﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
بهگفتوگویتوخیزمبهجستوجویتو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرابهبادهچهحاجتکهمست روی تو باشم
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
━━━━💠🌸💠━━━━
#سعدی
اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟
و پیش چشم تو اینجا کمی قدم بزنم؟
#سید_مهدی_موسوی...
من دلم دریاست، موسی باش! حتّی برنگرد
تا نبینی بر تن من ردّپایت ماندهاست
عشق آن روزی که ما را آشنا میکرد، گفت
کاش فردا هم ببینی آشنایت ماندهاست!
ماهی و افسوس با هر برکه قسمت میکنی
خاطراتی را که از دریا برایت ماندهاست
"کِی تو را از یاد خواهم برد؟" گفتم، عشق گفت
بینهایت، بینهایت، بینهایت ماندهاست...
❏ #مژگان_عباسلو
🌱
با خنده گفتمش به سلامت سفر به خير
وقتى كه رفت از تو چه پنهان، دلم گرفت
#مجيد_ترك_آبادى
دردا ! که عمر در شبِ هجران گذشت و من
آگه نیاَم هنوز که: روزِ وصال چیست؟...
#هلالی_جغتایی
دل کندم از کسی که دل از من بریده بود
صدبار پیش از اینکه خداحافظی کنیم
#فاضل_نظری
گرچه با مدرک، شعورِ هیچکس بالا نرفت
طبق رسم این زمانه جُزوه هایت را بخوان!
#نفیسه_سادات_موسوی
سینی چای و گل و مردی که مانند تو نیست
یک دل مرده که دیگر گیر و پابند تو نیست
بین جمعیت صدای خنده ات پیچید و بعد..
تا سرم چرخید دیدم حیف! لبخند تو نیست
النکاح سنتی!آیا وکیلم من؟بله!
زیر لب با بغض گفتم این که پیوند تو نیست
با عسل کام من بیچاره شیرین تر نشد..
تلخ میبوسم لبی را که لبِ قند تو نیست
تو قسم ها خورده بودی می رسی روزی به من
آااای این کابوسِ واضح مثل سوگندِ تو نیست
بعد از این باید فراموشت کنم! از این به بعد...
شاعرِ این شعر غمگین آرزومند تو نیست
کودکی آشفته را هم چندسالی بعد از این
می فشارم سخت در آغوش و فرزند تو نیست
می پرم از خواب و یادم نیست چیزی را جز...
سینیِ چای و گل و مردی که مانند تو نیست
#طاهره_اباذری_هریس
این مجازی که محیط فاسدش
روزمان را بدتر از شب می کند
گاهگاهی فـــایده هـم می دهد
بی شعــوران را مودب می کند
از بیـــــــــان بیشتر عفوم کنید
یار زیرک فهـــم مطلب می کند
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در هــــوای اربعینت اشک می بارم حسین!
باز افتاده به تو از بخت خوش کارم حسین!
جان اکبــــر جان قاسم جان عباست نزن
دست رد بر سینـــهام، من آبرو دارم حسین!
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
✍#اسماعیلعلیخانی
🌴🥀🌴
از آن سکوتِ پر از گفتهی نهان، پیداست
دل تو مردِ «به عشق اعتراف کردن» نیست
#سجاد_رشیدیپور
عشقم تو که شب بخیر گفتی رفتی
این موقع شب چرا تو بیداری هان؟
با واهمه دست و پای خود گم کرد و
گیج و هپروت گفت چه فرمودی،جان
#سید_طباطبایی
🤦♂
من در شب بی ستاره خفتن گفتم
در حسرت شب بخیر گفتن خفتم
چون مثل غزل تو غنچهٔ گل هستی
من با تو برای گل شکفتن جفتم
#سید_طباطبایی
از پدرم شنیده ام، ازپدرش شنیده که
طرز نگاه کردَنت باعثِ لَرز و تَب شده
دخترخان! چه کرده ای با همه اهل دهکده
اینکه حدیثِ چَشمِ تو "سِلسِلةُ الذَّهَب" شده؟!
#علی_عطری
دوستت دارم و هرشب به خودم میگویم:
او تو را دوست ندارد بخدا! باور کن..
#علی_جعفرزاده_زیبا
به غیر از رفتنت چیزی اگر هم بوده، یادم نیست
چنان شعری که میماند به خاطر آخرین بندش...
#حسین_زحمتکش
گفته ام بارها و میگویم
بی وجودش حیات مکروه است
همهی عمر تکیهگاهم بود
پدرم نام کوچکش کوه است!
#امید_صباغ_نو
برسانید به گوشش که دلی را که شکست
و غروری که ترک خورد، حلالش باشد..!
#امیرحسین_اثناعشری
بیسبب نیست که پنهان شدهای پشت غبار!
تو هم اِی آیینه از دیدن من بیزاری...
#فاضل_نظری
یک طرف رنج فِراق و یک طرف بیمار عشق
یک دل تنها چه سازد با دو، دَرد بی دَوا؟
#فراز_مردانی
نه مرا خـواب به چشم و نه مرا دل در دست
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست
#امیر_خسرو_دهلوی
.
خداوندا اگر جایی
دلی بی تاب دلدار است
نمی دانم چطور
اما
خودت پا در میانی کن...
#سعید_صاحب_علم
.
چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
#وحشی_بافقی
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
پوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند
فاضل نظری
🕊 موعظه🕊
خداوندی چنین بخشنده داریم
که با چندین گنه امیدواریم
که بگشاید دری کایزد ببندد
بیا تا هم بدین درگه بزاریم
خدایا، گر بخوانی ور برانی
جز اِنعامت دری دیگر نداریم
سر افرازیم اگر بر بنده بخشی
وگرنه از گنه سر برنیاریم
ز مشتی خاک ما را آفریدی
چگونه شکر این نعمت گزاریم
تو بخشیدی روان و عقل و ایمان
وگرنه ما همان مشتی غباریم
تو با ما روز و شب در خلوت و ما
شب و روزی به غفلت میگذاریم
نگویم خدمت آوردیم و طاعت
که از تقصیر خدمت شرمساریم
مباد آن روز کز درگاه لطفت
به دست ناامیدی سر بخاریم
خداوندا، به لطفت با صلاح آر
که مسکین و پریشانروزگاریم
ز درویشان کوی انگار ما را
گر از خاصان حضرت برکناریم
ندانم دیدنش را خود صفت چیست
جز این را کز سماعش بیقراریم
شرابی در ازل درداد ما را
هنوز از تاب آن می در خماریم
چو عقل اندر نمیگنجید سعدی
بیا تا سر به شیدایی برآریم
#سعدی_شیرازی
سلاااااااااااااام
سحرتون مملو از عطر دعا و مناجات
التماس_دعای_فرج 🤲
🍃🕊
روزها با فکر او دیوانه ام شب بیشتر
هر دو دلتنگ همیم اما من اغلب بیشتر
باد می گوید که او آشفته گیسو دیدنی ست
شانه می گوید که با موی مرتب بیشتر
پشت لحن سرد خود خورشید پنهان کرده است
عمق هذیان می شود با سوزش تب بیشتر
حرف هایش از نوازش های او شیرین تر است
از هر انگشتش هنر میریزد از لب بیشتر
یک اتاق و لقمه ای نان و حضور سبز او
من چه میخـواهم مگر از این مکعب بیشتر
#سعید_صاحب_علم