eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دریغا که پس از آن همه جان بازی‌ها بر سر کوی تو بی نام و نشانیم هنوز 🌱
‌' نهنگی دید مرگش را، ولی دل را به ساحل زد من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم 🌱
آرزو دارم شبی را سرکنم در کوی تو غرق گردم در میانِ ساحلِ بازوی تو در میانِ رنگ و بویی با نفسهای تنت سرکنم دامانِ شب را تا سحر بابوی تو حجله ی مطبوع دستانت شود ،اسایشم بستری سازم میانِ خوشه های موی تو مُطربِ روحم شود گرطرّه ی پیشانیت نغمه خوانی میکنم با ذخمۀ گیسوی تو چنگِ نجوای دلم را گر نوازی با لبت رودی از بوسه بخوانم با لبِ کندوی تو لطف کن درحقّ یونس تابرآرد کامِ دل آرزو بر دل نمانَد در هوای روی تو
همین که میگُذری از مقابلم خوب است چه خوب جانِ مرا میبری، ادامه بده...
روز نخست، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب تابش به مویِ تو، به منِ خسته تب رسید بختم سیاه گشت ز داغ تو، تلخ نه این هم شباهتی که به من از رطب رسید
. کام من تلخ‌تر از قهوهٔ قاجاری‌هاست جبر تو ساده‌ترین حالت ناچاری‌هاست اسم تو روی لبم بود که ترکم کردی دوستی با رقبا عادت سیگاری‌هاست مرد وقتی‌که هوایی بشود، سالم نیست که زمین‌گیرشدن حکمت بیماری‌هاست اولین خون زمین‌ریخته خون عشق است شاید این فلسفهٔ خلق خودآزاری‌هاست دست در جیب قدم می‌زنی و می‌دانم کشف دستان تو انگیزهٔ بسیاری‌هاست با همان پیرهن پاره شفا داد عزیز گاه آزادشدن بند گرفتاری‌هاست رود دریاشدنی نیست اگر بنشیند لذت وصل به جان‌کندن و دشواری‌هاست
در کنارم می‌نشینی، قندپهلو می‌شوم دوست می‌دارم، بنوشم چای با قند لبت
‏قسمتِ دشمن انسان نشود روزی که «دوستت دارمِ» معشوق به «امّا» برسد...
از ازل مهر تو در سینه درخشید علی گوش ما مدح کسی غیر تو نشنید علی از هر انگشت تو دریای کَرم می‌ریزد کوه از برق نگاه تو بهم می‌ریزد در رکوع تو گدا اوج عطا را حس کرد دست در دست علی دست خدا را حس کرد هر چه در حق تو گفتند و نوشتند نشد هیچ کس مثل علی عبد خداوند نشد سائل غمزده فهمید کجا رو بزند نجف امد که فقط پیش تو زانو بزند با اشارات شما چرخ جهان چرخیده صد و ده بار زمین دور سرت گردیده صید مهر تو شدیم و به دلت افتادیم شهروند ابد شهر علی آبادیم ضربان دل شیعه به علی وابسته است علوی بودن ما تا به ابد پیوسته است تا ابد عطر حریمت نرود از یادم صد و ده بوسه به انگور ضریحت دادم به اذانی که پدر داده به گوشم سوگند نشوم لحظه‌ای از مهر عزیزت دل کند ردّی از دشمن تو وقت خطر پیدا نیست کار حیدر به خدا کار فلانی‌ها نیست دست معمار ازل نام علی را که نوشت نقطه ضعفی به بلندای وجودش نسرشت پدر خاکی و ما خاک نشینان تواییم میهمانان سر سفره ایمان تواییم
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 حجاب از زبان شیرین ثنا شعرخوانی ثنا نظری درباره حجاب
لعنت به عشق پاک! نه لعنت به روزگار لعنت به چشم‌های پر از فتنه.ی نگار لعنت به آن که گفت تو را دوست دارمت لعنت به زود باوری قلب بی‌قرار خواب از سرم پرید و رهایم نمی‌کنند این خاطرات لعنتی تلخ ماندگار قید تو را بکل زدم از یاد بردمت... لعنت به دل که رفت همیشه سر قرار رفتی تو با قطار و سرم سوت می کشید... لعنت به این ملودی شبهای زهر مار رفتی میان برف و زمستان همیشه ماند لعنت به عاشقانه‌ی تقویم بی بهار بیچاره کرده است و به پایان نمی رسد شکوایه‌های لعنتی آدم دچار... 📚 گیدا
تعبیر خواب‌های پریشانی‌ام، بیا دلتنگ بوسه‌ات شده پیشانی‌ام، بیا وقتی کنار بستر شعرم تو نیستی تنهاترین ترانه‌ی بارانی‌ام، بیا در پیچ‌و‌تاب ذهن گره‌خورده‌ام فقط مشغول فن خاطره‌درمانی‌ام، بیا حال‌و‌هوای دفترم از بغض پر شده در جست‌و‌جوی خنده‌ی پنهانی‌ام، بیا حرف از ترنج، دست، زلیخای دیگری از جان برید این دل قربانی‌ام، بیا تنها دلیل رقص قلم‌های بی رمق یک سطر مانده تا ته ویرانی‌ام، بیا