eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
در روز ششم تشنگی طفل رباب سوزانده مرا با عطش و شرم جواب
دعای روز ششم
🔹سِیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝
صوت «زیارت آل یاسین».mp3
19.79M
امام زمان فرمودند این طور به من سلام بدهید✨ 🔷زیارت آل یاسین💗 اللهم عجل لولیک الفرج🌸 🌸🌿🌸🌿🌸
با عشق تو از غیر تو بیگانه شوم با شعر، اسیر در این خانه شوم در پیله ی تنهایی خود می مانم روزی برسد دوباره پروانه شوم جعفری
. بگذار به معده استراحت بدهیم با روزه به روده خواب راحت بدهیم چندی است میان سینه کم می‌آید باید به نَفَس دوباره فرصت بدهیم!
کشتهٔ تیغ شهادت در دو عالم زنده است محو آب زندگی، مردن نمی‌داند که چیست
. رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد دل نفرین شده‌ی ماست که تنهاست هنوز در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز گر چه امروز من آیینه‌ی فردای من است دل دیوانه در اندیشه‌ی فرداست هنوز عشق آمد به دل و شور قیامت برخاست زندگی طی شد و این معرکه برپاست هنوز لب فرو بسته‌ام از شرم و زبان نگهم پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز
تا ریشه در آب‌است امید ثمری هست هر چند رسد آیت یأس از در و دیوار!
باید شبی دوباره خودم را صدا کنم فکری برای آخر این ماجرا کنم کوه غمیست روی دل بی نوای من باید برای شانه ی قلبم دعا کنم این خانه کوچک است،غزلخانه ای جدید باید برای خاطره هایم بنا کنم احساس را به یاد نگاه و تبسمت نذرِ قدومِ محترمِ واژه ها کنم شاید دوباره در بزنی، زود می روم روی اجاق عشق،غزل دست و پا کنم فرصت نبود خوب به جا آورم تو را باید تمام زندگی ام را قضا کنم
در فراقت گر چه گشتم پیر می گریم هنوز تا نپنداری که آب از آسیاب افتاده است
☆ هم درپی خواب و استراحت هستیم هم عاشق بندگی و طاعت هستیم فرمود: «عبادت است خواب صائم!» پس ما همگی اهل عبادت هستیم!
من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟ نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟ چه گنه کرد دلم کز تو چنین دور افتاد؟ من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟ جرمم این دان که ز جان دوست‌ترت می‌دارم از پی دوستی تو به بلا افتادم...
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد ‌‎‎‌‎‌‌
زبان مشترک، بین تمام عاشقان اشک است مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی کن خداوندا اگر جایی دلی بی‌تاب دلدار است نمی‌دانم چطور اما خودت پادرمیانی کن
با زشــتیِ معصیت مرا خوار مــکن در محبسِ خشمِ خود گرفتار مکن کیفر ندهی به طــرّه های قهــرت آن رویِ دگــر به من پدیدار مکن
😄 سنگک افطار با من ، خب کبابش پای تو... خوردن آن پای من باشد ، ثوابش پای تو گرخدا پرسد به محشر ، تو زیادی خورده ای؟ من که مهمان بودم ای جانا جوابش پای تو "عاصی" 😂😂😂
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا بی اختیار سمت حرم میکشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل میکند آدم کنار تو حالی نگفتنی به دلم دست میدهد در هر نماز مسجد اعظم کنار تو با زمزم نگاه دمادم هزار شمع روشن کننند هاجر و مریم کنار تو تا آسمان خویش مرا با خودت ببر از آفتاب رد شده شبنم کنار تو در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست خونین تر است ماه محرم کنار تو مادر کنار صحن شما تربیت شدیم داریم افتخار که همشهری ات شدیم ما با تو در پناه تو آرام می شویم وقتی که با ملائکه همگام می شویم بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست باران میان مرمر آیینه دیدنیست این صحنه در برابر ایینه دیدنیست مرغ خیال سمت حریمت پریده است یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است من روی حرف های خود اصرار میکنم در مثنوی و در غزل اقرار میکنم ما در کنار دختر موسی نشسته ایم عمریست محو او به تماشا نشسته ایم اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم قم سالهاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
لحظه‌ی افطار تا آب گوارا میخورم قاتلانش را هزاران دفعه لعنت میکنم التماس دعا✋
عشقم به تو انگار که ننگ است تورا در کشتن من چرا درنگ است تورا؟ من شیشه ام و هزار جایم ترک است من یک سرم و هزار سنگ است تو را
زودتر دل جمع گردد چون پریشان می‌شود چون شود سی‌پاره قرآن ختم آسان می‌شود
نظرے فگن به حالم ڪه ز دست رفت ڪارم به ڪسم مڪن حواله ڪه به جز تو ڪس ندارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 باید بروم شهر نجف، جای من آنجاست! 🎙 شعرخوانی محسن کاویانی در مدح امیرالمومنین (ع) 📎 سیدخندان 🕘هر شب ساعت ۲۱:۰۰ 📺شبکه دو سیما
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بوسه ای راکه بدهکاری همینجا پس بده  درقیامت سخت میگیرند حق الناس را