در هر شهیدی یک خصیصهای،
یک اخلاق نیکو و پسندیدهای است که اگر
ما به آن تاسی کنیم، برای ما میتواند
رهنمون و هدایتگر باشد!
#شهید_حسینخرازی
قصد جان میکند این عید و بهارم بیتو
این چه عیدی و بهاریست که دارم بیتو
گیرم این باغ، گُلاگُل بشکوفد رنگین
به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بیتو؟
با تو ترسم به جنونم بکشد کار، ای یار
من که در عشق چنین شیفتهوارم بیتو
به گل روی تواش در بگشایم، ورنه
نکند رخنه بهاری به حصارم بیتو
گیرم از هیمه زمرد به نفس رویاندهست
بازهم باز بهارش نشمارم بیتو
با غمت صبر سپردم به قراری که اگر
هم به دادم نرسی، جان بسپارم بیتو✋🏻
#حسین_منزوی
باز هم عید است و عیدی دادن و دیدارِ یار
یارِ ما در پیشِ یارش لحظه ی تحویل سال...
#کوثر_سخی_زاده
خدا چه حوصلهای داشت روز خلقت تو
كه هیچ نقص ندارد تراش قامت #تو ...!!
#عمران_صلاحی
بعد یک سال بهار آمده می بینی که
باز تکرار به بار آمده می بینی که
سبزی سجده ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده می بینی که
آنکه عمری به کمین بود به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده می بینی که...
صبحتون شاد⛅️🌸🌿
#فاضل_نظری
باران شروع تلخ همه عاشقانه هاست
باران براي توست خيابان براي من...
#حامد_فلاحي_راد
#باران
الباب الذي يُقفل في وجهِك عمدًا، إيّاك أن تطرقهُ ثانيةً.
دری که عمدا بهروی تو قفل می شود ،
هرگز دوباره آنرا نکوب ....
#نجیب_محفوظ
پی خال لبش رفتم به دام زلفش افتادم
چه داند مرغ وحشی، دام پیش دانه میخوابد
#استاد_جلال_بقایی
اگر قسمت شود آن یار طناز😍
گشاید بهر من آغوش خود باز🤗
برقصم بهر او با ساز و آواز
بگیرم جای بوسه از لُپش گاز😅
#امین
چای نوشیدی و من آهسته می گفتم به خود
چای هم طعم لبش را با همه تلخی چشید
#سینا_نیری
سخت است که عاشق شوی و دست نَیابی
شبها به ستم ، بینِ غم و آه بخوابی . .
#پروانہ_حسینے
-
من انتقام دلم را زِ هجر میگیرم
شَبی که لب بگذارم بر آستان لَبش
#علی_اکبر_لطیفیان
مثل آن ماهی که یارش لحظه ی تحویل سال...
قلب من شوق تپیدن را... رها کن! بگذریم!
#کوثر_سخی_زاده
گاهی سکوت، درد مرا داد میزند
آه از صدای ضجهی ماهی درون آب ..
#سید_حسین_آقامیری
.
یک چای
به طعم لب تو
عیش جهان است،
شیرین تر از آنی
که دلم قند بخواهد ...
#علی_سلطانی_وش
می ومعشوق و عشق و روز نوروز
ز توبه، توبه باید کرد امروز ...
#عطار
#سلاااام_دوستان_بهار_مبارک
یک شعر نیمایی زیبا بخوانیم👌
خبر دارم که در فردای فرداها
بهارِ بهترینی هست
دری را میگشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده میشود آن آخرین در هم
بهاری پشت آن در
لحظهها را میشمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز
من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در امروزِ ما تقدیرِ فردا آفرینی هست
خبر دارم
بهار بهترینی هست!
#سیدعلی_میرافضلی
تا رفته ای شمار شب و روز می کنـم
ایام عمر من همه یوم الحساب بود...
#صائب_تبریزی
.
بستگی به آدمش داره
یه دیوونه گفتنایی مثل بغله
یه عزیزمی مثل فحش...
#حرفحساب
یک تکّه ابر از داخل جیبم در آوردم
یعنی که حالم بی حضورت سخت بارانی ست....
#سعید_شیروانی
🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹
اول صبح من از لحظهی بیداری توست
ماه و خورشید من!
ای حضرت معشوق! سلام
#حسین_مرادی
••✾•🌺🍃🌸🍃🌺•✾••
💕✨💕✨💕✨
🌷صبح است کنون بیا
🌿که آواز کنیم
🌷یک روز دگر به عشق
🌿آغاز کنیم
🌷برخیز و بیا که غم
🌿فراموش شود
🌷در اوج صفا و مهر
🌿پرواز کنیم
🌷سلام
🌿صبحتون پر از عشق و امید
🌷آدینهتون سراسر شاد و سپید
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت
تکلیف بیقراری ایندل چه میشود؟!
اصلاً شمااگر که نخواهی ببینمت…
ای کاش یکجمعهشبی قسمتم شود
در راه جمکران سر راهی ببینمت
یا که محرمی شود و بین کوچهای
در حال کار نصب سیاهی ببینمت
آقا خدا نیاورد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
بااین دلسیاه وتباهم چه دلخوشم
بر این خیال کهنه واهی، ببینمت!
دارم یقین که روز وصال تو میرسد
ذکر لبم شده که الهی ببینمت...
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
.
زِ هجرت هر شبے سالے و هر روزم بُوَد ماهی
ڪسے داند ڪه دور افتاده باشد سال و ماه از تو...
#فراق
📜
سلام امام زمانم✋🌸
سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر ❤️
پشت دیوار بلند زندگی
مانده ایم چشم انتظاریک خبر
یک انا المَهدی بگو
یاابن الحسن(عج)
تا فرو ریزد حصار غصه ها
💓اللهم عجل لولیک الفرج💓
سلام روزتون مهدوی
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قرار از تو، شمال از تو، خیالِ مخملش با من
شب و باران و یک کلبه میانِ جنگلش با من
خجالت می کشی شاید که ساکت مانده ای، باشد
تدارک دیدنِ رویایمان از اولش با من
بیا کارت نباشد بختمان گرچه گره خورده
رهایی از طلسم و هرچه جادو جنبلش با من
دو پلکت را ببند و حس کن آهنگِ قدمها را
اتاقی با تمِ پاییز و رنگِ خردلش با من
بده دستت به دستم گرمِ گرم از شعله هایِ رقص
اجاقِ چاقِ رنگین طاق و چوبِ صندلش با من
صفایی کن بده لم بر حریرِ ماهِ رویِ ابر
ردیفِ نازبالش هایِ نرمِ ململش با من
فدایِ خستگی هایت، لبی تر کن بخوان شعری
صدایِ قُل قُلِ قوریِ چای و منقلش با من
برای شاممان یک سفره شعر و دلبری با تو
کمی ریحان و خوشبختی و نانِ بَل بَلَش با من
جهان تا بوده گرچه دل شکستن بوده آیینش
دلت را دستِ من بسپار، حلِ معضلش با من
تو با من تا تهِ رویا بیا تا آخرِ این شعر
غزل با خطِ نم نم رویِ برگِ جنگلش با من
شهراد_میدری