eitaa logo
مصباحیه ...
133 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
494 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
«جنّت آمد آية الله را مُقام» ماده تاریخ وفات مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس سره سروده آیت الله آخوند ملا محمد جواد صافی گلپایگانی- پدر آیت الله العظمی صافی گلپایکانی- در عزای صدرِ اعلامِ فخام/ يافت حصن محکمِ دين،إنفصام حجّة الإسلام آقا حاج شيخ/ آية الله زمان، فخر انام جانشين حجّة يزدان پاک/ رونق شرع نبی، دين را قوام آه از اين روزگار پر خطر/ داد از اين دهر پر شور و ملام ای دريغا ز اين همه علم و عمل/ و آن همه تدريس و آن نطق و کلام خواست تاريخ وی از صافی، خِرَد/ تا بگويد مصرعی در آن تمام دو فکند و صافيش تاريخ گفت/ «جنّت آمد آية الله را مُقام» محضر آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی- به‌کوشش: محسن اکبری شاهرودی. sirefarzanegan ۴۳ 🌺🌺🌺🌺🌺
خدایا فرزندم سید علی را موفق بدار! عارف صاحبدل مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی خوابی را تعریف می‌کردند که البته مربوط به خودشان نبود ولی بسیار دقت داشتند مطالبی را که مطرح می‌کنند حتماً سند و صحت داشته باشد. به یاد دارم که در حضور یکی از دوستان و یکی دو نفر از آقایان دیگر فرمودند: یکی از رفقا خوابی دیده و برای من تعریف کرده است. ایشان در عالم خواب حضرت زهرا سلام الله علیها را می‌بینند که مرثیه فرزندشان امام حسین را می‌خواندند و همین طور که مرثیه می‌خواندند و خودشان را حرکت می‌دادند، اتاق هم حرکت می‌کردند. حضرت زهرا پس از اتمام مرثیه شروع به دعا می‌کنند و در آخر دعایشان می‌فرمایند: خدایا فرزندم سیدعلی را موفق بدار! هنگامی که ایشان این خواب را برای ما تعریف می‌کردند، بسیار منقلب شدند. و همیشه به ما سفارش می‌کردند که پشتیبان نظام و مقام معظم رهبری باشید و پشت ایشان را خالی نکنید و تا می توانید جوانان را در مسائل گوناگون روشن کنید. یاد استاد- مروری بر سیره علمی و عملی آیت الله علی سعادت پرور تهرانی- ص ۱۸۸-۱۸۷، نقل خاطره از محسن اسدی اربابی، نشر موسسه فرهنگی هنری جلوه نور علوی. sirefarzanegan ۴۴ 🌺🌺🌺🌺🌺
همه انبیا و اولیا به تشیع جنازه من آمده بودند! چند هفته پیش از رحلت مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی کسالت قلبی ایشان شدت پیدا کرد. داماد ایشان آقای شیرازی و آقازاده‌شان حاج آقا ابوالفضل و حقیر ایشان را متقاعد کردیم که به پزشک مراجعه کنند و در نهایت با کمک دوستان، ایشان را در بیمارستان آیت الله العظمی گلپایکانی بستری کردند. هنگامی که برای تعویض لباس و مراحل اولیه کار و تست‌های پزشکی خدمت ایشان رسیدم در حضور دامادشان آقای شیرازی و حاج آقا ابوالفضل فرمودند: می‌خواهم نکته‌ای را به شما بگویم. آن نکته خوابی است که خودم درباره فوت خودم دیدم و تو باید بدانی، سپس فرمودند: خواب دیدم که فوت شده‌ام و جنازه‌ام بر خلاف عادت از حرم مطهر حضرت معصومه به سوی مسجد امام حسن می‌آید. عمامه‌ام را به چوبی آویزان کردند و در جلو می‌رود و جمعیت زیادی پشت سرم می‌آید. در عین حال خودم می‌آیم و متعجبم با اینکه مرا هیچ کس نمی‌شناخت و همواره در زندگی سعی کرده بودم بی نام و نشان باقی بمانم، پس این عده برای چه آمده‌اند؟! من از ایشان پرسیدم: آقا این خواب چه تعبیری دارد؟ فرمودند: به خاطر این که ۴۱ سال هر شب صد مرتبه سوره اخلاص را خوانده‌ام و ثواب آن را به همه انبیا از حضرت آدم تا حضرت خاتم و همه اولیا هدیه کردم، این‌ها همان اولیا و پیامبران هستند که من و جنازه‌ام را مشایعت می‌کردند. یاد استاد- مروری بر سیره علمی و عملی مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی- ص ۱۸۷-۱۸۶، نقل خاطره از محسن اسدی اربابی، نشر موسسه فرهنگی هنری جلوه نور علوی. sirefarzanegan ۴۵ 🌺🌺🌺🌺🌺
🏴هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند! سلطان العرفاء المعاصرین، العبد شیخ محمدتقی بهجت : ▪️انسان در دنیا به ده درصد خواسته‌های خود می‌رسد. کمتر کسی پیدا می‌شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را این‌گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری‌ها و بدی‌های همسر و همسایه و… کمتر ناراحت می‌شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت. ▪️در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «مؤمن و بلا همچون کفه ترازو هستند، هرچه بر ایمانش افزوده شود، بر بلا و مصیبتش افزوده می‌شود» و نیز فرمود: «اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه، و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است». ▪️همچنین در روایتی، اسماعیل‌بن‌عمار به حضرت امام صادق علیه‌السلام شکایت می‌کند. حضرت می‌فرماید: «ای عبدالله، مؤمن همواره در معرض یکی از این سه امر گرفتار است و گاهی هر سه با هم: یا همسرش به او آزار می‌رساند، یا همسایه، یا عابر… اگر مؤمن به سر کوهی پناه ببرد، خدا شیطان‌صفتی را به‌سوی او می‌فرستد تا او را آزار دهد. و ایمان مؤمن مونس اوست و او را حفظ می‌کند… و کسی که ایمان ندارد صبر ندارد…». 🔳 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲ ۷
💢 منفورترین مردم نزد خداوند 🔸 حضرت امام سجاد علیه السلام: ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَى اللّه مَن یَقتَدی بِسُنَّةِ إمامٍ و لا یَقتَدِی بِأعمالِهِ هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسى است که سیره امامى را برگزیند ولى از کارهاى او پیروى نکند. 📚 الکافى، ج 8، ص 234 ۱۱۰ 🌹🌹🌹🌹🌹
یار گو بالغدو و الآصال یار جو بالعشی والابکار صد رهت لن ترانی ار گویند بازمی‌دار دیده بر دیدار... ۱۸ 🌸🌸🌸🌸🌸
إلهی، بسیار کسانی دعوی بندگی کرده‌اند و دم از ترک دنیا زده‌اند، تا دنیا بدیشان روی آوَرْد، جز وی همه را پشت پا زده‌اند. این بندۀ در معرض امتحان در نیامده شرمسار است، به حق خودت «ثَبِّتْ‌ قلبی علی دینک!» ۱۵ 🌸🌸🌸🌸🌸
به عشق ارباب، لات بازی تعطیل! آیت الله مصباح : ▪️خدا چه‎قدر بنده‎های خود را دوست دارد که مقدر فرموده حتی از راه شهادتِ عزیزترین بندگان خود، هرچه بیشتر بندگان گنه ‎کار او آمرزیده شوند؛ بندگانی که تنها از همین راه هدایت می‎شوند و از راه دیگری نمی‎ توانند استفاده کنند. ▪️شما اگر ندیدید، حتماً‌ شنیدید، کسانی بودند که انواع معاصی را مبتلا بودند، انواع معاصی که ما نمی ‎توانیم تصور درستی از آن داشته باشیم و آخر عمرشان به خاطر ارادت به سیدالشهداء (علیه ‎السلام) و خدمت به دستگاه سیدالشهداء (علیه ‎السلام) موفق شدند توبه کنند و آمرزیده شوند. ▪️در جریان