غمش در نهانخانهی دل نشیند
به نازی که ليلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریهام، ناقه در گِل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند؟
پی ناقهاش رفتم آهسته، ترسم
غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که اين مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نیست خندد اگر گل به سروی
که در اين چمن پای در گِل نشیند
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
طبیب از طلب در دو گیتی میاسا
کسی چون میان دو منزل نشیند؟
#طبیب_اصفهانی
جان میدهد به مرده فقط "ها" ی اسم تو
"هادی" نـگفتـه از دم عیـسی لَـبـالـبـم
#محمدبختیاری
ای گیسوانِ رهایِ تو، از آبشاران رهاتر
چشمانت از چشمهسارانِ صافِ سحر، باصفاتر
#حسین_منزوی
چنان با رفتنت سوزانده ای قلب صبورم را
که هر لحظه دلم تنگ و هوایم بی تو دلگیر است
#نگار_حسینی
عاشق شدن
چه حال غریبی ست،
خوب من!
لرزیدنِ نگاه و دل و
دست و شانه هاست...
#نجمهزارع
حرفهای قشنگ زیادی هست....که شبها
چقدر دلمان می خواهد
بگوییم....
بشنویم.....!
اما
حیف که با
یک "شب بخیر عزیزم"
تمامش می کنیم.....!!!🥀