eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 تکثیر تکثیر شدن قسمت هر آینه‌ای نیست آتش‌زدن اعجاز هر آتش‌زنه‌ای نیست این مأذنه را شورِ بلال است وگرنه فریاد زدن عادت هر مأذنه‌ای نیست این بیشه بِسامان‌شده‌ی شیردلان است آشفته‌ی هر گرگِ سرِ گردنه‌ای نیست "از ترس به پستو شدگان" را بنمایان، فرعونِ هزیمت شده را هیمنه‌ای نیست موسی که پدیدار شود، سامریان را آوازه‌ای و شوکتی و طنطنه‌ای نیست ای آینه بشکن اگرت شوق تماشاست در کوچه‌ی مستان خبر از آینه‌ای نیست @abadiyesher
سکه حدود ۵۳ میلیون دلار حدود ۸۰ هزار تومان عوضش واتس اپ رفع فیلتر شد... مبارک هواداران اصلاح‌طلبان ...😒 @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
طی کرده به این شوق دلم مرحله‌ها را تا با تــــو فرامــوش کنـد مشغله‌هــــا را با پای برهنه چه کند از سفر عشق سوغات نیاورده بجز آبلــه‌هـــــــا را غمگین مشو از مسئله ی دوری و بگذار پاسخ بدهد عشق همــــه مسئله‌ها را  یادم برود سلسله‌ی موت؟ که دیده است تاریــــــــــخ فراموش کنـد سلسله‌هــــا را  تــا از شب چشمان درشتت خبر آرند شب تا به سحر منتظرم چلچله‌ها را  چون لنجِ به گل مانده ی غم  منتظرم تا آتش بکشد هـــــرم تنت اسکلـــه‌ها را  تو دزد ِدلی، خنجر ابروت گواه است بگذار بــــه حال خودشان قافله‌ها را  با دُرد دو چشمت  همه شب مست برقصم اجری  بنویسند  اگــر  هرولــــــه‌هـــــــا  را  تا حوصله‌ات سر نرود نامه به نامه دربین غزلـــــهام نوشتم گله‌ها را  از گیس بلندت گلــه کردن شده کارم هرچند که سر برده دگر حوصله‌ها را  تا شاعر خوبی شوم ای کاش خداوند روزی دو برابر بکند فاصـــــله‌هـــــا را  @abadiyesher
من باشم و وِی باشد و مِی باشد و نِی کِی باشد و کِی باشد و کِی باشد و کِی من گَه لب وِی بوسم وِی گَه لب مِی من مست زِ وِی باشم و وِی مست زِ مِی @abadiyesher
خورشید شکفته مست و شیدای توام دلبسته‌ی روی ناز و زیبای توام پلکی بگشا و نور را دکلمه کن محتاج طنین گرم آوای توام @abadiyesher
سخن این است که ما بـی تـو نخواهیم حیات! @abadiyesher
شمیم پیرهنی با نسیم صبح فرست، که چشم در رهم ای گل به بوی درمانت ... @abadiyesher
ﺳﻬﻢ ﺗﻮ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨد ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣت @abadiyesher
"تو همانی که به قصر دل من سلطانی" حاکم قلب منی، خوب خودت می‌دانی همه‌ی فکر و خیالم، فقط اندیشه‌ی توست تو همانی که در این خاطره‌ها پنهانی در دلم عشق کسی نیست به جز عشق رخت خط به خط راز مرا از نگهم می‌خوانی قلبم از هر نفس تو ضربان می‌گیرد همه شب در تپش جان و دلم مهمانی شدم انگشت نمای همه ی مردم شهر همه گویند که دیوانه و سرگردانی ... دگر افزون شده از زخم زبان، درد دلم تو همانی که همه درد مرا درمانی حکم کن ای شه احساس دل عاشق من حاکم عشقی و این را به یقین می‌دانی! @abadiyesher
: نیشهای نغز می‌زند؛ عشق، سادگی نمی‌کند، اولش به مغز می‌زند. @abadiyesher