انقلاب، یکی از کسانی که نقش مهمی داشت، مرحوم طیب بود. من که از نزدیک ایشان را ندیده بودم و نمی ‎شناختم، اما می ‎گفتند ایشان رئیس داش ‎های تهران بود. ▪️[می‎دانید که] برای داش‎های‎ آن زمان، مخصوصاً‌ زمان شاه، مشروب خواری چیز عادی بود، مثل آب خوردن بود، و خیلی کارهای دیگر [هم عادی بود]. ▪️مرحوم طیب خصوصیتی که داشت، عشق به سیدالشهداء(علیه‎السلام) بود. در دهه محرم، همه این کارهای او تعطیل می ‎شد، یعنی گناهان را کنار می ‎گذاشت. در آن دهه هرچه برای او میسر بود از عزاداران سیدالشهداء(علیه ‎السلام) پذیرایی می ‎کرد و مهم ترین دسته‎ای که در تهران راه می‎افتاد دسته طیب بود. ▪️ایشان راهش این نبود که بیاید قم، در حوزه علمیه درس امام(قدس‎ سره) برود و از این راه به کمال برسد. راهش این نبود و هیچ وقت نمی ‎آمد. آن کاری که داشت و آن شغل و آن محیطی که داشت این‎گونه ایجاب نمی‎ کرد. ▪️حتی شرایط محیطش ایجاب نمی ‎کرد که برود چهارتا مسئله نماز و روزه خود را یاد بگیرد؛ [فضای داش‎ ها] فضای دیگری است. آن ‎ها عالمی دارند، «داداشم، مخلصتم، کرتیم». اصلاً‌ حساب ارزش‎های ما و این حرف‎ ها نیست، یک حساب دیگری است، یک عالم دیگری است. ▪️آن‎ وقت، در آن شرایط، چیزی که برای او میسر بود و خدا به او داده بود، عشق به سیدالشهداء(علیه ‎السلام) بود. همین که ماه محرم می ‎رسید، همه چیز در دستگاه طیب تعطیل می ‎شد. دستگاه که می ‎گویم، نه خیال کنید که مثلاً به اندازه یک خانه، [نه!] روزی صدها نفر سر سفره طیب غذا می ‎خورند، خیلی آدم دست بازی بود. در محرم همه دستگاه او در خدمت سیدالشهداء(علیه ‎السلام) بود. دسته طیب که راه می ‎افتاد، همه می ‎آمدند تماشا، خیابان، تا میدان پر می ‎شد. ▪️منظورم این است که خدا این‎ گونه بنده‎ها را داشته، می ‎داند راه این‎ ها فقط عشق به سیدالشهداء(علیه ‎السلام) هست. از راه همان داش بودنشان [به سمت سیدالشهدا(علیه ‎السلام) می ‎روند.] ▪️اگر سیدالشهداء(علیه ‎السلام) به شهادت نرسیده بود، این ‎ها از چه راهی می ‎توانستند به بهشت بروند؟ از چه راهی می ‎توانستند به رحمت الهی نائل شوند؟ خدا دلش نمی ‎خواهد بندگانش بسوزند، پس هر راهی ممکن باشد را باز کرده تا هر کسی هر چه می ‎تواند حتی به اندازه یک قدم به رحمت او نزدیک شود. 🔺️ حکایت آیت الله مصباح یزدی(قدس ‎سره) راه ویژه خدا برای هدایتِ گناهکاران، ۱۳۹۶/۰۸/۰۸ 🌹🌹🌹🌹🌹
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ (فجر، ۲۵) ای جان آرام گرفته (جانی که در سایه کمال تقوا به مرتبه ای رسیده که هواها و شیاطین توان انحرافش را ندارند)... آیت الله مصباح : 🕋 | آرامش حقیقی تنها یک راه دارد ▪️حالت آرامش(نفس مطمئنه)، يك حالت مطلوب فطرى است و انسان هميشه درصدد كسب يك چنين حالتى است و در مقابلش حالت اضطراب، دودلى، دلهره و اينها يك حالت نامطلوبى است كه انسان از آن رنج مى‏برد و مى‏خواهد از آن فرار كند. ▪️كسانى هستند كه يك حالت آرامش ثابتى پيدا مى‏كنند. ما هم گاهى آرامش داريم و گاهى اضطراب. آرامش [و اطمینان] حقيقى كه دل انسان كاملاً مطمئن و خوش باشد، جز در سايه‏ ياد خدا پيدا نمى‏شود و علتش اين است كه انسان با ياد خدا متوجه مى‏شود كه وجودش ارتباط دارد با كسى كه هم، همه‏ مصالح و خيرات را مى‏داند و هم، مى‏تواند [آن‎ها را] تأمين كند. ۱۳۸۳/۰۵/۱۲ 