eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
10.6هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4.6هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 رابطه طرفینی 🔹 وجود مبارک حضرت ابراهیم (علیه السلام) عرض کرد خدایا! دین مردم از طرف شما حق است، مشروعیت حق است، مردم باید بنده خدا باشند و همه ما هم بنده خداییم؛ ولی تا جامعه نپذیرد و ما را همراهی نکند، مشکل است. با اینکه حضرت ابراهیم معمار کعبه بود، با اینکه قربانی را به آن صورت انجام داد، با اینکه آتش برای او گلستان شد، با اینکه ﴿فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً إِلاّ كَبِیراً لَّهُمْ﴾،[1] همه این کارها را کرد! عرض کرد به هر حال باید نصیب بشود تا مردم با ما باشند، ﴿فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ﴾؛[2] خدایا! ما کعبه را ساختیم، همه کارهایی که دستور دادی انجام دادیم و آتش هم برای من گلستان شد، ولی تا دل های مردم با ما نباشد، کار آسانی نیست! ﴿فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ﴾؛ دل های مردم به طرف بچه های ما باشد؛ یعنی بچه های ما هم کاری بکنند که دل های مردم را جذب بکنند! پس دو طرفه باید باشد؛ هم ما کاری بکنیم که دل های مردم را جذب کنیم؛ بی راهه نرویم، راه کسی را نبندیم و هم مردم به دستورات دینی احترام بگذارند. است! 🔹 البته حرف همه انبیا همین طور بود! اینکه فرمود: ﴿أَنْ أَدُّوا إِلَی عِبَادَ اللَّهِ﴾،[3] مردم باید بدانند درست است که مخلوق و بنده خدا هستند، اما این حرمت را هم دارند که «أمانة الله» می باشند، این یک ارزش است! یعنی خودمان مخلوق و بنده خدا هستیم درست است؛ اما ما را خدا رها نکرده است! همه ما البته هستیم! امروز وجود مبارک امین ماست، ما اگر باور بکنیم که حضرت ماست و خودمان را به اذن خدا در تحت رهبری آن حضرت قرار بدهیم، إن شاء الله ـ نظام ما ـ «إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ» محفوظ خواهد بود. [1]. سوره انبیاء، آیه58. [2]. سوره ابراهیم، آیه37. [3]. سوره دخان، آیه18. 📚 سوره مبارکه دخان ـ جلسه 8 تاریخ: 1394/11/19 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 آل یس 🔸 میلاد وجود مبارک حضرت ختمی امامت, حضرت امام مهدی موجودِ موعود را به پیشگاه آن حضرت و عموم علاقمندان قرآن و عترت تهنیت عرض می ‌کنیم! درباره وجود مبارک حضرت امام (سلام الله علیه) در زیارت به پیشگاه آن حضرت سلام عرض می ‌کنیم و بر بسیاری از حالات او نام می ‌بریم و سلام می ‌کنیم. عرض می‌کنیم سلام بر شما آن وقتی که می‌نشینید، آن وقتی که می‌ایستید، آن وقتی که رکوع می ‌کنید، آن وقتی که سجود دارید، آن وقتی که قیام دارید، آن وقتی که قرائت دارید, آن وقتی که بیان می ‌کنید: «السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَینُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیک‏»،[1] این درود فرستادن ما و این شئون گوناگون وجود مبارک برای آن است که تمام آثار آن حضرت در راه الهی صرف می ‌شود. 🔸 در قرآن كریم وقتی از نظیر وجود مبارک پیامبر یا حضرت ابراهیم (سلام الله علیهما) سخن به میان می ‌آید قرآن از زبان او نقل می ‌کند: ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾؛[2] یعنی نه تنها مناسک حج من, عبادت ‌های حج و عمره من و نماز من برای خداست، بلکه حیات و ممات من برای خداست. پس مردان الهی کسانی‌ هستند که جمیع شئون زندگی و مرگ آنها الهی است. اگر به جایی رسیدند که حیات و ممات آنها, قیام و قعود آنها, رکوع و سجود آنها, سخن گفتن و سکوت آنها برای رضای خداست, جا دارد که ما بر تک‌تک این شئون سلام عرض کنیم. اگر ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾ ما هم باید عرض ادب کنیم، عرض کنیم به پیشگاه ولی عصر «السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَینُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیک حِینَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیک‏». ما در نماز آموختیم که بگوییم «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»;[3] یعنی تمام قیام و قعود ما به نام خدا و با حول و قوه الهی است. اگر کسی این‌‌چنین اندیشید و موحد ناب بود حیات و ممات‌‌ او الهی می ‌شود, ما بر تک‌تک این شئون سلام عرض می‌کنیم؛ این بخش قرآنی....
