eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدم یاد تو از دل به بُرونی فِکنم دل بُرون گشت ولی یاد تو با ماست هنوز
دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی ست درین سینه که همزاد جهان است هوشنگ_ابتهاج
درون خاک دلم می تپد هنوز اینجا بجز صدای قدم های تو صدایی نیست... 🌱
قُل هو الله احد در همه جا می شنوم قُل قُل کتری هیئت ، چه نوایی دارد!!!
🍃⚘🍃⚘🍃⚘🍃⚘🍃⚘ دهانش خشک بود و آب می‌خواست زمین غصه را شاداب می‌خواست برای باغ احساس سیاهش کمک از لالهء مهتاب می‌خواست به نام اشکِ دریا گریه می‌کرد به یاد کوه و صحرا گریه می‌کرد اگرچه چشم او را بسته بودند به امّید تماشا گریه می‌کرد نگاهش آبشاری از غزل بود دهانش رشک کندوی عسل بود دلش در آتش فریاد می‌سوخت سکوت ظاهرش ضرب‌المثل بود زمین و آسمان را دوست می‌داشت تب آتشفشان را دوست می‌داشت برای زخم دنیا اشک می‌ریخت صدای ناودان را دوست می‌داشت به‌پای غصه‌ء گنجشک می‌سوخت اگر می‌دید قلب پاره، می‌دوخت تمام ثروتش یک بقچه دل بود که درد عشق را در آن می‌اندوخت همیشه زیر باران راه می‌رفت کمی گم می‌شد و بیراه می‌رفت حواسش از زمین پرتاب می‌شد بدون بال و پر تا ماه می‌رفت شبیه باد و طوفان بی‌وطن بود پر از زخم تبر، مانند من بود پس از بوسیدن نعش درختان همیشه فکر تابوت و کفن بود درون خاک دل آیینه می‌کاشت خودش با بذرهایش قد می‌افراشت محبت از نگاهش موج می‌زد چقدر آیینه‌ها را دوست می‌داشت! به من آیینه‌کاری یاد می‌داد به خاک مرده استعداد می‌داد برای آنکه در دنیا بپیچم به لب‌هایم گل فریاد می‌داد به رویم عاقبت آغوش وا کرد تمام دردهایم را دوا کرد خودم را من بغل کردم در آن وقت مرا آن دوست با 'من' آشنا کرد نه مأوای غباری بود قلبم نه جای سوگواری بود قلبم پر از زیبایی رنگین‌‌کمان بود پر از منجوق‌کاری بود قلبم ⚘🍃⚘🍃⚘🍃⚘🍃⚘🍃⚘
Hosein Jafari: آب گشتم از غمت در تاب و تب ها بیشتر در ره وصل تو باشد جان به لب ها بیشتر این جماعت بسکه مغرورند در پست و مقام غرق می گردند در نام و نسب ها بیشتر در غزلهای کتاب فارسی نام تو هست لیک معروف است اسمت در عرب ها بیشتر میهمان بیت شاعر میشود غمها ولی شاه بیت دفتر حق شد طرب ها بیشتر بوسه هایت مثل چشمت مست مستم می کند مزّه دارد روی لب، طعم رطب ها بیشتر ان یکادی خوانده ام در پیش چشم آینه فتنه می ریزد ز چشمان جلَب ها بیشتر هر که پابست دو چشم مست انگوریت شد می شود هر بار اخم محتسب ها بیشتر گر چه بنشسته کمینت دشمن احساس ها از خودی ها می خورد آدم رکب ها بیشتر این غزل معجون عشق و مهر و ذوق و عاطفه ست حس کند اول محبت را عصب ها بیشتر جعفری
در تمنای غزل در پی تفسیر توام مست با خاطر تو بسته به زنجیر توام در شب عشق ک عشاق به هم آمیزند من کنار غم تو خیره به تصویر توام مولانا
آقا! عظـــــــم البلا ،نمی آیی تو؟ دشمن شده بی حیا نمی آیی تو؟
مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم است لذتِ عشقِ من و تو نرسیدن به هم است ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
داده ما را عشق این مدت فقط آزارها برده تا اوج جنون ، اوج فلاکت  بارها نیستی و با خیالت هفت شهر عشق را سیر خواهم کرد طبق  منطق عطارها
از بس که زیبایی برای دیدن تو شد برف شادی اشک شوق آسمان ها
مسِپار دل به هر کس که رخِ چو ماه دارد به کسی سپار دل را، که دلت نگاه دارد سلمان ساوجی
امروز چه دانی تو که در آتش و آبم چون خاک شوم باد به گوشت برساند 🌴🕯🌴
به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری سعدی
شبت بخیر میشود شبم به سر نمیشود تو خوب خواب و هم دلت ز من خبر نمیشود تویی قمر در آسمان مکن سفر ز چشم ما رَوی اگر ز شهر ما شبش سحر نمیشود به من بگو شبت بخیر،خیرِ شب فقط تویی به شعر عشق میرسم که مختصر نمیشود
به اهل میکده گفتم که دائم الخمرم به وقت ظهر امام جماعتم کردند!
شعرهایی را که مینْوِشتم درون دفترش با خبر گشتم که میخواند برای همسرش مثل آگاهی ز مرگ آشنا و یک عزیز غیر ممکن می‌شود گاه این خبرها باورش
حسن تو دست کَرَم را ز پشت میبندی در آن زمان که به روی یتیم میخندی...
حک نموده یا حسن بر روی شمشیرش حسین یعنی ای مردم حَسَن آقای اهل عالم است
ایــن قلب به امیّــد وصــال تو تپیــد این چشم به شوق دیدنت هیچ ندید من باختـه ام! روزی اگر حــک بشـود مرحـوم به سنگ قبــر من جای شهید 🔸
شبی دوباره و ای کاش های تکراری فدای چشم قشنگت هنوز بیداری...؟
به کوچه،            به دوراهی، به خیابان، به روزگارتباهی،                     به این زمان، ....
مرا دَردی ست اَندر دل که گر گویم زبان سوزد و گر پنهان کنم، تَرسم که مغز استخوان سوزد... 🖋
Mohammad Esfahani - Ghazale Bidel (128).mp3
3.06M
محمد اصفهانی غزل بیدل
ای کاش که این نخل کهن را بود این ناله و فریاد و فغان را بود ما چله نشین غمِ آزادی خویشیم ای کاش که یَلدای وطن را بود... 🖋 🌴🌞