eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار شِکوِه به دل داشتم، هزار افسوس که گریه راهِ گلویم گرفت و لال شدم
در هوا از دودِ مکتوبم، کبوترْ زاغ شد نامه‌ی احوال گویی نامه‌ی اعمال بود!
ندارم دل خلق و گر راست خواهی سر صحبت خویشتن هم ندارم
روز اول ز غمت مُردم و شادم که به مرگ چاره‌ی آخر خود خوب نمودم ز نخست
مطرب روح من تویی کشتی نوح من تویی فتح و فتوح من تویی یار قدیم و اولین
خیالِ خوبِ تو لبخند می‌شود به لبم وگرنه این منِ دیوانه غصه‌ها دارد...
‌‏گویا وصالِ دوست که بر من حرام بود بر دیگران رواست، چه میخواستم چه شد... 💫 🌾
با نارفیقان از رفیقت شِکوه کردی با دشمنت گرمی، ولی با دوست، سردی وقتی رفیقت را به دشمن می فروشی باید بدانی با خودت هم ، در نبردی گر محرمت ، بازیچه ی نامحرمان شد شاید فقط در منظر بیگانه مردی تا دشمنان حظ میبرند از ساده لوحی ت آری ، برای دوستانت کوهِ دردی پشت سرت در راه خویشان شیشه نشکن شاید دوباره لازمت شد باز گردی با ترس آب از رود ، بر میداری امّا در بین مردم گفته ای دریانوردی خود را شبیه یاس سبزی می نمودی با یک نسیم ساده ، دیدم خار زردی
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست بعد تو آیینه های شعر سنگم میزنند دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
به دیگران سپر انداختن بوَد ڪارت رسد چو نوبت ما تیر در ڪمان داری.‌.. •✾•🌷•✾
برای آسمان، مه در زمین پیدا کنم بر دف زنم بر ساز و نی، جشنی به دل بر پا کنم ❣
مثل ماهي هاي قرمز، مي رسي پيش از بهار مي دمي در روح و جانم شوق استقبال را