من و خورشید نشستیم و توافق کردیم
صـبـح را با تـپـش قـلـب تـو آغـاز کنیم!
#مسعود_محمدپور
با وفا خواندمت از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن!
#کاظم_بهمنی
قلـبِ عـاشق میتپد، تنهـا بـرای یک نفر
بـایـد از عـالَـم بُرید و ماند، پـای یک نفر
گاه، از آییـنه هـم، باید فـراری بود و دید
عکسِ خودرا بین قابِ چشمهای یک نفر
جایگاهۍاختصاصۍباید ازآغوش ساخت
تنگ بـایـد کرد آن را ؛ قـدّ جـای یک نفر
آرزوهــای محـالِ دیگـران بـایـد شـد و
مستـجابِ ربّنــاهـای ؛ دعــای یک نفـر
روی هـر بـامی نبـاید رفت از پرواز گفت
بـال باید جـَلـد باشد؛ در هـوای یک نفر❤️
#علی_بـاقـری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دامـنِ تــرمـه، چیـنبهچیـن مے آیـد
با شــُرشـــُرِ نــاب و دلنشــین مے آیـد
از پلهےِ آبشـــار در جنگلِ ابــــــر
"صبح" استـ که دارد به زمیـن مےآیـد
#شهراد_میدری
من در همه احوال خوشم، تا تو نگویی
کز بهر کسی شادی پاینده محال است
#فروغی_بسطامی
روضهی پر غم و مکشوف همین قدری بس؛
که در و مـــادر و حیــدر همـــگی قافیه اند
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،
از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم خستگی درمیکنی
چای می ریزم برایت
توی فنجانی که نیست
باز ميخندی و ميپرسي كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی...!
گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم توی گلدانی که نیست
چشم میدوزم به چشمت
مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود
با بغض می گویم نرو…
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست…!
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
👤زنده یاد نجمه زارع
بیـا بِنشیـن کِـنـارِ مَن بَـرایَـت چای دَم کَـردَم
تَفاوُت میکُنَد طَعمِ مَن و چای و تو و چایی
#سید_محمد_حسن_بحرینی
#عصرتونبخیروشادی
از دایرهی عشق فقط، خاطره ماند
هرکس که گذاشت پا درین دایره، ماند
امروز نمانده نام هیچ انسانی
جز ساعدیای که پای آن طاهره ماند
#جواد_محمدی_دهنوی
دیدم که حریم سبزه شد بسترِ گل
آورد صـبـا شـمـیـم جـانپـرور گل
در باغ دلـم شـور محـبت گل کرد
وقتی که نسیم شانه زد بر سر گل
#فضلالله_شیرانی
#سخا
لبخـندِ لطـیفِ غـنچه دیدن دارد
گـلنـغـمـهٔ بـلبـلان شـنیدن دارد
از خـندهٔ نازِ او در آغوش نسیم
پیداست که نازِ گل کشیدن دارد
#فضلالله_شیرانی
#سخا
عمری که بی تو رفت_.mp3
3.7M
عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد
بی تو دلم اسیر خیالات خام شد
آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر
آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد
بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام
با هرکسی به غیر شما همکلام شد
بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد
خوشبخت آن کسی که فدای امام شد
آقا شب شهادت مادر رسیده است
روضه بخوان که طاقت اشکم تمام شد
از آن دمی که مادر ما پشت در رسید
از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد
مزد رسالت نبوی خوب شد ادا
بر دختر نبی چقدَر احترام شد
مهدی شریفی
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #فاطمیه #ایام_فاطمیه
تقدیم به ساحت مقدس شهید عجمیان
با چوب و مشت و سنگها کُشتید او را
مظلوم، تنها، بینوا، کشتید او را
با جرم بی جرمی، خیابان مقتلش شد
نامردهای بی حیا کشتند او را
در هجمه ی سنگ حقیقت ناشناسان
در بی کسی، زد دست و پا،کشتید او را
بی آنکه حتی علت آن را بدانید
اینگونه بی چون و چرا کشتید اورا
البته می گیرد تقاصش را خداوند
چون پیش چشمان خدا کشتید او را
ذهن جوانان را شما تسخیر کردید
آقای جادوگر شما کشتید او را!!
احمدرفیعی وردنجانی
به مهمانی ما هرگاه آمد صبحدم شادی
شبیخون زد شباهنگام غم در جشن دامادی
به گرگستان گذار روستا افتاد یا انگار
به جای بره آن شب گرگ می زایید آبادی
صدای ضجه ی ما را ده بالا نمی فهمد
گلوی پاره را آخر کجا یارای فریادی؟
گرفتاریم در سلول تنهایی و می جنگیم
به نام عشق در اندیشه و رویای آزادی
شبان مست و دِه در خون و پاییزی چنین نکبت
کجا!؟ کی!؟ کعبه ی آمال ما برداشت ایرادی
سراغ از حال ما باید بگیری عشق و می دانم
تو آخر می رسی از راه و در راه است آبادی
#محمدجواد_منوچهری
دوباره طبع غزل گو برید امانم را
گرفته است سر دست داستانم را
به جبر چشم تو تن دادم اختیارم رفت
به باد میدهد این دیده دودمانم را
خراب میکندم این خماری چشمت
دوباره از نو بسازد ولی جهانم را
نشسته آبی شال تو روی گندمزار
به زیر میکشد این صحنه آسمانم را
چقدر خاطره از کوچه ی توبردل ماند
چقدر کوچه تو میگرفت جانم را
جهان مرده پرست و زمین شاعر کش
بساز بر سر این کوچه یادمانم را
#حسین_مرادی
بیجَهَت، بیهوده، بیخود، بیسَبَب، بیفایده
عِـشـق وَقتی نیست مَعنایی نَدارَد زیستَـن...
#فاضل_نظری
ساکت نشسته ام که بفهمم تو را چطور؟
وصفت کنم الهه ی پنهان میان شعر ...!
#مجید_ترکابادی
ای گل در آرزویت، جان و جوانی ام رفت
ترسم بمیرم و باز، باشم در آرزویت...
#هوشنگ_ابتهاج
شبهای من که پُر شده از رنج واضطراب
نامش شبِ فراق ، ولی صبح محشر است
#حسین_دهلوی
ای عاشق عشقت دل دیوانهی من
گـنـج غـم تو نهان به ویرانهی من
گلواژهی ناب شعر عشقی، که غزل
با یاد تو گل کرده به گلخانهی من
#فضلالله_شیرانی
دی خوب بودی در نظر، امروز از آن هم خوب تر
خوبند خوبانِ دگر، اما نه این مقدارها
#هلالى_جغتايى
وداع کردی و گفتی که باز میگردی
چقدر لحن تو وقت دروغ ، شیرین است ...
#سجاد_سامانى