eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
583 دنبال‌کننده
18هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
در اسلام تماشاچی نداریم؛ همه‌ی مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه‌‌ی نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند! 🕊🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید فیلم قدیمی و کمتر دیده شده از جشن رزمندگان لشکر ۱۷ سال ۱۳۶۶ حسینیه پادگان شهید زین الدین چقدر بچه‌ها کم‌توقع ساده و بی‌ریا بودن !!! یه دیگ شربت و مقداری شیرینی و همین لیوان‌های سرطان! قرمز زا چهرها نورانی و جوان و شاداب.. گویی جنگی در میان نیست، و بوی پایان جنگ نم نم میرسه.. حالا صدای خنده بچه‌ها و مولودی خوانی مداح رها شده در محوطه سیمانی حسینه ، مثل قاصدک رهاس.... یاد باد روزهای بی‌ریای خوش جبهه روزهای بی‌تکرار خوب جبهه یاد باد آن روزگاران... یامحمد.. ۲۷ رجب المرجب ، عید بزرگ مبارکباد. عید‌مبعث‌درجبهه حسینیه‌پادگان‌شهید‌زین‌الدین۱۳۶۶ لشکر۱۷ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
. حرف‌من‌حرف‌اُویس‌است تودرقلبِ‌منى! کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍همیشه‌می‌گفت: درزندگی‌آدمی‌موفق‌تر‌است‌که‌دربرابر‌ عصبانیت‌دیگران‌. وکاربی‌منطق‌انجام‌ندهد‌و‌این‌ او‌در‌برخوردهایش‌‌بود. .. .. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷امروز سالروزپرواز۲۷۶کبوترخونین بال غدیر ۳۰بهمن ۱۳۸۱ ازلشکر۴۱ثارالله شماري از نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 30 بهمن 1381 و دقايقي پس از بلند شدن هواپيماي حامل آنان از فرودگاه زاهدان، در زمين كرمان براي هميشه به آسمان پرواز كردند و ' ' نام گرفتند. ' نام گرفتند ❤️حادثه ی مصیبت باری که به تعبیر مقام معظم رهبری، دل ها ی وفادار صدها خانواده از مردم با ایمان را داغدار و قلب ایشان را آکنده از اندوه ساخت. 🌺🌺سلام بر پرستوهای مهاجری که با پرواز غدیر ۱۴۲۳از آسمان کرمان (سیرچ) به آسمان هفتم (اعلی علیین) پر کشیدند و از صفوف به هم فشرده ی ملائک ، سان دیدند و با تشریفات خاص بر محفل انس ربوبی وارد شدند و در «جنات تجری من تحتها الانهار» سکنی گزیدند . ❣سلام بر دویست و هفتاد و شش شهیدی که توفیق پیدا کردند تا بر سفینه الهی سوار شوند که نا خدا و سکان دارش حسین (علیه السلام) است و در راهی طی طریق کنند که نور افشان سید الشهدا(علیه السلام) است. ❣یادشان گرامی وراهشان پررهرو یادهمه عزیزان پرکشیده باذکرمْ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
نام و نام خانوادگی : احمدگودرزی فرزند : حسن تاریخ تولد : ۱۳۵۷/۱/۱ محل تولد : بروجرد وضعیت تاهل : متاهل تعداد فرزندان : یک دختر بنام محنا شغل : پاسدار کارهای مهم : دفاع از اسلام وارزشهای آن  تاریخ اعزام : بهمن ۱۳۹۴ درجه : سرهنگ دوم  محل شهادت : حومه شهر حلب در کشور سوریه تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۱۴ آدرس مزار : بهشت زهرا سلام الله علیها تهران ؛ قطعه ۵۰ ؛ قسمت شهدای مدافع حرم . کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#معرفینامه #شهیدمدافع_حرم #احمدگودرزی نام و نام خانوادگی : احمدگودرزی فرزند : حسن تاریخ تولد :
این شهید گرانقدر در روز 1357/01/01 در شهرستان بروجرد متولد شد . شهید احمدی گودرزی از نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله(صل الله علیه و آله وسلم) بود که داوطلبانه عازم جبهه های سوریه شد .  وی ساکن شهرستان ورامین بود . شهید گودرزی در تاریخ 14 اسفند 1394 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیه) و حضرت رقیه(سلام الله علیه) درحومه حلب به فیض رفیع شهادت نایل آمد .این شهید عزیز در روز 19 اسفند با بدرقه وارثان 15 خرداد شهر ورامین در قطعه 50 بهشت زهرا به خاک سپرده شد . شهید گودرزی در سال 92  ازدواج کرد وثمره شیرین این ازدواج دختری به نام محنا است که یک روز بعد از اعزام پدر به سوریه به دنیا آمد . شهید گودرزی آرزوی دیدن و در آغوش کشیدن  نازدانه اش را با خود به بهشت برد . سروان احمد گودرزی که از پاسداران شهرستان ورامین بود، در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نائل آمد ؛ این شهید دلاور از اهالی استان لرستان و ساکن شهرستان ورامین بود که در سومین اعزامش به سوریه به شهادت رسید ؛ شهیداحمد گودرزی دومین شهید پاسدار مدافع حرم شهرستان ورامین است و پیش از او مهدی ثامنی راد از پاسداران شهرستان ورامین در استان حلب سوریه شهید شده بود . کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
مزار شهید مدافع حرم احمدگودرزی پائین مزار شهید مدافع حرم محمد کامران در قطعه ۵۰ بهشت زهراعلیهاالسلام تهران می باشد. شادی روح مطهر شهدای اسلام بویژه شهدای مدافع حرم صلوات 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
مزار شهید مدافع حرم احمدگودرزی پائین مزار شهید مدافع حرم محمد کامران در قطعه ۵۰ بهشت زهراعلیهاالسلام
28 دی ماه سال 92 بود که بعد از کلی تلاش و نتیجه نگرفتن در مورد منصرف کردن احمدآقا ما ازدواج کردیم ، دوست من همسر یکی از دوستان احمدآقا بود و از طرف دیگر خانواده ما و احمدآقا با یکدیگر همسایه بودیم . به همسر دوستشان پیام داده بودند که می خواهم به خواستگاری خانم رضائی بروم و شما به اطلاعشان برسانید . در روزهای قبل از خواستگاری و آشنایی ما شرط و شروط زیادی گذاشتیم و همه را پذیرفتند و گفتند : من همه شروط شما را می پذیریم اما یک شرط دارم می خواهم شرایط کاری و مأموریت های شغلی ام را تحمل کنید ؛ من هم پذیرفتم . روز خواستگاری تنها آمدند ، می دانستم خانواده شان مخالف این ازدواج هستند و تمام تلاشم را کردم تا منصرفشان کنم از ازدواج باخودم اما نشد و سرانجام گفتند : من تا با شما ازدواج نکنم کوتاه نمی آیم . مدتی که همسر شهید احمد گودرزی بودم برایم مثل خواب و رویایی است که دیگر تکرار نمی شود . روزهای اول فکر می کردم شرایط کاری به همین مأموریت های اداری خلاصه می شود ، اولین بار که به من گفتند : می خواهند بروند سوریه 3 ماه طول کشید دفعه دوم به من گفتند : برای آموزش 800 نفر نیرو می روند یزد که بعدا متوجه شدم با همان نیروهای فاطمیون اعزام شدند . خبر شهادتشان را به من نگفتند و کاملا اتفاقی متوجه شدم ؛ فرزندم که احمدآقا هیچ وقت ندیدش چون  بعد از اعزام دوم احمدآقا متولد شد ؛  رفتم نزدیک خانه پدری شان دیدم جمعی از اهالی محل مشکی پوشیده اند عکس احمدآقا را چاپ کرده اند و می خواهند بروند منزل مادرشان تا خبر شهادت همسرم را بدهند که من متوجه شدم . روزهای بعد از شهید احمد گودرزی به ما خیلی سخت می گذرد ، اصلا بین روزهای بودنش با نبودنش خیلی فرق است این روزها دلمان پر است و امیدمان کم شده است وزمانی که می بینم مراکز فرهنگی که مرکز توجه و حضور مردم هستند مثل فرهنگسرای گلستان برای خانواده شهدا ارزش قائل می شوند امید دوباره پیدا می کنم . مدتها بود که روحیه خوبی نداشتم مراسم های زیادی دعوت می شوم اما انرژی خوبی نمی گرفتم ، فرهنگسرای گلستان و مراسم تجلیلی که ترتیب داده بودند آنقدر خودمانی و صمیمانه بود که فراموش نمی کنم امیدی در دلم زنده شد و امیدوار شدم که همسران شهیدان و یاد و خاطره شهدای مدافع حرم برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار است ؛خوشحالم فرهنگسرای گلستان پیشقدم تجلیل از خانواده های شهدای مدافع حرم است . کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
رفت واز گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد ! چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت. 🌹 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم: ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔶 نهج البلاغه حکمت ۴ ( ) ❇️ امیرالمومنین علیه السلام در می فرمایند: 👈 وَالصَّبْرُ شَجَاعَةٌ 💠 «صبر شجاعت است» ✍ بدیهى است : 👈 صبرچه در مقابل باشد 👈 چه در مسیر 👈 چه در برابر نوعى شجاعت محسوب مى شود و تنها افراد شجاع هستند که از عهده شکیبایى در این مراحل بر مى آیند. 🔹نمونه کامل این سخن همان چیزى است که امیر مؤمنان على علیه السلام در صدر اسلام از پیغمبر و یاران باوفایش تجربه کرده بودند که در برابر انواع مشکلاتى که از سوى دشمنان اسلام هر روز به شکلى انجام مى شد صبر و استقامت کنند و با شجاعت تمام آنها را پشت سر گذاشتند و اگر این شکیبایى شجاعانه مسلمانان صدر اول 👈 در دوران محاصره شعب ابى طالب 👈 هجرت به حبشه و سپس 👈 هجرت به سوى مدینه و بعد از آن 👈 حضور در میدان هاى جنگ بدر ، خیبر ، خندق و حنین نبود امروز آیینى به نام اسلام بر بخش عظیمى از جهان سایه نیفکنده بود. 🔹 در واقع مسلمانان ✅ هم در برابر خواسته هاى دل استقامت و صبر نشان دادند ✅ هم در مسیر اطاعت پروردگار و ✅ هم در مقابل مصائب و مشکلات پى در پى مقاومت کردند. ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━━ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
! قلممان را از نفاق و عملمان را از ریا، زبانمان را از دروغ و را از نگاه كردن به چیزهای و را از پاك بگردان كه تو به راستی آمرزنده هستی و تو همه گناهان هستی. ای تنها معبود ما! 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
یک شب که تازه از برگشته بود دیدم که توی رخت خوابش نیست. نگران شدم و به دنبالش گشتم که دیدم دارد میخواند. دستش را بلند کرده بود و میخواند. با خود گفتم خوشبحالم که چنین بچه ای دارم. ✍ : مادر شهید 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
هرهفته دوست پسرشان را مثل لباس عوض می کردند. تک فرزند بودن من، مشکل وعلت بعدی ارتباطم شد. و من به راحتی تا مرز غرق شدن در لجن و مرداب پیش رفتم... شالم را پشت گوشم می دهم و دستم را برای سمند زرد رنگ دراز می کنم: مستقیم! ماشین چندمتر جلوتر می ایستد و من باقدمهای بلند سمتش می روم. درش را باز می کنم و عقب کنار یک سرباز می نشینم. در را می بندم و پنجره را پایین می دهم. گرمای نفرت انگیز تابستان پوست صورتم را خراش می دهد. سرجایم کمی جابه جا می شوم و به پشتی صندلی کاملا تکیه می دهم. نگاهم به چهره ی سرباز می افتد. از گونه های سرخ و پوست گندمی اش می توان فهمید که اهل روستاست. پسرک خودش را جمع می کند تا مبادا بازو یا کتفش به من بخورد. بی اراده ازاین حرکت خوشم می آید. نمیدانم برای کارش چه دلیلی را تجسم کنم"حیا؟ ذات؟ غ*ر*ی*ز*ه؟ گناه؟ شاید هم بی اراده این کار را کرده!" نگاهم را سمت خیابان می گردانم. اگر از کار پسرک خوشم آمده، پس چرا از حجاب فرار می کنم؟ چند لحظه مکث می کنم و خودم جواب می دهم: خب معلومه. این برخورد کلا باپوشش فرق داره. آدم میتونه چادر نپوشه ولی به مرد غریبه هم نزدیک نشه.بیخیال اصلا. شانه بالا می اندازم و بازبان لبهایم را تر می کنم. طعم توت فرنگی رژ لبم در دهانم احساس خوشایندی را به مذاقم می دهد. امروز اولین جلسه ی آموزش گیتارم خواهد بود. با تجسم چهره ی پدرم استرس و اضطراب به جانم می افتد. زیپ کوچک کیفم را باز می کنم و یک آدامس تریدنت ازجعبه اش بیرون می آورم و در دهانم می گذارم. خنکی طعم نعنا در فضای دهانم می پیچد و استرسم را کمتر می کند. بعداز پنج دقیقه باصدای آرام، راننده را مخاطب قرار می دهم که: همین جا پیاده میشم. و اسکناس پنج تومنی را دستش میدهم. ازماشین پیاده میشوم و به اطرافم نگاه می کنم. مهسا گفت همین جا پیاده شو. تقاطع چهارراه... یه. یه.. تابلو...امم. چانه ام را میخارانم و چشمانم را تنگ می کنم خداروشکر کورم شدم! دست به کمر وسط پیاده رو می ایستم و دقیق تر نگاه می کنم الهی بمیری بااین آدرس دادنت. به پشت سرم نگاه می کنم. مردی که روی شانه اش کیف گیتار آویز شده،به طرف
خیابان می رود، سمتش می روم و صدایش می زنم: ببخشید آقا! صورتش را به سمت من بر می گرداند و می ایستد، لبخند نیمه ای می زنم و می پرسم: میدونید این اطراف آموزشگاه گیتار کجاس؟ به کیفش اشاره می کنم و ادامه می دهم: به خاطر کیفتون گفتم، شاید بدونید! لبخند کجی میزند و جواب می دهد: بله! منم همون جا میرم، می تونیم باهم بریم! تشکر می کنم و باهم از خیابان عبور می کنیم. عینک پلیس روی چهره ی هفت و استخوانی اش خیلی جذاب است. پیراهن مردانه ی سورمه ای و شلوار کتان مشکی اش خبر از خوش سلیقه بودنش می دهد. زیر چشمی نگاه و باهر قدمش حرکت می کنم. آستین هایش را بالا زده و دستهایش را درجیب های شلوارش فرو برده. به ساعت صفحه گرد و براقش خیره می شوم، صدایی درذهنم می پیچد: ینی میشه هم کلاسیم باشه؟ ای خاک تو سر ندید بدیدت! بدبخت! به خودم می آیم و لب پایینم را می گزم. در خیابان غربی چهارراه می پیچد و بعداز بیست قدم مقابل در یک ساختمان بزرگ می ایستد. بدون آنکه نگاهم کند می گوید: بفرمایید اینجاست. _ ممنون! داخل می روم و به پشت سرم نگاه می کنم _ ینی اون اینجا نمیاد؟ مهسا یک تکه شکلات تلخ دردهانش می گذارد و کمی هم به من تعارف می کند. لبخند می زنم. _نه ممنون! تلخ دوست ندارم! همه منتظر آمدن استاد سرجایمان نشسته ایم. بعد ازچند دقیقه چند تقه به درمی خورد و همان مردی که درخیابان مرا راهنمایی کرد، وارد کلاس می شود. بدون عینک دودی یک چهره ی معمولی دارد. باسر به همه سلام می کند و روی صندلی اش مینشیند. یاد فکر کودکانه ام درخیابان می افتم. گیتارش را از داخل کیفش بیرون می آورد و خودش را معرفی می کند همکلاسی؟ هه. استادمونه! گیتارش رااز داخل کیفش بیرون می اورد وخودش رامعرفی میکند
شهید نظر می کندبه وجه الله 🌼🌼🌼 بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌸🌸🌸 یاد و خاطره شهدای اسفند ماه کمال آباد جرقویه گرامی باد 🌷🌹🌺💐 شادی روحشان صلوات 🌼🌸🌼💐 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهید نظر می کند به وجه الله 🌼🌼🌼 یاد وخاطره شهدای اسفند ماه حسن آباد جرقویه گرامی باد. 🌸🌸🌸 شادی روحشان صلوات کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شــهـــیــد رضا حاجی زاده نام پدر : رجبعلی محل تولد : آمل تاریخ ولادت: ۶ /۱۳۶۶/۱۰ تعداد فرزندان: یک فرزند دختر (فاطمه حلما) و یک فرزند پسر (محمد طه) تاریخ شهادت ۱۶ /۱۳۹۵/۰۲ محل شهادت: حلب سوریه- خان طومان مدت عمر: ۲۹سال محل مزار : گلزار شهدای آمل (تاسال۹۹ مفقودالاثر بودند). کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷 مادر همسر شهید حاجی زاده: قبل از اینکه خبر شهادتش را بشنویم فاطمه حلماء (دختر شهید) در خانه راه می­‌رفت می­‌گفت بابا رضا شهید شده. دلم می­‌ریخت می­‌گفتم این بچه چه می­‌گوید؟! بعد از چند روز که آقا رضا زنگ نزد به قول ما شمالی­ها گوش­هایم دراز شد که چطور بچه متوجه شده بود؟!  وقتی رضا رفت به سوریه عده ای به من می‌گفتند چقدر به شما پول دادند؟ من هم می­‌گفتم: این چه حرفیه؟ بچه‌‌های ما به خاطر اسلام رفتند، به خاطر ناموس و خانم حضرت زینب(س) رفتند. آیا یک میلیارد هم بدهند جای شوهر را برای دخترم و پدر را برای بچه‌هایش می‌گیرد؟ آنها به خاطر امنیت من و تو رفتند آن وقت شما این حرفها را نزنید. شهادت آقا رضا خیلی برایمان سخت است. او دامادی بود که نه اخم می­‌کرد و نه در عصبانیت‌ها صدایش را بلند می­‌کرد، نمازش به موقع بود. در کل می توانم بگویم جوانی بود که ما لیاقت نداشتیم بیشتر از این کنارش باشیم. همیشه به او می­‌گفتم عزیزالله از بس جوان خوبی بود. رضا واقعا آدم دیگری بود. 🌷 با سلام و صلوات به محضر منجی عالم بشریت حضرت صاحب‌الزمان عجل الله و نائب بر حقش امام خامنه‌ای و شهدای اسلام و ایران، به خصوص شهدای مدافع حرم. این‌جانب رضا حاجی‌زاده فرزند رجبعلی در صحت و سلامت کامل عقلی وصیت‌نامه خود را می‌نویسم، من نمی‌خواهم که عمرم بی‌ثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی می‌خواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد. من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهل‌بیت علیه سلام وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه می‌نمایم و می‌روم تا انتقام سیلی حضرت زهرا سلام الله را بگیرم. من از مردم ایران می‌خواهم تفرقه‌اندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگه‌دارید، به دوستان و آشنایان توصیه می‌کنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید. پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار علیه سلام و به‌خصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید رضا حاجی زاده صـلوات🌼 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
: 🌕 نماز شب بخوانید حتی اگر یک رکعت باشد. سعادت دنیا و آخرت شما در نماز شب است. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
💐🌿 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَأَشْهَدُ أَنَّکَ لَقِیتَ اللهَ وَ أَنْتَ شَهِیدٌ عَذَّبَ اللهُ قَاتِلَکَ بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ وَ جَدَّدَ عَلَیْهِ الْعَذَابَ جِئْتُکَ عَارِفا بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِرا بِشَأْنِکَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ وَ مَنْ ظَلَمَکَ أَلْقَى عَلَى ذَلِکَ رَبِّی إِنْ شَاءَ اللهُ یَا وَلِیَّ اللهِ إِنَّ لِی ذُنُوبا کَثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلَى رَبِّکَ فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ مَقَاما مَعْلُوما وَ إِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ جَاها وَ شَفَاعَةً وَ قَدْ قَالَ اللهُ تَعَالَى وَ لا یَشْفَعُونَ اِلّا لِمَنِ ارْتَضَى سلام بر تو اى ولى خدا، تو نخستین ستمدیده‏اى، و نخستین کسى‏که حقّش غصب شد، صبر کردیو به حساب خدا گذاشتى تا مرگت رسید، شهادت مى‏دهم که تو خدا را ملاقات کردى. درحالى‏که شهید بودى، عذاب کند خدا کشنده‏ات را به انواع عذاب، و بر او عذاب را تازه کند، به سویت آمدم، شناساى به حقّت، و بیناى به شأنت، دشمن با دشمنانت و آن‏که به تو ستم کرد، ان شاء الله بر این عقیده پروردگارم را ملاقات‏ کنم، اى ولى خدا، مرا گناهان زیادى است، از من نزد پروردگارت شفاعت کن، که تو را پیش خدا جایگاه معلومى است، و تو را به درگاه خدا آبرو و حق شفاعت است، و خداى تعالى فرموده است: و شفاعت نکنند جز براى کسی که‏ او پسندد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398