eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
589 دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
فرزند شهیدم سیدمحمدرضا غدیری زمانی که به شهادت رسید دانش‌آموزی ۱۷ ساله بود. برای آخرین وداع خبر دادند پیکرش را به مسجد محلمان (محله خاوران) و مسجد امام زمان (عج) آورده‌اند. من در خانه نشسته بودم و خانم‌های فامیل و محل هم در خانه‌مان بودند که راهی مسجد شدم. وقتی وارد مسجد شدم تابوت شهید کنار منبر قرار داشت. بالای سرش رفتم. محمدرضا با همان لباس رزمش آرام خوابیده بود. دست کشیدم به سر و صورتش. وقتی دستش را لمس کردم، دیدم که دستش مشت شده است. به آرامی مشتش را باز کردم و دیدم که مقداری خاک به مشت دارد. انگار لحظه شهادتش به خاک چنگ زده بود. شباهتی به فردی فوت شده نداشت. انگار که بچه‌ام خوابیده باشد مشتش را دوباره جمع کرد. آن‌جا بود که حالم دگرگون شد. بعد از آن تابوت محمدرضا را به آمبولانس منتقل کردند. من هم همراه تابوت سوار آمبولانس شدم. دوستانش محمدرضا را در حلقه خودشان گرفته بودند. شهید حسین فصیحی از دوستان نزدیک محمدرضا بود و مدام عکاسی می‌کرد که عکس‌هایش در آلبوم عکس مسجد امام زمان (عج) موجود است. وقتی پیکر به بهشت زهرا (س) منتقل شد بار دیگر محمدرضا را دیدم. قبل از خاکسپاری درباره نحوه شهادتش روایت‌های مختلفی شنیده بودم، اما آن جا خواستم بدانم بچه‌ام چطور به شهادت رسیده و ترکش به کجای بدنش اصابت کرده است که دیدم که ترکش یک خمپاره کمرش را شکافته و از سینه‌اش خارج شده است. از روی اورکتش، دست به محل اصابت ترکش گذاشتم و آن را نوازش کردم و سرانجام پیکر سیدمحمدرضا در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) جایی که الان قبر سردار شهید صیاد شیرازی وجود دارد به خاک سپرده شد.  حفظ آثار @Yad_shohada1398
، به آسمان رفتن نیست. به خود آمدن است. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌷قسمتی از دعای ابوحمزه ثمالی 🌷 اللّٰهُمَّ خُصَّنِى مِنْكَ بِخاصَّةِ ذِكْرِكَ، وَلَا تَجْعَلْ شَيْئاً مِمَّا أَتَقَرَّبُ بِهِ فِى آناءِ اللَّيْلِ وَأَطْرافِ النَّهارِ رِياءً وَلَا سُمْعَةً وَلَا أَشَراً وَلَا بَطَراً ، وَاجْعَلْنِى لَكَ مِنَ الْخاشِعِينَ🍃 خدایا، از سوی خود مرا به ذکر ویژه‌ات اختصاص ده و چیزی از آنچه را که به وسیله آن به تو تقرّب می‌جویم در همه اوقات شب و روز وسیله ریا و شهرت خواهی و هوسرانی و طغیانگری قرار مده و مرا از خاکساران درگاهت بگردان. الهی آمین🤲🕊 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه206 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 اللّهُم‌َّ_عَجِّلْ_لَوِلیِڪ‌َ_اَلْفَرَجْ کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣هر روز صد صلوات هدیه ❣به روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله هدیه به روح پاک و مطهر شهید احمد دومانلو کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷🌷🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
رضا ابراهیم زاده
ما چون از پدر یتیم بودیم برادرانم نتوانستند ادامه تحصیل بدهند و مجبور شدند سرکار بروند تا کمک خرج زندگی باشند. یک بار که رضا به یکی از روستاهای اطراف برای چوپانی رفته بود وقتی برگشت صاحب کارش بجای پول به رضا یک گوسفند داده بود. رضا وقتی به منزل بازگشت گوسفند را برد سر برید و گوشتش را به خانه آورد و تحویل مادرمان داد و گفت: مادرجان بیا این گوشت گوسفند را بگیر و با آن غذاهای خوب درست کن بده به خواهر و برادرانمان نوش جان کنند مبادا کم بچه ها بزاری که کم و کسری در زندگی داشته باشند که احساس بی پدری کنند. خود من یک سالم بود که پدرم به رحمت خدا رفته بود و تا کلاس سوم دبستان مادر نمی گذاشت بفهمم که پدر ندارم. همیشه هر وقت می گفتم: مادر چرا ما پدر نداریم، چرا پدر همه ی بچه ها هر شب از سرکار به خانه می آیند ولی پدر ما نمی آید؟! مادرم می گفت: چرا پدر داری ولی رفته کربلا کار کند و پول بیاورد. اگر پدرتان سرکار نرود پس چه کار کنیم که خرج زندگی را تامین کنیم. گاهی هم وقتی من تا مدرسه می رفتم و برمی گشتم در آن چند ساعت مادرم دور از چشم من می رفت برایم یک هدیه ای تهیه می کرد و بعد که من از مدرسه می آمدم به من می داد و می گفت ببین نبودی پدرت آمد این سوغاتی را برایت آورده بود دیر کردی پدرت مجبور شد به سرکار برود. منم هم می گفتم: پس چرا پدرم را نگه نداشتی من ببینمش من دلم برای پدرم خیلی تنگ شده است. مادرم در جواب می گفت: چرا پدر تو هم شبها که خواب هستی از سرکار می آید و صبح زودم که تو هنوز خواب هستی باید به محل کارش برگردد. رضا برادرم تا می دید من بهانه پدر گرفتم مرا بغل می کرد و بیصدا اشک می ریخت. آن زمان درکی از مسائل و مشکلات دنیا نداشتم اما بعد از شهادت برادرم رضا یک روز توی مدرسه چون من درسم خوب بود یکی از همکلاسی هایم که چندسالی بود در یک کلاس درس می خواند از حسادتش به من گفت:( آهای بچه یتیم به خودت نناز تو پدر نداری)؛ من هم گفتم: نخیر این چه حرفی هست که می زنی؛ من پدر دارم خوبش هم دارم. پدرم رفته کربلا کار کند. گفت: نخیر پدر نداری بیا تا امروز ببرمت قبر پدرت را به تو نشان دهم. آن روز، روز بسیار سختی بر من گذشت. آن همکلاسی ام مرا برد به مصلای روستا و یک قبری را به من نشان داد و گفت: سواد داری بخوان ببین این قبر پدرت هست یا نه؟ من هم تا چشمم به نوشته های قبر افتاد که نام پدرم روی آن نوشته شده بود ناگهان بغضی سنگین راه گلویم را بست و سریع به خانه برگشتم و ناراحت از این بودم که چرا این همه سال نفهمیدم چرا پدرم هیچ وقت درخانه نیست و مادرم که تمام تلاشش را کرده بود که من احساس بی پدری نکنم. و بعد از دیدن مزار پدرم با وجود اینکه علاقه زیادی به درس داشتم و درسم هم خوب بود اما دیگر نتوانستم به مدرسه بروم و ترک تحصیل کردم. هر روز معلممان به منزلمان می آمد و از مادرم جویای احوالم می شد و می خواست که دوباره به مدرسه بازگردم اما گویی دیگر دنیا برایم تمام شده بود تا اینکه یک روز به گلزار شهدا  رفتم‌ تا چشمم به مزار برادرم رضا افتاد بغصم ترکید و شروع کردم گزیه کنم. و دیگر هیچ وقت تا کنون آن همکلاسی ام که قبر پدرم را نشانم داد را ندیدم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
31.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 عکسهای یادگاری مصاحبه با رزمنده گرامی جانباز حاج اصغر احمدی کلیپ شماره ۱۱ شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ مجری برنامه : حسین هاشمپور فیلمبردار وعکاس : محمود فصیحی کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد حوزه مقاومت بسیج امام محمد باقر علیه السلام کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
عکسهای یادگاری از رزمنده حانباز حاج اصغر احمدی 🌷 سلامتی و عاقبت بخیری رزمندگان و جانبازان اسلام صلوات🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
لحظه شهادت محمدرضا من در مسجد سر کلاس نهضت نشسته بودم. داشتم دیکته می‌نوشتم که ناگهان دردی در پهلویم احساس کردم. همه چیز ناگهانی بود. انگار که الهام شده باشد یکی از بچه‌هایم در جبهه به شهادت رسیده است. آن روز‌ها محمدرضا و برادر بزرگش محمدحسن در جبهه بودند. معلم وقتی نگاهم کرد علت تغییر حالم را سؤال کرد. گفتم نمی‌دانم چرا حالم دگرگون شده است. بعد به سمت پنجره مسجد نگاه کردم. فهمیدم اتفاقی در راه است. احساس کردم قبل از اینکه کسی خبر شهادتش را به من بدهد خود محمدرضا، من را از موضوع با خبر کرده است. همان شب محمدرضا به خوابم آمد و گفت که من به تکلیف و وظیفه خودم عمل کردم. نکند به خاطر من مانع رفتن برادرانم به جبهه شوی. چراکه هر کس برای خودش وظیفه‌ای دارد و این طور بود که دوباره شهادتش به من الهام شد.  کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
«دوستان گرانمایه من نمی‌دانم برایتان چه بگویم؛ آنچه لازم می‌دانم این است که همیشه‌ و و شما دوستان من اهل دنیا نباشید. شما باید را پر کنید و خودتان را به نزدیک کنید.» 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398