🌷شهید نظرزاده 🌷
#در_محضر_شهید 2⃣3⃣ سختے ها را تحمـل کنید، این انقلاب بـا نهایـت اقتـدار و توان به انقلاب جهانے امام
#در_محضر_شهید 3⃣3⃣
💢بسیار به پدر و مادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از #فقرا و نیازمندان دل جویی ڪنید. #قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی❣
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#در_محضر_شهید 3⃣3⃣ 💢بسیار به پدر و مادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از #فقرا و نی
2⃣2⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#زندگی_شیرین...💕
🔹تازه از #سربازی برگشته بود و...
حدود ۲۰سالش بود…
که اومدن #خواستگاریم...💕
هنوز کاری هم پیدا نکرده بود...
یادمه مراسم خواستگاری...💕
بابام ازش پرسید...
" #درآمدت از کجاست…؟"
گفت:"من روی پای خودم هستم و…
از هر جا که باشه نونمو در میارم..."
🔸حالت #مردونهش خیلی به دلم نشست وقتی...
میدیدم که چطور با خونوادم...
در مورد #ازدواج صحبت میکنه...
با هم که صحبت میکردیم گفت:
" #حجاب شما از هر چیزی واسم مهمتره..."
🔹واسه عقد که رفتیم...💕
دست خطی نوشت و خواست که #امضاش کنم...
نوشته بود...
"دلم نمیخواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند…❤"
#حالا_که_تو_دل_بردی_و_من_غیرت_محضم…
#یادت_نرود_وعده_ما_حجب_و_حیا_بود...
🔸منم امضاش کردم...
مادرم از این موضوع #ناراحت شد و گفت...
این پسر خیلی #سخت_گیره...
ولی من ناراحت نشدم...
چون میدونستم که میخواد زندگی کنه...💕
🔹واقعاً هم #زندگی باهاش...💕
بهم مزه میداد...
تا قبل شروع زندگی مشترک...💕
#دانشگاه میرفتم...
میخواستم #ادامه_تحصیل بدم ولی...
وقتی که با #مهدی ازدواج کردم...💕
بچه دار هم که شدیم...
اونقده تو خونه #خوش بودم...
که دلم نمیخواست جایی برم...
🔸تا جایی که همه بهم میگفتن...
"تو چی از خونه میخوای…
که #چسبیدی به کنجش…؟!"
جو خونهمونو اونقد دوست داشتم...
که #دلم نمیخواست رهاش کنم...
موندن تو اون #چاردیواری واسم لذت بخش بود...
تا حدی که حتی تصمیم گرفتم...
جای ادامه تحصیل و بیرون رفتن از خونه...
بیشتر بمونم تو خونه و...
#مادر باشم و یه #همسر...💕
✍ همسر شهید
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب5⃣1⃣ 📗 بابا مهدی 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖 کتاب «بابا مهدی» تلاش کرده تا در قالب #خاطراتی کوتاه،
🕊🌹🕊🌹🕊
خیلی دوست داشت جزو #مدافعین_حرم اعزام شود اما گفته بودند چون 3 فرزند دارد نمیشود، او هم #شناسنامه را طوری کپی کرد که مشخص نشود سه تا بچه داره
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 خیلی دوست داشت جزو #مدافعین_حرم اعزام شود اما گفته بودند چون 3 فرزند دارد نمیشود، او هم #شناس
9⃣2⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌷یک روز ظهر با #آقا_مهدی داخل ساندویچی کوچکی رفتیم تا ناهار بخوریم.
ساندویچ را سفارش دادیم و #منتظر نشستیم.روبه روی مان دو #خانم با سر و وضع خیلی ساده نشسته بودند و از چهره شان معلوم بود آدم های #مستضعفی هستند.
🌷متوجه شدم آقا مهدی رفته تو فکر💭،
گفتم:مهدی #چیشده تو فکری؟گفت:هیچی فکر کنم این دوتا خانم که رو به رومون نشسته اند،پول💰 ساندویچ ندارن.گفتم:از کجا فهمیدی؟
🌷گفت:آخه ساندویچ شون رو نصف کردن و هرکدوم پول هاشون رو گذاشتند روی هم، 💥اما باز مثل این که پولشون کافی نیست.
🌷بعد دیدم اقا مهدی از جا بلند شد و رفت کنار صندوقدار🗃 ساندویچی و گفت:
من ایام #تولدمه،هرکی توی ساندویچی داره ساندویچ میخوره،مهمون منه😍 و پول ساندویچش رو من #حساب_میکنم!
🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 خیلی دوست داشت جزو #مدافعین_حرم اعزام شود اما گفته بودند چون 3 فرزند دارد نمیشود، او هم #شناس
در
قاب__دلم
عڪـس
جمـــ❤️ـــال #تُ
نهادم
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در قاب__دلم عڪـس جمـــ❤️ـــال #تُ نهادم #شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNaz
#عاشقانه_شهــدا 🌷
🔸یہو وسط حرفـش میگفت:
"خانـــــوم...❤️
اگـہ مݧ #شہیــد شدم بہم افتخار کن..."☺️
🔹مـیگـفـتـم:"وا بـہ چـے افتخار کنم…؟!
بـہ ایݧ کـہ شوهـر نـدارم…؟!"😞
میـگفـت: "بـہ ایݧ افتخار کـݧ کـہ
من همه رو #دوست_دارم و...
🔸بـہ خاطر همـہ مردم میرم..😊.
اگـہ نرم دشمن میاد داخل خاکموݧ...
پیـش از ما هـم اگه شـہدا🌷 نمیرفتݧ...
حالا ما هـم نمیتونستـیم تو امنـیت و
آرامـش زندگـے کنیم..."🙂
🔸روز آخرے کـہ میخواست بره گفت:
"بیایـیـد وایسید عکس بگیریم…📸
کولـہ شو کـہ برداشت...
رفتم آب و #قرآݧ بیارم...
فضا یـہ جورے بود😢...
🔹فکر میـکردم ایݧ حالات فقط
مخصوص فیلمـا 📺و تو کتاباست...
احـسـاس میکردم...
مهدی بالــ🕊 درآورده داره میـره...
🔸از بـس کـہ #خوشحال بود...
ساکـشو خودم جمع کردم...
قرار بـود ۴۵ روزه بره و برگرده ⚡️ولـے..
۲۱ روزِ بعد #شهید 🌷شد...
#شهید_مهدے_قاضے_خانے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #ببینید 🌺قصه نهال ڪوچولو دختر شهید مدافع حرم "مهدی قاضی خانی: و درخواست عمامه از رهبر انقلاب از ز
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟
گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟
گفت آره
گفتم میدی بہ من؟
گفت این مال منه یکی دیگه برات میخرم!
گفتم پس #صورتی بخری هـا☺️😊
آقا هم براش یه کلاه صورتی فرستاد☺️😍
#فرزند_شهید
#شهید_مهدی_قاضی_خانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
#حق_الناس
یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک #جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد #خیابان را جارو میزند.
علت را که جویا شدم، گفت که پشت نیسانش بار #شیشه داشته، موقع حرکت، شیشهها #شکسته و خرد شدهاند و کف خیابان ریختهاند.
من به آقامهدی گفتم: "ولش کن! #آبرومون میره، خود شهرداری میاد تمیز میکنه." ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم، گفت:
" اگه این شیشهها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره، #حقالناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون میره."
#شهید_مهدی_قاضی_خانی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#حق_الناس یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک #جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و
2⃣1⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍به روایت همسر #شهید_قاضی_خانی
🔹 #راپل بلد بود و همه دوره هایش را کامل گذراند. هر سال #22بهمن حرکات راپل انجام می داد و می گفت بگذار مردم در این جشن🎊 با شادی شرکت کنند. حتی وقت اسباب کشی داشتیم او می رفت #راهپیمایی. من هم وقتی می دیدم این کارها برایش #مهم است خوشحال می شدم☺️.
🔸در سرمای سخت ❄️دوره راپل را گذرانده بود با اینکه به شدت هم #سرمایی بود. در یکی از تماس هایش📞 بهم گفت #سوریه خیلی سرده، وقتی کنار بخاری♨️ می ایستادم یادش می کردم و با خود می گفتم یعنی الان #مهدی در این سرما چکار می کنه و چطور طاقت میاره⁉️
🔹پرچم حرم #حضرت_عباس(ع) را آوردند هیئت. آن را امانت گرفت و برد چند تا از روستاهای #همدان تا مردم آنجا هم تبرکی دست بزنند👌 و حاجت بگیرند. می گفت بگذار آنها هم #خوشحال شوند. شاید امکانش نباشد بروند #کربلا اما با همین دلشان❤️ آرام شود.
🔸یا مثلا در پی این بود که #شهیدگمنام در روستای ما دفن شود⚰ و بابت همین خیلی نامه نگاری کرد📬. روستای ما افراد سن بالا زیاد داره مهدی می رفت #یادواره می گرفت تا یاد شهدا در روستا زنده بماند👌.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 خیلی دوست داشت جزو #مدافعین_حرم اعزام شود اما گفته بودند چون 3 فرزند دارد نمیشود، او هم #شناس
#ڪلام_شهید:
بسیار به #پدر.و.مادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید، از #فقرا و نیازمندان دل جویی ڪنید، #قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ڪلام_شهید: بسیار به #پدر.و.مادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید، از #فقرا و نیازمندا
2⃣2⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠آچار فرانسه پایـگاه
🔹مهـدی از پانزده سالگی ڪہ وارد# بسیج شد تا سی سالگیاش کہ به #شهـادت رسید🌷 در همه احوالات و ایام در فعالیت های مختلف بسیـج شرڪت داشت👌.
🔸چه زمانے ڪہ پدرش بخـاطر تصادف💥خانه نشین شده بودو #مهدی باید خرج خانه را میداد ، چه زمانے ڪہ ازدواج ڪرد💍 و باید زندگیاش را سر و سامان می داد و چه زمانےکہ بچه دار شد👶 و باید سه فرزند کوچکش را بزرگ میکرد.
🔹هیچگاه نشد #بسیج را فراموش ڪند❌. اینطور نبود ڪہ بگوید من ازدواج ڪردم باید کمتر بیام و یا اینکه بگوید من ڪار دارم و باید به بچههام برسم و از این توجیـهات ... نه🚫! هرجا #ڪار و فعالیتـی بود، مهــدی هم بود✅ ؛ بقول معروف، #آچـارفرانسه پایگاه بسیـج بود☺️!
🔸همیشه میگفت:من #مدیـون پایگاه بسیجم ، اگه بچههای بسیـج ، رفقـای من نبودند👥 ،بارها منحـرف شده بودم🚷 و راهم ڪج شـده بـود.
📚 ڪتاب بابا مهـــــدی
#مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
* #راهی_که_شهدا_رفتند *
🌷ما از لحاظ #مادی کم و کسری نداشتیم❌ نمی گویم درآمدش آنچنانی بود ⚡️اما همینی که #خدا روزی مان کرده بود بخشی را به موسسه #خیریه ای کمک می کرد بدون اینکه کسی بداند.
🌷بعد از #شهادتش تماس گرفتند📞 که فلانی هر ماه مبلغی #کمک می کرده اما این ماه پولی واریز نشده که پدرش گفت پسرم #شهیدشد.
به نقل از همسر #شهید_مهدی_قاضی_خانی
#سالروز_شهادت
پ ن: عکس شهید قاضی خانی با سه فرزندشان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣ #در_محضر_شهید 🌹 بسیار به پدرومادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمند
یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی میخواست غیبت کنه با #خنده میگفت: «کمتر بگو!» طرف میفهمید که دیگه نباید ادامه بده.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
📔 #بابا_مهدی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
🔻روایت دخترشهید مهدی قاضی خانی....
💠یک مقنعه با تمثال پدرشهید
امروز برای کاری سرزده رفتم #مدرسه نهال خانوم
که نهال رو ازمدرسه بیارم،
یهو دیدم تمثیل شهید قاضی خانی روی #مقعنه ی نهاله گفتم:
نهال چرا عکس بابا رو زدی به مقنعه ات؟؟
با ناراحتی ودرحالی که #اشک توچشماش😭 جمع شده بود،
گفت: اخه بچه ها هی میگن تو #بابا_نداری!!
#عکس_بابا رو زدم تا ببینن منم بابا دارم.
گفت: مامان نمیدونی توکتابمم عکس بابا رو زدم !!
به نظر شما!؟
من حرفی برام می مونه که به نهال بگم ؟!
✍ همسر شهید قاضی خانی💔
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
🔻راوی همسر شهید:
❣دست و دل بازیاش از #صدقه دادن پیدا بود. مثلا وقتی می خواست صدقه بدهد می گفتم آقا مهدی آنجا پول خورد داریم. می دیدم زیاد می اندازد، از قصد، پول خورد می گذاشتم آنجا که زیاد نیندازد تا صرفه جویی بشه. اما او می گفت برای سلامتی #امام_زمان(عج) هر چقدر بدهیم کم است.
🌷راپل بلد بود و همه دوره هایش را کامل گذراند. هر سال 22 بهمن حرکات #راپل انجام می داد و می گفت بگذار مردم در این جشن با #شادی شرکت کنند. حتی وقت اسباب کشی داشتیم او می رفت راهپیمایی. من هم وقتی می دیدم این کارها برایش مهم است #خوشحال می شدم.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌟تموم عالم میدونن
🍃که دخترا بابایین 😔
🌟بابا نیاد نمی خوابن
🍃منتظر #لالایین
🌟هر شب به ماه 🌝تو آسمون میگه
🍃خوشبحالت نزدیک بابا #مهدیم هستی
نهال کوچولوی شهید
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🔰دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه میگفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت مینگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن💬 میسپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد
🔰صدای دخترک بلند نبود اما به گوش #آسمان رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از #کربلا تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده😔
🔰آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از انتظار سخن میگفت از بابا #مهدی
🔰قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمیکرد😓
🔰رزمآورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با #لبیکی ره آسمان میپیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه
🔰انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به #شهادت ختم میشود، عقیده ای که #سوریه را خط مقدم انقلاب و ایران🇮🇷 بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد
🔰دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکسکننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣
#شهادتت_مبارک
*نهال: اسم دختر شهید♡
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🖇🖤 ••
•|🍂 بسیاربہپدرومادر😘احترامڪنید
•|🌿 وبہدیداراقوامودوستانبروید😊
•|🍂 ازفقراونیازمنداندلجویےڪنید.👌
•|🌿 #قرآنراسرلوحہزندگےقراربدهید❤️.
•|🍂 درخط#شہداوامام#شہداحرڪتڪنید 💐
•|🌿 وگوشبہفرمانولےامرزمانباشید
ورهبرعزیزمانرادراینراهتنہانگذارید
تاپرچمرابہصاحباصلےبرسانند.
#شہید_مہدے_قاضے_خانے♥️
#خون_نوشتہ✍
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ببخشیدڪمبود🙄
°•🌿یڪے از#جملاتے ڪہ او را #ناراحت مے ڪرد😡
این بود ڪہ در#مہمانے موقع جمع ڪردن سفره
#صاحب خانہ🏠 بگوید ببخشید ڪم بود.🤨
این جملہ را ڪہ مےشنید خیلے ناراحت مےشد😡
من هم چون مے دانستم
هیچ وقت این حرف را نمے زدم.
مےگفت این همہ نعمت خدا سر سفره است
چرا مےگویید ببخشید؟
#شہید_مہدے_قاضے_خانے♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه میگفت #نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت مینگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های #دخترک را به ذهن میسپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد.
🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش #آسمان رسید که از #انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از #کربلا تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه #صبرش لبریز از انتظار شده.
🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس #اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از انتظار سخن میگفت از بابا #مهدی.
🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت #نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمیکرد.
🍃رزمآورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با #لبیکی ره آسمان میپیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما #تکراری نه!♡
🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به #شهادت ختم میشود، عقیده ای که #سوریه را خط مقدم انقلاب و #ایران بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد.
🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه #عشق شود و منعکسکننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به #نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣
#شهادتت_مبارک✨
*نهال: اسم دختر شهید♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
📅تاریخ تولد : ۲۸ آبان ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : زیبا شهر قرچک، گلزار شهدای بی بی زبیده
🕊محل شهادت : خانطومان_سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌺 #سالروز_ولادت🎀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه میگفت #نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت مینگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های #دخترک را به ذهن میسپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد🌴
🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش #آسمان رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از #کربلا تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه #صبرش لبریز از انتظار شده😔
🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس #اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از #انتظار سخن میگفت از بابا #مهدی.
🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت #نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمیکرد😓
🍃رزمآورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با #لبیکی ره آسمان میپیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما #تکراری نه!♡
🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به #شهادت ختم میشود، عقیده ای که #سوریه را خط مقدم انقلاب و #ایران بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد.
🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکسکننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به #نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣
#تولدتت_مبارک✨
*نهال: اسم دختر شهید♡
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
📅تاریخ تولد: ۲۸ آبان ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت: ۱۶ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید: زیبا شهر قرچک، گلزار شهدای بی بی زبیده
🕊محل شهادت: خانطومان_سوریه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه میگفت #نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت مینگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های #دخترک را به ذهن میسپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد.
🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش #آسمان رسید که از #انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از #کربلا تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه #صبرش لبریز از انتظار شده.
🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس #اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از انتظار سخن میگفت از بابا #مهدی.
🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت #نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمیکرد.
🍃رزمآورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با #لبیکی ره آسمان میپیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما #تکراری نه!♡
🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به #شهادت ختم میشود، عقیده ای که #سوریه را خط مقدم انقلاب و #ایران بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد.
🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه #عشق شود و منعکسکننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به #نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣
#شهادتت_مبارک✨
*نهال: اسم دختر شهید♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
📅تاریخ تولد : ۲۸ آبان ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : زیبا شهر قرچک، گلزار شهدای بی بی زبیده
🕊محل شهادت : خانطومان_سوریه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh