eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
با دشمنِ خویشیم شب و روز به جنگ او بــا دمِ تیــغ آمـده ، مــا بــا دلِ تنـگ مـــا رودِ مــدامیـم ، بگوییـــد به تیـــغ ما شیشه ی عطریم ، بگوییـد به سنگ
به امّید کدامین وصل، در راه تو بنشینم ... منی که با تو بودن را فقط در خواب می بینم!
پاره های این دل شکسته را گریه هم دوباره جان نمی‌دهد خواستم که با تو درد دل کنم گریه‌ام ولی امان نمی‌دهد از 📚 آینه های ناگهان
دلم بهانه میگیرد میدانی بهانه چیست؟ بهانه همان است که من میگیرم برای دیدن تو....😭 و تو میگیری برای ندیدن و نبودن من...😔
این چنین پای مزن بر من افتاده به خاک من همان برگ بهارم که غمت مرگم داد!
تعریف عشق روفقط باید ازخسروشکیبایی شنید، اونجاکه میگه : عشق آن نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه ، عشق اونه که وقتی نمیبینیش دلت میخوادکنده شه ....
هرگز گمان مبر که سکوتم رضایت است گاهی سکوت میکنم از فرط خستگی 🌴🕯🌴
برون نمی‌رود از خاطرم خیال وصالت اگر چه نیست وصالی، ولی خوشم به خیالت
ای عشق! چیستی؟ که از آغاز تاکنون هرکس زبان گشود، تو را در فسانه گفت
ز باغ پیرهنت، چون دریچه‌ها، وا شد بهشت گُم‌شده، پشتِ دریچه، پیدا شد
همه دنیای من عشق است و دنیای عزیزم را اگر ویران کنی، خونِ مرا، بر گردنت داری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست
اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام من رعد و برق و زلزله‌ام، ناگهانی‌ام این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم کوهم؛ اگر چه مُردنی و استخوانی‌ام من کز شکوه روسری‌ ات کم نمی‌کنم من، این من غبار، چرا می‌تکانی‌ام؟ بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز این سر که سرشکسته ی نامهربانی‌ام کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست از بعد رفتنت گل ابرو کمانی‌ام این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند من دوست‌دار بستنی زعفرانی‌ام.....
نصف جهان بی تو برایم قشنگ نیست! هر جا تو باشی از همه جا اصفهان تر است!!
مگر جانی که هرگه آمدی ناگه برون رفتی؟ مگر عمری که هر گه می روی دیگر نمیایی؟!!
روزی جَهانی می شَوَد مَجذوبِ نورِ تو روزی خَبرها می شَوَد شَرحِ ظُهورِ تو...!
دفتر تک بیت های بی مخاطب مانده ام شد نصیب پشت نیسان ها و وانت بارها
آرام بگیر اِی دل و کم گریه کن اِی چشم! انگار نفهمیدی و انگار ندیدی... ☔️
بی‌تو قدم زدم شبی در این هوای بی‌کسی برد مرا هوای تو به ناکجای بی‌کسی دوباره شعر کوچه و دوباره نور ماه شب زمزمه‌ی لبم شده ترانه‌های بی‌کسی مسیرِ خاطرات را به چشم بسته می‌روم خیال دستِ تو شده مرا عصای بی‌کسی "قدم زنان، قدم زنان تو را به خانه می‌برم" به خلوت شبانه‌ام، به ابتدای بی‌کسی ببین که بی‌حضور تو چه قطره قطره می‌چکم به ماتم خیال خود، به ابتلای بی‌کسی "دریچه آه می‌کشد" نیامدی و می‌روم به ناله‌های بی‌نوا، به های‌های بی‌کسی "در این سرای بی‌کسی، کسی به در نمی‌زند" دوباره می‌روم به شب، به انتهای بی‌کسی.
خواب می آید و در چشم نمی یابد راه یک طرف اشکْ رَهش بسته و یک سوی خیال هوشنگ ابتهاج🖤 ♥️
‌ ‌ما را نگاهی از تو تمام است،اگر کنی...
‌ زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است
ز خوی تند نتوان روی‌گردان گشت از خوبان به زخم خار نتوان داد از کف دامن گل را