💠 نزاهت انبیاء و اولیاء علیهم السلام 🔹 وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) وقتی خواست وارد این مرز و بوم بشود و از نیشابور بگذرد، از توحید سخن گفت که روشن می شود اولین کلام است که خدا «لا شریک له». از نظر ایمان و اعتقاد و اخلاق، اولین وظیفه یک انسان کامل است یعنی شرک نورزد ﴿قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُكی‏ وَ مَحْیای وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ ٭ لَا شَرِیكَ لَهُ وِ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمین‏﴾.[1] اگر امام رضا (صلوات الله و سلامه علیه) فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی‏»[2] یعنی «الله واحد لا شریک له»، سید مرتضیٰ در تلاش و کوشش این است که انبیاء و همچنین شاگردان انبیا شرک نمی ورزند، موحد محض هستند موحد ناب هستند، چون او شاگرد قرآن است و این خطر را قرآن گوشزد کرد که بسیاری از مؤمنان به کفر و شرک آلوده اند: ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾،[3] اگر کسی خلافی را مرتکب شد روی سهو یا نسیان یا اکراه یا اضطرار یا اجبار و مانند آن همه اینها با ، رفع شده است و گناه محسوب نمی شود، ممکن است آثار وضعی نظیر قضا و مانند آن را به همراه داشته باشد ولی گناه نیست بسیاری از امور «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی‏».[4] اما آنجا که گناه است معنای آن این است که نه سهو، نه نسیان، نه اضطرار، نه اجبار، نه اکراه است، کسی که نامحرم نگاه بکند یا گرفتار اختلاس و حقوق نجومی می ‌شود و مانند آن یعنی خدایا من هیچ عذری ندارم و دارم حرف خودم را بر حرف تو مقدم می دارم! تحلیل دقیق گناه، است ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾ هیچ گناه عمدی نیست مگر اینکه به شرک برگردد. 🔹 سید مرتضی (رضوان الله علیه) در این کتاب شریف تنزیه و همچنین بخش هایی از علم کلام که در نزاهت انبیا است این کارها را انجام داده است، حتی درباره اولیا (علیهم السلام) هم تلاش و کوشش کرد، نسبت به ائمه (علیهم السلام) هم تا آنجا که مقدورشان بود نزاهت آنها را تثبیت کند و بگوید که اگر کسی درباره (سلام الله علیه) سؤال بکند که چرا امام رضا (سلام الله علیه) ولایت عهدی را پذیرفت؟ پاسخ آن این است همان طوری که (سلام الله علیه) سقیفه را پذیرفت و در شورای سقیفه شرکت کرد؛[5] یعنی آنها أعلم و أصلح و أولیٰ و أحق هستند به تشخیص وظیفه، هیچ نقصی از نظر امتثال دستور الهی در حرم امن این بزرگواران نبود. هم درباره سقیفه اظهار نظر کرد هم درباره ولایت عهدی وجود مبارک (صلوات الله علیه) اظهار نظر کرد و درباره (ارواحناه فداه) وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) اظهار نظر کرد که او در عین حال که غایب است به تمام وظایف امامت خود عمل می کند؛ آنجا که باید باشد هست، آنجا که باشد هست، آنجا که سخن از «بِیمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»[6] هست و هست و هست و اگر کسی بگوید چرا از دشمنان غایب است روشن است و اگر بپرسد که چرا از دوستان غایب است فرمود ما صغریٰ را منع می کنیم، در دوستان با هر که بخواهد و با هر که صلاح بداند، فیضش را ادامه می دهد، دیداری دارد، ما چه می دانیم که مردان بزرگ چگونه با آن حضرت رابطه ندارند؟! آنها که موظف هستند نگویند، آن را که حق چیزی آموخت، دهانش را دوختند که مبادا بگوید. ما که از اسرار درون با خبر نیستیم! از راز و رمز پیوند نهانی (اروحنا فداه) با جامعه با خبر نیستیم! هرگز حضرت کم لطفی نخواهد کرد و کم عنایتی نخواهد داشت. [1]. سوره انعام، آیات162 و 163. [2]. عیون الأخبار، ج 2، ص134؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج49، ص127. [3]. سوره یوسف، آیه106. [4]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص462. [5]. عیون أخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص141؛ «مُحَمَّدُ بْنُ عَرَفَةَ قُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیه السَّلام یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَمَلَكَ عَلَی الدُّخُولِ فِی وِلَایةِ الْعَهْدِ فَقَالَ مَا حَمَلَ جَدِّی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیه السَّلام عَلَی الدُّخُولِ فِی الشُّورَی‏». [6]. زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص423. 📚 پیام به کنگره بزرگداشت سید مرتضی رحمة الله علیه تاریخ: 1399/12/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 علم نافع 🔹 در این بیانات نورانی ائمه (علیهم السلام) مخصوصاً وجود مبارک حضرت امیر برای همه برنامه ‌های خاص دارند، مخصوصاً برای حوزه ‌های علمیه و دانشگاه‌ها و مانند آن. یک معیاری حضرت به ما فهماند؛ چون هیچ فرقی بین وجود مبارک حضرت امیر و وجود مبارک که نیست. ما حالا دسترسی به حضرت نداریم و نمی‌ توانیم وجود مبارک را ببینیم بسیار خوب! اما دلمان می‌ خواهد بدانیم از ما راضی است یا نه؟ این نه تنها آرزوی ماست بلکه وظیفه ما هست! حالا آن دیدن فیض خاصی است بسیار خوب! اما اولین وظیفه ما این است که بدانیم امام آیا از ما راضی است یا نیست؟ این بیان نورانی که از ائمه(علیهم السلام) نقل کرد که «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة‏»،[1] منظور معرفت شناسنامه‌ ای که نیست! امام را به اندازه شناسنامه شناختیم؛ اسم شریف ایشان چیست، پسر کیست، مادر ایشان کیست، اینکه مشکل ما را حل نمی‌ کند! «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة‏». باید بدانیم حضرت از ما راضی است یا نه؟ این اولین وظیفه ماست؛ حالا یک وقت است کسی دارد آن حرفی دیگر است، اولین وظیفه ما این است که آیا راضی است یا راضی نیست؟ این جزء ابتدایی‌ ترین کارهای سید حسنی(رضوان الله علیه) بود که دین خود را عرضه کرده، این خیلی کرامت نبود، این وظیفه بود. وجود مبارک حضرت عبدالعظیم حسنی (سلام الله علیه) عرضه کرده؛ یعنی من امام زمانم را می ‌شناسم عرضه بکنم، او هم ما را به رسمیت می ‌شناسد یا نمی ‌شناسد، این وظیفه همه است. 👇👇👇👇
... 🔹 حالا ما چه کنیم که خود را با این وضع بشناسیم و ببینیم که حضرت از ما راضی است یا نه؟ چون فرقی بین وجود مبارک و حضرت امیر (علیهم السلام) و سایر ائمه نیست، اینها مشخص کردند که چه کسی نزد ما محبوب است و چه کسی نزد ما محبوب نیست، از چه کسی راضی هستیم و از چه کسی راضی نیستیم. در آن خطبه متقین که تقریباً هفده ـ هیجده صفحه است و مرحوم سید رضی سه صفحه آن را نقل کرده است. بخشی از این هفده ـ هیجده صفحه را یا پانزده صفحه را به طور پراکنده در سایر موارد نقل کرده، برخی را هم اصلاً نقل نکرده است. در بخش‌های دیگر حضرت فرمود من یک دوستی داشتم که او پیش من خیلی عزیز بود، حالا حضرت امیر یک کسی را به عظمت نگاه بکند! آن دوست حضرت امیر نه امام بود و نه امامزاده «كَانَ لِی أَخٌ فِی عَینِی عَظِیمٌ وَ كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»[2] ـ حالا یا درباره اباذر بود یا مقداد بود، اختلاف است که منظور حضرت کدام یک از این اصحاب بودند ـ فرمود من وقتی او را می‌دیدم یک مرد بزرگی را می‌دیدم. سابقه اینها که مشخص است، سابقه اینها بت ‌پرستی بود. آن‌ وقت ادله‌ آن را هم ذکر می ‌کنند: «كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛ هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیاست، وگرنه زمین و آسمان اینها هستند. پس زمین چیز بدی نیست. هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیای اوست. فرمود چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، نه تنها از او راضی بودم؛ پس ما هم می ‌توانیم باشیم. وجود مبارک هم کاملاً همین فرمایش را دارد که من از فلان شخص راضی ‌ام و در چشم من بزرگ است؛ برای اینکه دنیا در چشم او کوچک است. این راه باز است. 🔹 در همان خطبه نورانی دارد به اینکه اینها [متقین] مرتّب درس می‌ خوانند، علم در عالم زیاد است، هر علمی به هر حال آدم را به خودش جذب می ‌کند؛ اما «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏»،[3] اینها فقط درس‌ هایی می‌ خوانند که به درد آنها بخورد. درسی به درد آدم می ‌خورد که آدم را تنها نگذارد، رفیق آدم باشد؛ یعنی به اعتقاد آدم، به اخلاق آدم، به اوصاف آدم، به اعمال آدم کمک بکند، علم درونی باشد و آدم را رها نکند و اثر آن هم در دنیا ظاهر بشود و هم در آخرت و خودش هم در آخرت نزد ما بیاید، یک چنین علمی چیز خوبی است. ▫️ بنابراین ما هم وظیفه ‌مان این است که «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏» که علم نافع یاد بگیریم و هم اینکه خودمان را بیازماییم که آیا بعد از این هشت ـ دَه سال فرق کردیم یا فرق نکردیم؟ اگر فرق کردیم خدا را شاکر باشیم و همان را ادامه بدهیم و اگر فرق نکردیم علم خود را باید علم نافع قرار بدهیم. یا یک علمی یاد بگیریم که به حال ما نافع است، یا از نفع همین علم مدد بگیریم؛ آن ‌وقت کاملاً انسان می‌ فهمد که وجود مبارک از او راضی هست یا نه! [1]. كمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص‏409. [2]. كشف الغمة فی معرفة الأئمة(ط ـ القدیمة)، ج‏2، ص133. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه193. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 174 تاریخ: 1395/10/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 زهد و نصیحت 🔹این دعاها واقعاً نورانی است، یك وقت انسان را می‌ خواند برای ثواب، البته همه ما این كار را می ‌كنیم، اما فهم است؛ از یك خارج و فقه و اصول خیلی سنگین ‌تر است! اصرار این دعاها این است كه آدم را كند؛ یعنی طوری انسان را می ‌پروراند كه در صحنه نبرد مبارزه با ابلیس پیروز در بیاید. یك بیان نورانی از امام عسکری (سلام الله علیه) است که فرمود هر كاری كه بالأخره پایانش بی ‎آبرویی است نكن! «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»[1] یك چیزی كه پایانش بی ‎آبرویی است هوس آن كار را نداشته باشید، سخن از جهنم و اینها بعد است «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ» یك وقت است انسان هوس یك كاری را دارد كه پایانش بی ‎آبرویی است؛ یعنی در آن كار باید با آن رقیب درگیر شود موفق نمی ‌شود بی ‎آبرو می‌ شود. این این همه سفارش تنها برای ثواب است یا اینها واقعاً علم است؟ می ‌بینید ما به ائمه(علیهم السلام) می ‌كنیم، در چه اقتدا می ‌كنیم؟ در آغاز همین دعایی است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا»[2] ما به كسی سر سپرده ‌ایم كه خدای سبحان اگر خواست به آنها مقام دهد چه اینكه داد اولین شرط آن است «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا». 🔹 این دعای نورانی امام زمان (سلام الله علیه) را كه غالب روزها می‌ خوانیم «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» دارد «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ».[3] زاهد یعنی بی ‎رغبت، آدم وقتی رغبت نداشت اگر چیزی نبود، نبود و دیگر دنبال آن نمی ‌رود تا شود «مسلوب الحیثیة». اینها فهمیدند كه میدان جنگ كجاست و اصرار اینها هم این است كه یك چیزی كه آبروریزی به دنبال دارد نرو، زیرا آن‎جا پیروزی شیطان را به همراه دارد، این را می‌ گویند علم؛ یعنی یك چیزی كه انسان با تجربه و بحث‎ های فلسفی و كلام و اینها به دست آدم نمی ‌آید، با آبروی آدم به دست می‌ آید که محل ابتلای خود ما هم هست؛ این را به صورت دعا بیان كردند، به صورت حدیث بیان كردند که می ‎گویند شما هر كاری كه می ‌خواهید انجام دهید بالأخره ببینید كه می ‌توانید یا نمی ‌توانید یا یك هوس بی ‎جاست؟ اگر هوس بی‎ جاست «مسلوب الحیثیة» بودن به‎ جا را به همراه دارد، كسی كه بی ‎جا كار می‌ كند آبروریزی به‎جا به دنبال او هست «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ». شما به اینها مقام خواستید بدهید؟ بله، دیگر شرط كه نكردید. فرمود مسئله و و رعایت و اینها سر جایش محفوظ است، مگر امام مسئولیت او همین زاهد بودن است؟ این همه وظایف او را در كتاب‎های كلامی می ‌گوید برای امام هست که همه آنها دارا هستند، اما آن وظیفه محوری كه در و امثال ندبه آمده این است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ» نفرمود «بعد ان شرطت علیهم الجاه، بعد ان شرطت علیهم الاقتصاد» اینها مسائل عادی است كه خود بشر عادی هم می ‌فهمد. آن چیزی كه آدم را بی‎ آبرو می ‌كند رغبت بی‎ جاست و همین را هم وجود مبارك (ارواحنا فداه) در آن دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» می ‌رسد به جایی كه می ‌فرماید: «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ». 👇👇👇👇👇
💠 حیات طیّبه 🔸 ذات اقدس الهی وقتی جریان مستضعفین را تشریح می ‌كند به مسلمین صدر اسلام می ‌فرماید ﴿وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَیدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾؛[1] به مسلمین فرمود یادتان باشد شما گروه كمی بودید شما را تضعیف كرده بودند، پناه نداشتید، از نصرت برخوردار نبودید، ذات اقدس الهی به شما پناه داد، شما را یاری كرد، از طیبات شما را برخوردار كرد تا شما شاكر باشید. اگر مستضعفین صدر اسلام با پشت سر گذاشتن رنج های توانستند پناهی پیدا كنند، معلوم می ‌شود كه مستضعف رایگان مستكبر را به خاك نمی‌ سپارد، این ﴿وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ﴾ همواره زنده است. 🔸 این آیه را خدا به محرومین صدر اسلام می‌ گوید؛ محرومین صدر اسلام از افرادی بودند كه زندگی آنها بسیار ساده بود. ما می ‌خواهیم راحت زندگی كنیم، اما نمی‌ دانیم ما در چیست. اگر گوش به حرف بدهیم، اینها درون دنیا و بیرون دنیا را بهتر از هر كسی می ‌دانند؛ اینها به ما فرمودند اگر بخواهی آسوده زندگی كنی ساده زندگی كن! اولاً را طرد كن، اینقدر عالی بیندیش [چون] كه جمال در بیرون فضای جان كسی نیست. اگر بخواهید زندگی كنید زندگی كن. اگر بخواهی راحت زندگی كنی ساده زندگی كن. در كریمه سوره نحل كه فرمود: ﴿مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً﴾،[2] را به قناعت تفسیر كردند. 🔸 یك انسان ساده زیست است. این كریمه درباره مستضعفین صدر اسلام است، ذات اقدس الهی به این مستضعفین می‌گوید من شما را از طیبات برخوردار كرده ‌ام، شما باشید. آزادی یك روزی طیب است، آشنا بودن به طرز زندگی یك زندگی طیب است، یك زندگی طیب است، منزه بودن از لوث یك زندگی طیب است، فرمود شما مستضعف بودید ما شما را پناه دادیم و از طیبات برخوردارتان كردیم، شما باشید. پس مستضعف در مشخص است كه چه گروهی‌اند و (ارواحنا فداه) هم مشخص است كه چگونه است. 🔸 از ابی عبدالله حسین ابن علی ابن ابیطالب (روحی و ارواح العالمین لمضجعه الشریف الفدا) سؤال كردند خصوصیات او چیست؟ حضرت مهدی برنامه او چیست؟ او را با چه بشناسیم؟ فرمود: «وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ‏ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ‏ إِلَیهِ‏ وَ لَا یحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ»؛[3] فرمود امام زمان را با این سه شاخصه می‌ شناسید: او احكام الهی حلال و حرام خدا را می‌ داند و همه مردم به او نیازمندند و او محتاج به احدی نیست، این می‌ شود انسان كامل. اگر چنانچه به ما فرمودند قرآن است كه یك طرفش به دست شماست تا تلاوت و تعلیم كتاب و حكمت و تزكیه و تفسیر و تأویل را بیابید و طرف دیگرش به دست ذات اقدس الهی است هر چه این طناب را بگیرید باز بار معنوی همراهش هست، درباره وجود مبارك ولی عصر هم می ‌خوانیم: «أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ».[4] رابط بین جهان فعلی و ذات اقدس الهی است این است كه همه این عمودین را طی كرده است. [1]. سوره انفال، آیه26. [2]. سوره نحل، آیه97. [3]. الغیبة للنعمانی، ص242. [4]. المزار الكبیر (لابن المشهدی)، ص579. 📚 سخنرانی در نیمه شعبان تاریخ: 1369/12/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مظهر اراده الهی 🔸 وجود مبارک پیغمبر (علیه أفضل صلوات المصلّین) فرمود: «خُذُوا عَنِّی مَنَاسِكَكُم‏»[1] «صَلُّوا كَمَا رَأَیتُمُونِی أُصَلِّی‏»؛[2] آنچه که من انجام می دهم و آنچه می گویم دین است و شما دینتان را از اعمال من بگیرید، از رفتار و مناسک من بگیرید. همان طوری که من نماز می خوانم شما نماز بخوانید، همان طوری که من حج انجام می دهم حج انجام بدهید و مانند آن. اینها یک علم غیب فراوانی دارند که حدّ و حصر ندارد، آن علم غیب معیار حکم فقهی نیست. 🔸 بنابراین نباید گفت چرا امام با آن قدرتش زندان رفته یا شهید شده است، او اسوه ماست! اگر فرمود «صَلُّوا كَمَا رَأَیتُمُونِی أُصَلِّی‏» به همان لسان صدق می فرماید زندان بروید، همان طوری که من زندان رفتم؛ شهید بشوید، همان طوری که من شهید شدم. این برکت باعث شد که نظام اسلامی سامان بپذیرد. خدا امام و شهدا را با انبیای الهی محشور بکند! اینها این راه را فهمیدند، باور کردند و عمل کردند و الآن ما در کنار مائده و در جوار مأدبه این پاکان نشسته ایم و قدر این انقلاب را این نظام را بدانیم، مبادا خدای ناکرده کسی بیراهه برود و راه کسی را ببندد! مبادا کسی به دام اختلاس و حقوق نجومی بیافتد! این نظام، است. این خون های حق هیچ وقت انسان را رها نمی کنند. به هر تقدیر امام حی و حاضر از ما وظیفه ای می طلبد که باید در بارگاه او انجام بدهیم. اگر کسی عالم نباشد مرگ او است یا عالم باشد «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ»[3] که گرفتار جهل علمی نیست، اما دامنگیر او شده است، او امام شناس نیست و مرگ او است. 🔸 بنابراین یک سلسله مسائل دقیق می خواهد که انسان بفهمد این آینه خداست، است و آنچه می کند، می گوید، قیام دارد، قعود دارد، دستور خداست «و لا غیر»؛ این کار، کار اساسی است که یک امام شناس و یک هم باید عارف و آگاه باشد، بعد از علم آن را عمل کند و بعد آن را منتشر کند. می ‌بینید در دعای اینها مثل همین فقه ما و مثل تفسیر ما مطالب را به ما یاد می دهند. در دعاهای مربوط به امام حجت (صلوات الله و سلامه علیه) این است که ما به خدا عرض می‌ کنیم خدایا! «اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَ قَلْبِی بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً فَاجْعَلْ سِلَاحِی بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً»؛[4] خدایا این دل را تو مؤمن کردی، تو یک قابلیتی به ما دادی ما این مطلب را قبول کردیم و این دل مُرده را تو با ایمان زنده کردی. خدایا همان طوری که با نام خودت، با یاد خودت و با دین خودت این دل مُرده را معمور، آباد، روشن و شفاف کردی، توفیقی بده که اسلحه ما برای یاری از غلاف بیرون بیاید. این شمشیر اگر در غلاف باشد که به نصرت وجود مبارک ولی‌ّعصر نمی آید! اگر این زبان در دهان بسته باشد که «کم من شیطان أخرس»،[5] اگر کسی که باید سخن بگوید حق بگوید، تبیین کند، عالمانه سخن بگوید، عوامی حرف نزند، به فکر نشر و جذب عوام نباشد، بلکه عوام را عالم کند، مُرده را زنده کند، این زبان در دهان نباشد، این قلم در جیب نباشد، از خدا می خواهیم که خدایا! این قلم ما را بیرون بیاورد، این زبان ما را بیرون بیاور، این شمشیر ما را بیرون بیاور، این اسلحه های نظامی ما را بیرون بیاور که دشمن علیه امام و امامت سخنی نگوید. این سلاح ما، تشهیر سلاح، علنی کردن سلاح در نصرت و یاری و باور داشتن امامت باشد. این دعای ماست! یکی از ادعیه مربوط به وجود مبارک است که به خدا عرض می کنیم: دل را تو به یاد خودت آباد کردی، توفیقی بده که این سلاح ما، شمشیر ما، قلم و قدم ما، مال و قدرت ما همه و همه در معرض خودت باشد. آن ‌که علمش در خدمت ولی‌ّعصر نیست و آن ‌که شمشیرش در خدمت ولی‌عصر نیست اهل این دعا نیست «فَاجْعَلْ سِلَاحِی بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً». [1]. نهج الحق و كشف الصدق، ص471. [2]. نهج الحق و كشف الصدق، ص423. [3]. نهج البلاغة، صبحی صالح، حکمت107. [4]. المزار الكبیر، ص658. [5]. ر.ک: شرح نهج‌البلاغه مغنیه، ج4، ص 227؛ «السَّاكِتُ عَنِ الْحَقِّ شَیطانٌ أَخْرَسٌ». 📚 پیام به شانزدهمین همایش بین ‌المللی دکترین مهدویت تاریخ: 1400/01/02 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 عبادت فراگیر 🔹 در بخش عظیمی از قرآن كریم، آینده را به و و ختم می ‌كند. فرمود اصولاً بشر برای عبادت خلق شده است در بخش انگیزه و برای فهم و استدلال و فلسفه و حكمت خلق شده است در بخش اندیشه؛ نه تنها درس بخواند حكیم و متكلم بشود، نه تنها كارش عبادت موقت نمازهای پنج ‌گانه و مانند آن باشد، نه، آیه پیامش این نیست كه هدف خلقت این است كه بشر عبادت بكند، آیه فقط قضیه موجبه را ندارد، بلکه دوتا قضیه است یكی موجبه است و یكی سالبه و جمعش حصر است؛ یعنی آن كه بشر است و است و ما او را خلق كردیم و او هدف ماست، او كاری جز عبادت ندارد! نفرمود «خلقت الجن و الانس لیعبدون»، فرمود: ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾[1] این «ما خلقتُ» با آن «الا» این جمله را به دو قضیه موجبه و سالبه تبدیل می ‌كند؛ یعنی بشر هیچ كاری ندارد مگر عبادت! یعنی تمام وقت او را باید عبادت پر كند؛ اما معنای عبادت، این نماز و روزه محدود نیست، او در جمیع 24 ساعت باید هویٰ را بر هُدیٰ منطبق كند؛ چگونه بخوابد، چگونه درس بخواند، چگونه تجارت كند، چگونه گفت‌ و ‌گو كند، چگونه گفتمان داشته باشد؛ ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾. اگر كسی این نماز پنج وقت را خواند، روزه را گرفته، مكه را رفته، واجبات را انجام داده، بقیه را به عادی گذرانده است، این شخص عبادت كرده اما ﴿إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾ نیست. 🔹 آن كسی به آیه عمل كرده كه ما به تك تك شئون او عرض ادب می ‌كنیم. این برنامه منتظران را تبیین می ‌كند. وظیفه همه ما مخصوصاً شما علمای دین را كه از كشورهای دیگر آمدید تا ره ‌توشه ‌ای از اُم القریٰ ببرید تبیین می ‌كند. در ما فقط به آن حالات حضرت در نماز و مانند آن سلام نمی فرستیم، به تك تك حالت وجود مبارك سلام می ‌فرستیم، نه تنها «اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقْعُدُ»، نه «اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ»، نه «اَلسَّلامُ عَلَیكَ حینَ تَقْرَءُ وَتُبَینُ»، بلكه «اَلسَّلامُ عَلَیكَ فی‏ آناءِ لَیلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ»؛[2] یعنی تو خدایی! جمیع شئون تو بر اساس «یعْطِفُ‏ الْهَوَى‏ عَلَى‏ الْهُدَى‏»[3] در مسیر این است؛ اگر تجارت است این است، اگر درس و بحث است این است، اگر سیاست است این است، اگر درایت است این است، اگر تألیف و تصنیف است این است. نه باند بازی، نه كسی را فریب می ‌دهی و نه فریب كسی را می ‌خوری؛ نه كیسه ‌ای دوختی، نه كاسب كارانه لباس در بر كرده ‌ای! تو جمیع شئونت بنده خداست، من هم به تو سلام می ‌فرستم؛ بر خوابت سلام می‌فرستم، بر بیداری ات سلام می ‌فرستم، تو در خواب همان كار را می ‌كنی كه در بیداری می ‌كنی. از ما هم توقع دارند كه نخواب، مگر به ما گفتند بخواب؟! مگر به ما اجازه خواب دادند؟! اینکه می ‌بینید كسی عمری را در حوزه یا دانشگاه معطل است، بعد كاسب در می ‌آید همین است! 🔹 این را مرحوم كلینی نقل كرده فرمود وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) صبح كه می ‌شد از اصحاب سؤال می ‌كرد این چند ساعتی كه خوابیدی چه چیزی فهمیدی؟ «هَلْ‏ مِنْ‏ مُبَشِّرَاتٍ»[4] چه رؤیایی دیدی؟ كجاها سفر كردی؟ تو خوابیدی یا به ملكوت سفر كردی؟ دیشب چه چیزی دیدی؟ آن كه می ‌خوابد تا غذای خودش را هضم بكند كه بر خواب او سلام نمی ‌فرستند! همین معنای نورانی كه برای پیغمبر است كه فرمود «تَنَامُ عَینِی وَ لَا ینَامُ قَلْبِی»،[5] همین معنا را در روایات قرار دادند كه فرمودند تو هم نخواب! 🔹 پس آیه سوره «ذاریات» نمی ‌گوید ما بشر را خلق كردیم برای اینكه نماز بخواند روزه بگیرد؛ اگر پنج ساعت در شبانه روز این وظیفه واجب و مستحب را انجام داد، آن نوزده ساعت را به عادی گذراند به آیه عمل نكرد، نفرمود «خلقت الجن و الانس لیعبدون» فرمود: ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ﴾ قهراً تجارتش می ‌شود عبادی، سیاستش می‌ شود عبادی، این ‌چنین بندگان امامشان می ‌شود وجود مبارك كه در جمیع شئون این‌ چنین است. [1]. سوره ذاریات، آیه56. [2]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏53، ص171. [3]. نهج البلاغه، خطبه138. [4]. الكافی (ط - إسلامیة)، ج‏8، ص90. [5]. كنز الفوائد، ج‏2، ص63. 📚 سخنرانی در جمع علما و اندیشوران كشورهای اسلامی در حرم مطهر فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تاریخ: مهر 1382 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 گستره فیض 🔹 وجود امام ولو مستور هم باشد غایب هم باشد . تفصیل مسئله این است كه امامت جزء مسائل كلامی و اعتقادی است، مسئله ‌ای است كه موضوع آن فعل خدا است و امام یكی از شئون نازل و ضعیف او اداره امور جامعه بشری است، امام كارهای فراوان مهم‌تر دیگری هم دارد. 🔹 امام را وقتی اهل سنت معرفی می ‌كنند همان است، مدیر جامعه است و مدبر جامعه است؛ ولی وقتی امامیه معنا می ‌كنند امام كسی است كه هم در اثر وجود ناسوتی ‌اش جامعه بشری را تأمین می‌ كند، هم در اثر وجود ملكوتی ‌اش فرشتگان عالم مثال و ملكوت را راهنمایی می ‌كند، هم در اثر وجود جبروتی‌ اش حاملان عرش را به كمال لایق خودشان دعوت می ‌كند و هم كارهای برتر و والاتر. 🔹 آنچه شما در جریان تعلیم اسما خوانده ‌اید و می‌ خوانید ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ اْلأَسْماءَ﴾ این ناظر به مقام شریف انسان كامل است. همان طوری كه در نشئه طبیعت معلم جامعه است ﴿وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ در جمع فرشتگان ﴿یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ﴾ هم كار او است. فرشتگانی كه مدبرات امرند رهنمودهای خود را از انسان كامل و می ‌گیرند و از امام زمان خود دریافت می ‌كنند و این مقام شامخ امامت است كه برای فرشتگان هم تعلیم یا انباء را به همراه دارد و برای جامعه بشری هم ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ را به همراه دارد و است، چه مردم او را ببینند و چه مردم او را نبینند. او مردم را می ‌بیند، او هدایت های باطنی را دارد، او رهنمود باطنی را دارد او با دعاهای خود نیازهای جامعه را برطرف می ‌كند و مانند آن. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: مهر 1382 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 معلم ملائکه 🔹 در بحث های كلامی، مسئله مقداری روشن است، بالاتر از كلام در فلسفه، مسئله ولایت عمیق است، بالاتر از فلسفه در عرفان، ولایت از همهٴ اینها عمیق ‌تر است. حدّاكثر برهانی كه یك متكلّم یا فیلسوف می ‌آورد این است كه ، بشر متمدّن است; از دیرزمان همین حرف بود كه جامعه را كه بی‌ قانون نمی ‌شود اداره كرد، قانون باید الهی باشد و قانو‌ن ‌آور باید الهی و نبی باشد (همین برهان معروف)؛ اما آنچه در عرفان مطرح است این نیست; نمی ‌گویند بشر قانون می ‌خواهد، می ‌گویند ، جن قانون می ‌خواهد و راهنما، ملائكه قانون می‌ خواهند و راهنما، فرشتگان رهبر می ‌خواهند معلّم می‌ خواهند ﴿یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾ می ‌خواهند. 🔹 امروز كسی كه مخاطب ﴿أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾ است وجود مبارك است; آنكه قضیةٌ فی واقعةً نبود آنكه قضیه آدم (سلام الله علیه) به عنوان قضیه شخصی نبود، به عنوان بود؛ یعنی مقام والای همیشه مخاطب است كه ﴿أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾; امروز وجود مبارك ولی عصر این است. اگر كسی گفت «امروز امیرِ درِ میخانه تویی تو» چنین میخانه ای است! 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1388/07/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ناز و نیاز 🔸 این دعای مباهله قوی‌ تر و غنی‌ تر از دعای سحر هر شب ماه مبارک رمضان است که عرض می کنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ» تا آخر؛ این دعایی که امام صادق (سلام الله علیه) برای روز مباهله مشخص کرده است، به مراتب علمی ‌تر، غنی ‌تر و قوی ‌تر از دعای سحر ماه مبارک رمضان است؛ یک است با یک ترجیع ‌بند! 🔸 در دعای سحر فقط عرض می کنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ»، سؤال می ‌کنیم؛ اما این دعای نورانی مباهله که امام صادق فرمود، یک مطالبه است، ترجیع ‌بند است؛ چند جمله از دعا که گذشت عرض می کند: «فَاسْتَجِبْ لِی‏»؛ خدایا تو قرار گذاشتی گفتی: ﴿ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾، من دعا کردم، باید جواب بدهی! این طور حرف زدن برای کیست؟ آدم باید رویش بشود با خدا این‌طور حرف بزند! تو گفتی بخوان، من هم خواندم؛ تو گفتی بیا، من هم آمدم؛ ترجیع ‌بند گونه است، یکی دو بار نیست، دو سه جمله دعا می کند بعد عرض می کند خدایا تو گفتی بخوان من خواندم، تو گفتی اجابت می‌ کنم اجابت بکن، مشکل مرا حل کن! 🔸 این‌طور دعا کردن، این‌طور حرف زدن با خدا چگونه است؟ آیا یک خواستن محتاجانه از خداست؟ محتاج که گداست، گدا که این‌طور حرف نمی ‌زند، گدا که طلبکارانه حرف نمی ‌زند؛ این است. این بیان نورانی حضرت وجود مبارک که در دعای «افتتاح» هر شب در ماه مبارک رمضان می ‌خوانیم، مگر غیر از امام کسی می ‌تواند این طور حرف بزند بگوید من آمدم «مُدِلًّا عَلَیك‏»؟! این ادلال از دلال است، دلال یعنی غنج، یعنی ناز؛ خدایا من در ماه مبارک مهمان تو هستم، می‌ خواهم ناز کنم برای تو! مگر نگفتی صائمین «ضیوف الرّحمان» هستند _حجاج در آن سرزمین «ضیوف الرحمان» هستند، صائمین در این زمان مهمان خدا _ گفتی مهمان هستند، من می ‌خواهم برای تو ناز کنم. این را غیر از امام کسی می ‌تواند بگوید؟! خدایا من «مُدِلًّا عَلَیك‏»، می‌ خواهم دلال کنم، می ‌خواهم غنج کنم، می‌ خواهم ناز کنم برای تو! 🔸 این مناجات «شعبانیه» که از وجود مبارک حضرت امیر است که البته همه ائمه این مناجات را می ‌خواندند، در آن ادلال هست، ناز هست. غیر از اینها ممکن بود، کسی این‌طور حرف بزند؟! در همین مناجات «شعبانیه» آمده است: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»؛ خدایا اگر مرا مؤاخذه کنی، بگویی چرا گناه کردی، من هم تو را مؤاخذه می‌ کنم که تو که بزرگ ‌تر بودی چرا عفو نکردی! این از چه کسی بر می ‌آید؟ ما چنین ائمه ‌ای داریم، چنین اولیایی داریم که با خدا این‌طور حرف می ‌زنند. به ما هم گفتند بخوان، نگفتند این مخصوص آنهاست؛ عرض می کند: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»؛ می ‌گویم تو که بزرگ ‌تر بودی، چرا آبروی ما را بردی! ما با اینها رو به ‌رو هستیم؛ هیچ کسی عذری ندارد. اینها را همین علی گفت؛ اینکه گفتند خدا می ‌نازد به علی، این است! یعنی شما فرض می ‌کنید در عالم کسی پیدا بشود که این‌طور حرف بزند و مناجات کند؟ به ما هم گفتند شما هم بخوانید! آپارات: https://aparat.com/v/EDYb9 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1397/06/13 🆔 @a_javadiamoli_esra