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 چند درباره متن جدید و متن لایحه موسوم به «‌حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب‌» از سوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی منتشر شده است‌. درباره این لایحه که د‌ر۷۰ ماده تهیه و تنظیم شده، پرسش‌ها و هست که پاسخ مسئولان محترم می‌تواند برطرف‌کننده و یا اصلاح‌کننده آنها باشد و اما در این وجیزه تنها به طرح چند پرسش کوتاه بسنده می‌کنیم. بخوانید! ۱- در حالی که در دو ماده ۶۳۸ و ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی و قانون نحوه رسیدگی به و فروشندگان لباس‌هایی که عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند، تکلیف قانونی مراجع ذی‌ربط به وضوح و با صراحت مطرح شده است، تهیه و تدوین لایحه جدید چه ضرورتی داشته است؟! ۲- ممکن است گفته شود که پیدایش پدیده پلشت در ماه‌های اخیر، تهیه لایحه جدید را ضروری کرده است! که به عنوان دومین سؤال باید پرسید چرا نمی‌فرمائید پدیده کشف حجاب به علت دست‌اندر‌کار به قوانین موجود بوده است؟! مگر در موجود برای مقابله با بی‌حجابی احکام مشخص و روشنی وجود ندارد؟! آیا به این قانون عمل شده است و نتیجه نداده است؟! بدیهی است که به قانون، با هنجار‌شکنی نیز همراه خواهد بود. ضمن آن که مسئولان و مراکز یاد شده با خودداری از اجرای قوانین موجود، مرتکب نیز شده‌اند! ۳- اگر چه مواردی از لایحه به‌گونه‌ای مثبت اصلاح شده است ولی برخی از مفاد لایحه کماکان مبهم است و به نظر نمی‌رسد از لازم برخوردار باشد، از جمله این‌که لایحه درخصوص پیشگیری از کشف حجاب بعد از تذکرات اول و دوم و... یا درباره چگونگی ابلاغ تذکر و... ساکت است! ۴‌- کاش تهیه‌کنندگان لایحه عفاف و حجاب به این پرسش اساسی پاسخ می‌دادند که لایحه اخیر نسبت به قوانین موجود و در مقایسه با آن ‌چه و دارد که تهیه و تدوین آن را ضروری دانسته‌اند؟! ۵- نقش و به عنوان ضابطان قانونی دستگاه قضائی در کجای لایحه آمده است؟! و آیا آن‌گونه که در لایحه آمده است، وظیفه بسیج در آموزش عمومی امر به معروف و نهی از منکر خلاصه می‌شود و یا مقابله با منکرات و هنجارشکنی‌ها؟! ۶- و بالاخره با عرض پوزش باید گفت؛ متن طولانی و ۷۰ ماده‌ای لایحه می‌تواند، نوعی درپی داشته باشد. از طولانی‌نویسی «متن مطول» در تدوین قراردادها و متون رسمی به عنوان یک یاد می‌کنند. چرا که وقتی متن یک قرارداد و یا یک لایحه طولانی و پُر کلمه باشد، می‌تواند مراجعه‌کننده را با خطا در برداشت -و حتی سوءاستفاده از متن- مواجه کند. از حضرت امیر علیه‌السلام است که «‌إِذَا ازْدَحَمَ آلْجَوَابُ خَفِیَ الصَّوَابُ.... هنگامى که جواب‌ها انبوه و فراوان باشد، حق مخفى می‌شود‌». به عنوان مثال می‌توان به متن ‌اشاره کرد که ۵۴۴۲ کلمه بود و جناب آقای که اصلی‌ترین عضو مذاکره‌کننده و ریاست مذاکرات را بر عهده داشت متوجه کلمه SUSPENSION (تعلیق‌) در متن برجام نشده است و ابراز می‌دارد «‌من در مجلس گفتم که کلمه SUSPENSION در برجام نیست و این ‌اشتباه از من بود‌»! حالا به متن عفاف و حجاب مراجعه کنید. موضوع این لایحه در مقایسه با برجام، کم دامنه‌تر است ولی در ۷۰ ماده و ۸۸۳۶ کلمه (یعنی نزدیک به دو برابر متن برجام‌) تهیه و نگاشته شده است... نیست؟ هست!
