شیوهی عُشّاق چون اشک است در راهِ نیاز
ابتدا، سرگشتگیها؛ انتها، افتادگی...
#بیدل_دهلوی
اگر بد خلق اگر ساکت اگر تنها اگر سردم
ولی بعد از تو عمری با خیالت زندگی کردم
#امیرحسین_پورعزیز
بی تو دلهای ما بی قرار
خسته ایم از تب انتظار
العجل وعده ی کردگار
حال و روز زمین گشته تار
درد ها مهلک و بی شمار
از پس پرده بیرون بیا
با قدومت بیاور بهار
بی حجابی شده افتخار
رفته از مردها اختیار
چشم و دلها به فحشا دچار
نهی منکر گرفتار عار
کیست دیگر به فکر وقار؟
حق علی گفت و شد یادگار
«لعن اللهُ مَن لا یُغار»
گرچه این نیست پایان کار
سبز خواهد شد این شوره زار
یک شب از قلب گرد و غبار
بر کمر بسته ای ذوالفقار
از خم جاده، ای تک سوار
می رسی و عدالت شود
در جهان با شما برقرار
#محمدجواد_منوچهری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لعناللهمنلایغار
سر من را ببرید و عملم را ندهید
گر قرار است دلم را ز حسین قطع کنید
#سید_طباطبایی
تقدیم به ساحت مقدسه ی حضرت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها
****************************
عوالم قطره و دریا خدیجه است/
شود دریا دلی که با خدیجه است/
دلیلی آسمانی دارد آری /
اگر ذکر پیمبر یا خدیجه است /
کسی که داشت حتی قبل از اسلام/
مدالِ عفت و تقوا خدیجه است/
زنی که رحمت للعالمین گفت: /
ندارد ثانی و همتا خدیجه است/
همان بانو که دین مصطفی شد/
ز یمن ثروتش احیا خدیجه است/
هر آنچه داشت در راهِ خدا داد/
سخا و جود را معنا خدیجه است/
شده قبل از غدیرخم ، غدیری/
نخستین شیعه ی مولا خدیجه است/
امیرالمومنین غیر از علی نیست/
و ام المومنین تنها خدیجه است /
کسی که مومنین را در قیامت /
چو مادر می کند پیدا خدیجه است /
برای مدح او یک جمله کافی است/
همین که مادر زهرا خدیجه است /
مرید فاطمه هستیم و امشب /
مراد دست های ما خدیجه است /
شب مادر بزرگ اهل بیت است /
که نجوای لبِ دنیا خدیجه است /
****************************
رضا یزدی اصل
حالم شبیہ
شانهے بیچارهایست
ڪہ در لابہ لاے موے تو
گم ڪردہ راہ را
#حسین_زحمتڪش
غزل شمارهٔ ۶۹۹
یک بار بیخبر به شبستان من درآ
چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ
از دوریات چو شام غریبان گرفتهایم
از در گشادهروی چو صبح وطن درآ
تا چند در لباس توان کرد عرض حال؟
یک ره به خلوتم چو تهِ پیرهن درآ
مانند شمع، جامهٔ فانوس شرم را
بیرون در گذار و به این انجمن درآ
خونیندلان ز شوق لقای تو سوختند
خندانتر از سهیل، به خاک یمن درآ
دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است
بند قبا گشوده به آغوش من درآ
آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست
ای سنگدل! به صائب شیرینسخن درآ
#صائب_تبریزی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
تـو قــهـوهات را تـلـخ مـینـوشـی
این زندگی با عـشق شـیرین است
بـایـد هـمیـشـه یــک نــفـر بـاشــد
دنـیا بـدون عــشق غــمگین اسـت
━━━━💠🌸💠━━━━
#مریم_حیدرزاده
افتادهام از نفس هوا میخواهم
از حضرت عشق، کربلا میخواهم
تسنیم و رحیق، ناز شصت زاهد
من چای عراقی از رضا میخواهم
#مرتضی_درزی
خدیجه کوه محبّت! خدیجه عاشق بود
برای بودنِ با تو خدیجه لایق بود
نخست مؤمنه ای که نبی خطابت کرد
زنی که با تو به هر شیوه ای موافق بود
تو خود طبیب جهان بودی و برای تو
خدیجه، مادر زهرا طبیب حاذق بود
اگر چه زود مسافر شد و وداع ات گفت
شریک خوب تو تا آخرین دقایق بود
زنی به خاطر چشم ات گذشت از همه چیز
زنی که دغدغه اش گفتن حقایق بود
زنی که قلب صبورش به رنج عادت داشت
زنی که دشت نگاهش پر از شقایق بود
خدیجه پاک و مطهّر، خدیجه مادرِ نور
خدیجه کوه محبّت، خدیجه عاشق بود
#وحیده_افضلی
#وفات_حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها تسلیت
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
یک عمر روی پای خودت ایستادهای
بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت
زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من
بر شاخههای شوق، شکوفا ببینمت..
همچون حماسههای خودت باشکوه باش
تا همچنان در اوج تماشا ببینمت
پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان
یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت
پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب
ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت
من رأی میدهم به تو ای خاک جاودان!
در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت!
📝 #جعفر_عباسی
.
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لاَ ذَنْبَ لِي
هی نعمت داد و هی تباهی کردم
تنها به سویش گناه راهی کردم
با من چندان کند شکیبایی او
انگار نه انگار گناهی کردم
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#دعای_ابوحمزه
#ماه_مبارک_رمضان
🕊•┈┈••✾•🌺•✾••┈┈•🕊
چشم بر هم زدم و شد سحر یازدهم
چشم بر هم بزنی این رمضان هم رفته
#سید_طباطبایی
«بسم رب المهدی»
#سیزده_نور_سبز
#سبزهٔ_ظهور_را_گره_بزن
─┅═✧❁🌼❁✧═┅─
بر سیـــزده ذوات مقـــدس گـره زدم
دل را مگر که حاجت ما هم روا شود
یارب به آبروی همیـــن نورهای ســـبز
اذن فـــرج بــده ، گــره از کـار وا شود
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۱/۱۳
─┅═✧❁🌼❁✧═┅─
انسان در طبیعت
تا می کنم گوهر فشانی در طبیعت
باشد وجود من زیانی در طبیعت
از من به جا مانده ست انبوهی زباله
رفتم به گردش هر زمانی در طبیعت
تا سرکشیدم رانی ام را از سرِ کیف
انداختم قوطیِ رانی در طبیعت
نانِ چه موجودات را آجر نمودم
هرجا که خوردم لقمه نانی در طبیعت
هرجا توانستم درختان را شکستم
آتش به پا کردم به آنی در طبیعت
با آتش بی فکری وبی مهری من
شد دود جمعِ دودمانی در طبیعت
برهر درختی یادگاری ها نوشتم
یعنی که بوده این فلانی در طبیعت
هرسو که رفتم با زبان بی زبانی
برپاست بانگ ألأمانی در طبیعت
با خانمان رفتم برای گردش و ماند
از من به جا بی خانمانی در طبیعت
شد نمره ی اندیشه و اخلاقِ من صفر
وقتی که دادم امتحانی در طبیعت
روح طبیعت بارها گفته نیاید
ای کاش این انسان جانی در طبیعت
گفته که با این ادعاهایی که داری
بسیار خرتر از خرانی در طبیعت
چیزی نمی ماند به جا از بودن خر
تا می کند جُفتک پرانی در طبیعت
اما حضور توست سرشار از جنایت
دارد ضررهای کلانی در طبیعت
روح طبیعت گفته این یک جمله راهم:
این نیست رسم میهمانی در طبیعت
بسیارشایسته ست که برجا نماند
جز ردِّ پا از ما نشانی در طبیعت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
حضرت بهار
سبزهها را گره زدیم اما
گرهی وا نشد ز کار جهان
بیتو اصلا بهار یعنی چه؟
تو بیا حضرت بهار جهان
تو بیا گل کند تمام حیات
پر شود در جهان ما برکات
بفرستیم دم به دم صلوات
تو بیا نازنین نگار جهان
غصه در جان ماست آقاجان
دورهی دردهاست آقاجان
مثل فصل بلاست آقاجان
بیحضور تو روزگار جهان
در پیات اشکهای جاری ماست
دوره چشم انتظاری ماست
زندگی فصل بیقراری ماست
کی میایی ز ره قرار جهان؟
بیکس و دلشکستهایم آقا
در هوایت نشستهایم آقا
دل به مهر تو بستهایم آقا
سحرِ شامهای تار جهان
از بلا صبرمان سر آمده است
اشکهامان به دفتر آمده است
زیر این غصهها درآمده است
بیتو این روزها دمار جهان
رنجهامان که رد شده ز عدد
شده این روزگار حبس ابد
تو بیا تا که باز سکه شود
با نگاه تو کار و بار جهان
زندگی بیتو مرگ کمکم ماست
شادی و شور آن فقط غم ماست
العجل نغمهی دمادم ماست
زانکه با توست اعتبار جهان
ای پناه جهانیان بازآ
به جهان ده دوباره جان بازآ
حضرت صاحب الزمان بازآ
تا شود نور تو نثارجهان
ای برای جهان ما فرجام
بیتو در غصه است این ایام
میچکد وقت ندبهها آرام
اشک چشم امیدوار جهان
غم ما را نظاره کن آقا
غصهها را تو چاره کن آقا
با نگاهی اشاره کن آقا
پُرِ هستی شود دوباره جهان
میرسی جمعهای به خوشعهدی
گل کند نغمه ی اناالمهدی
میشود با نگات ختم به خیر
شرح یک عمر انتظار جهان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#احمد_رفیعی_وردنجانی
سیزدھ آمد و مردم همه در دامن دشت
من کھ از؏شقِ تو عمریست بھ صحرازدهام..
#فرهادشریفۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
#شهریار🌾
#سحـــــریازدهم🌿
شاعران! یازدهم خاطره بازی نکنید
غزل هجر اگر هست بخوانید امشب
عدد یازده انگاربه غم گشته عجین
سحر یازدهم ،قافله،صحرا، زینب
#علیرضا_زاغی
💚🍃
سلام
حضرت عشق،سَرِسفره ی افطار، سلام
به تو از عاشقِ دیوانه یِ دیدار، سلام
قلب ما بوده گرفتار تو از روز ازل
به تو از جانب این قلبِ گرفتار، سلام
هر کجا یاد تو شد دیده ی مان خون بارید
می چکد هر دم از این دیده ی خونبار سلام
می بَرَم نام تو را وه چِقَدَر می چسبد
با لب تشنه به دریای گهربار، سلام
تو که در پاسخ کم مهری و کم لطفی ما
لطف بسیار نمودی، به تو بسیار سلام
بردن نام تو مانند رطب شیرین است
میهمان تو شدم حضرتِ دلدار، سلام
همه ی عالم هستی به فدای پدرت
برسانید به او یکصد و ده بار، سلام
احمدرفیعی وردنجانی