصومه_علیهاالسلام2
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یابن الحسن فدای غم بی امان تو
ابری شده دوباره چرا آسمان تو
از داغ روی داغ به روزت چه آمده
قربان پلک زخمی و اشک روان تو
هستی کجای مجلس ما، صاحب عزا
باید بگیرم از چه کسی یک نشان تو
تا کی همیشه از نظر شیعه مخفی است
در بین روضه، ناله و اشک نهان تو
وقت عزای حضرت معصومه شد بیا
خیلی کشیده است جفا، عمّه جان تو
داری برای غربت او گریه می کنی
مسموم گشته عمّه ی پاک و جوان تو
از او بپرس از قم و باران گل؟ بگو:
جز احترام دیده مگر کاروان تو؟؟؟
هرگز نبرده است تو را بین ازدحام
آن میزبان غیرتی و مهربان تو
در مقتل تو صحبتی از کعب نی نشد
هجده سر بریده نشد سایبان تو
حرفی ز رقص و هلهله در کوچه ها نشد
از بزم می نخوانده دگر روضه خوان تو
لعنت به اهل شام که با سنگ آمدند
طعنه شنید عمّه ی قامت کمان تو
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
به حقّ روضه های لب و خیزران تو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_شهادت_حضرت_معصومه_علیهاالسلام1
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نور امید ، روشنی چشم ما بیا
در شام تار، ای قمر هل أتی' بیا
ظلم و ستم به حدّ نهایت رسیده است
شیعه شده اسیر هزاران بلا بیا
حق زیر پای لشکر تزویر له شده
رسواگر ضلالت قوم ریا بیا
بدعت میان دین نبی رخنه کرده است
در قلب شهر، بتکده گشته بنا بیا
حالا که دیده ،لایق دیدار تو نشد
بنگر شدم به مرگ خودم هم رضا بیا
حالا که از گناه شدم تَحبِسُ الدُّعاء
بنما خودت برای ظهورت دعا بیا
آقا شده ست حاجت شیعه ظهور تو
بنما دگر تو حاجت ما را روا بیا
در سوگ عمّه جان تو مجلس گرفته ایم
در ماتم شهیده ی راه رضا بیا
َآمد به قصد دیدن روی برادرش
اما به راه دیدن او شد فدا بیا
چونان پدر ز کینه ی عباسیان پست
گردیده است کشته ی زهر جفا بیا
در شهر قم ندیده دگر عمّه جان تو
بر روی نیزه رأس رضا را جدا بیا
سنگی نخورده بر سر او بین کوچه ها
بر جدّ او نگفته کسی ناسزا بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#شور
🚩بند اول:
صاحب مقام عصمت و، سیادته معصومه
فراتر از درک و باوره، کرامت معصومه
روایت امام رضاس، بهشت برا کسیه که
با نگاه معرفت بره، زیارت معصومه
عطر فاطمه توی حریمش موج میزنه
شهرش انگاری واسه همه مثل وطنه
از صحن و سراش نمیشه آدم دل بکَنه
یا معصومه
زائرش رو میسوزنن تو آتیش؟ نه!
شک نداریم اینو که حُبُّها جُنَّه
روز محشر ناجی ما همین ذکره
بی بی معصومه اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّه
مددی یا حضرت معصومه
🚩بند دوم:
دردامو فراموش میکنم، تو حرم معصومه
دستمو گرفته همیشه، یاورمه معصومه
با مِهر مادریش یه روز، ایشالله قسمتم بشه
امضاشه برات کربلام، با قلم معصومه
خیر و برکت در خونش دائم میباره
دارا و ندار فرقی براش اصلا نداره
حاجت روا میشه هرکی اسمش رو میاره
یا معصومه
حرمش بیت اللهِ و عبادتگاه
شأنشو میگم با یه جمله ی کوتاه
ضامن ما پیش خدا همین ذکره
بی بی معصومه اِشْفَعی لی عند الله
مددی یا حضرت معصومه
شعر و ملودی: #طاها_تحقیقی
📌۱_الامام الرضا علیه السلام: مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة
امام رضا علیه السلام می فرمایند: کسی که او (حضرت معصومه) را زیارت کند در حالی که آگاه به حقش باشد بهشت برای اوست
📚بحارالانوار(ط-بیروت)ج ۴۸، ص ۳۱۷
📌۲_عن سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قال: سَأَلْتُ أبَاالْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعْفَر بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة
سعد گوید: از امام رضا صلوات الله علیه در مورد زیارت فاطمه دختر موسی بن جعفر صلوات الله علیه در #قم سؤال کردم؛ امام فرمود: هرکس او را زیارت کند بهشت برای اوست!
📚ثواب الأعمال ص۱۲۴
📌۳_عَنِ ابْنِ الرِّضا علیه السلام قال: مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ
امام جواد صلوات الله علیه فرمود: هرکس عمه مرا در قم زیارت کند بهشت برای اوست!
📚کامل الزیارات ص۳۲۴
https://eitaa.com/Maddahankhomein
159.1K
عزای حضرت معصومه سلام الله علیها
(نوحه سنتی)
من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم
عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم
میشود جسم من
در جوانی کفن
اُختُ الرضایم
کودکی بوده ام شد پدر من شهید
داغ هجر رضا شعله به جانم کشید
رفته اند از برم
سایه های سرم
اخت الرضایم
تربت اطهرم قبله ی مردم شده
چادر خاکی ام آبروی قم شده
عمر من شد تمام
در صراطِ امام
اخت الرضایم
داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت
مرقد من بود دری به باغ بهشت
جان دهم خونجگر
در عزای پدر
اخت الرضایم
میثم مومنی نژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
228.6K
عزای حضرت معصومه سلام الله علیها
(نوحه سنتی)
به سبک واویلا واویلا
ای غریب خراسان یا ابالحسن
خواهرت در شهر غربت شده کفن
واویلا واویلا واویلا واویلا
رضا رضا بر لبش از نفس افتاد
روی برادر را ندیده و جان داد
واویلا
این مصیبت این غم این خبر آسان نیست
سرت سلامت داغ خواهر آسان نيست
واویلا
مادری ندارد و پدر ندارد
محرمی به غیر از برادر ندارد
واویلا
خواهرتان اگرچه هجران کشیده
شکر خدا داغِ برادر ندید
واویلا
یا ابالحسن بخوان این روضه امشب
که دست و پا زد حسین در پیش زینب
واویلا
یابن الشبیبِ دیگری بخوان مولا
بِین نامحرم مانده عمه ات تنها
واویلا
میثم مومنی نژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein