eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات احساسی برنامه «به افق فلسطین» با حضور حامد عسگری ما بچه شیعه ها روضه رو زندگی میکنیم / اتفاقات غزه همان روضه لایوم کیومک یا اباعبدالله است ... 🇵🇸
☆ به استغاثهٔ غزه کسی جواب نداده کسی به مردم بی آب و تشنه آب نداده وداع پشت وداع و جنازه روی جنازه کسی گزارشی از ظلم بی‌حساب نداده به روی خطّ خبر فوتبال و قیمت نفت است کسی به فاجعهٔ غزه آب و تاب نداده همیشه مادر و باباست حق اول کودک به طفل غزه کسی حق انتخاب نداده به خون تپیده پدر در کنار پیکر مادر به پیش چشم یتیمی که ره به خواب نداده به مادری که پریده است درمقابل چشمش سر پسر، احدی این چنین عذاب نداده به مردمان فلسطین به تشنگان عدالت حقوق ضد بشر وعده جز سراب نداده مقابل صف صهیونیان پرده دریده به جز مقاومت بی‌امان جواب نداده بترس دشمن انسان، که لشکر علویون هنوز پرچم و شمشیر پیچ و تاب نداده نمانده عمر تو باقی، قسم به خون شهیدان که دیگ هیمنهٔ تو به جز حباب نداده
سلطانِ ری و قبلهٔ تهران هستی آقایی و از نسلِ کریمـــان هستی زوارِ تــــو بــــوی کـــربـــــلا را دارنـــد فرزندِ حسن، حسینِ ایران هستی
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفته صراط را ز همین راه مستقیم گرفته تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله که عطر، مرقدت از جنة النّعیم گرفته گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته همیشه سفرۀ دل باز کرده‌ام به حضورت که فیض باز شدن، غنچه از نسیم گرفته برین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت به کف برات نجات خود از جحیم گرفته همیشه عبد، حقیر است در برابر معبود به جز تو کی سمت عبد باعظیم گرفته؟ ملک غبار ز قبر تو تا نرُفته نرفته در این مُقام، فلک خویش را مقیم گرفته چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم که هر کبوتر تو ذکر یاکریم گرفته کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته
گرچه شبیه وضع شهر خود وخیمیم ما همچنان پابند آن عهد قدیمیم   تهران اگرچه مثل مشهد، مثل قم نیست ما هم کنار سفرۀ شاه کریمیم   شاهی که خود لقمه برای ما گرفته ما نیز در کار غلامانش سهیمیم   عطر گلابش را گرفتیم آنقدرکه در پیچ و تاب زلف او همچون نسیمیم   گفتند او باب الحوائج بوده و هست ما همچنان محتاج جنّاتُ النعیمیم   ضامن شده امشب برات کربلارا از چه دگر در غصّه در امّید و بیمیم؟!   ما را ازین پس کربلا رفته بدانید ما زائران حضرت عبدُالعظیمیم
از آنها که در این روزها سکوت کردند بیزاریم گناهِ سکوت میانِ ظلمت خــود در شب سیاهِ سکوت نشسته است به درماندگی سپاه سکوت در این زمانه که وقتِ جهادِ فریاد است اسیـرِ دامِ تماشـاسـت خیـمه‌گاه سکوت جــدا شدند رفیقان و یک به یک رفتند یکی به راه شهادت، یکی به راه سکوت شکسته باد قلم‌های شاعرانِ پریش که ظالمــانه نوشتند از نگاه سکوت عروض و قافیه خواندند و درسِ شعر ولی شُـدنـد یــکســــره اسـتـــــادِ کارگاه سکوت بریده باد سری که به روی تن مانده‌ست در این زمانه‌ی فریــــــادْ در پناهِ سکوت به این بهانه که باشند بی‌طرف، شیطان نهــاده بر ســـر بی مایگان کلاهِ سکوت چگونه بی‌طرفی،کربلاســت در تکـــرار شریکْ جرمیِ شمر است،اشتباه سکوت شدیـد غَـرّه به این بی‌گناهی کاذب چقدر سر که بُریدید با گناه سکوت بهار می‌رسد از راه و باز خواهد ماند سیـاه روییِ دوران به روسیاهِ سکوت
