eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️ #شهید🕊 گفت: #مادر جان ،شنیدم هرڪس قبل از #خواب با #وضو💧بخوابه ، ملائ😇ڪه تا #صبح براش #عبادت می نویسن... #راوی مـ❤️ـادر نـوجـوان #شهید_محمدرضا_میدان_دار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 وقتـے پسرم در #سوریه به شهادت رسید🕊 و پیکرش را آوردند چون بدن و صورتش #زخم بسیاری برداشته بود قابل شناسایی نبود.😔 من او را از ضربه های چاقوی #فتنه۸۸ در بازوی چپش شناختم😭😣💚 #راوے👇 #پدر_شهید_رسول_خلیلے🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
وقتی مادر برای #شهادت پسرش دعامےکند👇👇 بعد از دیدن عکس #اسارت محسن، خانواده خیلی بی‌قرار بود. خیلی #گریه کردیم اما دستمان به جایی بند نبود. رفتم سر خاک #شهدای_گمنام و به آنها گفتم "حالا که بچه من اسیر شده است دیگر راضی‌ام #شهید شود، نمی‌خواهم دست این #داعشی‌ها بماند". #راوی: #مادر_شهید_محسن_حججی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍ هیچ وقت مناسبت ها🎈🎉 واعیاد ائمه اطهار رو یادش نمیرفت و سعی داشت در این مناسبت ها با یڪ شاخه گل بیاد خونه🌹 تا چراغ معرفت اهل بیت توی خونه ما خاموش نشه😌 عادت همیشگیش بود وقتی از در میومد تو، گل رو پشتش قایم میڪرد و اول مناسبت رو تبریڪ میگفت بعد گل رو... ☺️🌹 تقریبا تموم گلهایی ڪه میاورد رو نگه میداشتم...👌😊 :🗞 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
جوانمرد؛ رفتی صحیح و #سلامت اما حتی #پلاکت هم سالم برنگشت... پلاک و انگشتر شهید مدافع حرم #شهیدمس
2⃣3⃣4⃣ 🌷 💠انگشتر و پلاک 🔰قبل ازعملیات باهم قرار گذاشته بودیم که اگر یامجروح شدیم وسائل مهم مثل بی سیم 📞جی پی اس همدیگروبرداریم،همینطور ساعت ها⌚️ وانگشترامون ازهمه مهمتر انگشترها💍بود 🔰وقتی بانگ توپ بیست و سه بلندشد و وهمرزم هاش روی زمین افتادن،رسیدم بالاسرش بی سیم📞 و جی پی اسش رو برداشتم مسعود رو کشیدم عقب و سوار بر ماشین🚙 به سمت ،تو درمانگاه صحرایی اشک تو چشمام جمع شد😭 و یادحرفمون افتادم. 🔰خواستم انگشترو💍 دربیارم. انگشت روکمی حرکت دادم اما دلم نیومد💔،انگشت ها دستان و بدن مسعود بود دلم نیومد انگشتر رو از روی زخم ها به زور دربیارم،دوباره سواربرماشین بعدی به سمت عقبه و قسمت برگشتیم 🔰خیلی پیگیر بودم بادعوا وارد قسمت شهدا🌷 شدم و ازمسئولش پرسیدم گفت نگران نباش میرسه دست صاحبش👌 وقتی به ایران🇮🇷 امدیم و انگشتر رو دست دیدم دلم اروم گرفت. :همرزم شهید مسعود عسگری 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روز دوازدهم محرم🏴 قسمت این بود بال و پر نزنی مرد بیمار ها باشی حکمت این بود روی نی نروی رنج نینوا باشی😭 (ع) تسلیت باد🏴🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣7⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 #شهید_عباس_آسمیه 💠نصف حقوقش را صرف خیریه میکرد 🔹عباس #نصفی از #حقوق ماهانه‌
#راوی مادر شهید آسمیه🕊 عباس در #اربعین روانه ڪربلا شد وقتی از او پرسیدم: #اولین آرزوی ڪه در #ڪربلا ڪردی چه بود، پاسخ داد: #شهادت وبعد از ۴۰ روز از اربعین به #آرزویش🍂 رسید. #شهید_عباس_آسمیه🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آخرین حرفهای رفاقتی 🌹شهید رسول خلیلی🌹 🔹همه که باید بریم 🔸 چقدر خوبه زیبا بریم. 🔹 برام دعا کنی
