eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد همین که می چکد از چشم آسمان شعر است...
باز اربعین رسیده و عشاق صف به صف این گوشه من به گریه و دل رفته آن طرف یک رو سیاه غرق گناهم ولی خداااا دلتنگ کربلایم و دیوانه ی نجف
آخر ای دوست نخواهی پرسید که دل از دوری رویت چه کشید؟ سوخت در آتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسید! مشیری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‏این مجازی بودن‌ها یک روز تمام می‌شود! و ما خیلی حقیقی پاسخ رفتارهای مجازی‌مان را می‌گیریم! ؟
به آتش دل من داده جان،بدون ترحم دو چشم هیزمی تو،برای بار هزارم هزار راز نهفته به چشم برمودات که وزن بیت شده در میان چشمت گم به هر مسیر رَوم ختم میشود به دو چشمت تمام جادّه ها ختم شد به منظره ی رُم هر آنچه چشم به غیر دو چشم تو است خیالی است به باد می دهد آخر ،مرا فریب توهم ..... دیار چشم تو ملک ری است و سهم منِ هیز فریب ابن زیاد است و حسرتِ دو سه گندم همین که سنگ لحد جا گرفت روی تن من دو چشم تو است که مستم کند به جای میِ خُم اگر که قسمت من بعد مرگ ،‌چشم تو باشد عزا و گریه حرام است و ختم و سوم و هفتم
🌹 جز بوسه بر روی تو را در سر ندارم هر چند خواهی گفت "خواهر! سر ندارم"😭😭 «می خواستم خون گلویت را بشویم شرمنده هستم من که آب آور ندارم» با من نگو این استخوان، دست تو بوده با من نگو ... من خواهرم ...باور ندارم انگشت تو آن سوی گودال اوفتاده ست آیا برادر میل انگشتر ندارم؟ از خیمه های سوخته تا پیکر تو ... چیزی بغیر از چشمهای تر ندارم این بار را تنها به بالینت رسیدم عباس ما رفته ست ... عون اکبر ندارم هر چه که کردم نیزه از تن در نیامد نایی برای مصرعی دیگر ندارم ای کاش می شد روزها با تو بمانم سر روی حلقومت گذارم بر ندارم
رَبِّ‌أُنَاجِیکَ‌بِقَلْبٍ‌قَدْأَوْبَقَهُ‌جُرْمُهُ خدایاتوراباقلبی‌میخوانم‌که گناه‌آن‌راهلاک‌کرده🚶🏻‍♂!
نیست کم مادر، که در عالم پسر دارد جای آن، ام‌البنین قرص قمر دارد در میان هاشمی‌ها، شاخ شمشاد است از جوانی، در کنار پیر و استاد است هم معلم، هم پدر، وقتی علی باشد آن پسر باید که یک همچون یلی باشد کم در این عالم، به غیر از او برادر نیست هست، از عباس اما، باوفاتر نیست او نه تنها برده با نامش، دل ما را عاشق خود کرده حتی، ارمنی‌ها را این جهان کوچکتر از درک مقام اوست این که عالم دید، یک مو، از مرام اوست در جوانمردی، جوانمردی نظیرش نیست هیچکس چون او، علمدار امیرش نیست عشق مثل عقل، حیران مقامش بود این برادر، کاشف الکرب امامش بود کیست این ساقی؟ که گشته عالمی مستش او که زد دست خدا هم، بوسه بر دستش او نمی‌نوشد، از آبی که به لب دارد چون که یکجا، قد یک عالم، ادب دارد عشق اگر دارد بهایی، آبرویش اوست یوسف زهرا، بنازد که عمویش اوست بر لب مستان عالم، یا اباالفضل است خوش به حال آن دلی که با اباالفضل است
باز امشب در خیالات خودم گم می‌شوم آخر رویای من شب های جمعه، کربلا...
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است در وقت سلام، این صدا دیدنی است دیدیم بهشت می‌وزد از حرمت آری، شب جمعه کربلا دیدنی‌ است ... 💔
چشمم دوباره تر شده ، شرمنده ام حسین از شرمِ بی لیاقتی آکنده ام حسین قامت فراز میکند آنکس که لایق است من بی لیاقتم که سرافکنده ام حسین پایم کشیده شد همه جا ،جز حریم تو عارت میاید اینکه تو را بنده ام حسین؟ دیدی چگونه وعده ی هر ساله میدهم من زائرِ خیالیِ آینده ام حسین اشکِ میانِ خنده ی من ،اشک شوق نیست میگرید از فراق تو هر خنده ام حسین در حسرت زیارت تو عمر من گذشت یک کربلا به من بده، تا زنده ام حسین امشب تو را قسم به علی اصغرت دهم چون نام اوست، ضامنِ پرونده ام حسین