eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سارا نوشت،‌ قصه‌ی دارا شروع شد باران گرفت و مستی دریا شروع شد بادی وزید، کاسه مجنون شکست،‌ بعد ناز و ادا و عشوه‌ی لیلا شروع شد تا سجده کردمت آن روز، واقعاً کافر شدم، و دعوی فتوا شروع شد نرگس‌ترین نگاه تو امشب کنار من! خوابم گرفت، قصه و رویا شروع شد بال و پرم شدی که به پرواز آری‌ام مریم شدی، قنوت مسیحا شروع شد دارم هبوط می‌کنم از چشم نرگسی‌‌ات از آن دقیقه بازی دنیا شروع شد حتی هزار بار سیب هوس را بیاوری من می‌خورم که فتنه‌ی حوّا شروع شد 🆔@abadiyesher
ابری که می گذشت به آهنگ گریه گفت دنیا مکان ماندن ما نیست بگذریم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@abadiyesher
پرنده‌ها که می‌پرند از صدای انفجار انارهای سرخ، محو می‌شوند در غبار و دفتری که پاره است، تند برگ می‌خورد ورق ورق کتاب را گرفته موج انفجار یکی یکی مدادهای رنگی از کنار میز یکی یکی فشنگ‌ها که از کنار تیربار... کنار تخته، دانه‌ دانه گچ که پخش می‌شود جنازه‌ی معلمی گرفته دست خود انار و دست‌های کوچک قلم گرفته توی مُشت و دست‌های کوچک قلم‌شده به هر کنار قطار کرده روی خط، حروف سرخ و ساده را جنازه‌های کودکانه‌ای که می‌شود قطار... میان کادر، خنده‌های سرد یک جنازه است شبیه خنده‌های خشک مهرماه یک انار 🆔@abadiyesher
زخم جگر سوخته ات کاری شد تدفین تو نیز کار دشواری شد دیدند به جای گل فقط تیر آمد از چوبه‌ی تابوت تو خون جاری شد 🆔@abadiyesher
هدایت شده از اشعار "عاصی"
مداحی آنلاین - چه بگویم نگفته هم پیداست - سید رضا نریمانی.mp3
10.79M
🔳 (ع) 🌴چه بگویم نگفته هم پیداست 🌴غم این دل مگر یکی و دوتاست 😭😭😭 🎙 👌 بسیار دلنشین 🍃🖤🍃😭
ظریف استعفید😂😂😂 هست کابینه پیف ،استعفا گشته وارونه قیف ،استعفا هست کابینه ی جنابِ شما سخت سست و ضعیف،استعفا نامزدهای پست ها هستند در سیاست نحیف،استعفا سهم بنده و جمعِ یارانم هست در آن خفیف،استعفا بعضی از اهلِ آن کمی جورند با جناحِ حریف،استعفا آمدم صبح تا ز در بیرون کَنده شد بندِ کیف ،استعفا ظهر رفتم تنی به آب زدم خیس بود ازچه لیف؟،استعفا بدتر از آن چرا کفِ حمام بود خیلی کثیف؟ استعفا خودمانیم وه چه می چسبد بعدِ نامِ ظریف،استعفا
ظریف استعفید(۲)😂😂😂 آی مردم ظریف استعفید بار چندم ؟!! ظریف استعفید کرد شخصی سوال علت چیست؟ گفتمش :چُم😂:ظریف استعفید خبرش رفته است از تهران تا ری و قم ،ظریف استعفید ری وقم که همین بغل هستند رفته تار رُم ،ظریف استعفید بود از سهم کم در این دولت در تلاطم،ظریف استعفید داشت ناراحتی از اینکه بود در توهم ،ظریف استعفید روی کولش گذاشت از غصه کوله نه دُم ،ظریف استعفید هر که دارد غمِ وطن گوید با تبسم☺️:ظریف استعفید کاش گورِ تمام مزدوران بشود گُم ،ظریف استعفید گرچه دولت، تمام مستعفی ست در تقدُم،ظریف استعفید خدا راشکر
☺️☺️
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم نگاهش روشنی بخش مسیر سالکان باشد هدایت میشود از چشم های او هدایت هم سراپا مثل پیغمبر، سراسر حیدری دیگر به خَلق و خُلق و رفتار و به گفتار و ملاحت هم تجلّیِ جمال حق، تداعیِ جلال حق نجابت دارد آری در نگاه خود، صلابت هم حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد محبت کرد بر آن کس که بود اهل اهانت هم ضمانت می کند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری میکند، آنجا شفاعت هم فدای غربت مردی که مظلوم است و مسموم است جگر از زهر پر خون است و از زخم شماتت هم چه داغی بدتر از این؟! همسر او قاتلش بوده غریبی بود سهم او از این دنیا، شهادت هم *مصراع از هلالی جغتایی 🆔@abadiyesher
به خاک پای کریم اهلبیت(ع) سپرده ام غزلم را به اختیار حسن پریده مرغ دلم باز در مدار حسن زبان چگونه بگوید فضائل او را چگونه وصف شود حُسن بیشمار حسن؟! کریم اگر که تو باشی؛همه گدا هستیم خدا گذاشت کرم را در انحصار حسن و همنشینیِ او با جزامیان یعنی که خار ها همه گل می‌شود کنار حسن کمانِ ابرو و تیغِ نگاه او کافیست که بین معرکه هر کس شود شکار حسن فدای همت مردانه اش که افتاده جمل به زیر قدم های استوار حسن برای مصلحت دین سکوت کرد و نشست زمان صلح مشخص شد اقتدار حسن دوباره زنده شد انگار مجتبی وقتی که آمدند به میدان دو یادگار حسن دو بال لشکر او قاسم اند و عبدالله به معرکه دو لب تیغ ذوالفقار حسن پسر به زیر لب "احلی من العسل"میگفت به قلب معرکه میرفت با شعار حسن که ناگهان همه ی دشت از حسن پر شد هجا هجا شد فرزند نامدار حسن ## روایت است به محشر نمی‌شود غمگین هر آنکسی که به دنیاست سوگوار حسن که بر صراط، قدمهای او نمیلرزد کسی که رفته به پابوسی مزار حسن 🆔@abadiyesher
دوباره سرمه كشيدي و شاعري دق كرد چقدر حومه ي چشمان تو بلا خيز است 🆔@abadiyesher
ﺣﮑﻢ ﺗﯿﺮ ﻣﮋﻩ ﺍﺕ ﻗﺘﻞ ﻣﺮﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ"ﺟﺮﻡ ﻭ ﺟﺰﺍ"،" ﻓﻘﻪ ﻭ ﻣﺒﺎﻧﯽ"ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ 🆔@abadiyesher