تا که برخواستم از خواب تعجب کردم!
دیدم از پنجرهای برفِ فراوان زده است
بارش برف زیاد است به خود گفتم که
نکند باز #برعنداز فراخوان زده است😂
#بداهه
#محسن_علیخانی
#اغتشاشات
#فراخوان
گاهی شرارِ شرم و گاهی شورِ شیداییست
این آتش از هر «سر» که برخیزد تماشاییست
دریا اگر سر میزند بر سنگ، حق دارد
تنها دوای درد عاشق، ناشکیباییست
زیبای من! روزی که رفتی با خودم گفتم
چیزی که دیگر برنخواهد گشت، زیباییست
راز مرا از چشمهایم میتوان فهمید
این گریههای ناگهان، از ترسِ رسواییست
این خیره ماندنها به ساعتهای دیواری
تمرین برای روزهایی که نمیآییست
شاید فقط عاشق بداند «او» چرا تنهاست
کاملترین معنا برای عشق، تنهاییست
#فاضل_نظری
مثل آئینه مشو محو جمال دگران
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
آتش از نالهٔ مرغان حرم گیر و بسوز
آشیانی که نهادی به نهال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
مرد آزادم و آنگونه غیورم که مرا
میتوان کشت بهیک جام زلال دگران
ایکه نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران
#اقبال_لاهوری
دلم گرفته؛
دلم عجيب گرفته است
و هيچ چيز
نه اين دقايق خوشبو
که روي شاخه ی نارنج
می شود خاموش
نه اين صداقت حرفي ،
که در سکوت ميان دو برگ
اين گل شب بوست
نه هيچ چيز مرا ازهجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر مي کنم
که اين ترنم موزون حزن تا به ابد
شنيده خواهد شد...
#سهراب_سپهری
گفتم كه با فراق مدارا كنم، نشد
يك روز را بدون تو فردا كنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم كه مصرعى
در شأن چشم هاى تو پيدا كنم، نشد
گفتند عاشق كه شدى؟ گريه ام گرفت
ميخواستم بخندم و حاشا كنم، نشد
بيزارم از رقيب كه تا آمدم تو را
از دور چند لحظه تماشا كنم، نشد
شاعر شدم كه با قلم ساحرانه ام
در قاب شعر، عشق تو را جا كنم، نشد
#سجادسامانى
'🌱🌧
منِ سرما زده را گرم در آغوش بگیر
به هوای بغلت بود که سرما خوردم
#ابراهیم_ابراهیمی
گفتم كه با فراق مدارا كنم، نشد
يك روز را بدون تو فردا كنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم كه مصرعى
در شأن چشم هاى تو پيدا كنم، نشد
گفتند عاشق كه شدى؟ گريه ام گرفت
ميخواستم بخندم و حاشا كنم، نشد
بيزارم از رقيب كه تا آمدم تو را
از دور چند لحظه تماشا كنم، نشد
شاعر شدم كه با قلم ساحرانه ام
در قاب شعر، عشق تو را جا كنم، نشد
#سجادسامانى
امشب تمام حوصله ام خیس گریه است !
باران ، مرا گرفته در "آغوش" و ، نیستی ...!
#معصومه_صابر
گفتم که مُردم از غم و گفتی به حرف نیست!
ای کاش من حریفِ زبانِ تو می شدم
#سجاد_سامانی
هرچند که در جامعه بحران داریم
خاکیم ولی به نور ایمان داریم!
سید علی حسینی خامنه ای
هستیم فدایی تو تا جان داریم
#محمدجواد_منوچهری
#لبیک_یا_خامنه_ای
اعضا محترم کانال فعلا برای مدتی لینک ناشناسو برمیدارم و غیر فعال میکنم.
انشاءالله اگه شد دوباره لینک جدید میذاریم.
دوستان اگه کاری داشتید به آیدی زیر پیام بدید🙏🍁🍁
@Seyed_moris2020
May 11
در ما چه آشوبی به پا کردی چرا رفتی
کشتی مرا و بی خبر رفتی،کجا رفتی؟
با جام چشمت ،مستی ما را فزون کردی
جز من مگر یاری گرفتی ؟ بی صدا رفتی...
#فاطمه_سادات_علوی_نیا
هر چه از دل میخورم از روزیام کم میکنند
در حریمِ سینهی من دل نبودی کاشکی...
#صائب_تبریزی
حوصله، ايمان، علاقه، عشق، آرامش، اميد
ساختم يك عمر، آرى... با ندارى هاىِ او
#حسين_متوليان
اگر تو برده ای از یادم من از خیال تو لبریزم
اگر تو شعر نخوانی من، شبیه شعر غم انگیزم
چگونه از تو بگویم نه! چگونه از تو نگویم من
چگونه این همه مضمون را به بند شعر نیاویزم؟
دروغ بود فراموشی، تو پیش چشم منی دایم
تو پیش چشم منی آخر چگونه از تو بپرهیزم
نه اینکه جز تو نمیخواهم که من به جز تو نمی بینم
چه چیز هست به غیر از تو؟ که بنده بنده ی آن چیزم
چه ای تو؟ برگ غم انگیزی میان ماندن و افتادن
و من به حرمت دستانت هنوز عاشق پاییزم
#سیدتقیسیدی
گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزانَدَم
عشق ، گاهی مادر است و گاه هم نامادری
#حسین_دهلوی
در ما چه آشوبی به پا کردی چرا رفتی
کشتی مرا و بی خبر رفتی،کجا رفتی؟
با جام چشمت ،مستی ما را فزون کردی
جز من مگر یاری گرفتی ؟ بی صدا رفتی...
🚶♀
#فاطمه_سادات_علوی_نیا
به سوز زخمه ی تار است اینجا
زمستانی دل آزار است اینجا
بگو از عشق تا دل پر بگیرد
که ماندن بی تو دشوار است اینجا
#شهراد_میدری
آنقدر حرف زیاد است ،خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهی پنجره از فولاد است '
#محسنناصحی
ما را مگو حکایت شادی، که تا به حشر
مائیم و سینهای که در آن ماجرای توست
#همامتبريزى
اندوه بنفشه های ایوان دارد
با فاخته ها قرار پنهان دارد
از بس که دلم تنگ تو و خاطره هاست
این خانه هنوز بوی باران دارد
#شهراد_میدری
مرا از چشم ها انداخت خوبی های بیحدم
که دل را میزند چیزی که بیاندازه شیرین است
#جوادمنفرد
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است
آسمانا! کاسه ی صبر درختان پر شده است
زندگی چون ساعت شماطهدار کهنهای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده است
چای مینوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشک، فنجان پرشده است
بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده است
دوک نخ ریسی بیاور؛ یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسفهای ارزان پر شده است
شهر گفتم!؟ شهر! آری شهر! آری شهر! شهر
از خیابان! از خیابان! از خیابان پر شده است
#فاضلنظری
برکه ام،مانند رود اهل تلاطم نیستم
خوبم اما فکر اثباتش به مردم نیستم
#سیدسعیدصاحب_علم
تنها دلم خوش است به خوابی که آخرش
این قصه میرسید به پایانِ دیگری...
#مریم_عظیمی
هوا آلوده تا شد اخم کردی آسمان پر شد
زدی لبخند و اشکش برف شادی بر زمین آورد
#حسین_مرادی
عقل کسی به منطق ما قد نمی دهد!
باشد، قبول. کل جهان، خوب! ما بَدیم!
#نفیسه_سادات_موسوی