eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
356 ویدیو
221 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
- اوج گیری انتفاضه فلسطین - نابودی قریب الوقوع اسرائیل - و ظهور موفور السرور موعود آن مقام منیع میخواهم لطف حق را جمیع میخواهم بارگاه رفیع میخواهم طوف کوی بقیع میخواهم برترین کعبه ی معلا را آسمانی ترین مصلا را کعبه و قبله ی ولاست بقیع بخدا جنتِ خداست بقیع در شرف همچو کربلاست بقیع مضجع پاک هل اتاست بقیع در مزارِ بقیع، یاسِ نهان... روز و شب زائرش امام زمان اوست آگه، دلِ گرفتارش وز غبار غمش، ز اسرارش روز و شبهاست خود عزادارش بسته دربش بروی زُوارش داغِ تخریب، اضافه شد بر آن که عیان است درد ما در آن ای فدای بقیع جان و سرم آید از یار اینچنین خبرم شیعه با یاریِ امامِ کرم سازد آنجا چهار صحن و حرم زائرِ مجتبی شویم همه راهیِ کربلا شویم همه هدمِ دشمن چه زود می بینیم ختمِ آل صعود می بینیم ذبحِ ایل یهود می بینیم خصم را در فرود می بینیم روزهای قیام نزدیک است انتقام امام نزدیک است زخمِ غزه اگرچه سر واکرد انتفاضه دوباره غوغا کرد نهضت قدس را شکوفا ‌کرد فرصت شیعه را مهیا کرد مقصد شیعه مسجدالاقصاست راهِ قدس شریف کرب و بلاست رو بسوی فناست اسرائیل قاتلش کربلاست اسرائیل خانه اش بی بقاست اسرائیل ظلمِ در انتهاست اسرائیل نیروی هسته ای مقاومت است موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است ما کمیل از نیاز میخوانیم ندبه ای در حجاز میخوانیم در فلسطین نماز میخوانیم روضه با رمز و راز میخوانیم ما که لب تشنه ی اشاراتیم منتظر بهرِ یا لثاراتیم چون رسد صاحبِ پناه و امان تکیه بر کعبه میزند به عیان روضه خوان میشود امام زمان روضه ی اِنَّ جدّیَ العطشان ندبه خوان بر همه خبر بدهد وَ اَنابن الحسین سر بدهد آن حسینی که زیر پا مانده نیزه ها در تنش بجا مانده سرش از پیکرش جدا مانده اثرِ خنجر از قفا مانده تا که پیراهنش به غارت رفت خواهرش، دخترش، اسارت رفت ✍استادژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به ائمه مظلوم بقیع به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبرستان بقیع به دست فرقه ضاله وهابیت ملعون ظاهراً خاکـــی و غبار آلود باطناً قبله گاهِ خورشید است سایه بانی ندارد اینجا چون... مستمندش نگاهِ خورشید است گرچه بی شمع و بی چراغ اما کوهی از نور در نهان دارد اینکه مانده غریب روی زمین در دلش چار آسمان دارد به خـــرابـــیِ آن نگاه مکن که بهشت است بینِ آغوشش نور می بخشد آسمان ها را با همین چشم های خاموشش این بقیع است و پنجره هایش چشمه های امید و ایمان است بس که دارد به سینه گنجِ گران گردِ اینجا پر از نگهبان است آبرو دارد از امــام حســـن که در افلاک محترم باشد از لبـــش یاکریم می ریزد چون که‌گنجینه ی کرم باشد سنگ قبری ندارد او افسوس غربت از این مزار می بارد چشم زوار بی قرار بقیع مثل ابر بهار می بارد این مکان را بدون صحن، مگو که دلِ ما برای آن صحن است تربتِ زیـــن العابـــدین اینجـا مثلِ سجاده برزمین پهن است گرچه مثل کویر عطشان است می نویسم که سینه اش دریاست تربـــت پاک حضـــرت صادق تربت باقـــرالعلوم اینجاست این همه غربت و غم و اندوه بی گمان عاقبت به سر برسد! طبـــق آیات محکـــم قرآن بهر ما لــحظه ی ظفر برسد می رسد آن زمان که صحن بقیع بهترین صحنه ی جهان باشد متـــولّیِ ایــــن حـــرم تنها مهدی صـــاحب الــــزمان باشد شعر: رضا یزدی اصل https://eitaa.com/Maddahankhomein
به مناسبت هر چند انتهای فلک خاک این در است خاک بقیع بر سر ما تاج دیگر است بال فرشته منت از این خاک می کشد جنت کجا به گرد و غبارش برابر است بوی بهشت واقعه هرچند دلرباست این قطعه از بهشت خدا دلرباتر است برما مجال خادمی او نمی رسد وقتی که جبرئیل دراین خانه نوکر است تشبیه مهر و ماه بر این آستان خطاست خورشید ماه پرتو فانوس این در است گیسو زغم کشیده به چهره مگر بقیع کز این حجاب خاطر هر شب مکدر است نام بقیع میشنوم بغض میکنم خاکی که نام بردن از او غربت آور است تخریب شد بقیع پس از آن غروب شد گویا فلک به خون جگر ها شناور است بی سایبان مزار امامان بی حرم این روضه از کران به کران آه گستر است هر یک که خفته اند در این آستان غم بر سینه هایشان همه داغی مکرر است آن داغ مشترک حرم و آتش است و دود این آه پاگرفته زیک روح و پیکر است هریک به چشم دیده چگونه عزیزاو درشعله ها شبیه سپندی به مجمر است دیده است بین خانه امامی میان دود وحشت به جان همسر و اطفال مضطر است دیده به خیمه گاه امامی به چشم خود در بین دود ، شعله به دامان خواهر است دیده میان آتش و خون سیل لشگری دنبال گوشواره و خلخال معجر است در کربلا وجب به وجب روضه ریخته آری عزای کرببلا داغ اکبر است اما تمام چشمه این روضه های سخت درشعله و شکستن آیات کوثر است خاکی اگر که مانده ملک خانه ی بقیع سِرَّش همه زچادر خاکی مادر است شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
به مناسبت میشود حال شیعیان بد حال از ستم های هشتم شوّال زخم این داغ کاری و سخت است وَ دهان باز میکند هر سال روضه باید از این مصیبت خواند از همان بُقعه ای که شد تخریب از جسارات و هَتکِ حرمت ها از قبوری که خاکی است و غریب چقدر غرق غربت است اینجا نه رِواقی نه صحن و ایوانی نیست گلدسته و نه گنبد هست لعنت حق به قوم سُفیانی زائری نیست در حریم بقیع سوت و کور است نیمه شب هایش نه چراغی نه شمع و نه زائر وای از این داغ و سوگ عظمایش آرزویم همین بود تنها... بنشینم میان قبرستان روضه از مادری بخوانم که... پهلویش را شکسته اند ! ... امان چشم سر را ببند و یک لحظه... برو با پای دل میان بقیع روی قبر حسن(ع) ضریح ببین و بهاری کن این خزانِ بقیع در کنار مزار اُم بَنین(س) بابُ العباس را تصوّر کن با توسل به ساقی عطشان کاسه آب خویش را پر کن نوش جان کن تو آب را یادِ... تشنه ای که سرش شده است جدا یا حُسَینی(ع) بگو برو سمتِ صحن زیبای حضرت زهرا (س) قدم آهسته از زمین بردار این مکان هست قَوس اَو اَدنی زیر لب با نوای خویش بخوان (گر نگاهی به ما کند زهرا)... بعد عرض ارادتت به بتول(س) رو بیاور به باب الاحسانش آری اینجا کرم فراوان است میشود عرش و فرش مهمانش چار گنبد چهار گلدسته یک‌ طرف صحن حضرت قاسم(ع) آن طرف باب العلم و باب کرم دور تا دور صحن ها خادم کاش میشد که چشم وا نشود و نبینم غم و غریبی را چه کنم چاره ای به غیرش نیست کاش آید همان امام هما (عج) شیعه آخر بنا کند روزی با شکوه و مجلل و زیبا در کنار همان امامی که هست از نسل حیدر و زهرا (ع) میفرستم ز راه دور سلام خدمت ساحت چهار امام و علیک السلام میخواهم نکنم بیش از این اطاله کلام شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
حریم کبریا فخر شایان بر حریم کبریا دارد بقیع حرمت بسیار در نزد خدا دارد بقیع پنج نور از چارده نور خدا در سینه اش در برِ شهر رسول الله جا دارد بقیع عالم آرا گشته است از پرتو حُسن حسن جنّتی از جلوه ی خیرالنّسا دارد بقیع سجده بر سجّاد می آرد در آنجا آفتاب الفتی با صادق باقرنما دارد بقیع رشک بر حال و هوایش می برد باغ بهشت نکهتی از مُشک اشک مرتضا دارد بقیع مرتضی دار و ندارش را در آنجا دفن کرد صحبت از مظلومیِ شاه ولا دارد بقیع میرسد بر گوش جانها نوحه ی امّ البنین خاطرات از همسر شیر خدا دارد بقیع حاجیان از پشت درب و نرده ها ناله کنند قبر زهرا کو؟ بگو جا در کجا دارد بقیع؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
@rozeh_daftari1_080522192758.mp3
3.69M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• خالیه تویِ بقیع جایِ یه گنبد دوتا گلدسته‌یِ زیبا مثلِ مشهد نمیذارن حتی رو خاک‌ها بشینن نمی‌تونن اشکِ زوّار رو ببینن اونجا برتر از بهشته، با چشمِ دلت ببین برو تو حرم کنارِ ضریحِ حسن بشین سقاخونه رو نگاه کن، کنارِ ام‌البنین تویِ رویام می‌بینم که دلِ آسمون شکسته این خودِ صاحب‌زمانه پیشِ مادرش نشسته امون ای دل ای بقیع امون ای دل ای بقیع بوی جنت که میگن، بویِ بقیعه نگاهِ آسمون‌ها، سویِ بقیعه با وجودِ اینکه یک پرچم نداره اما چیزی از بهشت هم کم نداره جا داره که خاکِ اینجا، مُهرِ سجده‌ها بشه یه حرم بنا شِه مثلِ حرمِ رضا بشه درهایِ حرم شب و روز، به رویِ ما وا بشه عاشق‌ها پایِ ضریحِ سبزِ مجتبی بمونن پایینِ پایِ این آقا روضه‌ی قاسم بخونن امون ای دل ای بقیع امون ای دل ای بقیغ https://eitaa.com/Maddahankhomein
@rozeh_daftari1_080522191809.mp3
3.66M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• گنبد ندارد نام و نشانی بر روی مرقد ندارد ای گریه‌کن‌ها سنگِ مزار و پرچمِ گنبد ندارد، گنبد ندارد حتی حیاطی مانند صحنِ کوثرِ مشهد ندارد آقا کریم است اینقدر می‌بخشد به ما که قد ندارد در هم خریده اصلا برای او که خوب و بد ندارد دریای جود است الطاف جاری‌اش که جذر و مد ندارد، گنبد ندارد آسوده خاطر رو کن به درگاهش که دستِ رد ندارد اصلا دلِ خوش از آن که طعنه بر غرورش زد ندارد، مادر ندارد مادر ندارد آقا غریب است و کسی بر سر ندارد خیلی عجیب است حتی میانِ خانه‌اش یاور ندارد، مادر ندارد https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5958363496440660211.m4a
1.4M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه سالروز تخریب بقیع چهارتا قبر خاکی یه دنیا روضه‌یِ غم دلم می‌سوزه آخه آقام نداره حرم ضریحی نیست تا بذارم با گریه روش صورت ببارم از غصّه‌هایِ اهـالیِ غربت دلسنگه سهمِ دلِ اهلِ حرم عذابه دلسنگه خصمِ خدا غمِ ما بی‌حسابه دلسنگه مقـبره‌َشو کرده مثِه خرابه وای آقام حرم نداره'۳' مهمون‌داریِ بقیع ضدُّ و نقیضه چرا؟! یک‌سو قبرای خاکی یک‌سو گنبدِ خضرا دلِ نبی می‌سوزه از این غصّه که حتّی... اون مقبره‌یِ چوبی‌ام خراب شده آقا دلسنگه دشمنِ دین و می‌سوزه دلِ ما از غصّه‌ت دلسنگه سنگینتر از روضه‌یِ گودالِ غمه روضه‌َت دلسنگه با دشمنی‌هاش می‌کنه خون به دلِ هیأت وای... مدینه و کربلا آرزومه خدایا ندبه‌خونه مادرت بیا یوسفِ زهرا برگرد و با اومدنت دل مارو شاد کن بیـا و با ایرونـیا بقیـعو آباد کن دلسنگه کسی که چشم به راه تو ندوزه دلسنگه دلـی که از فـراق تو نسوزه دلسنگه قبرا زیرِ آفـتاب گرم روزه وای.. https://eitaa.com/Maddahankhomein
@rozeh_daftari1_090522202503.mp3
3.12M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• سلام من به بقیع و به غربت حسنش۲ سلام من به کربلا به شاه بی کفنش سلام من به جواد و به شاه بی حرمش به کاظم وبه صادق و به آل محترمش ۲ سلام من به بقیع وبه اهل قبوربقیع به قبرهای خاکی و سوت وکور بقیع ۲ سلام من به فاطمه و به نورچشم نبی۲ به آن کسی که چوجان بود میان جسم علی سرم فدای علی و نوادگان علی۲ ( خانم مریم صالحی مرزیجرانی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
172.2K
تخریب قبور ائمه بقیع 😭 اجرای سبک: خاکت به غم سرشتند نامت بقیع نوشتند هر زائر حریمت در غرفه بهشتند بقیع بقیع مظلوم(۲) نامت خدای سرمد نوشته با خط غم در بین سرزمین ها خاک تو غرق ماتم بقیع بقیع مظلوم در سینه تو دفنند از خاندان عصمت از این قبور خاکی. وزد شمیم جنت بقیع بقیع مظلوم عشق خدای منان بابذل جان خریدند غریب وبی کس ویار. درخاکت آرمیدند بقیع بقیع مظلوم بادست دشمن دین قبورشان خراب است ازاینهمه غریبی دلهای ما کباب است بقیع بقیع مظلوم در یک طرف مدینه شبها بودچنان روز در یک طرف بقیعه باناله های جانسوز بقیع بقیع مظلوم دریک طرف مدینه مرقد یک حبیبه دریک طرف مدینه خیلی بقیع غریبه بقیع بقیع مظلوم تو دیده ای مدینه دست علی رو بستند پهلوی فاطمه را به پشت در شکستند بقیع بقیع مظلوم مدینه یک خیابان برده قرار دلها دریک طرف بقیع و یک سومزارطاها بقیع بقیع مظلوم https://eitaa.com/Maddahankhomein
. فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین معزالمؤمنین در عالم اند قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان یک طرف تنها حرم مرتضی و فاطمه از هر نظر مثل هم اند هست تنها فرق بین حیدر و زهرا حرم اوج غربت در کدامین داغ معنا می شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم شادی واهی کنید امروز را وهابیون چون که می سازیم با قتل شما، فردا حرم در مدینه کاخ ها با خاک یکسان می شوند بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می زد مادری با اشک واویلا حسین ناله می زد خواهری با اشک واویلا حرم… ✍️ https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بردار تیـــغِ حیــــدر و پا در رکاب کن ویرانـه‌ی بقیــــع ببیـــن و شتـاب کن تاوان جابِه‌جا شدنِ خشتی از بقیــع، سقف سقیفه را سَرِ دشمن خـراب کن قــرآنِ روی نیـــزه بســوزان و بازگرد تفسیــر آیه‌ های «شدیـدُ العِقاب» کن بینِ مدینــــه راه بیانداز جـویِ خـون رویِ زمین ز خونِ سقیفه خضاب کن بعد از سـلام محضــــر پیغمبـــر خدا، رو در حــریم و بارگَـهِ آن جِـنــاب کن عُــــزّیٰ و لات را زِ دل خـاك دَر بـیــار بر شاخه های خشك اسیـر طناب کن از دومی بپرس چه شد بین کوچه‌ها پیـشِ نگاهِ خلـق سوال و جـواب کن روزی هــــزار بار بمیـــران و زنده کن روزی هــــزار مرتبـــه او را عذاب کن بسپـار دسـتِ قـومِ عَجَــم انتـقـام را رویِ تمـامِ کشــورِ سلمـان حساب کن ما آن قبیله‌ ایم که «فیروز‌ زاده‌» ایم یادی ز خنجــرِ دو ســر و آسـیاب کن با اهـلِ این دیار بگو کار ، با شماست هیـزم بیاورید که امروز روزِ ماسـت! https://eitaa.com/Maddahankhomein
🤔بقیع😢 یک جهان گل در درون پیرهن دارد بقیع درد دلها از برای مرد و زن دارد بقیع . نام گلهایش اگر خواهی بگویم یک به یک سوسن و نسرین و یاس و یاسمن دارد بقیع . یوسف گلچهره را بر گو به حُسنِ خود مناز یوسفی زیباتر از تو، چون حَسَن دارد بقیع . مادری پهلو شکسته از جفای روزگار همچو زهرا در جوار خویشتن دارد بقیع . همچو زین العابدین در دامن پر مهر خویش یادگاری از شه گلگون کفن دارد بقیع . همچو باقر اوستاد علم و فضل و معرفت روشنی بخش و چراغ انجمن دارد بقیع . صادق آل محمّد را پی کسب علوم بهر تدریس اساتید، سخن دارد بقیع . از برای شاعر «ژولیده» و اهل سخن در دل خود یک جهان درد و محن دارد بقیع. https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای اهل دل را جـنّـــة الاعـلا مـدینه باز آمدم آغوش خــود بگـشا مدیـنه آغوش بگشا کـز رضا باشــد سلامـم بر تربـــت گمـگــــشتۀ زهـــرا مدینه آغـــوش بگـــشا تا ز باب جــبرئیلت آیم حضور خـواجـــۀ اســـری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشـــم گریان گمگشـــتۀ ســـادات را پــیـدا مدیـنه آغوش بگشا تا کنار قبـر زهـــرا(س) گـــریـم به یاد گـــریـۀ مولا مدینـــه آغــــوش بگشــــا تا پـــر پرواز گیرم گردم به دور قُــبّــة الخـضــرا مدینه آغوش بگـــشا تا کنم تشـییع در شب با شیر حـق تابـوت زهــرا را مدیــنه آغـــوش بگـــشا تا به دیــوار بقـیعت صـــورت گـــذارم با تن تنهــا مدینــه آغــوش بگـشا تا بســوزم در بقـیعت چون شمع سوزان در دل شبها مدینه آغــوش بگـشا تا کـنار چـــار قبـــرت از اشگ گـردد دیــده ام دریا مدینــه آغــوش بگـشا تا ستــون توبه ات را گـیـرم به بر با گـریه و نجــوا مدینه آغــوش بگشـا تا به قبر حمزه گـریم بر غـربــت انـســیّة الحــورا مدیـــنه آغوش بگــشا تا بگـریـم در دل شـب مثل علی در دامـــن صحــرا مدیـــنه آغوش بگـشا و بگو از خـــانۀ وحــی دود از چـه رو شد بر فلک بالا مدینه آغــوش بگـــشا و بگـو حامّی حیـدر افتاد پشــت در چــرا از پـا مـدیــنه “میثم”سؤالی دارد ازتو پاسخش ده زهــرا کجـا و سـیلی اعـــدا مدینــه؟ شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/Maddahankhomein
در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه تو همچو حلقه ی انگشتر و نگین شریفت تن مقدس پیغمبر خداست مدینه به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند تو قبله ی دل مایی خدا گواست مدینه به هر طرف که نهم روی خویش روی دل به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا صدای ناله ی العفو مرتضاست مدینه هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم که در نسیم مسیحایی ات شفاست مدینه کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟ که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه به اشک دیده ی مهدی به خون سینه ی زهرا مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟ صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟ که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه سئوال میکنم از تو بگو به حق پیمبر به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟ سرشک دیده ی مولا گذشت از سر هستی اگر چه گریه ی او در تو بی صداست مدینه https://eitaa.com/Maddahankhomein
بس كه پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع بوى گل می آید از چاك گریبان بقیع مرغ شب در سوگ گل‎هایی ‏كه بر این خاك ‏ریخت از سر شب تا سحر، باشد غزل‎خوان بقیع ناله ‏هاى حضرت زهرا هنوز آید به گوش از فضاى حسرت آلودِ غم افشان بقیع گوش ده تا گریه‎ی زار على را بشنوى نیمه شب‎ها از دل خونین و حیران بقیع این حریم عشق دارد عقده‏ ها پنهان به دل شعله‏ ها سر می ‏كشد از جان سوزان بقیع از دل هر ذرّه بینى جلوه ‏گر صد آفتاب گر شكافى ذرّه ذرّه خاكِ رخشان بقیع هر گل اینجا دارد از خون جگر نقش و نگار وه چه خوش رنگ است گلهاى گلستان بقیع بسته ‏ام پیمان الفت با مزار عاشقان خورده عمق جان من پیوند با جان بقیع اى ولىّ حق، تسلاّ بخشِ دل‎هاى حزین خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع سینه این خاكِ گلگون، هست مالامالِ درد كوش اى غمخوار رنجوران به درمان بقیع اى جهان آباد كن، برخیز و مهر و داد كن باز كن آباد از نو، كوى ویران بقیع چون ببیند هر غروبش مات و خاموش و غریب سیلِ خون ریزد «شفق» از دل به دامان بقیع https://eitaa.com/Maddahankhomein
جلوه جنـــت به چـشـــم خاكیان دارد بقیع یا صـــفاى خــلوت افـلاكـــیـان دارد بقیع گـــر حصـــار كعـــبـه را جبریل دربانى كند صد چو موسی ومسیـحا پاسبان دارد بقیع گرچه مى‏تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پــر و بال ملائــك ســـایـبان دارد بقیع اینكه ریـــزد از در و دیـــوار او گــرد ملال هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبــى در ظل زیــــن العابدیــــن ارتــباط معـنـوى بـا قــدســـیان دارد بقیع باقــــر علــم نبـــى و صـــادق آل رســـول خفته‏ اند آنجا كه عمــر جـاودان دارد بقیع قــرنها بگذشــتـه بر ایـن ماجـرا اما هــنوز داغ هجــده ساله زهــراى جـوان دارد بقیع آخـر اینجا قصــه گوى رنج ‏بى پایان تست غصــــه و غـم كاروان در كاروان دارد بقیع راز مخفـى بودن قـــبر تـرا با مــا نگـفــــت تا به كى مهــر خمـوشى بر دهان دارد بقیع؟ شـب كه تنهامی شود با خلوت روحانى‏اش ایــن مدیـنـه انتظـار مـیهمان دارد بقیـعق شـــب كه تاریک اســـت و در بر روى مردم بسته‏اند زائـرى چـون مهدى صاحب زمان دارد بقیع كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى«شفق‏» چـون ز فیـض فـاطمه خط امان دارد بقیع شعر:محمدجواد غفور زاده https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای خــــاک پاکــــت توتــیای چشـــم عالم ای جـلوه ای از کبــــریای عـــرش اعظــم هفت آسمان بـر خـــاک تو در حال سجده خـــیل ملک نـازل شــــــود بـر تو دمـــادم داری شــــرف از چـــار خورشـید فروزان اما بــدون گنبــــد و ایـــوان و پـرچــــم منظــومه ای از عشـــق داری در دل خـود خورشید و مـاه و اختـــرانی بس مکـــرم خاکـــی تـرین بخـــش سپـهــر بیـکـــرانی پشت فلک خم شداز این افـسوس وماتم جنت مگر روی زمـــین غیر از بقـیع است ای در مدینه چـــون نگیــــنِ دسـت خاتم از آتش اهل سقیـــفـه ســـوخـــت جــانت ویران شدی و نظـــم عالــم ریخت بر هم گشــــتی خـــراب از فتـنه ی نسل خوارج سر می زند ظلمــی از این طایـــفه هر دم آل ســـــعــودی ناصبــــی های زمــــانند نگـــین تـرین قـومی که دیده چشـم عالم گرگان خـــون خـواری که هم عهد یهودند لعنـــت بــر ایـــن قـــابیلیان نســــل آدم دستور تخـــــریـب تو را وقـــتی که دادند شوال شد در چشــم شیـــعه چون مُحـرم ای غــــربت بی انتــــهایــت مثل خورشید شــام ســــیه شـــد روز یارانت از این غم نه زائــــری داری و نه شــــمع و چـــراغی دراین حریمت غیر مهدی ع نیست مَحرم داغ تـرا دارد به ســینه چـــون " شقایق" از ابــــر بغضـــش می چــکــــد دمـــــادم «هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه ملکوتی ائمه بقیع ع تسلیت باد». شعر:استاد حمید رضازاده" شقایق" https://eitaa.com/Maddahankhomein
دل را هماره حال و هوای بقیع توست انگار پشت پنجره‌های بقیع توست دور بقیع تو ز چه دیوار می‌کشند ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست شیعه نفس که می‌کشد از عمق جان خود گویی نسیم روح‌فزای بقیع توست بر پادشاهی دو جهان ناز می‌کند آن دل‌شکسته‌ای که گدای بقیع توست غم نیست گر بنای مزارت خراب شد در هر دل شکسته بنای بقیع توست در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن ما را اگر صفاست صفای بقیع توست ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم جبریل، سرشکستۀ پای بقیع توست یک خشت از مزار تو را هم نمی‌دهیم صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست اذن دخول تربت تو نام فاطمه است آوای یا حسین، دعای بقیع توست بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟ هر شب کبوتر دل ما زائر شماست هر جا رویم حال و هوای بقیع توست گردون کتاب صبر تو را بوسه می‌زند «میثم» ز دور قبر تو را بوسه می‌زند https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گذشته اند هفته ها و ماه ها و سال ها ولی دریغ از تحولی برای حال ها کجاست آن طبیبمان؟کجاست آن حبیبمان؟ کجاست او که می دهد رهایی از وبال ها؟ کمال کامل است او جمال بی حد است او اسیر خال او شدند صاحب جمال ها چه قفل ها که باز می شود فقط به دست او کلید دار قفل ها و پاسخ سوال ها زمان اضطراب و اضطرار ها که می شود به سوی او روانه می شود همه خیال ها نمی شود پرید از قفس بدون یاری اش شکسته اند در نبود او تمام بال ها می آید از قدوم او زمین بهشت می شود کسی که ممکن است با وجود او محال ها خوشا به آن زمان خوش که آفتاب می رسد پس از گذشت هفته ها و ماه ها و سال ها _____ https://eitaa.com/Maddahankhomein
🖤 هشتم شوال؛ سالروز😭 🖤 قصیده ای چهل بیتی نثار قلب آقا سیدالساجدین (ع) .......... «پرده اول» او بود امامی که به بازار رسید او بود غلامی که کس او را نخرید او بود یتیمی که پر از مقتل بود مَن ماتَ علیٰ حبّ علی، ماتَ شهید ای وای از آن زمان که افتاد زمین با هروله اما سوی گودال دوید گودال، قصیده را غزل کرد و غزل از وزن نشد خارج و شد شعر سپید بر خاک کشید جسم بی جانش را دریا امواجِ پریشان شد باید ببرد بر سر دوشش خود را تا شام یک قافله در او غرق ساحل، که سرابی بود گم کرد نگاهی را طوفانِ شب از راه آمد فانوس، زمین افتاد از دستِ کمین خورده ی ماه در مقتلِ عشق با دستِ سپید زد رو به سیاهی ها آه... آن دست بلندی که کمی بالا رفت مست از مِی سیب شد ولی سیب نچید بی تاب ترین ماه زمین بود علی آن روز که از نیزه برآمد خورشید بنویس چه آمد به سر برکه ی سبز بنویس چه آمد به سر قوی سفید بنویس چه آمد به سر نیلوفر بنویس چه آمد به سر سرو رشید! از کوچ پرستو بنویس، از آن تیر از خون اناری که رسید و نرسید بنویس: چرا شمر به گودال رسید!؟ بنویس: چرا حرمله تکبیر کشید!؟ بنویس چگونه آب شد قلب علی بنویس چه چیز را شنید و نشنید!؟ مظلوم تر از او چه کسی بود!؟ آنکه در تشت طلا زد به لبش چوب...! یزید در غربت یک مدینه ی غرقِ نفاق مثل حسن از عطش، به خود می پیچید «پرده دوم» سجاده اش آسمان شد و مُهرش ماه هر کس که تو را به قدر وسعش فهمید من، آن شتری که با تو ده ها حج رفت اما به جز عشق و معرفت از تو ندید ۱ من، شاپرکی که بر سر شانه نشست اما به هوای «دیگری»، از تو... پرید باید به تو برگردم و عاشق باشم ای وعده ی آشکار، الوعده وعید من در رمضان تو گرفتار شدم ای ماه ترین ماه من، ای عید سعید اعجازِ مناجاتِ شما راهگشاست از گنجِ صحیفه ات بده شاهْ کلید شد شبنم اشک در قنوتِ صدفت تسبیحِ نجات بخشی، از مروارید در ساحت آن پنجره که رو به شماست باید که مفید بود یا شیخ مفید امثال ابوحمزه و انصاری ها از حنجره ی سبز تو گشتند پدید بذر کلمات تو به بار آورده علامه و مرعشی، خمینی و وحید آرامشِ پنهان شده در هر سخنت از معرفت توست به قرآن مجید بگذار سلامی بدهم قبرت را بگذار زیارت کنمت، عبدِ عبید «پرده سوم» می سوزم از آن گنبد و گلدسته که نیست در ذهن من است طرح یک صحن جدید باید که بقیع تو گلستان بشود نابودی این حرامیان نیست بعید زیباست چراغ سبز در صحن حسن در صحن تو سجاده ای از سنگ سفید خیبرشکن از راه می آید یک روز تا گردنِ کفر بشکند بی تردید ما منتظران، شوق رسیدن داریم پیش قدمش...آه، مرا سر بزنید! خالی ست اگرچه دستمان مولاجان داریم به ذوالفقارِ دستت... امّید «پرده چهارم» تو خاطره ی خونِ حسینی، سجاد تو... آنکه تمام روضه را درد کشید مداح از آن رو که تو غش می کردی از خواندن روضه، پیش تو می ترسید هر بار که گفت از قتیل العبرات از شدت اشکت، آسمان هم بارید دیدند که بارشِ شهابی دارد چشمان تو زیرِ تیربارانِ شدید کشتند خدا را و نمی دانستند او بوده و هست «اَقربُ مِن حبل ورید» دستی که به او سنگ زد این بار ولی بیرون شد از آستینِ آن روح پلید مرگ آمد و پنجه بر حقیقت انداخت انگار قیامت شد و در صور دمید پایان تو را نوشت با جامِ سراب دستی که عطش را به گلویت پاشید جامی که به لب رسید با دست ولید جانی که به لب رسید با دست ولید ۲ قم المقدسه ....................... ۱. زین العابدین (ع) شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود. امام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود. وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود. خبر به امام باقر (ع) رسید. امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:«آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.» شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد. امام باقر باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود: «او را رها کنید! او می‌داند که از دنیا خواهد رفت.» سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت. 📚بحارالانوار، ‌ج ۴۶، ص۱۴۷ و ۱۴۸، حدیث ۲ و۳ و۴ به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافی ج ۱، ص ۴۶۷، حدیث ۲و۳و۴ ۲. مورخین درباره قاتل امام ‌با‌ ‌هم‌ اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام ‌به‌ دست ولید مسموم شد ‌و‌ برخی دیگر معتقدند ‌به‌ دست هشام ‌بن‌ عبدالملک که برادر خلیفه بود؛ اما ‌به‌ ‌هر‌ حال، ‌او‌ نیز نمی‌توانست بدون اجازه ولید، مرتکب قتل امام شود. برگرفته از: بحارالانوار، ج ۴۶، ص۱۵۲، حدیث ۱۲ ‌و‌ ص ۱۵۳ و‌ ۱۵۴ 🆔 @Maddahankhomein
🖤 هشتم شوال؛ سالروز😭 ✋🏻 به پیشگاه ائمه بقیع و امام زمان (عج) مدینه ی ظهور .......................... ای که هستی در پی حیّ علی خیر العمل می رسد روزی که می گیری حرم را در بغل «هر که بامش بیش برفش بیشتر»، نَقلِ دل است می روی تا که محقق گردد این ضرب المثل روبرویت گنبد پیغمبر است و کوچه ای - کوچه ای که از دلش می آید «الغوث»، «العجل» سر که می چرخانی از شوقت می افتی بر زمین هشت گلدسته به پایت ایستاده؛ بی بدل باب علم و فقه، باب باقر است و صادق است باب ایمان، سهم سجاد است از روز ازل ذوالفقاری هست آویزان از ایوان حسن تا نمادی باشد از شیر خدا، شیر جمل فکر کن از «باب قاسم» وارد صحنش شوی آن زیارت می شود شیرین تر از شهد و عسل فکر کن زانو زدی در محضر بابُ الکرَم آن عبادت که عبادت نیست، شعر است و غزل در قنوت خالی ات، پُر می شوی از انتظار دل به دریا می زنی و می شوی در اشک، حل در خودت حس می کنی او را... همانکه می رسد تا جهان خالی شود از قاب های مبتذل سبز خواهد شد تمام کوچه های شهرمان می رسد روزی... چراغان می شود کل محل قم المقدسه 🆔 @Maddahankhomein