📢 فرهیختگان مدعی شد: گزینه‌های جایگزینی سجادی ۶ نفر هستند؛ شانس عباسی و آخوندی از بقیه بیشتر است ◀️ اطلاعات بدست آمده حاکی از این است که وحید یامین‌پور، سینا کلهر، محمد عباسی، علی بهادری‌جهرمی، کیومرث هاشمی و محمد آخوندی ۶ گزینه مطرح‌شده برای وزارت ورزش‌وجوانان هستند.  ◀️ گفته می‌شود در بین این ۶ گزینه، آخوندی و عباسی ظاهرا شانس بیشتری برای حضور در کابینه هیات‌دولت به‌عنوان وزیر ورزش‌وجوانان را دارند.
مصباحیه ...
📢 فرهیختگان مدعی شد: گزینه‌های جایگزینی سجادی ۶ نفر هستند؛ شانس عباسی و آخوندی از بقیه بیشتر است ◀️
📢 خبرگزاری ایسنا: کیومرث هاشمی، معاون اسبق سازمان تربیت بدنی، محتمل‌ترین گزینه سرپرستی وزارت ورزش و جوانان است.
🔴 وزارت ارشاد: طاقچه اجازه فعالیت ندارد 💢مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی اعلام کرد بر اساس اسناد بالادستی و در راستای «ساماندهی سکوهای نشر کتاب دیجیتال» از فعالیت طاقچه ممانعت به عمل می‌آورد.
✍عبدالله عفیف ۱۳محرم ۶۱ ه ق عبدالله بن عفیف ازدی در کوفه در دفاع از امام حسین ع در مقابل یاوه گویی ابن زیاد به شهادت رسید او نابینا بود یک چشم را در صفین و دیگری را در جمل هدیه و فدیه به اهل بیت کرده بود او اولین شهید بعد از قیام امام حسین ع بود .که سرش بریده و بدنش بدار آویخته شد در محله سبخه یا کناسه کوفه و زمینه قیام های پیاپی بعدی را فراهم آورد که نزدیکترین آن قیام مردم سیستان ایران در همان سال ۶۱ بوده است . @Qavami
۹ مرداد ۱۴۰۲ 🔸در چنین روزی در سال ۱۳۳۱ - بانک شاهنشاهی متعلق به انگلیس‌ها که پس از انقضای مدت ۶۰ ساله قرارداد که با تغییر نام در ایران مشغول صرافی بود برچیده شد ۱۳۵۹ - اعلام طرح پرچم رسمی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ۱۳۶۶ - کشتار حجاج در مکه واقع شد. 🔸همچنین در چنین روزی در سال ۱۲۸۸ - شهید آیت الله شیخ فضل‌الله نوری روحانی شیعه و از رهبران قیام تنباکو و مشروطه‌خواهان که بعداً بدلیل انحراف در آن، به مخالفت با مشروطه برخاست و به دار آویخته شد. ۱۳۷۲ - هادی اسلامی، بازیگر (زاده ۱۳۱۸) ۱۳۸۱ - مصطفی رحیمی، نویسنده ۱۳۸۹ - محمد نوری، خواننده ۱۳۶۰ - سید رضا کامیاب، نماینده مشهد توسط گروه فرقان در گذشتند.