وقتی میخواهی بگی همیشه با من بمون بهش بگو: چون یار غم‌خوارت منم کف بر مدار از دامنم.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ما زائرانِ صحنِ تو هستیم از قدیم همسایگانِ شهرِ تو، یا سیدالکریم نامت گره به نام‌ِ حسن خورده پس تمام حاجت رواست، زائر این صحن، والسلام
ابری شدم، در روضه‌ات باران گرفتم رودی شدم، تا خانه‌ات جریان گرفتم در گردباد دردها پیچیده بودم نام تو را آوردم و درمان گرفتم در ظلمت شک، محو شد نور یقینم از چشم‌های روشنت ایمان گرفتم گفتم الهی! بالحسین العفو العفو وقتی که بر روی سرم قرآن گرفتم "یا لَیتَنی کُنتُ مَعَک" ورد زبانم این ذکر را از مکتب عرفان گرفتم   مانند ماهی دور از دریاچه مُردم مثل مسیحا آمدی و جان گرفتم مشهد شدم زائر، جواز کربلا را یک نیمه‌شب از حضرت سلطان گرفتم آن قدر بوسه ریختم روی ضریحت تا انتقام از واژۀ هجران گرفتم اللهم ارزقنی شفاعة الحسین علیه‌السلام
عروسک‌هاش هست و دخترش نیست اتاق و جانماز مادرش نیست چه حالی دارد آن ملت که هرروز ببیند پاره‌ای از پیکرش نیست
آورده‌اند وعده‌ی پاییز يا بهار؟ این برگ‌های مضطرب، آن ابرهای تار بر پشت‌بام شهر کسی ایستاده است باز است چشم عالم و آدم به انتظار ما بی‌اراده از پل تقدیر رد شدیم بگذر تو هم ز مسٱله‌ی جبر و اختیار ای آن‌که از برنده شدن سرخوشی! بدان جز باختن نبود مرا قصد از این قمار خون می‌خورم ز سنگدلی‌های خویشتن دردی نشسته در دل هر دانه‌ی انار ما هردو خیره‌ایم به هم چون دو آینه هر یک به اظطراب و غم دیگری دچار باید دوباره خلق شود داستان نوح ای ابر بی‌قرار! کمی بیش‌تر ببار...
🍃 تا روی دوست دید دلِ جان گُداز من‏ 🍂 ‌‌‌‏‌‏یک جٰان نداد در رَه او، صدهزار داد
از نظر روحی نیاز دارم شبکه‌ی خبر زیرنویس کنه: صهیو(نیست) شد. 🔺رضا حاجی محمدی🔺
تو بیایی همه جا عطر گل و نوروز است بخت این مردم آشفتهٔ ما بهروز است غصه‌ها رنگ خوشی را به خدا می‌بینند با نگاهی دل غمدیدهٔ ما پیروز است سهم ما نیست مگر دیدن رویت آقا؟ چشم، همراه دل خستهٔ ما پاسوز است درد بدتر شده یک عمر تورا گم کردیم و صد افسوس که این قائلهٔ هر روز است سال‌ها غفلت ما گوشه‌نشینت کرده سال‌ها می‌گذرد عشق به تو مقروض است
تنها دلیل مـرگ او زخم فراق است ای عشق! آری ردِّ پای تو در آنجاست
شیدایِ امام منتظَر بسیار است عمریست جهان منتظِر دیدار است این چشم اگـر لایق دیدارش نیست شاید سر سفره نان مشکلدار است! محمدجواد منوچهری
هدایت شده از بارش‌های قلم من
کشیده سمت نگاهت تمام بال و پرم برای عرض محبت ولی چه بی هنرم تویی تو مایهٔ شادی تویی تو روح تنم تویی تمام هوایی که حک شده به سرم هوای سرد دلم از نگاه تو شده گرم ز بس که گنبد چشمان توست در نظرم میان سردی شب‌ همچو ماه‌رویی که به احترام تو زیبا شده شب و سحرم کمان غصه گرفته هدف مرا اما تو و نگاه تو بوده همیشه چون سپرم قسم به عین و به شین و به قاف و حرمت آن ز عشق پاک تو یک لحظه هم نمی‌گذرم @mastanehaye_man
بر شانه ی دل عبایی از غم دارد یا بغض ته گلو دمادم دارد انگار که جای آن سه حرفی خالیست ای عشق! فقط جای تو را کم دارد
معطر کرده شب‌های مرا با عطر ترتیلی زنی که لانه کرده لای موهایش ابابیلی زنی که لحظه‌لحظه بغض او را کوه تفسیری زنی که قطره‌قطره اشک او را نیل تفصیلی زنی رگ‌کرده از خشمی مقدس، از رجز شروه زنی که در رحم می‌پروراند تخم سجیلی زنی که بسته بر زلفش کلیدی کهنه و هرشب به رقصش می‌رمد از ترس، فوج لشکر فیلی زنی که آنقَدَر نیزه به قلب مار چرخانده که زن‌های دگر در سرمه‌دان‌های طلا، میلی زنی که سینه‌ریز روشنش از قبه‌الصخره زنی که پولک پیراهنش از ماه تمثیلی زنی که مادرش فرش سلیمان را رفو کرده زنی که دخترش بر فرق اهریمن زده بیلی بگو به کاهنان اورشلیم این زن فلسطین است بگو عهد عتیق این‌بار نو کرده‌ست تاویلی زنی آغشته در خون و غزل بشکوه می‌رقصد چه آغازی؟ چه پایانی؟ چه معنایی؟ چه تحلیلی بگو به مرد از حلق زمین خون می‌رود بالا بگو گر آب دستت هست ول کن مرد... تعجیلی...
آب و ریحان پشت پای چشم هایت ریختم بر نگشتن از سفر رسم مسافرها نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می تواند که تو را سخت زمینگیر کند درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت قسمت این است بنا نیست که تغییر کند گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند گفت دکتر: من و تو مشکلمان کم خونیست خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند مشت بر آینه کوبیدم و گفتم شاید بشود مثل تو را آینه تکثیر کند... 🌻
شیدایِ امام منتظَر بسیار است عمریست جهان منتظِر دیدار است این چشم اگـر لایق دیدارش نیست شاید سر سفره نان مشکلدار است! محمدجواد منوچهری
شعر باید برود عمق وجود و بِدَرد مثل گرگی تن هر بره،که آن هم نَبَرد بعد آن گاه بیاید بزند سر به شکار مثل هر خاطره ای تکه ای از جان بِبَرد
صدا ۰۰۱.m4a
1.72M
از جهان وحش نا امید صبح و ظهر و عصر و شب شهید در میان قطع آب و برق سیل بمب فسفر سفید حال و روز غزه کربلاست ثانیه به ثانیه عزاست این همه جنایت بشر سازمان نا ملل کجاست!؟ در نبرد بین خیر و شر ناظرند جمع کور و کر تف به حامیان پولکی بر حقوق ظاهرا بشر! شب دوباره پر ستاره شد کودکی که تکه پاره شد از کسی صدا نیامد و باز وقت استخاره شد غزه بار روی گُرده نیست زنده باد آنکه مرده نیست! هرکسی سکوت کرده است جنس شیر پاک خورده نیست بحث سرزمین مادری است جنگ، جنگ نابرابری است خیبر است و راه فتح آن دست بچه های حیدری است 🎤مرتضی مسعودیان راد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما اربعین با یاحسین اثبات کردیم یک یاعلی تا حذف اسراییل داریم 🎥طوفان کفن‌پوشان مردم عراق در حمایت از مردم مظلوم فلسطین