من نمک گیر تو و اجداد و اولاد توام
چون به دست خالــی من آب و نــان دادی حسین
رقّـت قلبـم زیـــاد و جسـم و روحـم شسته شد
تا ز چای روضه ات یک استکان دادی حسین
#محمد_فردوسی
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله 💔🥀
اقرار می کنم که در این جا بدون تو
حتی برای آه کشیدن ، هوا کم است
#محمد_سلمانی
سوی او خصمی که تیرانداخته
پشه کارش را کفایت ساخته
اوست سلطان هرچه خواهد آن کند
عالمی را در دمی ویران کند
آنکه در آدم دمید او روح را 🌙
داد از طوفان نجات او نوح را
+ طُرفَةُ العینی جهان بر هم زند
#عطار
حتي به رغم منظره هايي كه محشرند
همواره چشم هاي تو يك چيز ديگرند
تنديس يادبود خدا در زميني و
اعضاي تو تراشهاي از سنگ مرمرند
بوسهست نام تكتك آن ميوهها كه من
در هر زمان بچينمشان، باز نوبرند
آزادم و در اوج رهايي اسير تو
دستان من شبيه به بال كبوترند
هرچشم و گوش بسته كه ديدم دچار توست
انبوه عاشقان تو هم كور و هم كَرند
در عشق جاي داد و ستد نيست، غالبا
دل ميدهند و در عوضش دل نميبرند
مارا چه ساده سكهي يك پول ميكني
اين روزها كه ناز تو را خوب ميخرند
#جواد_منفرد
کاش آنکس که به تو حق قضاوت میداد
به من سوخته دل فرصت صحبت میداد
چه نیازیست به خونخواهی دشمن وقتی
به گنهکاری ما دوست شهادت میداد
دل بریدی زِ من و عهد شکستی، آری
عشق هر جا که نباید به تو جرأت میداد
تا پر و بال بگیری و به جایی برسی
چی کسی بیشتر از من به تو فرصت میداد؟
هر که از نام تو پرسید همین را گفتم
گل سرخی که فقط بوی نجابت میداد
#محمدحسنجمشیدی
دلتنگ تو وُ بهانه هایت هستم
بی تاب برای شانه هایت هستم
موسیقی تو ترانه عشقم بود
من عاشق آن ترانه هایت هستم
#آرش_میرزاپور
حرمت درد
درد تو بهجان خریدم و دم نزدم
درمـان تـو را نـدیـدم و دم نزدم
از حـرمـت درد تـو ننـالیدم هیچ
آهـسـتـه لبـی گـزیدم و دم نزدم
#قیصر_امینپور
قلب دیوانه به هرحال خطا خواهد کرد
رفته ای،پشت سرت باز دعا خواهد کرد
#محسن_نظری
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر درِ این خانه تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
ابتهاج
شعر هایم از خودم سرسخت تر دل بسته اند
من فراموشت کنم ، این ها که ول کن نیستند...
#سجاد_سامانی
دلتنگ تو وُ بهانه هایت هستم
بی تاب برای شانه هایت هستم
موسیقی تو ترانه عشقم بود
من عاشق آن ترانه هایت هستم
#آرش_میرزاپور
یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل♥️
این بار گر اصرار کنی وای به حالت👀
فاضل نظری
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
#سعدی
اِی آنکه مَرا بردهای از یاد ، کجایی؟
بیگانهشدی ، دستمَریزاد ، کجایی؟
در دامِ تواَم ، نیست مَرا راهِ گریزی ..
من عاشقِ این دام و تو صیّاد ، کجایی؟
محبوس شدم گوشهیِویـرانهیِعشقـت
آوارِ غمت بَر سَرم اُفتاد ، کجایی؟:)
آسودگیاَم ، زندگیاَم ، داروندارم ..
در راهِ تو دادم هَمه بَرباد ، کجایی؟
اینجا چهکنم؟ از که بگیرم خبرترا؟
از دستِ تو و نازِ تو فریاد ، کجایی؟
دانم که مَرا بیخبری میکشد آخر ..
دیوانهشدم خانهاَت آباد ، کجایی؟:)
#پریناز_جهانگیر🌿
•°C᭄🍁•°
در مورد بعد..!
بعد از تو هیچ کس را دوست نخواهم داشت.. 🙃
در مورد قبل..!
من اساساً عشق را بدون تو نمی شناختم..🤌🏼
#محمود_درویش
کسی که دل بسپارد چو من به دیدنِ تو...
به بی قراری و دلواپسی سزاوار است🦋
#پوریا_شیرانی
گويند طبيبان كه بگو دردِخود،
اما...
دردى كه گذشته ست زِ درمان به كه گويم..؟
#هلالى_جغتايى
نگارا، از وصال خود مرا تا کی جدا داری؟
چو شادم میتوانی داشت، غمگینم چرا داری؟
چه دلداری؟ که هر لحظه دلم از غم به جان آری
چه غم خواری؟ که هر ساعت تنم را در بلا داری
به کام دشمنم داری و گویی: دوست میدارم
چگونه دوستی باشد، که جانم در عنا داری؟
چه دانم؟ تا چه اجر آرم من مسکین بجای تو
که گر گردم هلاک از غم من مسکین، روا داری
بکن رحمی که مسکینم، ببخشایم که غمگینم
بمیرم گر چنین، دانم مرا از خود جدا داری
مرا گویی: مشو غمگین، که خوش دارم تو را روزی
چو میگردم هلاک از غم تو آنگه خوش مرا داری!
عراقی کیست تا لافد ز عشق تو؟ که در هر کو
میان خاک و خون غلتان چو او صد مبتلا داری
عراقی
الو هستی که صدایم برسد بر گوشت
دل من تنگ شده تنگ همان آغوشت
خون من را به درآوردی و کردی شیشه
مست گشتی بخورش پیک خرابی نوشَت
هرکه باشد بخدا فکر کند بی عقلم
آره بی عقل منم من که شدم مدهوشت
#سید_طباطبایی
شعرهایی را که مینْوِشتم درون دفترش
با خبر گشتم که میخواند برای همسرش
مثل آگاهی ز مرگ آشنا و یک عزیز
غیر ممکن میشود گاه این خبرها باورش
#سید_طباطبایی
باید كسی باشد شبی ماتم بگیرد
وقتی نبودم صورتش را غم بگیرد
باید كسی باشد كه عكس خنده ام را
در لابه لای گریه اش محكم بگیرد
چشمش به هر كوچه خیابانی بیافتد
باران تنهاتر شدن، نَم نَم… بگیرد
هی شهر را با خاطراتش در نَوَردَد
آینده اش را سایه ای مبهم بگیرد
از گریههای او خدا قلبش بلرزد
از گریههای او نفسهایم بگیرد
من! جای خالی باشم و او هم برایم
هر پنج شنبه شاخه ای مریم بگیرد
پویا جمشیدی
بلاے عشقِ
تــو بر مـــن
چنان اثر ڪردهستــ
ڪه پنــدِ
عــالِم و عابد
نمیڪند اثـــرم..
#سعدی
🍂
سرانجام ای که از عشقش چون آتش در هیاهویی
چنان بگریزی از عشقش که از شیری یک آهویی
#سید_طباطبایی
خواب چهلساله
از خـواب چـهـلسالهٔ خود پا شدهام
گم بــودهام و دوبـاره پـیـدا شدهام
ای حس شکوهمندِ غمگین و شگفت
امــروز چــقـدر بـا تـو زیـبـا شـدهام
#قیصر_امینپور
هرکسی از یار چیزی خواست هنگام وصال
من به محض دیدن او ،خاطرش را خواستم !🍀
#محمد_سهرابی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی 🍃
به ربَّنای قنوتی که خالی از حَسَنهست
تـمـامِ حـاجـتم از آتِـنـاسـت، مشهدِ تـو
#رضاقاسمی
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده ست
آسمانا! کاسه ی صبر درختان پر شده ست
زندگی چون ساعت شماطه داره کهنه ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده ست
چای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشک، فنجان پر شده ست
بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده ست
دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ست
شهر گفتم؟! شهر! آری شهر! شهر
از خیابان! از خیابان! از خیابان پر شده ست
#فاضل
دو هواییم ؛ دمی صاف و دمی بارانی
ما همانیم ، همانی که خودت میدانی
پیشبینی شدن ِ حال من و تو سخت است
دو هواییم ...ولی بیشترش توفانی
آخرین مقصد تو شانهی من بود ؛ نبود ؟
گریه کن هرچه دلت خواست ، ولی پنهانی
شاید این بار به شوق تو بتابد خورشید
رو به این پنجرهی در شُرُف ویرانی...
#حسنا_محمدزاده
♥️
همین حد قانع ام گاهی،....
سلامی حال و احوالی .....
برایم عاشقی یعنی،.....
بدانم خوب و خوشحالی.....
#احمد_جم
♥️