آقا! از آن بـــــالا به این پایین نگاهی کن
درمـــــــان درد مـردم شهــــــر تباهی کن
کشکــول ناداریمان از نور حق خالیست
مارا گدای خود بدان ای شاه و ماهی کن
دلهایمـــــــان در کوره باطل سیاهی رفت
با آن ید بیضـــــای خود محوِ سیاهی کن
ای نام حق بر کاغذی زیبــــا به نستعلیق
رحمی به کــاغذ پاره بی حرف کاهی کن
خوبــان کبوترهــــــــــای اهلیِ منــــار تو
فکـــــری به حال ما کبوترهای چاهی کن
#یامهدیادرکنا
#اسماعیلعلیخانی
#امام_زمان
ای خوشخبر بیا که نظرها عوض شود
تا تلخــیِ تمـــــام خبـــــرها عوض شود
اینجا مسافـــــران همه بیراهه میروند
برگرد تا مسیــــر سفـــــرها عوض شود
درها به بسته بودن خود خو گرفتهاند
جوری بیا که عــادت درها عوض شود
پیداست انقلاب عظیمی است پیشرو
تا جای زیــــرها و زبـــرها عوض شود...
#مهدی_جهاندار
#امام_زمان
خوب کردی که رُخ از آینه پنهان کردی
هر پَریشان نظری لایق دیدار تو نیست
#صائب_تبریزی
می شود تنهایی بچگی کرد
تنهایی بزرگ شد
تنهایی زندگی کرد
تنهایی مُرد
ولی
قهوه ی غروب های دلگیر جمعه را که نمی شود تنهایی خورد !
غروب جمعه بوی غربت میدهد.
😔😔
بوی دویدن و نرسیدن
بوی تمام بی معرفتی ها و نامردی ها در تمام فضای خاطراتت میپیچد
😭
#مدیرکانال
برای وصف تو باید قلم صاحب قدم باشد
همیشه نام تو بر سر در خانه علم باشد
جهان ما را به نامت می شناسد وای بر ما که
تو را «شیخ الائمه» شیعه نشناسد، ستم باشد
«حنیفه» می کند شاگردیت را چون «مفضَّل» ها
هنر آموز درگاهت ،«هشام بن حکم» باشد
علی با ذوالفقارش حافظ اسلام احمد شد
و مکتب خانه ات مثل همان تیغ دو دم باشد
شدی صادق که از کذاب ها باشی جدا مولا
برای حفظ دین اما دلت لبریز غم باشد
چه می ترسند بعضی ها ز قال الباقر و صادق
و می خواهند نسل پر فروغ شیعه کم باشد
تویی فرزند ابراهیم و در آتش نمی سوزی
اگر نمرود های این زمان صدها رقم باشد
به کوری دو چشم دشمنان اثنی عشر هستیم
اگرچه مرقد «شیخ الائمه» بی حرم باشد...
#محمدجواد_منوچهری
#یا_جعفر_بن_محمد_الصادق
دیوانه نبودم که دل از خلق بریدم
یک عمر نفهمید کسی حرف دلم را
ای عشق! نشد در گذر از جاده تقدیر
همراه تو باشیم همین چند قدم را
#احسان_انصاری
هستیام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم
باخبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم
در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی
نکته اینجاست که من رازنگهدارترم
گرچه آزردیام ای دوست! محال است که من
چون تو از دوست به بیگانه شکایت ببرم
راه بر گریه من بسته غرورم، ای عشق
کاش با تیغ تو بر خاک بیفتد سپرم
من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست
باشد از خیر رسیدن به تو هم میگذرم
#احسان_انصاری
بگردم دور تو، دور نگاهت، دور باطل ها
مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها
پری رویی، نه... زیباتر، سر زیبایی ات بحث است
به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل ها
حسادت می کنم با هر که دستش لای موهایت...
حسادت می کنم حتی به این موگیر ها، تل ها
مرا از دور میدیدی، خودت را جمع می کردی
بیا یک بار دیگر هم شبیه آن "اوایل ها..."
و من معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم
"که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها"
#مرتضی_عابدپور_لنگرودی
برای سفره ی زخمم به دنبال نمکدانم
که کم کم میرسند از راه امشب نارفیقانم
همه جمعند و مشغولند و می نوشند و در این بین
فقط “تنهایی” امشب می زند لیوان به لیوانم!
به هر جمعی نشستم پشت تو بد گفتم و رفتم
که بردارند چشم از سوی تو شاید رقیبانم!
درون آینه زل می زنم از خویش می پرسم
چرا خندان نگاهم می کنی ؟ها !؟ من که گریانم ...
.
