یڪ شهر پر از آدم و این حجم پر از درد
لعنت شود آن شب که تو را برد و نیاورد
#مهتاب_بهشتی
گرچه مطرودم ولی از عشق خشنودم که ساخت
از خیالت همدمی، از حسرتت همسایهای
#سجاد_رشیدیپور
دست به دست مدعي شانه به شانه مي روی
آه که با رقيب من جانب خانه مي روی
#شفیعی_کدکنی
تا حواس همهی شهر به برف است بیا
گرم کن این بغل سرد زمستانی را...
#سید_احمد_حسینیان
بعد یک عمر، شبی رفتم از این خانه و حال!
بر در خانه نوشته است: "نبودی... رفتم"
#محمد_مهدی_درویش_زاده
چو شوکرانِ جگرسوز، تلخم و زردم
به روی شانهی تو، چتر غصه و دردم
نگو که شادم و چالاک همچو پروانه
به دشت پونه غریبم، جداترین گَردم 😔
#بداههی_کلمات_و_تصویر
#جواد_محمدی_دهنوی
هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هوا ترم
حالم بد است...با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم...!
#اصغر_معاذی
چه رفته است بر این بینوا؟نمی پرسی؟
کجاست شور و شر من؟کجا؟نمی پرسی
مگو که از غم این سالخورده باخبری
تو سالهاست که حال مرا نمی پرسی
#سجاد_سامانی
ناگهان در جهان بی روحم
دختری را غریق غم دیدم
دختری که درون چشمانش
تکه ای کوچک از خودم دیدم...!
#سیدتقیسیدی
آن لب تبدار را یک بار بوسیدن شفاست
وای از این دارو که از بیمار پنهان کردهای
#ناصر_حامدی
آدم و حوّا و سيب و گندم و طَرد از بهشت
ما به يك لبخند تلخش دين و دنيا داده ايم
#مهدي_خداپرست.
من مست خواهم شد درون استکانت
حتی اگر سم هم به خوردم داده باشی
#جواد_منفرد
#مستتم