eitaa logo
از تبار رئیسعلی
543 دنبال‌کننده
427 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
بهش گفتم: اکبر تو کی میخواهی این پلاک را از گردنت در بیاری؟ گفت: شماره‌ای که روی این پلاک حک شده شماره تخت من در بهشت است. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سکوت در برابر این همه خیانت‌ها و جنایت‌ها در شأن یک مسلمان نیست و مسلمان پیوسته در حال مبارزه با کفر جهانی است و نمی‌تواند ساکت بنشیند ما شعار داده ایم و باید عمل هم بکنیم پس به گفته امام بزرگوارمان امام خمینی که فرمودند: "مسلمانان به پا خیزید و بر علیه کفر جهانی قیام کنید" ما هم طبق گفته امام قیام کرده‌ایم و عمل خواهیم کرد و همیشه در راه خدا بر علیه کفر جهانی مبارزه خواهیم کرد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
د‌وستانش می‌گفتند موقعی که محمد تیر خورد و مجروح شد، د‌شمن با تانک جسد‌ش را د‌ور زد. وقتی پیکرش را آورد‌ند مشتی خون و استخوان بود. پد‌ر و ماد‌رم می‌خواستند نگاهش کنند نمی‌توانستند... 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
از تبار رئیسعلی
د‌وستانش می‌گفتند موقعی که محمد تیر خورد و مجروح شد، د‌شمن با تانک جسد‌ش را د‌ور زد. وقتی پیکرش را
سلام از عزیزان کسی با خانواده این شهيد عزیز ارتباطی داره؟ لطفا به آیدی: @Khadem_bushehr پیام دهید🙏🏻
📸شهید محسن صداقت از شهدای اخیرکنسولگری ایران در سوریه اهل وحدتیه (دشتستان) استان بوشهر است. خانواده شهید صداقت هم اکنون ساکن شهر قم هستند‌. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
راز شهادت.mp3
3.84M
🔊 راز شهادت... 🔻راوی: حجت الاسلام حسین ابراهیمی ✍همه شهدا برای استان بوشهر هستند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يادم می‌آيد يك وقت يك مانتو كه از رنگ مناسبى برخوردار نبود برايم خريداری نموده بود. از او خواستم در صورت امكان آن‌را عوض نمايد. غلامحسين خودش به من گفت: صبح روز بعد آن‌را نزد صاحب مغازه بردم ولى او از گرفتن خوددارى نمود. يك لحظه انگار خداوند در زبانم گذاشت كه بگويم اين لباس خواهر شهيد است... و خودش مى‌گويد اين حرف تا عمق دلم نفوذ كرد و احساس كردم كه اين حرف به حقيقت مى‌پيوندد. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📌شهدای شهرستان گناوه ۱. ۲. ۳. ۴. ۵. ۶. ۷. ۸. ۹. ۱۰. ۱۱. ۱۲. ۱۳. ۱۴. ۱۵. ۱۶. ۱۷. ۱۸. ۱۹. ۲۰. ۲۱. ۲۲. ۲۳. ۲۴. ۲۵. ۲۶. ۲۷. ۲۸. ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴. ۳۵. ۳۶. ۳۷. ۳۸. ۳۹. ۴۰. ۴۱. ۴۲. ۴۳. ۴۴. ۴۵. ۴۶. ۴۷. ادامه دارد...
