eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید رضا(ع) و رهبر ایران ماه شد باعث افتخار میهن ، «فتّاح» بر عـزم جوانان وطن بایـد گفت لا حول ولا قـوة الا بالله 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 من طبیبا ز تو بر خویش خبردارترم که مرا سوز فراق است و تو گوئی که تب است 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
Hojat Ashrafzadeh & Reza Rashidpoor - Baran Bebarad.mp3
7.82M
‌ دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یادِ حریف شهر و رفیقِ سفر نکرد.... 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت خانوما🥺😍 طبقه بالای حرم امام حسین (ع) رو بخاطر ایام امتحانات برای درس خواندن قرار دادن اینجا باشی و درس بخونی و بفهمی..
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 گفت که شرابِ بوسه را باید نهان نوشید پُر کن که ترسی نیست از رسوایی ام با تو... 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 گاه بر کوچه معشوقه خود سجده کنم چه کنم کوچه معشوقه ما کعبه ماست 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 ای که شد کوچهٔ معشوقهٔ تان کعبهٔ تان باخبر باش که رمی جمرات است آنجا 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد ✍ دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام ✍ مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست ✍ در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! ✍ سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست ✍ بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند ✍ بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد ✍ آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین ✍ تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد ✍ آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست ✍ من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم ✍ حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین ✍ از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم ✍ عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین ✍ با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست ✍ غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند ✍ در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست ✍ مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم ✍ عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ✍ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم ✍ نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند ✍ دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری ✍ از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست ✍ مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد ✍ خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد ✍ هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ست بارش را ✍ با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته ✍ دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم ✍
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله النور گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد قل عشق الله الصمد راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم گیسویت را بازکن انا فتحنایی بگو دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم میزبان عشق است و وای از عشق ! غوغا می کند هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 نزديك صبح بود ولي شب نرفته بود مستي هنوز از سر يارب نرفته بود مي سوختم در آتش و از دست روزگار تبَّت يدي' ابي لهبٍ ، تب نرفته بود گفتم كه ذكر يارب خود را عوض كنم از خاطرم تمامي مطلب نرفته بود اياك نعبد شد و اياك نستعين اما خطاب رو به مخاطب نرفته بود دستي نوشت نام تو را : نون والقلم حتي قلم به سمت مركب نرفته بود ناگه ستاره اي بدرخشيد و ماه شد مستي هنوز از سر يارب نرفته بود نام تو با پيامبران نسبتي نداشت گويي به بندگان مقرب نرفته بود مثل من و تو بنده اي از بندگان عشق يعني به هيچ ملت و مذهب نرفته بود آمد بهار من كه قرار از دلم ربود آمد نگار من كه به مكتب نرفته بود فالي زدم به خواجه و خواب از سرم پريد نزديك صبح بود ولي شب نرفته بود 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
همه گفتند بی خیالش باش،کم شد از گرد روی ماهت شر... نگشایی تو را به جان خودت،پس از این سمت هر سیه مو در با همانی که داشتی خوش باش،زندگی مثل ابر باران است تا به جنبی گرفته ومانده ، روز بعدی فقط زمینی تر... تحفه ی عاشقی است چشمی کور، و دو گوش کری که میفهمد عاشق سینه چاک بعد از کات، در توهم چقدر خورده شکر گر چه در سر زمین ما مفت است،حرف زیبا و عاشقانه ولی عاشقی مرد راه می خواهد،دو نفر با سلاح گرمِ جگر... بی خیال هرآنچه بود و گذشت،قابل اعتماد دیگر نیست آنکه در پای اولین طوفان بی خیالت شده نهاده سپر باید از دل گذشت جایی که،آخرین اولویتش باشی قبل از آنی که بشنوی یکروز، همه ی وعده ها از این پس پر... خواستم تا که از سرم برود،خاطرات قشنگمان اما به خداوندی خدا که نشد،خاطرت پاک بعد مشق سفر سرزنش بعد رفتنت شده است،اولین کار آشنایانم من شکستم بدون تو اما راستی از خودت بگو چه خبر...؟ 