هدایت شده از کشکول یک طلبه
حدود 4 سال پیش درباره تفاوت مشرب مرجعیت اعلای عراق و اسلام حکومتی امام و رهبری توضیحاتی دادم و حدود سه سال پیش هم آن متن فوق را نوشتم👆 آن زمان با مخالفت های فراوانی روبرو شدم و خیلی ها منکر این تفاوت مشرب بودند. ✅ اکنون بخشی از دو بیانیه آیت الله سیستانی از سایت عربی معظم له درباره جایگاه مرجعیت و نقش مردم در حکومت را هم در همین راستا مشاهده بفرمایید: 1️⃣ حکومت مشروعیتش را فقط از اراده مردم می گیرد و هیچ کس نمی تواند او را از این حقش بازدارد: إنّ الحكومة إنما تستمد شرعيتها في غير النظم الاستبدادية وما ماثلها من الشعب، وليس هناك من يمنحها الشرعية غيره، وتتمثل إرادة الشعب في نتيجة الاقتراع السري العام إذا أُجري بصورة عادلة ونزيهة 2️⃣ مرجعیت به ارشاد و نصیحت در خطوط کلی اکتفاء می کند: منهج المرجعية الدينية العليا هو عدم الدخول في تفاصيل العملية الاصلاحية والاكتفاء ببيان الخطوط العامة لها على سبيل النصح والارشاد، كما ورد على لسان ممثليها في خطب الجمعة في كربلاء المقدسة 3️⃣ حکومت فردی به هر عنوانی و هر بهانه ای ممنوع: وانه لا بد من تفادي الوقوع في مهالك الحكم الفردي والنظام الاستبدادي تحت أي ذريعة او عنوان https://www.sistani.org/arabic/archive/25159/ https://www.sistani.org/arabic/archive/26359/ 🔰 کشکول یک طلبه 👈 عضو شوید
📷 تصاویر منسوب به راهپیمایی برخی مراجع و علما در مسیر کربلای معلی 🔸 مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری 🔸 مرجع عالیقدر مرحوم آقا سید محمود شاهرودی 🔸 مرجع عالیقدر مرحوم آقا سید محسن حکیم 🔸 مرجع عالیقدر آقا شیخ جواد تبریزی 🔸 شهید آقا سید مصطفی خمینی 🔸 مرحوم آقا سید احمد خمینی ⏫رضوان الله تعالی علیهم #حب_الحسین_یجمعنا @howzehenghelabi
📷 👆 آخرین تصویر قبل از شهادت 🚩🏴 سالگرد شهادت مرجع شهید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) بر ولایتمداران، تسلیت باد. 🌹شهادت: ۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ هجری شمسی(۱۳ رجب ۱۳۲۷ ق) توسط عوامل دین ستیز جریان غربگرا و انگلیسی مشروطه ◽️انسان نماهایی که با فرهنگ غرب آمیختند ◽️نقشه‌های شوم، بهر دین ستیزی ریختند ◽️علامه شیخ فضل‌الله را از بغضِ با دین نبی(ص) ◽️روز (ع) بر دارِ کین آویختند ◽️مسببین دستاربند، این ننگ را تا ابد بر خود خریدند![۱]* أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْ القوم الظَّالِمِينَ [۱]* اشاره ایست به مُعَممینِ بی بصیرتِ مشروطه طلب، که با عملکرد نادرست خود باعث بردار شدن علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شدند 🌺 جهت شادی روح مرجع سربدار مشروطه🔰 «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌹🌹🌹
🌹 آیت الله بهجت(ره): شیخ فضل‌الله نوری از لحظه‌ای که دید مشروطه را تایید می‌کند، مخالف مشروطه شد ♦️مرحوم شیخ فضل الله نوری هم در اول با مشروطه موافق بود، ولی بعد دید مشروطه از سفارتخانۀ تأیید می‌شود، لذا از همان لحظه برگشت و مخالف شد و گفت: مشروطه باید مشروعه باشد. 🌹در محضر آیت الله العظمی بهجت. ج 2، ص 195، نکتۀ 889.
🔻بی بصیرتی برخی علما و روحانیون در جریان شهادت شیخ فضل الله نوری ⬅️ عده ای از روحانی نماها در شب قتل شیخ، مردم را به جشن و چراغانی تشویق و شادمانی کردند، برخی از روحانی نمایان نجف و شهرهای دیگر تلگرافهایی به این مضمون برای یپرم خان(ارمنی) فرستادند، جناب مطیع الاسلام یپرم خان! از زحمات شما در پیشرفت اسلام متشکریم!!! ◾️شما فکر کنید چه مصیبتی برای اسلام از این بالاتر که یک فقیه فرزانه و عالم ربانی به این ترتیب، بدست یک نفر ارمنی کشته شود-حتی تصمیم برای سوزاندن جنازه او نیز گرفته شود- آن وقت افرادی در لباس روحانیت به او تلگراف زده بعنوان اینکه برای پیشرفت اسلام این شیخ را کشته اید از او تشکر کنند، اینجا باید گفت وا اسلاما. 📚 کتاب اسلام مجسم، ج1، ص188 و 189، آیت الله نوری همدانی