یک ماشین جیپ در کنار خاکریز پارک کرده بود و ما به وضوح صدای آهنگران که درون ماشین پخش می‌شد را می‌شنیدم و واقعا حال می‌کردیم. در همین لحظات خمپاره‌ای درست بر سر جیپ فرود آمد. بعد از اندک زمانی از دور دیدم کسی دارد نزدیک می‌شود. فریدون بود در حالیکه لبخندی بر لب داشت بهش گفتم ماشین جیپ لت و پار شده تو داری می خندی؟ جواب داد: واقعا سعادت می‌خواهد. مردم صدایشان هدف گلوله قرار میگیره و به بهشت پرواز میکنه ولی ما هنوز پایبند این دنیاییم. کاش من هم جای نوار آهنگران بودم. این را گفت و از من جدا شد برود پست نگهبانی را تحویل بگیرد. هنوز دقایقی نگذشته بود که صدای فرود یک خمپاره آمد و سپس نوای یا مهدی یا مهدی. به سوی سنگر رفتم و فریدون را دیدم که چگونه هدف ترکش‌های دشمن قرار گرفته بود تا به آرزویش برسد. 🔻راوی: بهمنیار بهمنیاری 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اینجانب علی بردستانی فرزند حاجی به فرمان امام خمینی به جبهه رفتم و می‌خواهم مال و زندگی خود را فدای انقلاب کنم و در مقابل اسلام خود را صاحب هیچ چیز نمی‌دانم و این همه اموال و چیز‌های دیگر و در صدر آن‌ها جان فشانی و این عمر که فقط به ضرر خود می‌دانم پس چه بهتر که فدای انقلاب اسلامی و جان دادن در راه خدای یکتا باشد و من این جان ناقابل را از هم اکنون برای فدا کردن در راه دین اسلام و امام خمینی آماده کرده ام. 🔻وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از وداع تا شهادت، و خواب شهید یک شب قبل از شهادتش 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
30.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حال و هوای منزل شهید صداقت در قم شهید صداقت عصر دوشنبه ۱۳ فروردین در حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق به شهادت رسید. وی از مهندسان پدافند هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در یکی از دست‌نوشته‌های این شهید تبلیغ بین‌الملل آمده است: مدارا با مردم نصف عقل است. باید با مردم محبت کرد و ارشاد، توحید، تذکر، امربه‌معروف و نهی از منکر باید در سایه محبت و مدارا باشد. طبیعی است که در زندگی اجتماعی حسادت خیلی متوجه انسان است. با این حسادت چگونه باید مبارزه کرد؟ خیرخواه همه باشید، مؤمن باید جاذبه و دافعه داشته باشد. و درجایی دیگر نوشته است: بهای بهشت را باید پرداخت تا بهشت نصیب ما گردد. مبارزه با نفس و انگیزه‌های شیطانی رمز موفقیت است 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سه یا چهار روز قبل از عزیمت شهید به جبهه مادرش دو شب متوالی خواب می‌بیند که فرزندش شهید عبدالرضا لباسی کاملاً سفید به تن کرده و وارد خانه می‌شود. فردای آن روز این خواب را برای شهید عبدالرضا توضیح می‌دهد و شهید آن را این گونه تعبیر می‌کند که این بار آخرین سفر من به جبهه است و دیگر برنمی‌گردم و همین طور هم شد و دیگر برنگشت و شهید شد. شهید عبدالرضا می گفت: الهی من را زودتر به شهادت برسان تا زمانی که امام رحمةالله‌‌علیه به رحمت خدا می‌رود، نبینم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
آن روز برای حمل سلاح و خوار و بار به پادگان رفته بودم، وقتى برگشتم همسرم با چهره‌اى باز و بشاش گفت: محمدباقر گفته: «مادر اگر شما شهيد شديد خداوند بهشت را به شما عطا مى‌كند اما اگر ما شهيد شويم خداوند به ما اسباب بازی مى‌دهد». اين حرف کودک چهارساله‌مان براى فاطمه نويد شهادت شد. شهر از زمين و آسمان زير آتش بود. دوباره از خانه براى خريد نان بيرون رفتم و مقدار زیادى نان خريدم که اگر نانوايی‌ها تعطيل شد نانی براى خوردن باشد. وقتي برگشتم همسرم ناراحت شد گفت: «ما هم مثل بقيه مردم؛ نبايد نان اضافى مى‌گرفتی» چند روز بعد کينه و قساوت بعثيان فاطمه را از ما گرفت و او شهيد راه حق شد. بعدها همسايه‌ها برايم تعريف کردند ساعتى قبل از عروج فاطمه بار ديگر محمدباقر به او گفته: «مادر! اگر شهيد شدى چه کسى به ما غذا مى‌دهد و چه کسى لباس‌هايمان را مى‌شويد؟» 🔻راوی: همسر شهیده 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیت‌نامه شهید اسدالله آهنجان.mp3
