eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
43.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 اجرای آقای حاج سید محمد جلالی جلسه جامعهٔ مداحان قم و محفل کریمهٔ اهلبیت علیهم السلام 🔸شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان«۲۸فروردین۱۴٠۲» 🔹 منزل آقای حاج عباس عسکری
تعریف تو از عقل همان بود که باید عقلی که نمی خواست سر عقل بیاید یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی آهی کہ از آیینه غباری بزداید... از گریهء بر خویشتن و خندهء دشمن جانکاه تر، آهی‌ست که از دوست برآید💔 کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم در فکر چراغی ست که از من برباید با آن که مرا از دل خود راند، بگویید ملکے کہ در آن ظلم شود، دیر نپاید!
گفتم عزیز قلبمے گفتے مگر دلداده ای! گفتم فداے چشم تو گفتے دگر دلداده ای! گفتم مرنجانم مرا گفتے تو مے رنجے مگر؟ گفتم سزاے عشقمے گفتے اگر دلداده ای؟! گفتم حدیث عشق را با دیده همراهے نکن گفتے فداے دیده ات اینجا دگر دلداده ای!! گوبر دلم جان دلم جانان کجا جا مے کند؟! گفتم به دل جا مے کند جانا اگر دلداده ای! ای آشناے عاشقے عشقے دگر دلدادگی ما را نمانده سادگے تو ساده گر دلداده ای! عشقو صفاے دیده ات دیدم فداے جان تو گفتے که جانم را فدا کردم اگر دلداده ای!؟ پرزد دلم از قلب جان این را شنیدم بے گمان گفتم تویے جان دلم دل با تو گر دلداده ای.
وخداخواست که عیسای دگر برخیزد تا در این قوم دل افسرده حیات انگیزد خواست تا در دل طوفان برساند نوحی که دوصد موج بلا را همه درهم ریزد به جهان نادره ای داد که در غایت لطف با همه اهل ستم تیز و دژم بستیزد کودکی پای دراین خانه ی پر فتنه گذاشت تا چوبالید در او نور خدا آمیزد قهرمانی که حریفش نشود لشکر کفر هرکجا این برود لاجرم او بگریزد روز ارتش شده با روز امیرش همراه دست تایکسره بر دامن او آویزد ۲۹فروردین ۱۴٠۲
آبادی شعر 🇵🇸
شعرخوانی خانم زهرا سپهکار
احسنت خانم سپهکار عزیز👏👏👏👏👏🌹🌹🌹
لذت وصل نداند مگر آن سوخته‌ای که پس از دوری بسیار به یاری برسد قیمت گل نشناسد، مگر آن مرغ اسیر که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
💚🍃 پاشیده به دیـــوارِ دلم گَردِ عجیبی جاری شده در هر غزلم درد عجیبی یک حادثۀ خانه‌برانداز و خطرناک درگیریِ یک حادثه با فردِ عجیبی مبهوتِ غزل‌های نگاهش شده‌ام...آه هر قافیه؛ عکس‌العملِ سرد عجیبی مِصداق قشنگی شده در معنی معشوق مردی که نفهمیده‌امَـش...مرد عجیبی! مشغولِ قماری شدم آن شب، به گمانم دل بــــاخته‌ام یک شبه در نَردِ عجیبی اِکسیر عجیبی‌ست که افتاده بر این مس پیدا شده بر صورتِ من زردِ عجیبی
💚🍃 صدچشمه اشکِ غم شد و صدباغِ لاله داغ هر دم که خاطراتِ تو از خاطرم گذشت...
سلام حضرت عشق سلام من به اویی که دلی دارم پر از یادش درود من به لبخندش که قلبم هست آبادش سلامم بر شکوه و عزت و ایمان و ایثارش درودم بر وجود بی ریایِ نیک بنیادش درود من به آقایی که تنها در رضای حق در این مکتب، قدم برداشته در راه اجدادش سلام من به اویی که بریده است از تعلقها درود من به او و بر دل از بند آزادش سلام من به او در جبهه‌ی یاری به مظلومان درودم بر مرام و اقتدارِ ضدِ بیدادش شبیه بذری از قلب زمین در باغ فروردین غزل می روید از جانم برای روز میلادش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
غافل دادیم دل به دستت ما را یاد و تو را فراموش...
لبخند لـــب رهبر ما شیـــرین است او از نظــر اراده فـــــولادیــن است از نور رُخش شکوفه‌ها خندیـــدند این علت سرسبزی فروردین است
ای‌کاش که هم صحبتِ باران باشیم در سفره ساده‌یِ زمین نان باشیم ای‌کاش که در سایه‌یِ همرنگی و عشق چون آینه همسایه‌یِ قرآن باشیم حسین کیوانی
🌿 دو روز آخر این ماهُ و عبد دلتنگی... که کرده با سحر و ربنای تو عادت مرا به حال خودم لحظه ای رها مگذار اگر چه بنده نبودم برایت این مدت
🌿 سحر بیست و هشتم ای که ضامن میشوی ضامن آهو شدی٬کی ضامن من میشوی؟
🌿 سحر بیست و هشت یاد رضا کرده دلم یا غریب الغربا ، عکس حرم  کُشت مرا
🔰 دعای روز بیستم و هشتم ماه مبارک رمضان : 🔹 بسم الله الرحمن الرحیم 🔸اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ، وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ، وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ، يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ. خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواستها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، ای که پافشاری اصرارورزان مشغولش نسازد .✔️
Tahdir joze28.mp3
4.03M
🔰 تلاوت قرآن کریم 💽 تند خوانی ( تحدیر ) 💢 استاد معتز آقایی 📻 صوتی 📕 جزء بیست و هشتم ✔️
ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کم زان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بد زان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا بخشی از شعر
هزار تڪه شد از    بے وفایے ات این دل ولے هنوز به هر     تڪه‌اش نشانیِ
آبرو یافته هر كس به تو نزدیك شده‌ست خار هم پیش شما گُل به نظر می آید ... 🌱
دل من لک‌زده تا کنج حرم، گریه کنم..؛ دوقدم شعر بخوانم دوقدم گریه کنم
در نفس تنگی این شهر پر از دلتنگی دل بی تاب به یک کرب و بـلا محتاج است... 💔
شعر انتظار . . . . . مزرعه ی عاشقان به بار می آید گریه ی ما یک زمان به کار می آید این دل پاییزیم علامت خوبی است بعد خزان نوبت بهار می آید پای برهنه کنار جاده نشسته ام منتظرم یعنی آن سوار می آید؟ اهل کرم بر فقیر سخت نگیرند مطمئنم با دلم کنار می آید حرف بزرگان ما دوتا شدنی نیست او که بگوید سر قرار می آید بافتن شعر ما به خاطر یار است خب چه بگوییم به جای (یار می آید) شعر از: [علی اکبر لطیفیان] --------------------------------------- --------------------------------------- 🌸🌧🌸🌧🌸🌧🌸🌧
چه دانستم كه این سودا مرا زین سان كند مجنون دلم را دوزخی سازد دو چشمم را كند جیحون✨ چه دانستم كه سیلابی مرا ناگاه برباید چو كشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون✨ زند موجی بر آن كشتی كه تخته تخته بشكافد كه هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون✨ نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون✨ شكافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را كشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون✨ چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا چه دانم من دگر چون شد كه چون غرق است در بی‌چون✨ چه دانم‌های بسیار است لیكن من نمی‌دانم كه خوردم از دهان بندی در آن دریا كفی افیون✨ دیوان شمس مولانای جان
فراوان کن تو اعمال نکویم را محقق کن به لطفت آرزویم را تو که سرگرمِ اصرارم نمی گردی مبــر با دوریِ خـود، آبرویــم را
هرگز نرود سایه‌ی مِهرت از سر حالم شده با دیدن رویت بهتر هی بوسه تعارف نکن از آن بالا ای ماه فقط کمی بیا پایین‌تر!
💚🍃 روز مَحشَر یڪنَفَر دِیدے صِدایَت زد مَنَمـ ؛ عاشِقَت بودَن ڪہ مِیـــــدانی نـَدارد اِنقـضا﴾
كوله باري است پُر از هيچ كه بر شانه ماست! گله از دست كسى نيست مقصر دل ديوانه ماست