بی تو این شعرِ به هم ریخته ام کاسب نیست
هر به رقص آورِ هندو صفتی "صائب" نیست
من در آغوشِ تو از خود متولد شده ام
روزه بر مؤمنِ دور از وطنش واجب نیست
گرچه دستت به سرِ خوابِ من است اما حیف
"مردِ" این فاصله "لوطی" مَنش و "طِیِّب" نیست
پرِ پرواز به دوشم، ولی از بختِ بدم
آسمانی به تنِ پرسه ی من راغب نیست
ترسم از زلزله ی بغض همین یک جمله است
هیچ سقفی که به اندازه ی من کاذب نیست
زل در آئینه ی چشمان تو باید زد و گفت
هیچ کس مثل تو هم حاضر و هم غایب نیست..
آرش_مهدی_پور
به نسیمی همه راه به هم می ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد
سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می ریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد
آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه یک روز همین آه تو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد
#فاضلنظری
دل می ستاند
از من و جان می دهد به من
آرام جان و کام جهان می دهد به من
دیدار تو
طلیعه ی صبح سعادت است
تا کی ز مهر طالع آن می دهد به من
#هوشنگ_ابتهاج
ویرانه دل ماست ڪه با هر نگهِ دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت...
#حضرت_سعدی
روزتون زیبا 🙏🌺
و
دلتون گرم از نگاه مهربون خدا🍃🌺
سالها رفت و هنوز
یک نفرنیست بپرسدازمن؛
که تو ازپنجرهى
عشق چه ها میخواهی
صبح تانیمهی شب منتظری!
همه جامینگری
گاه باماه سخن میگویی!
گاه بارهگذران!
#قیصر_امین_پور
لبش را هر چه بوسیدم، فزونتر شد هوایِ من
ندارد انتهایی خواهش بی منتهای من…
#فروغی_بسطامی
امواج نوای تو به من می رسد از دور
دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی
وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان
خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی
#فریدون_مشیری
💫
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
که در این وصف زبان دگری گویا نیست
بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
غزل توست که در قولی از آن ما نیست
تو چه رازی که به هر شیوه تو را میجویم
تازه مییابم و بازت اثری پیدا نیست
شب که آرامتر از پلک تو را میبندم
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
این که پیوست به هر رود که دریا باشد
از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست
من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم
این تو هستی که سزاوار تو باز اینها نیست
#محمدعلی_بهمنی
میتوان خواند از جبین خاک احوال مرا
بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده است...
#صائب
پیدا تری ز خورشید ، ای ماه بی نشانم
تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم
معنای آدمیت، فهم شکفتن توست
اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم!
فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ!
با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم
با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند
از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم
بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب
تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم
#علیرضا_قزوه
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا🌷
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرببلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسی ات آقای مهربان
«آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»
سید حسن رستگار