eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
عشقهایی کَز پِیِ رنگی بُوَد عشق نبوَد عاقبت ننگی بُوَد
هر گوزلدن بیر گول آلیب سن گوزله پای دئمیشم...
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را که به لطف پادشاهی ز نظر مران گدارا
عشق زنده در روان و در بصر هر دمی باشد ز غنچه تازه‌تر عشق آن زنده گزین کو باقیست کز شراب جان‌فزایت ساقیست عشق آن بگزین که جمله انبیا یافتند از عشق او کار و کیا تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست
سندن سورا حیاته من شیرین دئسه زای دئمیشم
ای نبخشوده گناه پدرم، آدم را به گناهان نبخشوده قسم دلتنگم...
ایندی یایا قیش ددییرم،سابق قیشا یای دئمیشم...
بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود را که در بر دارد انگاری هلویی هسته ی خود را
♥️ آیا کسی آن‌قدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟!
پروانه هم شبیه من از ساده لوحیَش دلبسته گلی ست ڪه درڪش نمی کند ♥️
جان فدا ڪردیم و یاران قدر ما نشناختند ڪور بادا دیده ی حق ناشناس دوستی ♥️
ای گل چقدر از پی گلچین دوانیم این نیست مزد رنج‌ من و باغبانیم پروردمت به ناز که بنشینمت به پای آخر چرا به خاک سیه مینشانیم؟!
دلواپس و دلتنگ شدی دل نسپردی دلگیر و دل‌آزرده شدم دل نبریدم..
هَمه از چَشـمِ تو گُفـتَنـد و هُنَرمَنـد شُدَنـد وای از آن روز که چَشمَت هُنَرِستان بِشَوَد هَر کَسی رویِ تو را دید از این کوچه نَرَفت نِـگَـرانَـم نَـکُـنَـد کـوچــه خیـابـان بِـشَـوَد...!
ماهم به انتقام،ظلمی که کرده با من ترسم به حال و روز،هجران من بیفتد...
عاشقت بودم و این عشق به جایی نرسید "تو" خودت ماندی و "من"... کار به "ما"یی نرسید!
موقع مرگ به فریادم اگر گوش کنند اشهدم را وسط یا حسنم خواهم گفت...
روز و شب میگفت “تنها" عشق و یار من تویی دیر فهمیدم که "تنها" می شود سیصد نفر...
اگـر کشتـی‌ است عاشـُورا، در این خـون غرقـه بایـد زیسـت ببیـن چشـم شهیـدان را، به جـز خـون هیـچ راهـی نیسـت... 🕯🍂 ✍
یا رب غـم آنچه غیر تو در دل ماست بردار که بی‌حاصلی از حاصل ماست الحمـد که چون تو رهنمــایی داریم کز گمشـدگانیم که غم منزل ماست
کشتند تو را ، آه، در آغوش دماوند سخت است در آغوش پدر، کشتن فرزند! کشتند تو را ای دژ مستحکم ایران تا باز بر این خاک ستم‌دیده بتازند. تو روح دماوندی و زین‌روست تو را کشت ضحاکِ کمین‌کردۀ در کوه دماوند تو زادۀ فخری و یقین فخر فروشد ایران به تو و عشق تو، بر نام تو سوگند
تازه فهمیدم چرا هر شعر ِسعدی گفته بود عشق از هر درد بی درمان که دیدی بدتر است...  
آمدی تا وا کنی مثلِ علی خوانِ کرم کوریِ چشمِ حسودان، این حسن دارد حرم
ذوق حضور در جهان رسم صنم‌گری نهاد عشق فریب می‌دهد جان امیدوار را پ.ن: من نشکسته‌ام... از شعرانه🌿
در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من بی‌خبر از دو جهان غرقه به خون شد دل من چونکه با رشتۀ گیسوی تو پیوندی داشت مو به‌ مو بسته به زنجیر جنون شد دل من