یا امام حسین(ع)
تشنه ی کربلا امام حسین(ع)
کُشته ی نینوا امام حسین (ع)
بر همه تشنگانِ این عالم
داده آبِ بقا امام حسین (ع)
ماهمه مُدّعیِ یاری او
شد ولی یارِ ما حسین(ع)
دستمان را گرفت با لطفش
بعد گفتیم یا امام حسین(ع)
با تمام وجود و هستیِ خویش
شده وقفِ خدا امام حسین (ع)
کرده دار و ندار خود یکسر
در رهِ حق فدا امامحسین(ع)
یک دم از حق جدا نشد،تاشد
سرش از تن جدا امامحسین(ع)
دردها را به جان خرید و شده
چاره ی دردها امامحسین(ع)
در غریبی اگرچه بود،شده
باهمه آشنا امام حسین (ع)
می کند با شفاعتش در حشر
حشرِ دیگر به پا امامحسین(ع)
کاش باشیم بعد از این ایام
بر سر عهد با امام حسین(ع)
شد زمان نماز ،هان بشتاب
کرده دعوت تو را امام حسین(ع)
#نماز
#محرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
بر داغ غمفزای تو من گریه میکنم
سر مینهم به پای تو من گریه میکنم
اشکم امان نمیدهد از ماتمت، حسین!
در مجلس عزای تو من گریه میکنم
بر داغ جانگداز تو هیچ التیام نیست
از عمق جان برای تو من گریه میکنم
دریای اشک چشم من امشب به جوشش است
بر نعش سر جدای تو من گریه میکنم
از عمق فاجعه کمرت خم شدهاست؛ آه!
بر قد انحنای تو من گریه میکنم
بعد از تو نیز آتش دشمن چه ها نکرد!!
بر دخت باحیای تو من گریه میکنم
آتش به دل شد از سر بی جسم و جان تو
بر تشت از طلای تو من گریه میکنم
هم گریم از برای یتیمان تو و هم
بر روضهی قفای تو من گریه میکنم
....
دوری برای عاشق شیدا کشنده است
در هجر کربلای تو من گریه میکنم...
#محسن_علیخانی
#عاشورا
پ.ن: در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۳ سروده شد.
#عاشورایی
#محرم
با کاروان نیزه ها
.
.
سری به رفعت او روی نیزه جریان داشت
هزار بغض گلو روی نیزه جریان داشت
مگر که مصحف نوری ورق ورق شده بود...؟!!
که آیه آیه او روی نیزه جریان داشت
.
(هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست:)*
خضاب بسته به مو ، روی نیزه جریان داشت
مگر به شوق کدامین نماز خواندن بود؟!
ز خون گرفته وضو روی نیزه جریان داشت
.
زبان زبان نگاهست بین شمس و قمر
چقدر راز مگو روی نیزه جریان داشت...!
.
نگاه دخترکی سمت نیزه برمیگشت
نگاه خیره به او روی نیزه جریان داشت
ربابماند و سوالی که مشک آب چه شد؟؟!
سکوت تلخ عمو روی نیزه جریان داشت....!!
#عباس_جواهری_رفیع
*:حضرت حافظ
قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَات
افتادی زخمی و غریب و عطشان
بر پیکر تو زدند شمشیر و سنان
با شیوه ی "قتلِ صَبر" کشتند تو را
گشتند ملائکه ز صبرت حیران
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
پ ن : قتل صبر
امام سجاد علیه السلام در خطبه کوفه فرمود: ﴿أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا ﴾. منم فرزند کسی که به قتل صبر کشته شد.
مرحوم طریحی در مجمع البحرین ذیل واژه صبر ذکر کرده است که قتل صبر؛ یعنی: ﴿جان داری را زنده نگهدارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بمیرد.﴾
برگشتهای بدون سوارت به خیمهگاه
در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه
دلواپس کسیست نگاهت قدم قدم
گاهی اگر به پشت سرت میکنی نگاه
یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ...
چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح!
ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟
افتاده عرش روی زمین در کجای راه؟
با بادهای سرخ سماعی است خونچکان
هر سنگ روضهخوان شده بر خاک روسیاه
تنها رها به دشت... خدایا چه بیسپر!
سرها به روی نیزه... دریغا چه بیگناه!
فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته است
بوی مدینه میوزد از سمت قتلگاه
#فاطمه_عارفنژاد
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد
که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد
سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزهای روزی
که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد
لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند
لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد
چراغ چشمهایش زیر نعل اسبها میسوخت
که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد...
کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر
حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد
#علی_محمد_مؤدب
#عاشورا
در دستگاه دوست خریدار خدمتیم
اهل بکاء و هیئت و ذکر مصیبتیم
هر سال میرویم در خانهٔ حسین
ما مستمند عشق و گدای محبتیم
شال غم حسین به گردن، علم بهدوش
ما ملت امام حسین، اهل هیئتیم
حبل المتین ماست همین رشتههای اشک
ما روسفید عالم و صبح قیامتیم
ای وای از تصور «وَالشمرُ جالسٌ...»
خانهخراب روضهٔ گودال حضرتیم
صاحب عزای اصلی این روزها بیا
تعجیل کن که دربهدر استجابتیم
#محرم
#امام_حسین
#ناهید_خلفیان
_-
جاری است خون تو به بلندای قرنها
ای خونِ زنده! ای غم عظمای قرنها!
آه ای قتیل اشک! ای اندوهِ بی زمان!
دردا و حسرتا و دریغای قرن ها
جان دادهای به پیکر بی جانِ یک جهان
یحیای سر بریده مسیحای قرنها!
مایی که خستهایم و شکسته حسین جان
سمت تو آمدیم ز غوغای قرنها
یک روز میرسد کسی از راهِ رفتهات
آری امید هست به فردای قرنها🤍
#محدثه_نبی_حسینی
-ایهام🖤
روایـــت است که چون تنـــــگ شد بر او میدان
فتاده از حرکــــــت ذوالجنـــــاح وز جـــــــولان
نه سیـــــد الشهـــــــدا بر جــدال طاقــــت داشت
نه ذولجنـاح دگــــر تــاب استـــقامــــــت داشــت
کشید پــــا ز رکــــــاب آن خلاصــه ایجـــــــــاد
به رنـــــگ پرتــــو خورشیـــــد ، بر زمـین افتاد
هوا ز باد مخـــــالف ، چون قیرگــــون گردید
عــزیــــز فاطمـــــه از اســـــب سرنگون گـردید
بلنـــــــد مرتبـــــه شاهــــی زصــــدر زین افــتاد
اگــر غلـــــط نکـنــــم، عـــــرش بر زمـــین افتاد
#مقبل_کاشانی
پس با زبان ِپُر گله آن بضعةالبتول
رو در مدینه کرد که: «یا ایهاالرسول!
این کشتهٔ فتاده به هامون، حسین توست
وین صید ِدست و پا زده در خون، حسین توست»
#محتشم_کاشانی
محرم ماه سوگ آل طاهاست
نوای یاحسینم در تکایاست
سرِهرکوچه ی ماتم گرفته
به یاد کربلا یک خیمه بر پاست
من از روز نخستین با حسینم
مرید مکتب مولا حسینم
جهان گر پر شود از شمر و خولی
نگردد قطع ذکر یا حسینم
اگر سبزیم مرهون حسینیم
ویا سرویم مدیون حسینیم
اگردنیا سراسر کوفه گردد
مطیع امر وقانون حسینیم
تبارم به فدایت یا اباالفضل
فدای یا اخایت یا اباالفضل
امان نامه برایت دشمن آورد
به قربان وفایت یا ابالفضل
بخوان ای روضه خوان از مشک بی آب
بخوان از کودکان درتب و تاب
بخوان از جان نثاریِ های عباس
و زینب را میان روضه دریاب
همیشه با تو می مانم حسین جان
به عشقت نوحه می خوانم حسین جان
صدای نوحه ام پیچیده در شهر
حسین جانم حسین جانم حسین جا
سپاه کوفه بی رحم است مولا
ندارد احترام آل طاها
لب تشنه در آغوش تو کشتند
علیِ اصغرِ شش ماهه ات را
امان از سینهی غمبار زینب
امان از طاقت بسیار زینب
قیامت شد به پا ازاین مصیبت
صبوری در بلا معیار زینب
ای ماه ترین عموی دنیا عباس
سقای سپاه اندک ما عباس
از فرط عطش ناله ی طفلان به هواست
خود را برسان به علقمه یا عباس
عطش ،سیلی،اسیری و بلا دید
بلا تا شام بعداز کربلا دید
چه حالی داشت وقتی که رقیه
سرت بر نیزه و تشت طلا دید
امام عشق وعطشان شهیدم
تویی عنوان اشعار سپیدم
نبودم کربلا اما ز زینب
پیام انقلابت را شنیدم
.......
دلم خون شد ازاین اندوه عظما
از این ظلمی که شد بر آل طاها
نکردم پاک اشک گونه ام را
که تا پاکم کند با عشق مولا
بخوان ای روضه خوان تا خون بگریم
به عشق کربلا مجنون بگریم
کم است از داغ سرهای به نیزه
فراتُ دجله و مجنون بگریم
همیشه با تو میمانم حسین جان
به عشقت نوحه میخوانم حسین جان
طنین نوحهام پیچیده در شهر
حسین جانم حسین جانم حسین جان
ای کاش همیشه مجتبایی باشم
باچشم و دل وزبان ولایی باشم
گر راه مدینه را به رویم بستند
با پای پیاده کربلایی باشم
امان از سینهی غمبار زینب
امان از طاقت بسیار زینب
قیامت شد به پا ازاین مصیبت
صبوری در بلا معیار زینب
#محمدعلی_ساکی