eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله   تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها   تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها   خدای خوب به جای خدای چوب نشست و با اذان تو بالا گرفت باورها   بگو: مدینه علمی، علی درآن است بگو: که واجب عینی است حرمت درها   ...♥️
ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی پناه می‌برم امشب به حکم لم یزلی
هدایت شده از بارش‌های قلم من
شعر نبوی ...مستان!.m4a
2.65M
به یمن مقدم پاکش جهان مصفا شد هزار جلوهٔ حق در رخش هویدا شد امین آمنه آمد امان گرفت زمین رسید احمد و در آسمان چه غوغا شد شکفت غنچهٔ رحمت میان باغ رُسُل و آیه‌های محبت به عشق معنا شد گرفته بود بشر را غبار ظلم و گناه بنای عدل و طهارت به دستش احیا شد حبیب و منجی خلق و پناه عالمیان کتاب نور و مبینش شفای دل‌ها شد قسم به آیهٔ "اِقْرأ وَ رَبُّکَ الْاَکَرَم" بهار زندگی از عطر او شکوفا شد https://eitaa.com/joinchat/1169949200Cf85932568f
صبح‌ ات بخیر شاعر لبخندهای شهر آیینه‌های شعر تو در جای جای شهر با دست‌های آبی‌تان سبز می‌شود گل واژه‌های زرد غزل در صدای شهر رنگین کمان هر غزلت وصل می‌کند دل را به پشت پنجره انتهای شهر شب‌ها کسی که از دلتان رد نمی‌شود حک می‌شود به دفترتان، ردپای شهر گاهی برای شعر شما آه می‌کشد مردی غریب و گمشده در ماجرای شهر یک کوله بار بسته و یک انتظار سرد در ازدحام مردم بی اعتنای شهر بغضی به روی شیشه و یک کوپه بی کسی دستی بدون بدرقه آشنای شهر دیوارهای ساکت شهر و… صدای سوت صبح‌ات بخیر شاعر لبخندهای شهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باید که زبـانـــی از شقـــایـق باشیم تا محــرم اســـرار و حقــایق باشیم هستــیم اگـــر شیــعهٔ صادق ، بایــد عامــل به حدیث آل صــادق باشیم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آیینـــه ، ارادت به تو دارد ، مولا در صدق ، شباهت به تو دارد ، مولا هر شیــعه که در مکتب تو عــالم شد در سینـــه ، محبـت به تو دارد ، مولا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ علمــی که برازندهٔ هـــر برتـری است مــدیونِ علـومِ مکتب جعــفری است روشنـگــــر راه می شـــود تا به ابــد آن علم که بر محور دین باوری است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا)
صحبت از نفحه ی گل تا به میان می آید نام او گوشه لب عطر فشان می آید تا بگویند محمد ز سر شوق و ادب صلواتی به تبرک به زبان می آید
آمار تو را دیشب از اوقاف گرفتم گفتند که چندین نفری وقف تو هستند...
تمام خیر دنیا را به ما داد به هرجا پرتو خورشیدش افتاد خدا در این زمین جایش نمی‌شد محمد را به جای خود فرستاد
گفتمش در دل و جانی تو بگو من چه کنم؟ گفت نبض ضربانی، تو بگو من چه کنم؟
غیر رویت هر چه بینم نور چشمم کم شود هر کسی را ره مده ای پرده مژگان من
سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد خدا آورد ابراهیم را در هیبتی دیگر نسیم نور و رحمت را برای امتی دیگر زمین خوردند بتها با قدومش تا جهان فهمید زمین افتادن بتهاست دست قدرتی دیگر زبان پادشاهان لال شد کسری ترک برداشت به سردی رفت آتشگاه و رو شد آیتی دیگر خدا در عرش با خود داشت احمد را ولی بخشید به دنیا بهترینش را که باشد رحمتی دیگر بساط ظلم را برچید و شیطان غرق ماتم شد محمد آمد و آورد با خود دولتی دیگر رسول دین رحمت شد جهان غرق سعادت شد به ما بخشید با قرآن و عترت شوکتی دیگر زمین جای قشنگی شد برای زندگی وقتی که او با آل خود بخشید بر آن قیمتی دیگر
خورشیدسر از مشرق آرام در آوردست. بال و پر زیبایی اسلام در آوردست مردی که به دشواری کم کم همه مردم را از شرک و دورویی و دشنام در آوردست ای معنی هر آیه، یک عمر فقیه قم. با یاد تو از قرآن احکام در آوردست هرکس به رسالت یاپیغمبریت شک داشت. آیات فراوان از انعام در آوردست ای من به فدای آن دختر که اگر چیزی. دشمن به سرت میریخت از بام،،،در آوردست در خانه و در کوه و محراب کنارتو. این ام ابیهایت شد آب کنار تو مانند تو پیغمبر تکرار نخواهد شد. این معجزه ی داور تکرار نخواهد شد تابیدن آیات و نازل شدن قرآن. بر قلب کسی دیگر تکرار نخواهد شد با دست پر از مهرت واشد گل ریحانه. این لطف تو بر دختر تکرار نخواهد شد آنگونه که جنگیدی در جنگ احد یا بدر. بی ترس چو شیر نر تکرار نخواهد شد البته کنار تو یک عمر علی جنگید. والله که چون حیدر تکرار نخواهد شد چون تکه ای از سنگ است مهتاب کنار تو. من مانده ام و قلبی بیتاب کنار تو دریایی و انبوه امواج به تو مدیون. یک عده مسلمان محتاج به تو مدیون از قوم یهودی ها از قوم قریشی ها. کردند سپاهت را تاراج به تو مدیون هر پادشهی بعد از اسلام به تو مایل. هر خسرو پرویزی با تاج به تو مدیون رفتی و پر از شادی شد کل فلک باتو، گشتند ملائک در معراج به تو مدیون یکبار دگر فتح مکه کن و کاری کن. یک عمر شود حج حجاج به تو مدیون ای کاش شبی باشم در خواب کنارتو. گردم ز زیارت ها سیراب کنار تو دنیای من از بوی دستار تو خوشبو شد. سجاده ام از لطف بسیار تو خوشبو شد عمامه که پیچیدی بوی صلوات آمد. ناگاه دهان ما از کار تو خوشبو شد هرچند سپاه تو کم بود، ولی یثرب. با یاسر و سلمان و عمار تو خوشبو شد اسلام تکان خورد و پیچید زمین دورش. در کل جهان هرکس شد یار تو خوشبو شد در وقت فرج جبریل ناگه به تو میگوید. برخیز که دنیا با تکرار تو خوشبو شد می ایستد او بی شک شاداب کنار تو. تو گوشه ای از کعبه، ارباب کنار تو. .. فرج آقامون صلوات زهرا سادات موسوی مقدم
آرزویم گشته بوسه بر دو پایت یامحمّد(ص) یا که قربانت شوم گردم فدایت یامحمّد(ص) کاش لایق باشم و در حشر هنگام شفاعت من مخاطب باشم آنجا برصدایت یامحمّد(ص) شعر من ناچیز باشد گرچه ، اما بس کریمی من صله خواهم نخی را از عبایت یامحمّد(ص) گر نبودی کفر طغیان می نمودش وای بر ما نور تو شد موجب عشق و هدایت یامحمّد(ص) عاصی بیچاره خواهد از شما ای حضرت عشق تا نمایی بر دل ما هم عنایت یامحمّد(ص) "عاصی" 🍃❤️🍃🌹 هرچه خوبی هست از نام امام صادق(ع) است عرش با آن هیبتش بام امام صادق(ع) است آن شراب معرفت را که طهور است و زلال... جای دیگر نه که در جام امام صادق(ع) است نفس گر دارد تو را با خود به آتش می برد کن توسل ، نفس هم رام امام صادق(ع) است آنچه دارد شیعه از دنیا و عقبی مال اوست هرچه دارد شیعه یک وامِ امام صادق(ع) است هر کجا دیدی تو عالم در میان شهرها... گرچه دانشمند او خام امام صادق(ع) است یا حسین(ع) از روی لب هایش نمی افتد دگر نام او شیرینی کام امام صادق(ع) است "عاصی" 🍃❤️🍃🌹 ❤️در سال روز میلاد رسول‌ الله حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و امام جعفر صادق علیه السلام هدیه نثارشان ۳صلوات
در مکه عجب ولوله‌ای بر پا شد با آمدنش کل جهان غوغا شد لات و هبل از هیبت او افتادند تا نور محـــمد ز افق پیدا شد ✍
پس کو قلم و دفتر و آن ظرف دوات؟ ماندند فرشتگان عالم همه مات! از بس که زمین و آسمان پر شده از: بر خاتم انبیاء، محمّد، صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃میلاد رسول رحمت مبارک🍃🌸🍃 عـــــالـــم برای آمـــدنش بی قـــــرار بود آثـار شـــــور وعشـــق در او آشـــکار بود دامــــن گـرفته بود زمیــــن زیر بارشش در انتــــظار رحــــمت پــــروردگار بـــود بـــاران فرا رسید و جهانی به گل نشست جریـــان عشق سمت دل جویــبـــار بــود هفت آسمان و عرش وزمین مفتخر شدند تفسیـــــر نــــور در بـــغــل روزگـــــار بود خورشید دست آمنه را غرق بوســـه کرد آری گــلِ محمــدی‌اش شــــاهــکار بـــود بند و بســـاط بتکده‌ها جمع شـد به کل شیطان شکست خورده و گریان و زار بود در ســــور و ســات جشن تولــد برای او بلبل مدیحه‌خـــوان وگل آیینه دار بود شــکر خــدا ســـلاله‌ی این نـــور لایـزال یک آسمـــان ستـــاره‌ی دنبـــاله دار بود
غزل نبوی 🌺 السلام علیک یا نبی الرحمه(ص) 🌺 خدا عاشق شد و برداشت امشب پرده از رازش تبارک گفت خود را، کردگار جلوه پردازش برون آمد ز آغوش خدا آهسته، آهسته زمان مست حضورش شد، زمین مبهوت اعجازش ز هر چاهی برون افتاد اندوه زمین ،وقتی به رقص آمد نسیم عطر ناب روح پردازش همان شب نقش زد با رنگ چشمانش بهشتم را خدا از روی طرح قامت رعنای طنازش شکسته نرخ بازار پری‌رویان جمال او که یوسف مانده در پس کوچه‌های حُسن اعجازش چنان مبهوت حُسن یار ما مانده است هر ساغر که از حیرت نگردد بسته کام همچنان بازش نگارم مخملین خالی به رُخ دارد که دل برده است زهر چشمی که افتاده است بر چشمان غمازش به جز نور علی(ع)، نوری که در معراج می تابید نشد سیمرغ هیچ افسانه‌ای همدوش پروازش 🔸ناهید رفیعی🔸
ای شیوه ی لبخند تو شیرین حرکات از مهر تو شد زمین پُر از آب حیات هستی همگی بوی محمد می داد وقتی که فرستاد خدا هم صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مَن راچہ بہ شِعرو واژه و قافیہ بازۍ شَب تابہ سَحرفڪروقَلم، قافیہ سازۍ تاعِشق پَدیدآمَدو دِل خواست، نوشتم بَرمَشقِ جنون‌خواهیِ این قافیہ‌تازۍ...!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آمد برکات ایزدی با احمد ذکر دل و لبهای همه یا احمد ملک و ملکوت زیر بال و پر او شد بر همگان شافع فردا احمد
شب ز آہ آتشین یڪ دم نیاسایم چو شمع در میان آتشِ سوزندہ جاے خواب نیست.
هزار فلسفه دارد كسی که مجنون است به‌ ويژه آن‌كه جنون را به‌عشق مديون است خراب می‌شوم از ديدن و نديدن تو كه چشم‌های خمارِ تو مست و میگون است