eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فرض کن حسرت پاییز تورا درک کند روز برگشتنِ او "اوّلِ آبان" باشد 🍁 🌷
ذوق وصال می‌گزد از دور پشت دست گرم است بس که صحبت من با خیال تو
صائب و آینه؛ در دل صاف نماند اثر تیغ زبان زخم این آینه چون آب به هم می‌آید **** دوستان آینهٔ صورت احوال هم‌اند من خراب توام و چشم تو بیمار من است زیبا و زشت در نظر ما یکی شده است تا خویش را چو آینه هموار کرده‌ایم گرچه خاکیم پذیرای دل و جان شده‌ایم چون زمین، آینهٔ حسن بهاران شده‌ایم در میان دعوی و معنی بود خون در میان هر کجا معنی بود تیغ زبان در کار نیست از خریداران نیافزاید قماش ماه مصر حُسن گل را های‌هوی بلبلان در کار نیست
عاشق شدنم درس بزرگی به من آموخت عاشق که شدی مرگ فقط  دست اجل نیست!
گفتمش روزے خیالش از دلم بیرون ڪنم دل بگفت او با من است من با خیالش میروم 🖋🌷
به عکسهای تو زل میزنم دلم گرم است اتاق من شده دیوار مهربانی تو ..
تو آرزوی منی، من وبال گردن تو تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو! تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو
‌ هزار فلسفه دارد كسی که مجنون است به‌ ويژه آن‌كه جنون را به‌ عشق مديون است طلا كه هيچ، كه از اشک نيز پاک‌تر است حسابِ هركه سرش از حساب بيرون است خراب می‌شوم از ديدن و نديدن تو كه چشم‌های خمارِ تو مست و میگون است غم ِ تو خونِ دلم را به‌ شیشه ریخته است تو لاك می‌زنی آرام و من دلم خون است "ز گريه مردم چشمم نشسته است به خون ببین که در طلبت حال مردمان چون است"
کافه چی قلیان چه داری هم خنک هم طعم خوب میکشم تا آخرش هم میدهم با حلقه دود کافه چی قلیان بیاور با ذغال داغ داغ میکشم با یاد آن دختر که قلبم را ربود
قصه‌ی روز و شب ِ من، سخنی مختصر است؛ روز در خوابِ خیالاتم و شب بیدارم... ♥️
❤️ با هر تشکّر بر سرت نعمت ببارد مؤمن همیشه شکرِ آن را می گزارد می بوسمت تا شکرِ نعمت را بگویم هر بوسه ام معنای یک " اَلْحَمد " دارد. 💜❤️💜
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد ندانستم تو ای ظالم دلی آهن رُبا داری...