5.21M
🔊 وصیت‌نامه شهید اسد‌الله آهنجان 🔻گوینده: خانم مریم روایی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هر چند که من آن کسی نیستم که شایسته باشم به درجه ی رفیع شهادت نائل گردم ولی چند کلمه ای به عنوان وصیت نامه خواهم نوشت. از خداوند می خواهم که تمام دوستان و همسایگان و کسانی که در راه اسلام زحمت می کشند و وفادار به این جمهوری اسلامی می باشند در آخرت، از نور ایمان خالص و تقوا به اینان بزرگی و منزلت کرامت گرداند. 🔻وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خيلی ساده، رفت. فقط با يك صلوات... تازه از خانه خدا برگشته بود. مى‌گفت:‌ دلم مى‌خواهد تا گناهى مرتكب نشده‌ام و تا پاك هستم شهيد بشوم. رفت و خيلى زود به آرزويش رسيد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
🔻بیستمین یادواره شهدای روستای درازی و بزرگداشت شهدای گمنام شهرستان دشتی 🎙سخنران: سردار علی رزمجو 🎙راوی: حجت الاسلام ناصر جلالیان 🎙گروه همخوانی: معراج روستای چارک 🎙مجری: دکتر سید نیام الدین حسینی 🔹زمان و مکان: پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ حسینیه عاشقان ثارالله روستای درازی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸اولین تصویر از پیکر مطهر شهید القدس محسن صداقت(شهید ساختمان کنسولگری ایران‌در دمشق سوریه) در معراج شهدای تهران 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اسماعیل خیلی علاقه به اقوام و خویشان و آشنایان و غریبه داشت، اخلاق بسیار خوبی داشت. پس از اتمام تحصیلات گفت که می‌خواهم به جبهه بروم و اصلا عشق به جبهه به دل من نشسته است. گفتم اختیار با خودت است ولی ما دلمان می‌خواست دامادت کنیم بعد از خدمت سربازی برایت مراسم عروسی بگیریم. در جواب ما گفت که: باشد تا من بروم هر وقت برگشتم در اختیار شما هستم. خدمتش چابهار بود. اعلام کردند هرکس که می خواهد به جبهه برود اعلام آمادگی نماید. او دستش را بالا کرد و سپس وی را به جبهه اعزام نمودند. بعد از دوماهی به مرخصی آمد و گفت: جبهه عجب حال و هوایی دارد. یک روز به خانه آمد تا لباس‌هایش خونی است. گفت که مجروح داشتیم آنان‌ را جابجا کرده‌ایم لباس‌هایم خونی شده است. بعد از دو سه روز به جبهه رفت و دیگر از او خبری نشد تا اینکه یک روز برادر بزرگترش آمد و گفت چرا نشسته‌اید تمام مردم می‌دانند که اسماعیل شهید شده شما نمی‌دانید؟ (با گریه) جنازه‌اش را آورده بودند و در تابوت گذاشته بودند به من اجازه ندادند او را ببینم. گفتند: طاقت نداری اما برادرش که او را دیده بود می گفت: نیمی از بدنش با خمپاره از بین رفته بود. ما هم از اینکه خداوند این قربانی را از ما قبول کرده خوشحالیم و خدا رو شکر می‌کنیم او هم مانند اسماعیل قربانی شد در راه خدا و اگر لازم باشد هنوز هم داریم که در راه خدا قربانی کنیم. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
عصر روز شانزدهم تيرماه سال ۶۳ ما را با تجهيزات تمام به خط كردند. ۳۰۰ متر از مقر خارج شديم و به ما اعلام مانور دادند. دستور دادند به داخل سنگرهايمان برويم و تا بعد از نماز فرصت استراحت داريم. باپوتين خوابيديم و ساعت ۱۱:۳۰ شب به خط شديم و ساعت ۱۲ به ستون يك حركت كرديم و بعد از طى مسافت ۱۱ كيلومتر به ميدان مين رسيديم. اعلام كردند اگر تيری شليك كردند در ميدان مين نخوابيم. با اولين تيرهای رسام، كلاش و كاليبر سكوت دشت به هم خورد و حدود يك كيلومتر در ميدان مين، زير آتش آر پی جی و تيربار دويديم. از ميدان مين كه گذشتيم، پشت يك جاده كه شبيه يك جاده محلى بود خوابيديم و پدافند كرديم. آن قدر خسته بوديم كه فقط به خاطر خدا تحمل می‌كرديم. سپس به دستور فرمانده، يواش يواش حركت كرديم. نخل و خارهای خيلى فراوانى بود كه تا كمربندهايمان ارتفاع داشت. به نخلستان كه رسيديم