eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد تو در بین کافه میکنم جان بیشتر میزند آتش مرا رگبار باران بیشتر از تمام خاطراتی که نبوده بین ما میزند آتش روانم را زمستان بیشتر از زبان مردم نا آشنا با درد عشق میکند زخمی مرا تجویز و درمان بیشتر دزدکی میبینمت از تونداری خسته ام میدهد مرد فقیر از دست ایمان بیشتر در جهان زخمی ترین دل بوده ام از تیغ عشق میبرد چاقوی هر قصاب از ران بیشتر بیشتر از خود برای این و آن گفتم غزل خورده است از جیب صاحبخانه مهمان بیشتر در فراق لمس دستان محبت بوده است گریه ام از اشک های پیر کنعان بیشتر این جوان تاوان فراوان داده اما بوده است ارزش عاشق شدن در چشمم از جان بیشتر
با شنبه ی بی دوست چه سازد دل بی تاب ای جمعه نرو جان خودت دست نگه دار
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کس دیگری بزن پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه من هم سری بزن ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار سیلی محکمتری بزن ! شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن! -سجاد سامانی
استاد حسینعلی زارعی: لا اقل عاشق نمی کردی دل بیچاره را یا که ویران تر نمی کردی دلِ صد پاره را جسم و جانم از تمامِ زندگی ها رانده شد بینِ بازوهای خود جایی بده آواره را مرغِ زیبایم کمی پایین بیا از اوجِ عشق جانِ من دیگر ندارد جنبشِ فوّاره را! گرچه بی جانم ولی دستِ مرا محکم بگیر تا که بعد از آن ببینی سرعتِ طیّاره را! روزِ من بی روی تو از شامِ یلدا تیره تر... نوبهارِ من، مپوشان جلوهٔ رخساره را نسلِ عاشق از طلوعِ مِهرِ تو پیدا شود چون که با دستت بگیری گوشهٔ گهواره را آرزویش دیدنِ رخسارِ زیبای شماست آن که با چشمش بگیرد ترکشِ خمپاره را گر هزاران بارِ دیگر هم برانی، عاشقم روی قلبم حک نمودم خواهشِ همواره را! هاجرِ زیبای من از زمزمِ عشقت بگو پیشِ روی خود نیاور طعنه های ساره را! عاشقی هستم که تا پایانِ جانم مانده ام گرچه بر رویم کِشند از هر طرف قدّاره را
بیستون شب من تیشه خور مژگان شد خواب را سهمیه ی گور نگه داشته ام
.. به قربان امین و قد و بالاش نگاه ِ شور ِ نامحرم کف ِ پاش دلش گاهی به این بند است و گَه اون ژنیتیکیه,, مثل ، باباش 😜 😂😂😂😂
خانه و خیابان ها جای من نمیباشد بعد رفتنت از شهر میروم آباد😉✌️
پدرم را پدرم گفتن با ناز در آورده عجیب چون خدایی پدرت نیستم 😂 فقط پول کم میاری میای پیش ما مثلن بچه اوردیم😭 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 پدر جانی پدر جانی پدر جان تو بهتر از آناناسی🍍پدر جان تو بانک مرکزی، ارز و دلاری💰💳💶 خدایی بهترین هایی پدر جان😅✋ 😁✌️ برنامه بودجه امسالمو دادم مامان تصویب کرده واریزش با شما😂 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 هم نوگل در بداهه طناز منی هم قاتل بر انداز منی یک عمر به اتفاق مادر جانت اندر پی دفتر پس انداز منی 😂 برو فیلم بازی نکن بگو چند بریزم به حسابت😂😂😂 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 پانصد که برا کتاب و درسام پانصدم برا شهریه با جام(خونه) چار پنج تومنم نقدی بده تا هی خرج کنم برای زیدام😅🙈😂😂😂 چقدر گفتم درست تربیتم کنین الان باید خرج دوست دخترامم بدین😂😂😂😂😂
در ظرف شراب، زهر و سم هم داریم ارگی چو خرابه های بم هم داریم هر کس که قلم گرفت باور نکنید! ما شاعرِ خوبِ عقلِ کم هم داریم
دنیا به کام ما که نبوده ست تا کنون... مِن بعد هم به کام شما، ما نخواستیم!
[ {😷🙈} گرچه با ماسک تماشای رخش ممکن نیست غم مخور دل ، که پسِ ابر نمی ماند ماه:)
رخسار و زلف و چشم و خط و خال آفرید آنگاه داد راه تماشا نگاه را 💔
بردی به یغما جان ز تن ای رهزن ایمان من با یاد زلفت تا به چند آشفته بینم خواب ها 💔
این حنجره جز با لب ِ تو، شعرنخوانده جز طعم ِصدایت به صدایش نچشانده قلب تو زیارتکده ای در دل کوه است یک عشق نفسگیر، مرا تا تو رسانده خودکار، شده قطره چکانی پر ِ احساس از شیره ی جان تو در این شعر، چکانده آنقدر نوشتم " تو" که باغ ِ گل سرخی در گوشه ی هر ناخن من ، ریشه دوانده سرسخت چو ابریشمی و دست کبودم گل های تو را بر تن قالیچه ، نشانده سرسبزترین باغ زمین است نگاهت یک عالمه پروانه به این سمت ، پرانده یک رود ِخروشان و دو مرغابی ِ حیران دست تو مرا تا دل این رود ، کشانده ممنوعه ترین منطقه ی عشق ، همین جاست راهی به جز آواره شدن در تو نمانده 🌹🌹🌹
با همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ‌ کس، هیچ‌ کس اینجا به مانند نشد 💔
یک شبی مشکین تو دیدم در خواب خواب آن یک شبه، یک پریشانم کرد 💔😭 شوریده شیرازی
کسی را سَر چیزی و تمنای کسی است ما به غیر از نداریم تمنای دگر 💔😭 سعدی
تو را هوای به من رسیدن نیست!!! وگرنه فاصله‌ی ما هنوز قدم است 💔😢
صد عذر نکو نیامدن را دانی یک حیله برای آمدن نتوانی 🥴
ما را غمِ دوزخ و نه حرص بهشت است بردار ز رخ پرده که مشتاق 💔😭 مولوی
فکر یک بوسه ی شیرین ز کشت مرا حرفهای هوس انگیز کشت مرا 💔😭
🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺👏🌺 مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد هر که را در طلبت همت او قاصر نیست از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست من که در آتش سودای تو آهی نزنم کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم که پریشانی این سلسله را آخر نیست سر پیوند تو تنها نه دل راست کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸👏🌸
یاد او کردم ز جان صد آه درد آلود خاست خوی گرمش در بگذشت و از دود خاست 💔
دنیا دو روز بیش نبود و عجب گذشت! روزی به امر کردن و روزی به التماس 💔
در ظرف شراب، زهر و سم هم داریم ارگی چو خرابه های بم هم داریم هر کس که قلم گرفت باور نکنید! ما شاعرِ خوبِ عقلِ کم هم داریم
من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم
هزار جان مقــدس فـــــدای روی تو باد ڪه در جهان چو تو خوبی ڪسی ندید و نزاد هزار رحمت دیگر نثار آن عاشـــــق ڪه او به دام هــــوای چو تو شهی افتاد
🌱🖇 ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش مثل من هرگز نکن با او کمی دلــــــدار باش ....
ای دلبرِ زیبایِ پری رویِ پری خویِ پریزاد هرگز نتوان بُرد ز یاد عشقِ تو را دلبرِ طناز...
عافیت می‌طلبی، پای خُم از دست مده که بلاها همه در زیرِ سرِ هشیاری ا‌ست صائب تبريزی