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 اگرچه صحن و‌سرای بهشت زیبا بود میان فوج کبوتر، کلاغ تنها بود سیاه بین تمام سفید و روشن ها میان چشم جماعت چقدر رسوا بود فقیر آمده بود و شکسته دل اما برای عالم و آدم در آن سرا جا بود سرای نور بود و وقت بوسه ی خورشید به روی گنبد و گلدسته ی مطلا بود میان اشک و تبسم دخیل بست و دلش کنار پنجره فولاد غرق نجوا بود کنار آهن نازک دلی که آغوشش گره گشای غم و غصه های دنیا بود غروب آمد و او بی خیال اطرافش هنوز غرق مناجات و در تمنا بود قیام کرده و صف بسته اند زائرها و او نشسته، نماز دلش فرادا بود درست بعد سلامش، بلند شد از جا کسی که شامل لطف دم مسیحا بود میان فوج کبوتر کلاغ تنها نه... میان بهت جهان ،روی موج دریا بود چقدر صحن و سرای بهشت زیبا تر صدای نغمه ی نقاره کشف معنا بود کلاغ آمده بود و کلاغ هم می رفت ولی به مرحمت شاه او سر پا بود 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شهیدمدافع حرم جواد محمدی 🌷 خواهرم من مدافع حرم زینبم تو هم مدافع چادر زینب باش. حواسمون باشه چند چفیه خونی شد تا چادری خاکی نشود ان شاءالله شرمنده شهدامون نباشیم ‍ ... 🌴
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 روز نخست، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب تابش به مویِ تو، به منِ خسته تب رسید 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 فرق من با دیگران را تا کنون فهمیده‌ای؟ عاشقت بودند خیلی‌ها ولی آواره... نه! نورقربانی 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 از اولِ صبح تا به شب میگویم با عرض سلام؛ با ادب میگویم هر هفته چهارشنبه رو به مشهد یا ضامن آهو بطلب میگویم! 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 همین که خواستم از آخرین قفس بپرم رسید نامه ی سنگت چه ناگهان به پرم هنوز چشم به راهم که باز لطف کنی هنوز منتظر نامه های سنگ ترم بهار آمد ماندم ، پرنده ها رفتند پرنده ها که بیایند راهی سفرم بلا که همیشه بد نیست راستی دیدی تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 می ریخت پشت ِپنجره باران شدیدتر باید که شعر ِتازه بگویم جدیدتر هم وزنِ چشمهای تو طوفان به پا کنم تا شب به پای ِماه ِتو گردد سپیدتر دیوارهای شهر تو را جـــار میزنند "قــــفلِ تمام پنجره ها تر کلید تر" این روزها که حال دلم زار میزند نزدیک می شوم و تو هی ناپدیدتر باران ِچشمهای مرا سرسری نگیر از من کجاست چشم و دلی پر امیدتر!؟ احساس می کنم به هوای تو شاعرم نبض قلم به خاطر تو می چکید تر تنها نشسته ام به تماشای چشمهات بر من ببار حضرت باران شدیدتر...! 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتى تو انجام خواسته ى مامانم سى ثانيه تاخير دارم مامانم همون لحظه :🤦‍♂🤦‍♂🤦‍♂🤣👇😝😝
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 تو می خندی دهانِ باغِ لیمو آب می افتد و سیب از اشتیاقِ دیدنت بی تاب ، می افتد تمام ماهیانِ برکه عاشق می شوند آن دم که عکس رویِ چون ماهت به رویِ آب می افتد ببین خود را درون قابِ چشمانِ پر از شوقم چه عکست روی موجِ اشکِ من جذاب می افتد چه تصویر لطیفی خلق شد از شال ورخسارت چو شال شب که روی شانه ی مهتاب می افتد بخند ای گل ! تمام شعرهایم‌ را بهاری کن بدون خنده ات از سکه شعر ناب می افتد تو می آیی ،کنارم می نشینی ، شعر میخوانی و گاهی اتفاقاتی چنین در خواب ‌ می افتد ... ‌ 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﺁﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺩ ﺻﺮﻑ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ،ﺷﻌﺮ ﻗﺸﻨﮓ،ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻟﻄﯿﻒ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﭼﻮ ﺑﻬﺎﺭﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﻋﻤﺮ ﭘﺎﯼ ﺁﻥ ، ﻋﻤﺮ ﺧﺰﺍﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﺩﻝ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﻏﻢ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﭘﺲ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺳﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺎﯼ ﺁﻥ ﯾﺎﺭ ﺯﯾﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﺍﺷﮏ ﻭﺻﻞ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﺩﻝ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺎﻫﺮﮔﺖ ﺑﻬﺮ ﺁﻥ ﺍﺷﮏ ﺭﻭﺍﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﮔﺮ ﻏﻤﺖ ﺧﻠﻖ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﺷﻤﺎﺗﺖ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﭘﯿﺶ ﺁﻥ ﺳﺮﺕ ﻋﯿﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﺮﻭﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﯽ ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻥ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ #شهرام_نصیری 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 ❤️ کبـــوترانه دلم از خیـــال مــن رد شــد دوباره راهـــیِ ایوانْ طـلا و گنبـد شــد درست ،ساعتِ هشت چهارشنبه ، غروب رسید و جَلدِ کرامات شـاهِ مشهــد شــد 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 خدا چو رویِ تو را‌ میکشید با خود گفت به دفترِ چه کسی این هنر شود ‌پیدا؟ نسیم در گذرِ موی تو به دام افتاد چگونه از سر کویت خبر شود پیدا؟ 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
۱۷ خرداد ۱۴۰۲