🍃🌺🍃🌺 در دانشگاه رشته ی می خواند؛ سال ۸۸ در جریان کلا چند روز وسط معرکه بود، شوخی که نبود آن ها می خواستند به وانقلاب ضربه بزنند که خدا را شکر و به یاری امام زمان ناکام ماندند. وقتـے پسرم در به شهادت رسید🕊 و پیکرش را آوردند چون بدن و صورتش بسیاری برداشته بود قابل شناسایی نبود.😔 من او را از ضربه های چاقوی ۸۸ در بازوی چپش شناختم😭😣💚 👇 🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عشق_به_خانواده 💕 جواد به خانواده #عشــق میورزید و شماره همسـرش را در گوشی به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود،
🍃❤️🍃❤️ ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، بودیم برا راهیان نور😊 جواد ما بود☺️ جواد همه را صدا کرد برا با چک و لگد😹 به من میگفت بلند شو ابله و رو شکمم راه میرفت😇 اقا بلند شدیم رفتیم گرفتیم وایسادیم نماز تا همه خوندیم، گفت خب ساعت دو عه😅 ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳 آقا خوابید کف کانکس و ماهم اعصابا...😬 هیچی دیگه را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😂 : رفیق شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانہ_شہدا یادم هـست سرسفره #عقد که نشستہ ‌بودیـم بـهـم گفت: الان فقط مـن و💞تـو، توے ایـن #آین
❣از #زیارت برمی‌گشتم، دیدم توی #دارالحجه خانمی با قلم #خوشنویسی به نستعلیق می‌نویسد‌. ❣اومدم به محسن گفتم: تو یه جمله بگو، منم یه جمله میگم بنویسه. نقشه هم کشیدیم برایش که #قاب بگیریم و توی اتاق خواب بزنیم به #دیوار... ❣محسن این متن را پیشنهاد داد: «آن روزها دروازه‌ای برای شهادت داشتیم و حال، #معبری_تنگ. هنوز برای شهید شدن #فرصت هست.دل را باید پاک کرد.» ❣من هم گفتم: «از قول منِ خسته به معشوق بگویید، جز #عشق_تو عشقی به دلم جا شدنی نیست.» #راوی: همسر شهید #شهید_محسن_حججی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
یکی از دوستانش برایم تعریف کرد: صبح روز حال وهوای عجیبی داشت. با بقیه‌ی نیروها برای نماز صبح حاضر نشد و خودش به تنهایی در محل دیگری با یک حالت معنوی خاصی نماز خواند. ✨سر سفره‌ی صبحانه هم حاضر نشد. وقتی علت را از او پرسیدند، در جواب گفت: می‌خواهم صبحانه را از دست ﷺ در دریافت کنم! ✨یک سیب به او تعارف کردند، نخورد وگفت: دلم میوه‌ی بهشتی می‌خواهد! ✨همان روز به رسید. هم صبحانه ی خود را از دست پیامبر ﷺ دریافت کرد و هم از میوه های بهشتی و سایر نعمت های آن برخوردار شد... شهیدی که هم‌رزمانش به خاطر نظم، تقوا و شجاعتش لقب «مصعب پیامبر» را به او دادند. : پدر بزرگوار شهید منبع: کتاب ستاره ها 🌷 اولین فرمانده تیپ ۲۱ امام‌رضا(؏) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🌷آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم #دشمن پشت دیوار اتاق است. 🌷فا
🌷حسن سرش می کرد برای کارهای خیر😇. اگر دوستانش در کاری فرو می ماندند، به حسن مراجعه می کردند.👌 🌷یک ماشین پی کی داشت🚙. یک باره نمی دانم چه بلایی سرش آمد. بعد از فهمیدیم آن را فروخته هزینه 💵زایمان همسر یکی از کرده بود .. : برادر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh