eitaa logo
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
422 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
36 فایل
کانال معرفی شهدای شهرستان خوی🌷 به حول و قوه الهی در راستای معرفی شهدای پرافتخار شهرستان شهید پرور خوی ایجاد شده است. #کپی_آزاد🌹باصلوات بر ظهور حضرت مهدی(عج) جهت ارتباط با یکی از مدیران کانال به منظور مطرح کردن انتقاد و پیشنهادهای خودتان↙ @karbobala_72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
#معرفی_شهید_جلیل_سلیمی #شهید_سليمي ساكن روستاي #خاك مردان از توابع شهرستان #خوي بود و نام زادگاهش
🌷«خدايا از تو مي خواهم كه مرگم را شهادت در راه خودت قرار دهي. زير پرچم اسلام و با اولياء خودت.»🌷 از زندگينامه 📌📌 جليل سليمي در سال در قريه خاك مردان در يك خانواده روستايي و مستضعف و به ستوه آمده از جور و ستم حاكم وقت پا به عرصه گيتي گذاشت. 🔹وي از اوان كودكي با درد و رنج و نداري زندگي آشنا شد و با رنج ها و زحمات زندگي دست و پنجه نرم مي كرد و كاملاً با مشكلات زندگي خو گرفته بود و در مقابل زحمات زندگي ايستادگي و مقاومت بيشتري از خود نشان مي داد. 🔹وي به علت فقر مادي و مالي از مدرسه رفتن محروم مي شود كه در 15 سالگي براي دنبال كاري از زادگاه خويش به شهر خوي مهاجرت مي كند و در شهر خوي مشغول كسب و كار مي گردد. 🔹زندگي اين شهيد بسيار ساده و بي‌آلايش بود. با اينكه يك كارگر ساده بود و از كتاب و درس و مدرسه هيچ اطلاعي نداشت ولي از روحيه قوي برخوردار بود. از سياسي بيشتر سر در مي آورد و چون خود از ابتداي زندگي ظلم و ستم را لمس كرده بود و مي خواست كه از زير زنجيرهاي ظلم رهايي يابد با اوجگيري مبارزات عليه منفور و پست به صف مبارزان و مجاهدين اسلام پيوست. 🔹وي هميشه در صف اول مبارزات قرار داشت. پس از پيروزي شكوهمند و افتخارآفرين و خونين بهمن كه كميته امام در تهران و شهرستان ها تشكيل يافت، وي به عنوان يك انقلابي در كميته فعاليت نمود و پس از تشكيل سپاه پاسداران وارد مي شد. 🔹با شروع جنگ تحميلي حزب بعث عراق داوطلبانه عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل مي شود كه در جبهه از ناحيه پا زخمي مي شود كه پس از بهبود دوباره راهي جبهه مي شود. 🔹وي در شهادت همسنگرانش خيلي ناراحت و افسرده بود كه مي گفت چرا من شهيد نمي شوم😔چرا من لايق چنين مقامي نيستم كه شربت شهادت را نوش كنم😔 شهيد هنگام وداع به برادرانش مي گويد اگر من شهيد شدم راه خونينم را ادامه دهيد و اسلحه مرا بر دوش گيريد و لباس هاي مقدس پاسداري مرا بر تن كنيد و به ميدان جهاد برويد و با دشمنان اسلام مبارزه و نبرد كنيد. شهيد سليمي پس از #6 ماه جنگيدن در جبهه هاي پيرانشهر و گيلانغرب و مريوان در 28 آبان 60 در جبهه به آرزوي خود دست يافت💔 🌷روحش شاد و يادش گرامي باد🌷 @Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
#معرفی_شهید_جلیل_سلیمی #شهید_سليمي ساكن روستاي #خاك مردان از توابع شهرستان #خوي بود و نام زادگاهش
همرزم شهيد يك روز صبح حدود ساعت - 9 صبح بود كه ديدم بزرگوار سليمي دارد اجاق سنتي مي سازد. كنجكاو شدم و سؤال كردم: - برادر سليمي، حتماً مي خواهي بيكاري خود را جبران كني و وقت بگذراني؟! عزيز در جواب فرمود: - نه، چند روز است مي بينم برادران با آب سرد حمام مي كنند. مي خواهم خدمتي كرده باشم. بالاخره پس از گذشتن ساعتي اجاق را درست كرد و آن را روشن نمود. يك ديگ مسي بزرگ را كه از آشپزخانة منطقه تحويل گرفته بود روي اجاق گذاشت و سنتي را ساخت. آن روز گذشت، خلاصه آفتاب طلوع كرد. بعد از صرف صبحانه از سوي فرماندهي منطقه عملياتي برادر #«حاج احمد متوسليان» پيام رسيد تعدادي از برادران جهت مقابله با حزب دمكرات آماده باشند. دلم به تپش افتاد. اين پيام مثل يك ملكوتي تمام روحم را نوازش كرد. مثل بقية بچه ها با التماس از فرمانده گروهانمان خواستم مرا هم به منطقه اعزام كند ولي نصيب بچه هاي ديگر از جمله سليمي شد. دلم گرفت😔ولي تكليف حرف فرمانده بود و من مجبور به اطاعت، همان روز پيام رسيد تعداد ديگري نيز براي اعزام به منطقة ذكر شده لازم است. اين بارديگر نصيبم شد تا به منطقه اعزام شوم. ❤️قلبم از شوق مي لرزيد و با هر قدمي كه بر مي داشتم بوي را بيشتر حس مي كردم تا اينكه به منطقه رسيدم. انگار خداوند آن منطقه توي قلب ها جا مي گرفت. راهي به دل انسان نداشت. بدون شك آن منطقه خدايي بود. محو تماشاي آن سرزمين عشق بودم تا اينكه كسي را ديدم. تمام تنم را لرزش فرا گرفت. پاك و مطهر از پشت پردة خون روي چشمهايش تا عمق جانم نفوذ مي كرد. درست روي شهيد، همان قسمت كه اكثر ها تا صبح سحر روي مُهر مي ماند با ‌تفنگ قناسه سوراخ شده بود و آن سوراخ برايم مثل راهي بود به عظمي. 🌷و آن وقت بود كه دريافتم و گرم را براي مي خواهد و چه زيبا در خود غسل كرده بود و روح پاكش به رسيده بود.🌷 اي را كه اكنون شهيد سليمي در آن به شهادت رسيده بود به نام او نامگذاري كردند و من هر گاه نام آن تپه را مي شنيدم ناخودآگاه به ياد نگاه و دار شهيد مي افتادم و مهرباني بي مرزش كه حتي نمي توانست را بر جان بچه ها تحمل كند. والسلام عليكم 🌷روحش شاد و يادش گرامي باد🌷 🕊 @Shohadaye_khoy