eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
: . عده از میشوند آن هم گمنام:❤️ . دخترانی که چادرشان بوی (س)میدهد.💔 . دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷 . دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند.❤️ ولی به چشم نمی آید:چون ندارد🌷 . چون از روی این کار را انجام میدهند👌 چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑 . دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋 . به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷 . در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای ...❤️ . این کار ها بماند کنارش مشغول هستند📚 . دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند.👌 . خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند. . اینها همان شهیده های گمنامند:❤️ . میکنند فقط در میدان نیستند✋️ . کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️ . برای همین میگوییم گمنامند👌 . آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔 . روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان گمنامند💔 این دختران مورد واقع نشدند✋️ اینها معنی بودن را درک کردند❤️ اینها شریف را درک کردند.☺️💞 مادرے که در دامنش قاسم سلیمانی ها✊ احمدی روشن ها✊ و محمدرضا دهقان ها✊ رو تربیت میکنه... اخه شنیدی که میگن👥 "از دامن زن مرد به معراج میرسه "☝ این کارِ💞 دختران زینبی 💞 است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ #چمران_و_خانواده ❣ ✳️ مهریه همسر #شهید_چمران چقدر بود⁉️ "بحث #مهریه شد و مادر غاده [ مادر زن شهید چمران ] گفت:"خواهرش با مهریه ۱۵ هزار دلار به خانه شوهر رفته است.!" مصطفی گفت:" مهریه غاده یک جلد کلام الله مجید و یک لیره لبنانی است. #کالا که نمی خرم، میخواهم #زن بگیرم.!" 📚 کتاب مصطفی چمران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️-﷽-❤️ مجردا بخونن🙈 😉 🔰یکی از رفقا میگفت:"قصد 💍 داشتم،گفتم برم و از امام رضا(ع)یه زن خوب بخوام...❗️ 🔰رفتم و درخواستمو به آقا گفتم... شب شد🌙 و جایی واسه خواب نداشتم.هر جای حرم که میخوابیدم😴.خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که،"آقا بلند شو..."😒 🔰متوجه شدم کنار … یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت بستن،کسی هم کاری به کارشون نداره. 🔰رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم وتاااا صبح راحت خوابیدم😴.صبح شد☀️پارچه رو وا کردم پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه،یهو یکی داد زد : "آی ملت… گرررفت…😧 🔰به ثانیه ⏱نکشید، ریختن سرم ونزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز شفا یافتگان😁 🔰"مدارک پزشکیتو 📑بده تا پزشکای ما؛ مریضی و شفا گرفتنتو تأیید کنن✅..." "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود،رفتم خودمو بستم به و خوابیدم😴… همین" 🔰تاااا اینو گفتم… یه چک خوابوند درِ گوشم 😢و گفت: "تا تو باشی دیگه با مردم بازی نکنی…" 🔰خیلی دلـــ💔ــم شکست رفتم دم پنجره فولاد و با گفتم:😢 "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم، که بهمون ندادی🚫 هیچ،یه کشیده آب دار هم خوردیم. 🔰همینجور که داشتم نِق میزدم،یهو یکی زد رو شونم و گفت:"سلام پسرم😟 "مجرّدی⁉️" گفتم: آره "من یه دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ 🔰اومدم حرم که یه خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...🙈 ♨️خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم این حاج آقا😁👏 🔰 با خانومم اومديم حرم😍از آقا تشکر كردم و گفتم:"آقا ،ما حاضریم یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂 ❤️ (به روایت: ) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
: عده از میشوند آن هم گمنام:❤️ دخترانی که چادرشان بوی (س)میدهد.💔 دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷 دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند.❤️ ولی به چشم نمی آید:چون ندارد🌷 چون از روی این کار را انجام میدهند👌 چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑 دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋 به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷 در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای ...❤️ این کار ها بماند کنارش مشغول هستند📚 دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند.👌 خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند. اینها همان شهیده های گمنامند:❤️ میکنند فقط در میدان نیستند✋️ کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️ برای همین میگوییم گمنامند👌 آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔 روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان گمنامند💔 این دختران مورد واقع نشدند✋️ اینها معنی بودن را درک کردند❤️ اینها شریف را درک کردند.☺️💞 مادرے که در دامنش قاسم سلیمانی ها✊ احمدی روشن ها✊ و محمدرضا دهقان ها✊ رو تربیت میکنه... اخه شنیدی که میگن👥 "از دامن زن مرد به معراج میرسه "☝ این کارِ💞 دختران زینبی 💞 است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣4⃣5⃣ 🌷 💠حضرت زهـرا(س)فرمودند:👇 ✓بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد🙂 و✓ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با مهــــربان و بخشنده اند.❤️ 🔰و از با ارزشمندترین زمان خود بود چرا که در بخشش محبت به من هیچ خساست و غروری به خرج نمی داد🚫 و بسیار در بذل و بخشش مهر و عشــــق به دست و دلباز بود. 🔰تا جایی که وقتی برای به بازار و یا به گردش و مسافرت می رفتیم اجازه نمی داد⭕️ هیچ وسیله ای را من کمکش بیاورم ... چیزهایی هم که خریده بودیم یا به همراه داشتیم را هم خودش می آورد😊 🔰می گفت: برای من خیلی زشت است که در کنار باشم و همسـرم حتی یک پاکت🛍 را همراه بیاورد 🔰برای جایگاه اهمیت ویژه ای قائل بود و این کار را با عشــ❤️ــق و خواست قلبی خودش و نه به اجبار یا اصرار من انجام می داد✔️ 🔰می گفت: خانمم شما فقط موا‌ظب و باش .حتی هم علی اکبرمان را بغل می کرد و هم وسایل را می برد.. 🔰جزئیات علیرضا به حدی به من و زیاد بود که همیشه رفتارش برایم تعجب آور بود .⚡️اما همین رفتارهای زیبای باعث می شد در وجود هردویمان آنچنان ریشه کند که تا سالیان سال هم از آن عشــــق و علاقه💞 ذره ای کم نشود. 🔰 که هنــــوز با روزگار را سپری می کنم ...💗 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
😍 💠آدم دلـــــ❤️ـــــش مےخواهد ... ⚜آدم یڪ وقتهایے دلش بودن میخواهد،که یک روز یک پیدا شود و بگوید: یا تو یا !! 😍 ⚜بعد بفهمے همہ دوران تحصیلش📚 در براے داشتنت نقشہ میڪشدہ و بعد روز خواستگارے زل بزند بہ چشمهایت😍 و با لبخند بگوید تو عشق ✔اول ...خدا ... ✔بعد پرواز ... ✔بعدم ملیحہ خانوم❤️ ⚜و تو متعجب بمانے😳 اما هلاڪ همان سوم بودن باشے بے هیچ حسادتے ،از این عباس ها ڪہ بدون گــل🌹 بہ خانہ🏡 نمے آیند ⚜مردے ڪہ بداند تو عادت پشت میز خوردن دارے اما از قصد برایت توے حیاط بساط پهن ڪند😋 و قربان صدقہ ات برود ⚜آدم دلش هے از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے بہ جانشان نق میزنے و از میترسے ناباورانہ میگن بالام جان دیگہ سعے ڪن دوسم داشتہ باشے !!! ⚜آدم هوس میڪند باشد ڪہ ناز و نعمت وثروت خانہ پدرے را رها میڪند و ڪلاهش👒 را ڪنار بگذارد و بہ خاطر باعشق روسرے سر ڪردن در زمان شاہ👑 از ڪار بے ڪار شود و بہ همہ هاے پوچ زندگے پشت پا بزند . ⚜آدم دلش از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے ژنرال دیر میڪند در اتاق مافوق و در دل سرزمین روزنامه« پهن میڪند و بہ نماز مے ایستد📿». ⚜آدم دلش از این میخواهد .از این شهید ✓همت ها و ✓حمید باڪرے هاڪہ مثل افتاب☀️ در زندگے یڪ میتابند وبعد از آن پشت ابر پنهان مےشوند 🌥. 💥اماااااااااااااا تا ابد گرماے عشـقشانـ❤️ گونہ هاے یڪ را سرخ نگہ میدارد☺️❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
امام خامنه ای : اسلام #مرد را قوّام و #زن را ریحان می‌داند. این ✘نه #جسارت به زن است ✘نه جسارت به مرد🚫. ✘نه نادیده گرفتن #حق_زن است ✘نه نادیده گرفتن حق مرد 💢بلکه، درست دیدن #طبیعت_آنهاست. #سخن_حق #حجــابــ🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے9⃣0⃣1⃣ 📌٦٦ مورد در رابطه با الزمان از 🔅به نام خدا : 🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در و 🌱2. مردان و زنان لباس و میپوشند 🌱3. بین مردم عادی میشود 🌱4.شعار کهنه می شود 🌱5. به افراد . احترام می گذارند 🌱6. را و می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد 🌱7. در امور و از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند 🌱8. و عزیز می شوند 🌱9. آلات موسیقی در و روی می شود 🌱10. صف های نماز مردم نشانه می شود 🌱11. قرآن را می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك 🌱12. مردم از فرار میکنند 🌱13. مردم می شوند و از دنیا می روند 🌱14. افراد نادان را به دست می گیرند 🌱15 . از بین می رود و جایش را به می دهد 🌱16. افراد و زیاد میشوند 🌱17. بازارها به هم می شوند یعنی بازار تجارت و کسب می شوند 🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و همه جا ظاهر می شوند 🌱19. فقرا خود را به می فروشند 🌱20. مردم برای شدن می زنند و دارند 🌱21. اطاعت بی چون و چرای از زیاد می شوند 🌱22.پدرو مادر را و می کنند 🌱23. در مال شرکاءفراوان و می شود (کلاهبرداری) 🌱24. پرده از زنان برداشته می شود 🌱25. سکته و مرگ زیاد می شود 🌱26. دین مردم و می شود و خدای مردم 🌱27. آشنایان در وقت همدیگر را نمیشناسند 🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن می فروشند 🌱29. مردان با حرام و حرام خود را زینت می کنند 🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین و می شوند 🌱31. عالمان به حرفشان نمی کنند 🌱32. مساجدرا می کنند ظاهر مساجد ولی از نظر هدایت و ارشاد است 🌱33. عیب کالا را می کنند 🌱34. سوار شدن زنان بر روی (اعم از حیوان و غیر آن مثل ماشین . موتور و......) 🌱35. سبک شمردن و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم می شود 🌱36. اسلام میشود و از اسلام فقط باقی می ماند 🌱37. امر به معروف را می شمارند و همه در مساوی اند 🌱38. خرج کردن زیاد برای و دریغ از خرج کردن برای 🌱39. مومنین در این زمان و و می شوند 🌱40. نماز را شمرده و به نمی خوانند 🌱41. موذن برای گفتن می گیرند 🌱42. قرآن و می شود فقها و عالمان به قرآن اندک 🌱43. از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند) 🌱44. افراد مورد و کم می شوند 🌱45. مال حلال می شوند 🌱46. کم فروشی می شود 🌱47. ازدواج با و با صورت میگیرد و عادی می شود 🌱48. فساد می شود 🌱49. بیت المال وسیله می شود 🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام می شوند 🌱51. مال ترک می شوند همانند آن 🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ می شوند 🌱53. مردم قبور محل قرار می دهند 🌱54. هیچ چیز بهتر از در آن زمان نمی باشد 🌱55. زبان و کم است 🌱56. مردم شده و از اهل تقلید می کنند 🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نمی کند 🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند 🌱59. زنان فرزندان خود را و تربیت می کنند 🌱60. زیاد می شود 🌱61. صورت مردم اما دلهایشان است 🌱62. حرف حق را می کنند 🌱63. در ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه . فساد . ساز. آواز و...... 🌱64. از مردم جدا شوی تو را می کنند 🌱65. بالا رفتن در آن زمان عادی می شود 🌱66. شنیدن آیات قرآن می شود التماس دعای فرج😍 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهـید_بهـشتی : #زن در اسلامـ🌸🍃 ✓زنده ، ✓سازندہ ، و ✓رزمندہ است 💥بہ شرطی ڪہ ➘➘ لباس رزمش #لباس_عفتش باشد✅ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
: عده ای از میشوند آن هم گمنام:❤️ دخترانی که چادرشان بوی (س) میدهد.💔 دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷 دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند.❤️ ولی به چشم نمی آید؛ چون ندارد🌷 چون از روی این کار را انجام میدهند👌 چون فقط با تغییر دکور خانه، دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کارهای دیگرشان به چشم نمی آید😑 دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋 به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷 در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای ...❤️ این کارها بماند کنارش مشغول هستند📚 دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند.👌 خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند. اینها همان شهیده های گمنامند:❤️ میکنند فقط در میدانِ نیستند✋️ کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️ برای همین میگوییم گمنامند👌 آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔 روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان گمنامند💔 این دختران مورد واقع نشدند✋️ اینها معنی بودن را درک کردند❤️ اینها شریف را درک کردند.☺️💞 مادرے که در دامنش قاسم سلیمانی ها✊ احمدی روشن ها✊ و محمدرضا دهقان ها✊ رو تربیت میکنه... اخه شنیدی که میگن👥 "از دامن زن مرد به معراج میرسه "☝ این کارِ💞 دختران زینبی 💞 است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 ♦️آقا اصلا رو میذاریم وسط ♦️بیا اصلا رو میذاریم کنار❗️ 💢 یه مسئله ی عقلیه! هر عقل سالمی میتونه قبول کنه✅ ✔️به یه خانم بگو حاضری ۹۹%عشقش مال تو باشه١%واسه یه زن دیگه⁉️ کسی هست بگه ؟!😕😐 پس همونطور که حاضری شوهرت مال تو💞 باشه... جوری از خونه بیرون نرو🚷 که عشق بدزدی!😱 👈یه جوری نپوش آرایش نکن که ۱%عشق یه مردو کنی 💢 مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم و وقار و سنگینی و پاکی✨ آن هویدا باشد 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1⃣9⃣0⃣1⃣ 🌷 🔻راوی: مادر شهید 🔰تازه شده بود که به من گفت: می‌خواهد، وقتی از الیاس پرسیدیم که چه کسی را می‌خواهی⁉️ در جواب بیست‌سؤالی📝 راه انداخت! به ما می‌گفت بگردید گزینه‌ای را که می‌خواهم کنید 🔰دو دایره سفید و سیاه جلوی او گذاشته بودیم که اگر جوابش بود روی سفید⚪️ و اگر بود روی دایره سیاه⚫️ انگشت بگذارد! ما هم سؤال می‌پرسیدیم و او با گذاشتن انگشت👆 روی دایرها می‌داد، از روستا و محله و آشنا و فامیل پرسیدیم تا در نهایت روی گزینه‌ای کرد و ما متوجه شدیم که خواهان دختر ناتنی من است. 🔰آن روزها دختران در در سنین پایین ازدواج💍 می‌کردند و عروس من هم سن داشت. این‌گونه شد که برای الیاس به رفتیم و بعد از بیست‌ سؤالی به دختر موردعلاقه💖 او رسیدیم! 🔰یک روز قبل از رفتنش مثل همیشه غروب🏜 به خانه ما آمد و کم‌کم زمزمه رفتنش را به شنیدم، وقتی گفت که فردا عازم🚌 است حرفی از نزدم❌چون راهی را رفت که نمی‌شد گفت ! فردا صبح که برای خداحافظی آخر آمد، خودم از زیر قرآن📖  او را رد کردم، رفت و . 🔰بیشترین زمانی که احساس دل‌تنگی💔 به اوج خود می‌رسد ، چون هر غروب به سراغ من می‌آمد و هم‌دیگر را می‌دیدیم💕 و به من می‌گفت: اگر دارم بگویم تا انجام دهد، اگر هم نمی‌آمد حتماً زنگ☎️ می‌زد و جویای حالم می‌شد 🔰 اما بعد از غروب‌ها چشمم به در خانه🏡 خشک می‌شود شاید بیاید و من یک‌بار دیگر روی ماهش را ببینم😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸هر وقت پیش محمود حرف #زن را می‌زدیم، می‌گفت: دست از سر من بردارید! ازدواج💍 برای کسی است که #مرد این دنیا باشد، نه من❌ که تا چند وقت دیگر #شهید می‌شوم🕊 🔹همیشه می‌گفت: من، #داماد جبهه‌ام، و عروسم حجله #شهادت است🌷 حتی یک بار اسمش برای مکه در‌آمده بود، ولی محمود نرفت. می‌گفت: الان ماندن در جبهه، #واجب‌تر از حج است. 🔸عجیب هم «آقا» را دوست داشت. همه فکر و ذکرش #آقای_خامنه‌ای بود. پز می‌داد که من بزرگ شده خامنه‌ای‌ام😍 و از بچگی، هوایم را داشته. #شهید_محمود_کاوه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
:... عده از میشوند آن هم گمنام:❤️ . دخترانی که چادرشان بوی (س)میدهد.💔 . دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷 . دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند.❤️ ولی به چشم نمی آید:چون ندارد🌷 . چون از روی این کار را انجام میدهند👌 . چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑 . دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋 . به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند🤗 به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷 . در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای ...❤️ . این کار ها بماند کنارش مشغول هستند📚 . دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند.👌 . خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند. . اینها همان شهیده های گمنامند:❤️ . میکنند فقط در میدان نیستند✋️ . کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️ . برای همین میگوییم گمنامند👌 . آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔 . روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان گمنامند💔 این دختران مورد واقع نشدند✋️ اینها معنی بودن را درک کردند❤️ . اینها کمی عاشقند🌷 . . ... ... ... ... ... ... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidnazarzadeh
❣﷽❣ ♥️ ⃣5⃣ 🍂دو هفته به رفتن مانده بود که بالاخره بعد از کلی جستجو مادرم گفت مورد نسبتاً ایده‌آلی پیدا شده با بی‌رغبتی قبول کردم و قرار خواستگاری گذاشتیم روز خواستگاری نتوانستم کت و شلواری که برای خواستگاری از پوشیده بودم را تنم کنم بر خلاف اصرار مادرم یک لباس غیررسمی پوشیدم و رفتیم 🌿چند دقیقه بعد از ورود من دخترشان با سینی چای وارد شد با همان نگاه نصفه و نیمه از ظاهرش فهمیدم که هیچ سنخیتی با روحیات من ندارد😣 به اصرار مادرم برای حرف زدن به اتاقش رفتیم در و دیوار پر از عروسکهای فانتزی بود و روی تختش یک خرس صورتی بزرگ قرار داشت بوی شدید ادکلنش حالم را بد کرده بود🤢 نگاهی به سر و رویش انداختم یک روسری قرمز وسط سرش بود و موهایش از جلو و عقب بیرون ریخته بود دامنی که تنش بود فقط تا روی زانویش را می پوشند 🍂سر حرف را باز کرد و گفت: _این خرسم اسمش تدیه خیلی دوسش دارم😍 راستی شما هم چیزی تو زندگیتون هست که خیلی دوسش داشته باشین؟؟ 🌿نگاهی به خرس انداختم و چیزی نگفتم😶 از سبک حرف زدنش حالم به هم می خورد وقتی سکوت مرا دید خودش ادامه داد _راستی من رنگ مورد علاقه ام صورتی و قرمز، غذای مورد علاقه ماکارانیه، تیم مورد علاقم پرسپولیسه، شما چی؟ رنگ غذا و تیم مورد علاقتون کیه؟ 🍂مادرم بعد از این همه گشتند که مورد ایده آلی برایم پیدا کرده بود🙄😬 تمام سوال هایش چرت و پرت بود. حرصم درآمده بود گفتم: +یعنی واقعاً چیزی مهم تر از اینا توی وجود نداره؟ 🌿با خنده لوسی گردنش را کشف کرد و گفت: _ چرا وجود داره ولی اینا هم مهمه دیگه به زور نیم ساعت مکالمه را کش دادم و از اتاقش بیرون زدم. مادرم که دید به این سرعت از اتاق خارج شدیم فهمید که نظرم منفی است گفت: _خب مثل اینکه خیلی زیاده که اینقدر حرفاتون زود تموم شد حالا نظر شما چیه بود دختر گلم😊 🍂دخترشان خنده زیرکی کرد و گفت: _حالا یکم بیشتر با هم آشنا بشیم بهتره خداحافظی کردیم و به خانه برگشتیم توی راه کلی از دست مادرم شوکه شدم و به خاطر انتخاب چنین موردی اعتراض کردم هر چقدر مادرم سعی کرد نظرم را عوض کند زیر بار نرفتم من حتی از جمله بندیهای آن حالم به هم می خورد🤢 چطور می‌توانستم زیر یک سقف با او زندگی کنم !! 🌿مادرم که در پروژه دادن قبل از رفتنم شکست خورده بود ادامه گشتن را به بعد از رفتن من موکول کرد ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 9⃣4⃣ 📖سرش را انداخت بالا و محکم گفت: . خانمها یا باید شوند یا معلم و استاد. باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد❌ ناراحت شدم🙁چرا حاجی؟ چرخید طرف من؛ ببین خودم توی اداره کار می کنم. می بینم که با خانمها چطور رفتار می شود. هیچ کس ملاحظه آنها را نمی کند. 📖حتی اگر مسئولیتی به عهده هست؛ نباید مثل یک مرد بازخواستش کنند⛔️ او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد. اصلا میدانی شهلا باید ناز زن را کشید. نه این که او رئیس و کارمند و باقی آدمها رو بکشد. 📖چقدر ناز ادم های مختلف را سر بستری🛌 کردن های کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود. هر را گیر میاوردم برایش توضیح میدادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است. 📖مراقبت های خاص خودش را میخواهد. به و گفتار درمانی احتیاج دارد، نه اینکه فقط دوز قرص هایش💊 کم و زیاد شود. این تنها کاری بود که مدد کارها میکردند. وقتی اعتراض میکردم، میگفتند: به ما همین قدر میدهند 📖اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود دوباره میشد. اگر آن روز دکتر اعصاب و روان مرا از اتاقش بیرون نمیکرد🚷 هیچ وقت نه من و نه ایوب برای بستری شدن هایش نمیکشیدیم😔 📖وضعیت ایوب به هم ریخته بود. راضی نمیشد با من به دکتر بیاید. خودم وقت گرفتم تا حالت هایش را برای دکتر شرح دهم و ببینم قبول میکند در بیمارستان بستریش کنم یا نه‼️نوبت من شد. وارد اتاق شدم. 📖دکتر گفت پس مریض کجاست⁉️ گفتم: توضیح میدهم ....." با صدای بلند🗣 وسط حرفم پرید _بفرمایید بیرون خانم...اینجا فقط برای است نه همسرهایشان 📖گفتم: من هم برای خودم نیامدم. همسرم♥️ جانباز است. امده ام وضعیتش را برایتان..... از جایش بلند شد و به در اشاره کرد و داد کشید "برو خانم با مریضت بیا..." 📖با اشاره اش از جایم پریدم. در را باز کردم. همه بیماران و همراهانشان نگاهم میکردند👁 رو به دکتر گفتم: فکر میکنم همسر من به دکتر نیازی ندارد، انگار بیشتر نیاز دارید. در را محکم بستم و بغضم ترکید. با صدای بلند زدم زیر گریه😭 واز مطب بیرون امدم. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹احمد روز خواستگاری یک گذاشت. انگار آینده را می‌دید و برنامه ریزی می‌کرد. با همسرش💍 شرط گذاشت و تاکید کرد: هر کجا باشد، آرام نمی‌نشیند❌ و برای دفاع می‌رود. 🔸با قبول این شرط همسر هم در اجر او شریک شد و البته هفت سال زندگی مشترک💞 حاصل همین از خودگذشتگی بود. هرچند همسر جوانش شرط او را پذیرفته بود اما معتقد است: «هیچ وقت فکر نمی‌کردم من کنم و او شهید🌷 بشود.» 🔹خیلی سخت بود از کسی که دوستش داری، دل بکنی💕 و او را راهی کنی. البته به همسرم گفته بودم که من یک هستم، احساسات دارم و گریه می‌کنم😭 ولی شما برای دفاع برو. بودم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
: عده ای از شهید میشوند آن هم گمنام🌷 دخترانی که چادرشان بوی (س) میدهد. دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند✅ دخترانی که بار سنگین را به دوش میکشند ولی به چشم نمی آید؛ چون ندارد چون از روی این کار را انجام میدهند. چون فقط با تغییر دکور خانه، دیگران متوجه میشوند خانه🏡 تغییر کرده و کارهای دیگرشان به چشم نمی آید دخترانی که بوی غذایشان🍲 در خانه میپیچد. به فرزند کوچکشان یاد میدهند😍 برایش کتاب میخوانند به ظاهر خود و کودکشان میرسند در پای منتظر هستند منتظر آمدن صدای . ین کارها بماند کنارش مشغول هستند📚 دخترانی که به دور از "چشم و هم چشمی" زندگی میکنند و بر سخت نمیگیرند⛔️ خواسته هایی که در توان همسرشان را به زبان نمی آورند. اینها همان های گمنامند. جهاد میکنند فقط در میدانِ نیستند. کار میکنند فقط آچار به دست نیستند❌ برای همین میگوییم گمنامند آنها علاوه بر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند. روی مزارشان نمینویسند(شهیده)‌ چون مثل مادرشان این دختران مورد واقع نشدند اینها معنی بودن را درک کردند❤️ اینها رسالت شریف را درک کردند.☺️ که در دامنش قاسم سلیمانی ها🌷 احمدی روشن ها🌷 و محمدرضا دهقان ها🌷 رو تربیت میکنه... اخه شنیدی که میگن "از دامن زن مرد به معراج میرسه "☝ این کارِ 💞 است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
😍 💠آدم دلـــــ❤️ـــــش مےخواهد ... ⚜آدم یڪ وقتهایے دلش بودن میخواهد،که یک روز یک پیدا شود و بگوید: یا تو یا !! 😍 ⚜بعد بفهمے همہ دوران تحصیلش📚 در براے داشتنت نقشہ میڪشدہ و بعد روز خواستگارے زل بزند بہ چشمهایت😍 و با لبخند بگوید تو عشق ✔اول ...خدا ... ✔بعد پرواز ... ✔بعدم ملیحہ خانوم❤️ ⚜و تو متعجب بمانے😳 اما هلاڪ همان سوم بودن باشے بے هیچ حسادتے ،از این عباس ها ڪہ بدون گــل🌹 بہ خانہ🏡 نمے آیند ⚜مردے ڪہ بداند تو عادت پشت میز خوردن دارے اما از قصد برایت توے حیاط بساط پهن ڪند😋 و قربان صدقہ ات برود ⚜آدم دلش هے از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے بہ جانشان نق میزنے و از میترسے ناباورانہ میگن بالام جان دیگہ سعے ڪن دوسم داشتہ باشے !!! ⚜آدم هوس میڪند باشد ڪہ ناز و نعمت وثروت خانہ پدرے را رها میڪند و ڪلاهش👒 را ڪنار بگذارد و بہ خاطر باعشق روسرے سر ڪردن در زمان شاہ👑 از ڪار بے ڪار شود و بہ همہ هاے پوچ زندگے پشت پا بزند . ⚜آدم دلش از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے ژنرال دیر میڪند در اتاق مافوق و در دل سرزمین روزنامه« پهن میڪند و بہ نماز مے ایستد📿». ⚜آدم دلش از این میخواهد .از این شهید ✓همت ها و ✓حمید باڪرے هاڪہ مثل افتاب☀️ در زندگے یڪ میتابند وبعد از آن پشت ابر پنهان مےشوند 🌥. 💥اماااااااااااااا تا ابد گرماے عشـقشانـ❤️ گونہ هاے یڪ را سرخ نگہ میدارد☺️❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 در اســلام ⇜زنـــدہ ⇜ســـــــازندہ ⇜و است 💥بہ شـــــرط آن که رزمـش لبـــاس عـــفــ🌺ـتش باشـــــد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🥀✨ 🌸همان روزی که را از القاب انتخاب کردند، به برکت صاحب نام، زندگی اش به خیر شد. 🍃راهش را انتخاب کرد به قول خودش جهیزیه اش بود و فارغ از دلخوشی های هم سن و سال هایش، به فکر می کرد. 🌼فعال فرهنگی و به تمام معنا، گاهی معلم آیه های نور و گاهی تیمار بیماران و سالمندان، گاهی هرچه که بود برای رضای خدا بود. 🍃عاشق 💖و پیرو رهبرش بود وقتی سرباز شاه به بی حرمتی کرد جوابش سیلی شجاع و با غیرت بود.در بدون خستگی می کرد.. در جبهه پا به پای رزمنده ها می جنگید تا جایی که منافقان پیغام داده بودند "اگر دستمان به تو برسد پوستت را از کاه پر می کنیم". 🌸فرقی نمی کند باشی یا ، عاشق که باشی و برایش سربازی کنی ، با عزت خریدارت می شود مثل صدیقه. 🍃در جوانی شد همچون حضرت مادر.در ی از جنس و حیا گفته بود" از جنازه ام 🖼 نگیرید و به جایش و نوشته هایم را چاپ کنید" 🌼خوش به حال ها، چشم هایشان برای به این دنیا باز شد و برای رضای خدا هم از این دنیا بسته شد. 🍃وای بر ما که هرروز فرصت داریم اما به این زندگی روزشمار نیست و غرق در لذت های کوتاه دنیایی راه را گم کرده ایم . 🌸...💥 🕊✨به مناسبت شهادت 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
.♡• 💛|°• •|🌿♥️|• ☝️اےبرادر ⇤مردان باغیرت...🎈 قبـ↷ـل از اینڪہ ِمُحجّبہ🖇 داشته باشند⇣ [ ]مُحجّبہ دارند. ﴿به مردان بڱوچشم هاےخود را ازنگاه فروبندند﴾ ░⃟ . 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌺﷽🌺 💛|°• •|🌿♥️|• ☝️اےبرادر ⇤مردان باغیرت...🎈 قبـ↷ـل از اینڪہ ِمُحجّبہ🖇 داشته باشند⇣ [ ]مُحجّبہ دارند. ﴿به مردان بڱوچشم هاےخود را ازنگاه فروبندند﴾ . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 0⃣5⃣ 💢نه، باور نمى توان کرد.... اینهمه و و براى چیست؟این صداى و و از چه روست؟این و درکوچه و خیابان چه مى کنند؟ این مردم به کدام و اینچنین دست مى افشانند و پاى مى کوبند؟در این چند صباح،.... چه اتفاقى در عالم افتاده است ؟ چه بلایى ، چه حادثه اى ، چه زلزله اى ، 🖤 و را اینچین کرده است؟چرا به این کاروان است ؟ به دختران و زنان ؟ این چشمهاى از این کاروان چه مى خواهند؟فریاد مى زنى :_✨اى اهل کوفه ! از خدا و رسولش شرم نمى کنید که چشم به دوخته اید؟ از خیل که به نظاره ایستاده اید، زنى پا پیش مى گذارد و مى پرسد: _شما اسیران ، از کدام فرقه اید؟ 💢پس این و پایکوبى و هیاهو براى ورود این کاروان کوچک اسراست ؟!عجب ! و این مردم نمى دانند که در فتح کدام جبهه، در و براى کدام دشمن ،🐲پایکوبى مى کنند؟نگاهى به اوضاع شهر مى اندازى... و نگاهى به کاروان خسته اسرا.... و پاسخ مى دهى : ما اسیران ، از خاندان محمدمصطفائیم! 🖤زن ، گاهى پیشتر مى آید و با و مى پرسد: _و شما بانو؟! و مى شنود: ✨من زینبم! دختر پیامبر و على.و زن مى کشد: _خاك بر چشم من! و با شتاب به مى دود و هر چه و و و دارد، پیش مى آورد و در میان مى گوید: _بانوى من ! اینها را میان بانوان ودختران کاروان قسمت کنید. 💢تو لحظه اى به او و آنچه آورده است ، نگاه مى کنى.... زن، التماس مى کند:_این است. تو را به خدا بپذیرید.لباسها را از دست زن مى گیرى و او را دعا مى کنى.پارچه ها و لباسها، دست به دست میان زنان و دختران مى گردد.... و هر کس به قدر ، تکه اى از آن بر مى دارد. که را به هنگام این مراوده دیده است، او را دشنام مى دهد و مى دهد و دنبال مى کند.... زن مى گریزد... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📚 ⛅️ 7⃣5⃣ 💢دوباره مى پرسد. باز هم پاسخى نمى شنود.... خشمگین فریاد مى زند:_گفتم آن زن ناشناس کیست ؟یکى مى گوید:_زینب ، دختر على بن ابیطالب.برقى در نگاه مى دود. رو مى کند به تو و با تمسخر و تحقیر مى گوید:_خدا را شکر که شما را رسوا ساخت و افسانه دروغینتان را فاش کرد. تو با و که وصل به ، پاسخ مى دهى: 🖤خدا را شکر که ما را به محمد، و بخشید و از هر و ساخت. آنکه مى شود، است و آنکه فاش مى شود است و اینها به ، ما نیستیم. ابن زیاد از این پاسخ و غیر منتظره جا مى خورد و لحظه اى مى ماند... نمى تواند را در ، بر خود کند.... 💢نگاه حیرتزده حضار نیز او را براى حمله اى دیگر تحریک مى کند. این ضربه باید به گونه اى باشد که جز و پاسخى به میدان نیاورد._چگونه دیدى کار خدا را با برادرت حسین ⁉️ و تو محکم و استوار پاسخ مى دهى : _ما راءیت الا جمیلا. جز خوبى و زیبایى هیچ ندیدم. و ادامه مى دهى : _اینان قومى بودند که خداوند، را برایشان رقم زده بود. پس به سوى خویش شتافتند. به زودى تو را و آنان را مى کند و در آنجا به مى نشیند. 🖤 و اما اى ابن زیاد! گران و محکمه اى پیش روى توست. که براى آن روز پاسخى تدارك ببینى. و چه پاسخى مى توانى داشت ؟!ببین که در آن روز، شکست 💔و پیروزى از آن کیست.... مادرت به عزایت بنشیند اى زاده مرجانه!ابن زیاد از این ضربه به خود مى پیچد،... به زمین مى خورد و ناى برخاستن در خود نمى بیند.تنها راهى که ، به ذهنش مى رسد، این است که جلاد را صدا کند تا در جا سر این حریف شکست ناپذیر را از تن جدا کند. 💢 که کشتن یک را بیش از ننگ این مى شمرد و جنس این ننگ را بیش از ابن زیاد مى فهمد، به او تذکر مى دهد که دست از این تصمیم بردارد.... اما ابن زیاد و شده است ، باید کارى کند و چیزى بگوید که این شکست را بپوشاند... رو مى کند به حضرت و مى گوید: _تو کیستى ؟امام پاسخ مى دهد: _✨من على فرزند حسینم.ابن زیاد مى گوید: _مگر على فرزند حسین را خدا نکشت ؟ 🖤امام مى فرماید: _✨من برادرى به همین نام داشتم که... مردم! او را کشتند؟ابن زیاد مى گوید:نه ، خدا او را کشت.امام به از 📖، این بحث را فیصله مى دهد:_✨الله یتوفى الانفس حین موتها(27) خداوند هنگام مرگ ، جان انسانها را مى گیرد. ابن زیاد برافروخته مى شود، فریاد مى زند: _تو با این حال هم جرات و جسارت به خرج مى دهى و با من محاجّه مکنى؟ 💢 و احساس مى کند که تلافى شکست در میدان تو را هم یکجا به سر او در بیاورد.فریاد مى زند: _ببرید و گردنش را بزنید. پیش از آنکه ماموران پا پیش بگذارند،... از جا کنده مى شوى ، دستهایت را چون بر سر سجاده مى گیرى.. ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh