eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند نزن بے سر و سامان شدنم را ابرم ڪه خدا خواسته باران شدنم را
ما از امیدها همه یکجا گذشته‌ایم از آخرت بریده ز دنیا گذشته‌ایم گشته است در میانه‌روی عمرِ ما تمام ما از پلِ صراط همین جا گذشته‌ایم... .....
در دلم جنگ داخلی برپاست باز حال و هوای ست یک نفر پرسه می زند در من مثل دشمن همیشه پنهان ست با غرور و صدای ساکت او مثل میّت شده ست دستانم هی کاری و فراز و فرود مبتلا تر شدم ، زمستانم از زدن گریزانم باتبر خو گرفته ام ، لطفا _ خط میخی نکش به روی تنم تا شوم پس از مردن روی دستان غم سوار شدم شیون از دل قرار را برده بس کنید از هوار می ترسم این منم یک زن ترک خورده پشت خنده ها مانده یک جهان حسرت و سیاهی "ها" خاک سردی نشسته روی لبم وای از مرگ بچه ماهی ها
در کویر بی کسی تنهاترین منزل منم عیب دنیا نیست تنهابودنم، مشکل منم ابر غم می بارد از روی ترحم بر سرم موج در دورم ندارم منتها ساحل منم
مردم به هر که آینه شد ، سنگ می زنند از طعنه های عالم و آدم غمت مباد.
🌹 برای دلتنگی های زائران امام رضا(ع) کار دلمان لنگ شده…همسایه جنس دلم از سنگ شده…همسایه کی زائر آن صحن و سرا خواهم شد…؟ همسایه دلش تنگ شده…همسایه
♥️♥️♥️♥️ ♥️ ♥️ ♥️ یقیناً آداب دارد پر از شورست و حالی ناب دارد به یاد وصل و شوق دیدن دوست یقین عاشق دلی بی تاب دارد همیشه منتظر چشمش به راه‌ست ضمیرش روز و شب کی خواب دارد به این باور رسیده جان خسته که بی شک آسمان مهتاب دارد بیا ای دل نخور اینقدر غصه دوای درد را دارد نمانَد تشنه، جان که او سرچشمه ای پر آب دارد همیشه عکس زیبای ؛ میان قلب عاشق قاب دارد.. سروده چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ "کپی با ذکر نام شاعر" ♥️ ♥️ ♥️ ♥️♥️♥️♥️
🍃💐🍃💐🍃به مناسبت تولد برادر ادیب ومهربانمان جناب آقای عارفیان 🍃💐🍃💐🍃 ان شاءالله زیر سایه امام زمان برقرار و سلامت باشند🙏🌸🌸🌸 🎈حرف از شب میلاد عزیــــزی به میــان است 🎈نامــش گـل یــاس و لقبـــش عارفیــان است 🎈یاران همـــگی دســــــت به خـــودکارِ ارادت 🎈نقدیـنه و سـرچشمه ی ما در هیــجــان است 🎈آثــــــار گــرانــبـــار و پــر از رنـگ و لعـــابـش 🎈در حُســـن شبــیــه هنــــر فــرشــچیـان است 🎈او خستــه نشد ســاعتـی از بـــذل محـبـــــت 🎈در معــــرکه ی مهر و وفــا شیـــر ژیــان است 🎈همــــواره برای هنــــرِ شـــعــــر و نوشـــتـــن 🎈دلسـوز و پر از حــوصـــله و دل نگـران است 🎈مــن را چــه بـه شـــرح دلِ خورشیـــدوَش او 🎈"چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است"
از ترحم تا مروت،از مدارا تا وفا .... هر چه را کردم طلب، دیدم ز عالم رفته است ..!
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من زان روی که از جمله گرفتارترم من •روزی که نماند دگری بر سر کویت دانی که ز اغیار وفادار ترم من •بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن زان کز همه کس بی کس و بی‌یارترم من •بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد زارم بکشی کز که ستمکار ترم من •وحشی به طبیب من بیچاره که گوید کامروز ز دیروز بسی زارترم من
یاری کن ای نَفَس که دَرِین گوشهٔ قَفَس بانگی بَر آورم ز دلِ خسته یک نفس صبـر پیمبـرانه اَم آخَر تمام شد! ای آیتِ اُمیـد به فریــادِ من بِرَس
گفتمش عاشقتم، گفت محبت دارید ای به گور پدر آنکه ادب یادش داد...
نه مثل كوه محكمم نه مثل رود جارى ام نه لايقم به دشمنى نه آن كه دوست دارى ام تو آن نگاه خيره اى در انتظار آمدن من آن دو پلك خسته كه به هم نمى گذارى ام تو خسته اى و خسته تر منم كه هرز مى روم تو از همه فرارى و من از خودم فرارى ام زمانه در پى تو بود و لو ندادمت ولى مرا به بند مى كشد به جرم راز دارى ام شناختند مردمان من و تو را به اين نشان تو را به صبر كردنت مرا به بى قرارى ام چقدر غصه مى خورم كه هستى و ندارمت مدام طعنه ميزند به بودنم ، ندارى ام
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من در شهر شما عاشق انگشت نما من دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست جانا، به خدا من،به خدا من، به خدا من
‌از نگاه روے تو دل سیر میگردد مگر ؟ آخر آدم با تو باشد پیر میگردد مگر ؟
باید تورا به عقد خودم درییاورم بیزار ازین خطاب برادر" و خواهرم شمع شب محافل اگر شعر من.شده سوسوی حسرت تو نشسته است بر سرم دنیا ندارد ارزش دیدن بدون دوست با اشک خود به رنگ کفن چشم میخرم
🌼🍃 درد من تو، مرهمم تو ؛ آه من تو، شبنمم تو ای تمنای سرودن؛ ابتدای هر غزل تو مستی ام تو، شور من تو ؛ نغمه ی ماهور من تو گرمی آواز این دل ؛ از همان روز ازل تو کوکبم تو، ماه من تو ؛ روشنای راه من تو بر لب خشکیده ی من؛ می دهی طعم عسل تو قصه ام تو، شعر من تو؛ حامی پر مهر من تو در کنار خاطراتم؛ می شوی ضرب المثل تو ای پرِ پرواز من تو ؛ همدل و همراز من تو نغمه های هر شبم را ؛ آشنای بی دغل تو بوی گل تو، یاسمن تو ؛ سبزی ِ دشت و دمن تو ای تقلّای وجودم، در قنوت هر غزل تو عاشღقی تو، زندگی تو ؛ کوی دل را سادگی تو کعبه ی دلدادگی را؛ قبله گاه بی بدل تو
ای من بیا و با خودِ هیچت نزاع کن ای سینه از نفس زدنت امتناع کن دنیا از ازدحام شرارت در آتش ست یا آب باش ، یا حذر از اجتماع کن خانه پر از تبسمِ دندانِ دشنه هاست از آبـروی گـرگ و بیـابان دفاع کن...! وجدان, شروع کرده به کوچیدن از بشر یک کاسـه آاااه بدرقه ی این وداع کن خورشید در مساحت "ظلمت" سیاه شد فکری برای دایره ی بی شـعاع کن گوشِ کر قیافه ی منفور خشم را از جـیغـهای آیـنه با اطـلاع کن ! بر خاک یأس ، کوه اراده نشسته است امید را عصـای قـد ِ ارتفاع کن دنیا کجست و راستی اش در محال ، پس اصلا بیا جهان جدید اختراع کن...!
نه چندان دلخوری از من نه چندان دوستم داری مرا تا چند می‌خواهی بلاتکلیف بگذاری؟ فاضل نظری
♥️ رو به رویت چه لذتی دارد صحبت از حرف های تکراری مطمئنم که دوستت دارم ! مطمئنی که دوستم داری ؟! ؟! ...
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر... دوستم داری ولیکن من تو را... خُب بیشتر لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر
••° خورد کن❌ لا مذهب آن کوه غرورت را، بگو دوستم داری\"، مگر چیزی ز تو کم می شود
عشق را ناخوانده از بر می کنم عقل را آهسته پر پر می کنم گفته بودی دوستم داری؛درست ساده هستم، زود باور می کنم
میشوی از رفتنت روزی پشیمان، منتها موقعِ برگشتنت دیگر من آن من نیستم! لا ادری
داری سرِ آزار که تهدیدِ نهانی از جنبش لب‌هایِ شکربارِ تو پیداست😉