قماری سخت دارم بر سر تو با خودم اکنون
من از من مطمئنا می برم ، من مرد میدانم!
اگر چه نوش دارو بعد مرگی ...باز با این حال
در آغوشم بگیر ای عشق بعد از خط پایانم
#علی_عطری
مثل هرشب، بیتفاوت شب بخیری گفت و رفت
مثل هرشب، تا سحر در خود مرورش میکنم
#محمد_شیخی
#شب_بخیر
شب است و در شب من خوشنشینیات زیباست
به بوسه از لب من خوشهچینیات زیباست
#حسین_منزوی
#شب_بخیر
هدایت شده از خِیــٰـالِ وَصـْــلْ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همهی دل خوشیام آخر شبها این است
دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن...🌙🌿
✍#حسین_رضائیان
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـل
پنج صبح بیدار بشی بری سر کار
و ده و نیم شب برگردی خونه
این یعنی زنده ای
ولی زندگی نمیکنی😕
آبادی شعر 🇵🇸
پنج صبح بیدار بشی بری سر کار و ده و نیم شب برگردی خونه این یعنی زنده ای ولی زندگی نمیکنی😕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای پنجره های بسته و باز سلام
خورشیدسپید رو به آغاز سلام
صبح آمده،با لباس گرم و روشن
ای هفته ی سبز رو به پرواز،سلام
#صفيه_قومنجانی
May 11
جان بر لب ودل بر کف ومعشوق چه آرام
من ماندم و دلتنگی و این حالت ناکام
ناکام رسیدن به وصالت صنم ای دوست
حقا که ز جان دل نَبُوَد در همه ایام
این میگذرد ، آنچه که او با دل ما کرد
خوش نام بُوَد آنکه برایت شده بدنام
آن پر زدن و سوختن من به چه دیدی
پروانه فدا شد ز ره نور سرانجام
حرف و سخن دل بسیار است و زمان کم
حرف دل خود گفتم اما به چه فرجام
#عارف_محسنی
همرنگ سپیده و سپیدار شوید
مشتاق سلام و مست دیدار شوید
روشن شده چشم آسمان، صبح بخیر!
در میزند آفتاب، بیدار شوید
شهراد میدری
.
مهر و وقت جلوه پاییز شد
باز بغض شعرها لبریز شد
از نوک هر برگ خشک زرد روی
حس ناب یک غزل آویز شد...
#_ریحانه_آربی
هنوز میل تو بر قهرهای طولانیست؟
بس است جان من این شیوه نامسلمانیست
به وعدههای تو امّیدوارم؛ اما حیف
که عمر نوح ندارم، که آدمی فانیست
نه اینکه هیچ خرابم نکرد خندهی تو
ولی شراب لبت مثل قبل گیرا نیست
قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم؟
که شرح بیکسیام در خطوط پیشانیست
اگر که عشق نباشد هلاک خواهم شد
حیات رود گرهخورده با پریشانیست
#حسین_دهلوی
هرچند اینکه سخت شکستی دل من است
غمگین مشو که شیشه برای شکستن است
من دوستی به جز تو ندارم قسم به عشق
هرکس که غیر از این به تو گفته است دشمن است
چشمان من مسیر تو را گم نمیکنند
فانوس اشکهای من از بس که روشن است
جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم
لب باز کردهام به زبانی که الکن است
از دیدنم دوباره پریشان شدی؟ ببخش
چون خواب بد، سزای من از یاد بردن است
#حسین_دهلوی
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم
می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم
زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم
آخرین منزل ما کوچه سرگردانی است
دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم
مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم
#فاضل_نظری
آبادی شعر 🇵🇸
پنج صبح بیدار بشی بری سر کار و ده و نیم شب برگردی خونه این یعنی زنده ای ولی زندگی نمیکنی😕
پنج صبح بیدار بشی بری سر کار و ده و نیم شب برگردی خونه این یعنی زنده ای ولی زندگی نمیکنی😕
ای آنکه شدی خیره به قاب دیوار
باید که شوی ساعت پنچ هم بیدار
اینبار بشوی صورتت را با گل
تا عطر تو پر کند فضای سرکار
لبخند بزن برای خود شعر بخوان
مانند کسی که در بهشت است انگار
فرموده امیر مومنین این گوهر
گر صبر نداری و عجولی در کار
خود را تو شبیه صابران جلوه بده
تا اینکه بگیری همه آرام و قرار
از روز گذشته فارق و پند بگیر
تا اینکه به آینده بیایند به کار
در حال بمان و زندگی کن هر دم
لطف نفسی که می کشی را بشمار
چون ساعت ده که باز گردی خانه
آغاز کن از دوباره عشق بسیار
#زینب_عدالتیان