🔴روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۱۱ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ...: 🔸در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد. جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می‌انداختند به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید! ▪️تحویل جنازه عده‌ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. ▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. ♠️ کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . 📗کتاب «سرّ دار» به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ - ۷۲
📆۹ مرداد ماه سال ۱۲۸۸ش 🗓شهادت مرجع مجاهدبصیر 🏴آیةالله‌شیخ فضل‌الله نوری/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️مشروطیت چه بود؟ مشروطیت حرکتی بود که با پیش‌آهنگی علما که و همراهی مردم توانست پیش برود. بله، فلان روشنفکر و نویسنده، فلان محفلِ پنهانی هم در کار بودند اما نفوذی در مردم نداشتند. آنچه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اول مثل شیخ فضل الله نوری، سیدمحمد طباطبائی و سید عبدالله بهبهانی؛ اینها علمای بزرگ بودند؛ منتها خب انگلیسها زرنگتر بودند و بین علما اختلاف ایجاد کردند و در تهران بین آن دو بزرگوار و شهید شیخ فضل الله نوری اختلاف ایجاد کردند. شیخ فضل الله نوری که پیش قدمترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتهام ضدیت با مشروطه به دار کشیدند و مردم را هم کشاندند به سفارت و عدّه‌ای دو دستی مشروطه را تقدیم انگلیسیها کردند و مشروطه آن شد که دنبالش رضاخان بود و ۵۰ سال عقب‌ماندگی این کشور! ۹۵/۱۰/۱۹ Jahade_tabeini
📆۹ مرداد ماه سال ۱۲۸۸ش 🗓شهادت مرجع مجاهد بصیر 🏴آیةالله‌شیخ فضل‌الله نوری/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️من بارها گفته‌ام تاریخ مشروطه را مطالعه کنید چراکه عبرتهای خیلی عجیبی در تاریخ مشروطه هست، در ماجرای مشروطه علت اصلی که جریان عدالتخواهی اسلامی به جریان مشروطه انگلیسی تبدیل شد، حضور یک عده روشنفکر وابسته به غرب بود؛ در بین علما اول کسی که لفظ مشروطه را آورد آیةالله سید محمد طباطبایی بود چرا که پسرشان محمدصادق که من نمیتوانم سلامت او را تضمین کنم، یک روشنفکر غربزده بود، روی ایشان اثر گذاشت و اسم مشروطه را در دهانشان گذاشت، لذا وقتی شیخ فضل‌الله در تحصن اول از آقای طباطبایی پرسید که این مشروطه که شما میگویید چیست، این بود که ایشان میدانست وضع لفظ مشروطه بجای جریان عدالتخواهی اسلامی، نشان از نفوذ جریان روشنفکری غربزده در مراکز قدرت بود، پس آن چیزی که مشروطه را به انحراف کشاند یک جریان روشنفکر دلباخته غرب بود که بزرگترین جرمها هم اینها مرتکب شدند از جمله روی کار آوردن رضا خان! ۷۸/۱۲/۲۳ Jahade_tabeini
📆۹ مرداد ماه سال ۱۲۸۸ش 🗓شهادت مرجع مجاهد بصیر 🏴آیةالله‌شیخ فضل‌الله نوری/۳ 💠رهبرانقلای ‼️وقتی استبداد حکومت قاجار، مردم را به جان آورده بود، مردم به پیشروی علما قیام کردند؛ در نجف، مرحوم آیةالله آخوند خراسانی؛ در تهران مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، مرحوم سید عبدالله بهبهانی، مرحوم سید محمد طباطبایی پیشوایان مشروطه بودند. اینها میخواستند که در ایران عدالت برپا شود؛ یعنی استبداد از بین برود. وقتی که جوش و خروش مردم دیده شد، دولت انگلستان از عواملش در میان روشنفکران خودفروخته برخوردار بود، لذا مشروطه خودش را القاء کرد. نتیجه این شد که این نهضت عظیم مردم و علما که با شعار دین خواهی بود، بعد از مدت کوتاهی منتهی به این شد که شیخ فضل‌الله نوری را در تهران به دار کشیدند و بعد سید عبدالله بهبهانی را در خانه‌اش ترور کردند. بعد از آن هم سید محمد طباطبایی در انزوا از دنیا رفت و مشروطه منتهی به حکومت رضاخانی شد! ۷۹/۷/۱۴ Jahade_tabeini
📆۹ مرداد ماه سال ۱۲۸۸ش 🗓شهادت مرجع مجاهد بصیر 🏴آیةالله‌شیخ فضل‌الله نوری/۴ 💠رهبرانقلاب ‼️همه علما در قضیه مشروطیت با یکدیگر هم‌نظر بودند؛ یعنی بین مرحوم شیخ فضل‌اللَّه و مرحوم بهبهانی و مرحوم طباطبایی در فکر و نظر تفاوتی وجود نداشت؛ اما دیدشان نسبت به واقعیت‌ها و به‌اصطلاح روش‌ها و تاکتیک‌هایی که فکر میکردند باید عمل کنند، متفاوت بود. مرحوم شیخ فضل‌الله انحراف را دیده بود؛ نمی‌شود گفت سید محمد طباطبایی یا مرحوم حاج سید عبدالله آن را ندیده بودند؛ چرا، آنها هم می‌دیدند؛ منتها فکر میکردند باید با آن مماشات کرد تا بشود بر آن غلبه کرد؛ یعنی یک نوع سهل انگاری در برخورد با نفوذی‌های مشروطه در آنها مشاهده می‌شد، اما در مرحوم شیخ فضل‌الله این معنا وجود نداشت؛ به همین جهت هم شیخ فضل الله از همان زمان تا الان مورد تهاجم قرار گرفته است! ۸۲/۵/۱۳ Jahade_tabeini
⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 http://rajanews.com/node/40587 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914
شیخ و نهضت تنباکو علی احسان‌زاده 🔻🔻🔻 🔹شیخ فضل‌الله نوری در سوم دی 1222 ه‍.ش در روستای لاشَک در منطقه‌ی نور و کجور مازندران از خاندانی عالم‌پرور متولد شد. ، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است. 🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون و به علم‌آموزی پرداخت و پس از هجرت به (در سال 1291 ه‍.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد. 🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه‍.ق شیخ فضل‌الله را راهی کرد و اندوهگینانه به او گفت: «شیخ فضل‌الله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پاره‌ی تنم را از خود دور می‌کنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77) 🔹شیخ که از بزرگ‌ترین شاگردان میرزا به حساب می‌آمد به سرعت در ، جایگاهی رفیع یافت به گونه‌ای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر می‌شد» و محکمه‌ی او به تدریج به مهم‌ترین طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمده‌ی شهر در آن صورت» می‌گرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17) 🔹در در 1309 ه‍.ق که «نفوذ و سلطه‌ی و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» و «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضل‌الله نوری در طهران کباده‌ی ریاست می‌کشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامه‌ی رژی بود.»(خاطرات احتشام‌السلطنه، ص 573) 🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، نوشت. 🔹نامه‌ها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله می‌رسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ به‌واسطه‌ی او به مردم ابلاغ شد. 🔹جایگاه شیخ نوری در چنان بود که پس از مرگ در 1313 ه‍.ق، جلوس خود بر تخت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
🔸من هرگز زیر پرچم کفر نمی روم... 👈 شیخ فضل الله نوری در این موقعیت خطر و حساس(پس از مخالفت با مشروطیت غیر مشروعه) درب خانه خود را مانند ایام دیگر باز گذاشت و به گفتن درس خود ادامه داد و نماز جماعت را مثل همیشه بر پا نمود ولی خطر لحظه به لحظه نزدیکتر می شد. در این اثنا پیشنهادهای به محضر شیخ از طرف به اصطلاح خیرخواهان و علاقه مندان مطرح می شد، به این شرح: ...من چنین مصلحت می بینم که شما مخفیانه از تهران خارج شوید و به عتبات عالیات بروید که در این صورت کسی جرئت نخواهد کرد که شما را از حوزه نجف اشرف به ایران برگرداند. شیخ در جواب گفت: این فرار است و فرار ننگ است و من هرگز این کار را نمی کنم... ...پیشنهاد پرچم دولت روس و یا هلند شد که بر فراز بام خانه شیخ نصب شود. فرمود که: من محاسنم را در اسلام سفید کرده ام و هرگز زیر پرچم کفر نمی روم... من راضی هستم که صد مرتبه کشته شوم و زنده شوم و مسلمین و ایرانیان مرا مثله(قطعه قطعه) کنند ولی به کفار پناهنده نمی شوم. 📚کتاب اسلام مجسم، ج1، ص178 و 179، آیت الله نوری همدانی