در هر گرهی علاج کامل داری
اشراف به دشمن و مسائل داری
هرکس عمل تو را که دیده گفته:
با غیرت خود تکیه به داخل داری...
#بداهه
#زهره_قاسمی
#وصال
#یامھدے(عج)
من مثل تو و تو مثل من چشم به راه
ما چشم به راه مردی از کوچهی ماه
بگذار دوباره جمعه را صرف کنیم:
ندبه، گریه، عهد، فرج...باز گناه!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
لکنت ِشعر و پریشانی و جنجال ِ دلم؛
چه بگویم که کمی خوب شود حالِ دلم...؟
|#نجمه_زارع
ﺷﺐ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﮔﺸﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻨﻮﺷﻢ ﺯ ﺷﺮﺍﺑﺶ
ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻨﻮﺷﻢ ﻣﯽ ﻧﺎﺑﺶ
ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﮔﺸﺘﻢ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﺮ ﮐﻒ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻑ
ﺗﺎ ﺧﻠﻖ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﻢ ﻣﺴﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺑﺶ
ﺁﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﺑﺘﺨﺎﻧﻪ ﮔﺬﺷﺘﻢ
ﺩﺭ ﻣﯿﮑﺪﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺥ ﺑﯽ ﺑﻨﺪ ﻭ ﻧﻘﺎﺑﺶ
ﺻﺪ ﺟﺎﻡ ﻣﯽ ﺍﺵ ﺧﻮﺭدﻡ ﻭ ﺍﺯﻋﻘﻞ ﺭﻫﯿﺪﻡ
ﺳﺮﺑﺎﺯﺷﺪﻡ ، ﺑﯿﺪﻝ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﺭﮐﺎﺑﺶ
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺎﺩﻩ ﺣﻼﻟﺴﺖ ﺯ ﯾﺎﺭﻡ
ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺩﺭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺳﺮﺍﺑﺶ
ﺁﻥ ﺑﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺑﻨﻮﺷﯿﺪ ﺣﻼﻟﺴﺖ
ﻧﯽ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺩﻭﺗﺎ ﺟﺎﻡ ﭘﺮ ﺁﺑﺶ
ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺑﺪﻫﺪ ﺳﺮ
ﭼﻮﻥ ﺳﺮ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﯿﭻ ﻧﺘﺮﺳﺪ ﺯ ﻋﻘﺎﺑﺶ
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﻻ ! ﭘﻨﺪ ﻣﮕﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ِ ﻋﺎﺷﻖ
ﻣﻦ ﺗﺸﻨﺔ ﻋﺸﻘﻢ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺟﺎﻡ خرابش...
این عطر تمشک، دل سپردن دارد
این لحظه ی عاشقی، شمردن دارد
خورشید سرک میکشد و میداند
از دست تو چای صبح، خوردن دارد
#شهراد_میدری
صبحت بعشق رفیق❤🌺
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت
تو فقط قسمت من باشی و من قسمت تو !
#هاتف_مهدی_قنبری
خسته تر از صدای من گریهی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من خاطرهات بجای تو
#افشین_یداللهی
در دیدهٔ من حسرت
رخسار توووووو تا کی ...؟؟
در سینهٔ من
آتش هجران توووووو تا چند ...
شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند
از دل قبر خودت خیز که مهمان داری!
ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست؟
و بگویند که مهمان ز خراسان داری...
#یا_امام_رضا 😍💚
خفته بودم که خیالِ تو، به دیدارِ من آمد
کاش آن دولتِ بیدارِ مرا بود دوامی...!
🕯🌺
چه زیبا بود اگر یک دم ،نگاهم را تو مے دیدی
ز خلوتگاه احساسم، غمم را زود مے چیدی.....!
چه زیبا بود اگر با هم، رفیق عشق مے بودیم
و مے گفتیم تا دنیاست، ڪنار عشق خشنودیم....
چه زیبا بود یک لحظه، بگویم عاشقت هستم....
و دستانت پر از امید، بیارامند در دستم
چه زیبا بود ،اما حیف ڪه من تنها پریشانم.......!
و مے دانم ڪه مے دانی
و میدانے ڪه میدانم.........
پس چه زیبا بود اگر یک دم نگاهم را تو مے دیدی
؟؟؟..
🍃🌺🍃💐🍃🌺🍃💐
گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی
چون مقدّر شده تکخال ورقها بشوی
گاهی اوقات قرار است که در پیله ی درد
نم نمک شاپرکی زنده و زیبا بشوی
گاهی انگار ضروری ست بگندی در خود
ّتا مبدّل به شرابی خوش و گیرا بشوی
گاهی از حمله ی یک گربه قفس می شکند
تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی
گاهی از خار گل سرخ بِرَنجی بد نیست
باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی
گاهی از چاه قرارست به زندان بروی
آخر قصه هماغوش زلیخا بشوی
من فقط دلنگرانم که خدا ناکرده
بهترین دوست! تو یکروز یهودا بشوی
#مرتضی_خدمتی
دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است،
دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است...
[فاضلنظری]
تنها خطای زندگیام عشق بود و بس
رو کن به من قشنگترين اشتباه من!
#مهدی_نقبایی
#شاعرانه 🌱
💕🍃
سهم مـن هستی اڪَر دنیا نشد،در آخرتـــ
آخرش این غوره ها با صبر حلوا میشود
#علیرضا_تقیزاده
هرگز دلم ز کوی تو جایی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت
هرکو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت
هم بیخبر بیامد و هم بیخبر برفت
در کوی عشق بی سر و پائی نشان نداد
کو خسته دل نیامد و خونین جگر نرفت
عمرم برفت در طلب عشق و عاقبت
کامی نیافت خاطر و کاری بسر نرفت
(عبید زاکانی)
.
منم یا رب در این دولت که روی یار میبینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار میبینم
مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت
می بی درد مینوشم گل بی خار میبینم
عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به خوابم یا جمال یار میبینم
#سعدی
😔
اِقرار میکنم به گناه و بعید نیست
مُنکر شود خدا و بگوید کجا؟ چه بود؟
#سجاد_سامانی
مناجات شب های قدر/ امام زمان(عج)
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است
یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟
یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است
گریه ،فراق ،گریه ،فراق ،این چه رسمی است؟!
دیگر بس است این همه گریان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت
گفتی برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول می روم امّا دعای تو
در حقّ من برای مسلمان شدن بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است
اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
شاعر:محمد فردوسی
ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی
وی پا ز من کشیده ز یادم نمی روی
ای رفته از برابر چشمم به کوی غیر
اشکم به دیده دیده ز یادم نمی روی
آن چشم را به روی چه کس باز می کنی ؟
ای آهوی رمیده ز یادم نمی روی
در سایه ی کدام نهالی روم به خواب
ای نخل بر رسیده ز یادم نمی روی
دانم که امشبم به سحرگه نمی رود
ای جلوه ی سپیده ز یادم نمی روی
تا خواند این غزل ز من آن سرو ناز گفت
ای بید قد خمیده ز یادم نمی روی
#معینی_کرمانشاهی
.
عهد بستم همه ى نوڪرے و اشڪم را
نذر تعجیل فرج هدیه به ارباب ڪنم
#امام_زمان
📜
جهان را با تمامِ حسّ و حالش امتحان کردم
در اين دنيا تو آن حسّی که تکراری نخواهد شد
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله (ع)