eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
آنی که فلک با تو درآید به طرب گر آدمیی شیفته گردد چه عجب تا جان بودم بندگیت خواهم کرد خواهی به طلب مر او خواهی مطلب
در هر شهیدی یک خصیصه‌ای، یک اخلاق نیکو و پسندیده‌ای است که اگر ما به آن تاسی کنیم، برای ما می‌تواند رهنمون و هدایت‌گر باشد!
قصد جان می‌کند این عید و بهارم بی‌تو این چه عیدی و بهاری‌ست که دارم بی‌تو گیرم این باغ، گُلاگُل بشکوفد رنگین به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بی‌تو؟ با تو ترسم به جنونم بکشد کار، ای یار من که در عشق چنین شیفته‌وارم بی‌تو به گل روی تواش در بگشایم، ورنه نکند رخنه بهاری به حصارم بی‌تو گیرم از هیمه زمرد به نفس رویانده‌ست بازهم باز بهارش نشمارم بی‌تو با غمت صبر سپردم به قراری که اگر هم به دادم نرسی، جان بسپارم بی‌تو✋🏻
باز هم عید است و عیدی‌ دادن و دیدارِ یار یارِ ما در پیشِ یارش لحظه ی تحویل سال...
خدا چه حوصله‌ای داشت روز خلقت تو كه هیچ نقص ندارد تراش قامت ...!!
بعد یک سال بهار آمده می بینی که باز تکرار به بار آمده می بینی که سبزی سجده ما را به لبی سرخ فروخت عقل با عشق کنار آمده می بینی که آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده چشم آهو به شکار آمده می بینی که... صبحتون شاد⛅️🌸🌿
باران شروع تلخ همه عاشقانه هاست باران براي توست خيابان براي من...
الباب الذي يُقفل في وجهِك عمدًا، إيّاك أن تطرقهُ ثانيةً. دری که عمدا به‌روی تو قفل می شود ، هرگز دوباره آنرا نکوب ....
پی خال لبش رفتم به دام زلفش افتادم چه داند مرغ وحشی، دام پیش دانه می‌خوابد
اگر قسمت شود آن یار طناز😍 گشاید بهر من آغوش خود باز🤗 برقصم بهر او با ساز و آواز بگیرم جای بوسه از لُپش گاز😅
عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست قدم اول این راه جگر میخواهد...
چای نوشیدی و من آهسته می گفتم به خود چای هم طعم لبش را با همه تلخی چشید
سخت است که عاشق شوی و دست نَیابی شب‌ها به ستم ، بینِ غم و آه بخوابی . . -
من انتقام دلم را زِ هجر میگیرم شَبی که لب بگذارم بر آستان لَبش
بوسه تو به کام من کوهنورد تشنه را... کوزه آب زندگی توشه راه کردن است
مثل آن ماهی که یارش لحظه ی تحویل سال... قلب من شوق تپیدن را... رها کن! بگذریم!
گاهی سکوت، درد مرا داد می‌زند آه از صدای ضجه‌ی ماهی درون آب ..
. یک چای به طعم لب تو عیش جهان است، شیرین تر از آنی که دلم قند بخواهد ...
می ومعشوق و عشق و روز نوروز ز توبه، توبه باید کرد امروز ...
یک شعر نیمایی زیبا بخوانیم👌 خبر دارم که در فردای فرداها بهارِ بهترینی هست دری را می‌گشایی: پشت آن، درهای دیگر هم خبر دارم گشوده می‌شود آن آخرین در هم بهاری پشت آن در لحظه‌ها را می‌شمارد باز و هر قفلی کلیدی تازه دارد باز من از دیروزهایِ رفته دانستم که در امروزِ ما تقدیرِ فردا آفرینی هست خبر دارم بهار بهترینی هست!
تا رفته ای شمار شب و روز می کنـم ایام عمر من همه یوم الحساب بود...
_کتابت‌کُن‌،تماشارا !... +به‌نستعلیق‌ِ‌دلتنگی ..!
. بستگی به آدمش داره یه دیوونه گفتنایی مثل بغله یه عزیزمی مثل فحش...
یک تکّه ابر از داخل جیبم در آوردم یعنی که حالم بی حضورت سخت بارانی ست....
🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹 اول صبح من از لحظه‌ی بیداری توست ماه و خورشید من! ای حضرت معشوق! سلام ••✾•🌺🍃🌸🍃🌺•✾••