تيربارها و آر پی جی ها هنوز كار می‌كردند. امر به خاموش كردن آتش دادند. به دهكده اى رسيديم. پاك سازى كرديم. ساعت پنج صبح خسته به رودخانه كارون رسيديم. پس از آشاميدن آب وضو گرفتيم و نماز خوانديم. بعد از صرف صبحانه مقدارى استراحت كرديم. ساعتى بعد به خط شديم و دستور حمله دادند. از ساختمان ها گذشتيم و پشت جاده آرايش نظامی كرديم. سپس به كندن سنگر مشغول شديم و مقدار ۳ كيلومتر به ميدان مين رفتيم و مجدداً دستور عقب نشينی دادند. مجبور به دويدن در ميدان مين شديم و پشت جاده آرايش گرفتيم. هوا خيلي گرم بود به پاك سازى رفتيم از خارها گذشتيم و به ساختمان رسيديم. بعد از اقامه‌ نماز و صرف ناهار به سمت سنگر حركت كرديم و غروب به سنگر رسيديم. 🔻خاطراتی از زبان شهيد 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بچه‌هايم خيلى كوچك بودند كه پدرشان شهيد شد. هرگاه مى‌ديدند كه ماشين پدرشان درب خانه پارك شده است، مى‌گفتند: چرا ماشين پدرمان همينطور درب خانه گذاشته است؟ دائماً از من سراغ پدرشان را مى‌گرفتند و من هم به آنها مى‌گفتم كه پدرتان به مسافرت رفته و... نمی‌گذاشتم ناراحت شوند. بعدها به آنها گفتم كه پدرتان شهيد شده است... 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
هدفم شهادت در راه آزادی و دين مبين اسلام است. هر كسی هدفى داشته باشد به هدف خويش نايل مى‌آيد. اگر شهيد شدم مرا در گلزار شهداء كنگان دفن كنيد و از پدر و مادرم مى‌خواهم براى من گريه نكنند و از خدا بخواهند كه عمر امام بيشتر كند. هر شب جمعه تا مدت سه هفته در منزل ما دعای كميل بخوانيد. من مى‌خواهم با شهادت خود مشت محكمی به دهان آمريكا بزنم. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
27.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خلیج فارس برای ما امن نباشد، برای هیچکس امن نخواهد بود... روایتی از دلیرمردان بوشهری 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سلیمان گاهی از جبهه که برمی‌گشت؛ سا‏عت ۲ یا ۳ شب بود؛ وقتی در می‌زد اهل خانه می‌دانستند که سلیمان است. چرا که او ۳ ‏بار در را می‌کوبید. می گفتیم سلیمان چرا سه بار در را می کوبی؟ می‌گفت: «به خاطر اینکه این رمز «یا علی مدد» است.» 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خانمش وارد حیاط پدر شهید شد، پدر شهید حاج کرم توپال گفتند: مشهدی محمد خودش را روی کف سیمانی جلو درب خانه داخل حیاط انداخته و داره غلت میزنه... این کار انجام داده بخاطر آن که ناخواسته نماز صبحش قضا شده. همیشه هم در کنار پدر مشغول کار بود، کشورهای قطر و بحرین هم سفر کرده بود برای کمک به خانواده جهت تامین معاش. شخصیت دوست داشتنی داشت، و اقوام دوست بود و به بچه‌ها خیلی محبت می‌کرد. 🔻راوی: رضا شاکری (دوست شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
یادم هست روزی برای تشییع ۱۳ شهید از جمله شهیدان «یونسی «کامکاری» و... رفته بودیم؛ با دیدن جنازه ها بسیار ناراحت شد و گفت: ای کاش، من به جای آنها بودم. خلاصه با مشورت و موافقت من به جبهه رفت. یک شب در حالی که خواب بود، متوجه شدم که چاووشی می‌خواند. او را بیدار کردم و گفتم که چه شده است؟ گفت: خواب دیدم که دارم به کربلا می‌روم. بعد از ۲۰ روز ثبت نام کرد و حدود ۴۵ روز در شیراز آموزش دید. پس از پایان دورهٔ آموزشی، سه یا چهار روز به مرخصی آمد و بعد از آن جبهه رفت. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 وصیت‌نامه به خط مبارک خود شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
به مرخصی آمده بود اما كمك به كارگران در حسينيه را به استراحت ترجيح مى‌داد. وقتى كه خواست به محل خدمت برگردد بناى حسينيه هنوز تمام نشده بود و از اين بابت آزرده خاطر بود كه اين جمله را ادا كرد: "ان‌شاءالله كه برگردم، و حسينيه را تمام شده ببينم" مهدى شهيد شد و هرگز بناى تمام شده حسينيه را نديد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir