روی دیوار قلبم ❤️
#عکس📷 کسی است
که هرگاه دلم
تنگ #بهشت میشود
به #چشمان👀 او خیره میشوم...
سلام لحظه هاتون شهدایی
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_شهیدم
#قهرمان_من
شهادت
#شهید
#شهدا
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_به_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خوارزمی » در #مقتل_الحسين و «#خيابانی » در #وقايع الايام نوشته اند كه در روز #هشتم_محرم #امام_حسين عليه السلام و #اصحابش از #تشنگي سخت #آزرده_خاطر شده بودند؛ بنابراين امام عليه السلام #كلنگی برداشت و در پشت #خيمهها به فاصله نوزده گام به طرف #قبله، #زمين را كند، آبی گوارا بيرون آمد و همه نوشيدند و مشكها را پر كردند،
سپس آن آب ناپديد شد و ديگر نشاني از آن ديده نشد. هنگامي كه خبر اين ماجرا به #عبيدالله_بن_زياد رسيد، پيکی نزد #عمر_بن_سعد فرستاد كه:
به من خبر رسيده است كه #حسين #چاه ميكند و آب بدست ميآورد.
به محض اينكه اين #نامه به تو رسيد،
بيش از پيش مراقبت كن كه دست آنها به #آب نرسد و كار را بر حسين عليه السلام و يارانش سخت بگير.
عمر بن سعد دستور وي را عمل نمود.
. در اين روز «#يزيد_بن_حصين_همدانی » از امام عليه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
حضرت اجازه داد و او بدون آنكه #سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛
عمر بن سعد گفت:اي مرد همداني! چه چيز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟
مگر من مسلمان نيستم؟ گفت:
اگر تو خود را مسلمان ميپنداري
پس چرا بر #عترت #پيامبر شوريده
و تصميم به #كشتن آنها گرفتهاي
و #آب_فرات را كه حتي #حيوانات اين وادي از آن مينوشند از آنان #مضايقه ميكني؟
عمر بن سعد سر به زير انداخت و گفت:اي همداني! من ميدانم كه آزار دادن به اين #خاندان_حرام است، من در لحظات حساسي قرار گرفتهام و نميدانم بايد چه كنم؛
آيا حكومت ري را رها كنم، حكومتي كه در اشتياقش ميسوزم؟
و يا دستانم به خون حسين آلوده گردد،
در حالي كه ميدانم كيفر اين كار، #آتش است؟اي مرد همداني! حكومت #ری به منزله نور #چشمان من است و من در خود نميبينم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
يزيد بن حصين همداني بازگشت و ماجرا را به عرض امام عليه السلام رساند و گفت:
عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ري به قتل برساند.
امام عليه السلام مردي از ياران خود بنام «#عمرو_بن_قرظه » را نزد ابن سعد فرستاد
و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتي داشته باشند.
شب هنگام امام حسين عليه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسين عليه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود «#عباس » و فرزندش «#علی_اكبر » را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نيز فرزندش «#حفص » و غلامش را نگه داشت و بقيه را مرخص كرد.
در اين ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام عليه السلام كه فرمود: آيا ميخواهي با من مقاتله كني؟ عذري آورد. يك بار گفت: ميترسم خانهام را خراب كنند! امام عليه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم. ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگيرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالي كه در #حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در #كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زياد بيمناكم و ميترسم آنها را از دم #شمشير بگذراند.
حضرت هنگامي كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصميم خود باز نميگردد، از جاي برخاست در حالي كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگيرد و تو را در #قيامت نيامرزد. به# #خدا #سوگند! من ميدانم كه از #گندم عراق نخواهي خورد!
ابن سعد با #تمسخر گفت: #جو ما را بس است.
پس از اين ماجرا، عمر بن سعد نامهاي به عبيدالله نوشت و ضمن آن #پيشنهاد كرد كه حسين عليه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه يا به #حجاز برمي گردم يا به #مملكت ديگري ميروم. عبيدالله در حضور ياران خود نامه ابن سعد را خواند، «#شمر_بن_ذی_الجوشن » سخت برآشفت و نگذاشت عبيدالله با پيشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#شب_هشتم_محرم
#روز_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر(ع)
علی اکبر(ع) نخستین فردی بود
که از #بنی_هاشم
به #میدان رفت.
او !فرزند بزرگ امام است و نزدیکترین فرد به ایشان. چون #غربت پدر را در میان خیل گرگهای خون آشام #کوفه و #شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا میکند. او گام به میدان مینهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(ع) قوت بخشد. علی اکبر(ع) الگوی سبقت گرفتن در #شهادت است.
✅کاش
هر روز #زیارت_عاشورا
می خواندم
✍#شیخ_عبدالهادی_حائری_مازندرانی از #پدر خود #حاج_ملاابوالحسن نقل می کند:
من #حاج_میرزا_علی_نقی_طباطبائی را بعد از رحلتش در #خواب دیدم و به او گفتم:
آرزویی هم در آنجا داری؟
گفت:
هیچ #آرزو یی ندارم جز این که
چرا در #دنیا هر روز #زیارت_عاشورای #امام_حسین علیه السلام را نخواندم.
رسم #سید این بود که #دهه_محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛
از این رو #افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم
#عاشورا
#ماه_محرم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
Majid Banifatemeh - Yara Delbaro Deldara Mahe Jahanara.mp3
15.48M
یارا دلبرو دلدارا
ماه جهان آرا
میکشد عشق تو
آخر سر مارا...
پیشنهاد دانلود ادمین
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#مداحی
#بنی_فاطمه
#پیشنهاد_دانلود
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
zahra.bano سرباز:
#حدیث
#حدیث_روز
#امام_صادق میفرمایند
جد ما حسین (ع) هنگامی که به گریه کنندگان خود نگاه میکند برای آنان استغار میکند
واز جد پدر ومادر و برادر خویش میخواهد که آنها هم برای گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزای او استغفار کنند...
الکسیر العبادات فی اسار الشهادت
#نماز
#گریه
#استغفار
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
شب
تاسوعا بود.
در مسجد،
عزاداري باشكوهي برگزار شد.
ابراهيم
در ابتدا خيلي خوب ســينه ميزد.
اما بعد،
ديگــر او را نديدم!
در تاريكی مجلس،
در گوشه اي ايستاده و آرام سينه ميزد.
سينه زنی بچه ها خيلی طولاني شــد.
ساعت دوازده شب بود
كه مجلس به پايان رسيد. موقع شــام همه دور ابراهيم حلقه زدند.
گفتم: عجب عزاداري باحالي بود،
بچه ها خيلي خوب سينه زدند.
ابراهيم نگاه معني داري به من و بچه ها كرد و گفت:
عشقتان را براي خودتان نگه داريد!
وقتي چهره هاي متعجب ما را ديد ادامه داد:
اين مردم آمده اند تا در مجلس قمربني هاشم(ع) خودشان را براي يكسال بيمه كنند.
وقتي عزاداري شــما طولاني ميشــود،
اينها خسته ميشــوند.
شما بعد از مقداري عزاداري شام مردم را بدهيد.
بعد هرچقدر ميخواهيد ســينه بزنيد و عشــق بازي كنيد،
نگذاريد مردم در مجلس اهل بيت احساس خستگی کنند
#تاسوعا
#شب_تاسوعا
#عزاداری
#ماه_محرم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
#رفیق_شهیدم
#قهرمان_من
#شهید_ابراهیم_هادی
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4