eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
705 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
200 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«کودکی تنها....» ✍سادات حسینی آمدند دو مردِ نامرد با دلی سیاه، آکنده از هر چه کینه گوییا که ندارند عاطفه، مهر و عشق، در درون قلب و سینه بین چه گویم از برایت در ادامه ز خون، دیوار و کوچه عزم کردند با کور دلی بر کشتارِ هر چه زن، هر چه بچه شد آنچه نباید، شهید شدند زن و مرد و تعدادی ز طفلان آه از سوز و فراق و مِحنَت، میکِشم فریاد ز جان هان چه سخت است دیدنِ غم، داد و ضجّه آه چه سخت است دیدنِ اشک ، فریادِ بچه پریشان گشته مادر،جان ندارد او خودش تا کِشَد دستی ز مهر، روی سر و پاهای بچه کودکی بنشسته تنها و میلرزد دلش گشته تن زخمی و دست و پا و چشم و صورتش کودکی با گریه خواهد بوسه ای از مادرش کودکی هم جان بداده روی دستِ خواهرش کودکی تنهاست و او بیفتاده ز پا او هراسان گشته از داد و هیاهو و صدا مردی آمد گفت کودک ندارد جایی و هیچ دیگر کسی تا شنید کودک این سخن، زد فریاد از بی مادری از بی کسی میرسد امدادگری تا که کُند او را خَموش پیرمردی زود دوید تا که کِشَد او را به دوش آمد امدادگر با تبسم، با عشق با گرمای وجود تا کُند کودک فراموش، درد بی مادری را زودِ زود باز دوباره موجی آمد پر فشار پر سوز و صدا گوییا گشته جدا صخره و سنگ از کوهِ خدا کرد برخورد به جماعت سنگ و آتش ، تیر و ترکِش آه چه آمد بر سر این مردم و این زائرانِ ستم کش شدند پر پر، پیکرِ هر کدام افتاد به دور مرگ بر هر چه منافق، ننگ بر دستانِ زور تو ندانی تا که شاید این روایت بهر چه بود یا که گویی قصه ایست شاید ز احوالات دور گو حسینی این روایت نیست بود ظلمی آشکار کردند ظلمی شدید به این جماعت، به این زوار آمده بودند آن زوار، بهر میثاق مجدد با سردارِ یار میمانَد تا به ابد این ظلم به دهان ها یادگار میگویم از سوز دل این ابیات و این اشعار را تو شنو و گو بلند، مرگ برظلم ،بر این کار و زار @AFKAREHOWZAVI
«باز حسرت» ✍محبوبه زمانی صدای ناله کودکان دلم را ریش ریش می‌کند و من با چشمان به حدقه درآمده فقط صحنه‌هارا می‌بینم و قادر نیستم پلک بزنم. صدای جیغ مادران وزنان سرزمینم که اکنون از کرمان می‌شنوم روزهای بسیاری را برای من زنده می‌کند روزهای خون و آتش در خرمشهر در کردستان در دزفول در کرمانشاه ...وباز حسرت! انگار پاهایم بر زمین قفل شده‌اند و‌ نمیتوانم قدمی بردارم همه جا خون است و ناله و نفرین به دشمنان. هنوز طنین صدای شهید بهشتی درگوش می‌نوازد «بکشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شوند» هرگز روزهایی که جنازه های کودکان و زنان ومردان کشورم از زیر آوار یا از اتوبوس بمب گذاری شده بیرون می‌آوردند را فراموش نمی کنم وباز حسرت! حسرت تمام وجودم را فراگرفته و لمس می‌کنم با تمام وجودم دور شدن از شهدا را و نگاه سنگین آنان را که چرا مبهوت و سرد ایستاده‌ای در باب شهادت باز است برخیز وشهید زندگی کن تا شهید بشوی! و باز حسرت! @AFKAREHOWZAVI
. «همین است» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد سرخوش بودم از روز مادر، از محبت عزیزانم، از دیدن روی ماهِ یار برای اولین بار، مست مست، خوش خوش. تا خبر رسید کرمان خبرهایی است، انگار دارند باز شهادت قسمت می‌کنند و به اهلش می‌دهند. انگار دیگر قالی کرمان رنگ و رو ندارد از قرمزی خون‌های ریخته شده. حالا شده بودم منگ منگ، مگر این زائران چه خطری دارند؟ گوشه رینگ مشت خورده و حسرت زده بودم، داور داشت می‌شمرد، یک، دو، .... باید بلند شوم وگرنه باید باخت را بپذیرم. مردم، مردم، مردم... این کلمه، کلید واژه است، نقطه عطف تمام تحرکات ایران، دقیقا همان جایی که معادلات دنیا با وجود همین مردم به هم می‌ریزد. هر روز همین مردم‌اند که نهال ایران اسلامی‌شان را محافظت می‌کنند، انزجار خود را از کشتن فرزند برومندشان حاج قاسم نشان می‌دهند، با همین حضور، با همین حرکات‌ مردمی و خودجوش. انگار خون حاج قاسم تسری یافته به شاهرگ همه مردم ایران. ایران جدای از مردمش نیست، همین‌ها که تحریم‌ها کمرشان را خم کرده اما نشکسته است. همین‌ها که سختی می‌کشند اما عزت نمی‌فروشند. همین مردم‌اند که قاعده بازی را تغییر داده‌اند. دشمن باید از این مردم انتقام بگيرد تا دیگر دم از مرام و دین و وطن نزنند. مردم، حلقه مفقوده همه تحولات ایران هستند. ایرانی که منطقه را هوشیار کرده، جوانان عراق و یمن و شام و فلسطین را به خط کرده برای باز پس گیری تمدن اسلامی خویش، برای عزت و آبروی فراموش شده. داور هنوز سه را نگفته می‌ایستم، خون ریخته شده در کف خیابان‌های کرمان برای حضور است. می‌خواهند مردم نیایند، نباشند، نقش آفرینی نکند. گوشم را تیز می‌کنم برای شنیدن ندای درون، برای برای رسیدن به کاری که حضور مردم را می‌طلبد. چه کاری؟ اصلا چه کار مردمی دیگری گره‌اش به دست مردم باز می‌شود؟ مردم اثرگذارند. ۲۲ بهمن نزدیک است. نه! آن نیست، مردم که همیشه می‌آیند. کمی آن‌طرف‌تر، انتخابات. درست است همین است، انتخابات. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
. « بی وَتین ها» ✍طیبه فرید زیر پست شهدای کرمان نوشته بود« در عوضش امنیت داریم!» این تمام همت یک م
«بی وَتَن ۲» ✍طیبه فرید بی وَتَنی یه فرایند تدریجیه! اولش با من خیر وشر هیچکیو نمیخوام به من چه شروع میشه! بعدش با تکرار طوطی وار رفراندوم رفراندوم ،با سر چوب زدن شال به بهانه مبارزه با قانون حجاب اجباری،با رقصیدن و لب گرفتن جلو ماشینایی که سر چار راه جلوشونو گرفتن به بهانه آزادی، شکنجه جوون مدافع امنیت و پریدن روی سینه ش تا دنده هاش بشکنه و نفسش بند بیاد به بهانه اعتراض... رفیق! معلومه مار بخوری افعی میشی! اوناکه به موارد بالا رضایت داشتن برای خون زن و بچه های شهید کرمان کف زدن و سوت کشیدن! اگر میشناسیدشون ازشون دور باشید.اینا خیلی ترسناکن! بی وَتَنا ورژن شهری داعشن. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. هنر جهاد تبیین ✍خالقی ۱. تا همین دیروز غریبه بودی و نمی‌شناختمت. نه اسمت را می‌دانستم، نه سیمایت را دیده بودم و نه صدایت را شنیده بودم اما گویی برایم آشنا بودی؛ یک احساس خوشایند اما راز‌آلود در درونم شکل گرفته بود. مگر می‌شود کسی ندیده و نشنیده‌، به ناگاه تو را به اعجاب و تحسین وادارد؟ نمی‌دانم این چه احساسی است که قلبم، مالامال و توامان به غم شیرینی دست پیدا کرده است. حس عجیبی است، مگر یک شخص چه هنری می‌تواند داشته باشد که تا این اندازه اثرگذار باشد. ۲. آه! به یادم آمد، این سخن زیبای رهبری دیروز صبح یعنی در ۱۳ دی ۱۴۰۲ در جمع مادحین اهلبیت (علیهم‌السلام) که چه حکیمانه فرمود: «امروز بارِ «جهاد تبیین» بر روی دوش شما مدّاح‌ها است؛ امروز شما هستید که این رشته‌ی آغازشده‌ی به وسیله‌ی زهرای اطهر را دارید ادامه می‌دهید. حواستان باشد که مدّاحی چیست. مدّاحی به معنای ادامه دادن کار آن کسانی است که در طول تاریخ، چه در زمان اهل‌بیت توانستند مذهب را نگه دارند، تشیّع را و جریان شیعه را حفظ کنند، چه در زمان ما که توانستند دنیا را عوض کنند، نظام کشور را از «طاغوتی» به «اسلامی» تبدیل کنند؛ این رشته دنباله‌ی همان رشته‌ی منوّری است که آنها شروع کردند؛ با این چشم به مدّاحی نگاه کنید.» ۳. و تو با آن چشم تیزبین و صدای خوش و کوشا در اطاعت امر رهبری، هنر زیبای مداحی را با جهاد تبیین درآمیختی؛ همان طریقی که مادر هستی پیمود و آن «رشته‌ی منور» را ادامه دادی و در راه این جهاد عظیم به شهادت رسیدی. به واقع تو آن عادلی بودی که حق هنر مداحی را در صبح روز ۱۳ دی ۱۴۰۲ در گلزار شهدای کرمان و بالای سر حاج قاسم عزیز به خاطر رضای خدا ادا و دل‌هایی را با خود به بهشت روانه کردی. آری! مداح مجاهد، هنرمند فاطمی اهل کرمان، شهر کریمان، نجبا و شهیدان و ادامه‌دهنده راه حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)، عجب جهاد تبیینی کردی که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌ علیها) تو را پذیرفت و اجرت را در شهادت، آن هم در سالروز شهادتِ شهیدالقدس، شهید تمدنی ما قرار داد تا شهیدِ هموار کردن مسیر تمدن نوین اسلامی و در این پیچ تاریخی سرنوشت‌ساز باشی. « هنیئا لک» خوشا به سعادتت « عادل رضایی» مداح اهلبیت کرمانی. @AFKAREHOWZAVI
آموزش مهارتهای گفتگو درباره یک انتخاب آگاهانه👌🪴 ویژه بانوان 💠شروع دوره آموزشی: ۱۳ دی ماه مصادف با ولادت بی بی دوعالم خانم حضرت زهرا سلام الله علیها با ارائه و حضور استاد توانمند جناب آقای عظیمی برای ثبت نام روی لینک زیر کلیک کرده و مراحل ثبت نام را طی نمایید👌📚👇👇👇 💠لینک ثبت نام: *" https://survey.porsline.ir/s/3ziOx7Rk راه ثبت نام دوم: ارسال عدد ۲۱۳ به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۴۵۲ ادمین پاسخگویی دوره آموزشی: ** @dorsa_1402 🔻کانال "عصر جهاد" در فضای مجازی 🆔️https://eitaa.com/asr_jahad 🆔️https://ble.ir/asr_jahad @jebhe_qom
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
 . 🔖آغاز راه مکتب سلیمانی ✍آمنه عسکری منفرد مکتب شهید سلیمانی یعنی؛ عشق همیشگی به شهادت، تربیت حقیق
. 🔖آغاز راه مکتب سلیمانی آمنه عسکری منفرد امروز استکبار جهانی که بعد از ۷۵ سال جرم و جنایت و نسل‌کشی در فلسطین اشغالی، با  حمله‌ی کوبنده‌ی طوفان الاقصی، دچار شکست غیر قابل‌ترمیم گشت و با گذشت حدود سه ماه از حملات و جنایات دهشتناک و بی‌سابقه در غزه، پیام مقاومت و اقتدار اسلام را دریافت‌کرد و  با شکست هیمنه‌ی پوشالی‌اش در چشم جهانیان، جز  «هیچ»  نصیبی  نداشت،  از گسترش مکتب سلیمانی در دنیا  به هراس افتاده. بعد از ترور شخصیتها و فرماندهانِ بدونِ مرزِ مقاومت دنیای اسلام، همچون «شهید سید رضی موسوی» و «شهید العاروری» در روزهای منتهی به سالروز شهادت شهید سلیمانی، این بار حتی به زنان و کودکان زائر عاشق مکتب شهید که برای عرض ارادت و تجدید پیمان با آرمانهای نظام و امامین انقلاب، گرد مزار شهید جمع‌ شده‌بودند، نیز  رحم نکرد و بار دیگر عمق حقد و کینه‌ی خود از راه و مکتب شهید سلیمانی را اینگونه نشان داد. اما بار دیگر دشمن پلید دچار خطای محاسباتی شده‌ که نفهمید، این جمله‌ی سردار که فرمود: «ما ملت امام حسینیم.» تنها یک شعار نیست، این پیامی راهبردی است که از طرف فرمانده‌ی‌ شجاع مقاومت در دنیای اسلام ، به همه‌ی آزادگان جهان صادر شد تا همه بدانند که تنها راه فلاح و رستگاری از «مسیر حسین»(علیه السلام) می‌گذرد. «مسیر حسین» یعنی خطِ مشیِ ملت مقاوم  و مقتدر جمهوری اسلامی ایران، که در تمامی سالهای پس از انقلاب و جنگ تحمیلی، با خون خود اعلام کردند «هیهات مِن‌َالذِلَّه» و امروز همین پیام از گلوی زن و مرد و کودک مقاوم فلسطینی به گوش همه‌ی آزادگان جهان رسیده و رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکای جنایتکار را به زانو درآورده و فریاد حق‌طلبی و آزادی‌خواهی را در تمام دنیا به صدا درآورده است.  امروز مکتب سلیمانی که همچون انقلاب اسلامی «زنده و زاینده» است، در تمام دنیای اسلامی جریان و سیلان یافته و رویشهای معجزه‌آفرینی را نتیجه داده است که خشم و غضب دشمنان کینه‌توز را شعله‌ور ساخته. اما دشمن بداند با این اعمال وقیحانه هرگز نمی‌تواند خدشه‌ای بر اعتقادات و آرمان‌هایِ انقلابی مردمِ بااراده، فهیم و بصیر ایران اسلامی وارد کند، چرا که که این مهم، ریشه در «اقتدار و حقانیت» انقلاب اسلامی ایران، در برابر توطئه‌های استکبار جهانی دارد. امروز سردمداران کفر و استکبار بدانند؛ ملت شهیدپرور ایران اسلامی یدِ واحده‌ی امت اسلام هستند و برای دفاع از حرم انقلاب اسلامی و آرمان‌های امامین انقلاب و ساحت مقدس مرجعیت اسلام و انقلاب تا پای جان ایستاده‌اند، چرا‌که خود را وارثان خون شهدا می‌دانند و اینک  پیام ملت شهید‌پرور ایران اسلامی به دنیای استکبار، همان پیام امام روح‌الله است که فرمود: «خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز بگذار و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» (صحیفه‌ی امام خمینی، ج۲۱، ص۹۳). @AFKAREHOWZAVI
. ‌کاپشن صولتی ✍🏻 زهرا کبیری پور سکانس اول: هوا داشت سر می‌شد دست دخترک را گرفت و برای خریدن کاپشن راهی بازار شد چند کاپشن را امتحان کرد اما نه خودش پسندید و نه دخترک تا اینکه ناگهان دخترک درحالی که با انگشتش جایی را نشان می‌داد گفت صولتی صولتی... چشمان مادر رد انگشتان کوچک دخترش را دنبال کرد و برقی در چشمانش روشن شد، آره صورتی... سکانس دوم: خوشحال و شاد از بازار بیرون آمدند کاپشن صورتی را خریده بودند و به خانه بر می‌گشتند. قرار بود این کاپشن جدید را در مهمانی‌ها و مراسمات مهم بپوشد سکانس سوم: روز سیزدهم دی فرا رسید روز تجدید میثاق با سردار محل قرار، گلزار شهدا بود دخترک با خوشحالی کاپشن صولتی‌اش را آورد تا مادر تنش کند او دوست داشت زودتر به میعادگاه برود با آن قد کوچکش شعف بزرگی را به دوش می‌کشید آرزوی دل کوچکش هم‌بازی شدن با رقیه‌ی حسین بود برای همین باید کمی بزرگتر می‌شد، او اما عزمش را جزم کرده بود تا اندازه‌ی رقیه شود و شد سکانس پایانی: حالا کنار رقیه مشغول بازی است با آن گوشواره‌های قلبی‌ و کاپشن صولتی‌است. ‌ @AFKAREHOWZAVI
. "پذیرایی کریمانه با شربت شهادت" ✍مرضیه رمضان قاسم قبل از افتتاح کانالم، زینبم همیشه می‌گفت کنار مرضی که باشی حوصله‌ات اصلا سرنمی‌رود کلی حرف برای گفتن دارد اما بعد از راه‌اندازی کانال، خانم حبیب‌اللهی‌یان عزیز گفتند: آجی باید کانالت را منحل کنم چون میروی همه حرف‌هایت را آنجا می‌زنی و دیگر حرفی باقی نمی‌گذاری که برای ما بگویی. اما این روزها نه فقط زبانم بلکه قلمم نیز کم حرف شده است، متحیرم در ایام مادریه چگونه از غمی سنگین بنویسم که غمگین نباشد حال، من مانده‌ام با حرفهایی که نه می‌توانم بگویم و نه می‌توانم بنویسم... @AFKAREHOWZAVI
برای برق چشمانت... (دختر کاپشن صورتی، با گوشواره قلبی...) پ‌.ن: این عکس توسط هوش مصنوعی ساخته شده @ghalamnegaremonfared
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
برای برق چشمانت... (دختر کاپشن صورتی، با گوشواره قلبی...) پ‌.ن: این عکس توسط هوش مصنوعی ساخته شده
. 🔖برای برق چشمانت... ✍آمنه عسکری منفرد نمی‌دانم عکاس این عکس زیبا، وقتی داشت لنز دوربین را تنظیم می‌کرد تا چشمان زیبا و برق نگاهت را هنرمندانه ثبت کند در چه فکری بود؟ به گمانم او حتی فکر هم نمی‌کرد، این عکس، خیلی زود تنها وسیله برای یافتن نشانی از خانواده‌ات باشد تا تو را «شهیده مجهول‌الهویه» به خاک نسپارند. او چه‌اندازه هنرمند بوده که نور را در قاب زیبای دوربین، برای ثبت رنگ لبها و گونه‌های سرخت تنظیم کرده، که با رنگ صورتی ملیح کاپشن و گوشواره‌های کوچکت، هماهنگ باشد و دلبری کند. به گمانم مادرت هم مثل همه‌ی مادرها، در روز عید میلاد حضرت زهرا، قبل از اینکه تو را مهیای زیارت سردار دلها کند، برای آراستنت با این رنگ، حسابی ذوق کرده و خدا را شاکر بوده که تو را به او بخشیده. اما...نمی‌دانم برق چشمان معصومت قلبم را از سینه کَند یا وقتی شنیدم حتی نشانیِ قلبهای صورتی گوشواره‌ات هم کمکی نکرده تا هویتت معلوم شود، هر چند بعضی می‌گویند این عکس را هوش مصنوعی ساخته، تا بتوان ردّی از خانواده‌ات پیدا کرد. می‌دانم محال است، اما از همان اول که عکس تو رادیدم وقصه‌ی مظلومیتت را شنیدم، چندین بار روی عکس زوم کردم، شاید تصویری از چهره‌ی عکاس در نور چشمانت معلوم باشد، تا لااقل از طریق او معلوممان شود، آیا پدر و مادرت جز شهدای مجهول‌الهویه هستند یا جزء مجروحین بدحالی که چون در آی‌سی‌یو بستری هستند، به هوش نیستند و سراغت را نمی‌گیرند؟ فرشته‌ی معصوم کاپشن صورتی با گوشواره قلبی...! از وقتی عکس چهره‌ی معصومت را دیدم و شنیدم پیکر نازنینت مجهول مانده، هوش از سرم پریده، خواب به چشمانم راه ندارد و قلبم در قفس سینه جا نمی‌گیرد. دلم بیش از همه‌ی این سه ماه و چند روز اخیر بعد از طوفان الاقصی، پرکشیده پیش کودکان شهید مظلوم غزه که به اندازه، تو زیبا و معصوم بودند؛ اما اینک در آسمانها، در آغوش ملائک، چشم انتظار مادر و پدر هستند، کنار کودکان معصومی که قریب ۷۵ سال است، این‌گونه مظلومانه و بی‌گناه پرپر می‌شوند. اما به تو قول می‌دهیم که ما سربازان راهِ شهید سلیمانی، رذالت و جنایت عاملان و مغزهای فاسد را تحمل نخواهیم کرد و بإذن‌الله انتقام خونِ تو و خونِ کودکان مظلوم غزه را با انتقامی سخت و کوبنده خواهیم گرفت و دست‌های تا مرفق آلوده به خون شهدای مظلوم را قطع خواهیم کرد، تا جهان سراسر نور آماده‌ی ظهور حضرت صاحب (عجل‌الله فرجه) شود. گوشواره قلبی! من امشب برایت دعا می‌کنم که تو در آسمانها در آغوش پدر و مادرت باشی، تو هم برای ما زمینی‌ها دعا کن، که زنجیرهای عادت دنیا، هرچه زودتر از دست و پایمان باز شود و چون شهدا آسمانی شویم. فرشته‌ی شهید زیبا با کاپشن صورتی و گوشواره‌ قلبی! دعا کن ما هم شهید شویم، به جای اینکه بمیریم که مرگ به هر شکل، غیر از شهادت، نهایت خسران آدمی است و ما ملت امام حسین تشنه‌ی شهادتیم که بعد از حادثه‌ی تروریستی ۱۳ دی ۱۴۰۲ در مزار شهید سلیمانی، عاشقانه گرد مزارش جمع می‌شویم تا راه شهدا را ادامه دهیم. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
. 🔖برای برق چشمانت... ✍آمنه عسکری منفرد نمی‌دانم عکاس این عکس زیبا، وقتی داشت لنز دوربین را تنظیم م
. ✍آمنه عسکری منفرد فرشته‌ی شهیده، ریحانه سلطانی‌ نژاد! دختر کاپشن صورتی با گوشواره‌ی قلبی! خدا را شکر که تو را همچون بعضی از بچه‌های مظلوم شهید غزه، مجهول دفن نکردند. وقتی هم‌بازی کودکان شهید غزه شدی، سلام ما را به رقیه‌ خانم سه ساله ارباب هم برسان. @AFKAREHOWZAVI
«تفاوت‌ِ تو» ✍زهرا نجاتی سی و دو سال از تو بزرگتر هستم اما تو در دوسالگی جوری رشدکردی که من در این سی سال نتوانستم. چکارکردی ریحانه؟ رازت چه بود؟ کاش آن صوت، صوت تو نباشد، مثلا صوت همان پسربچه پنج شش ساله باشد، اما اگر، صوت تو باشد، یعنی خیلی راه‌ها را رفته بودی. یعنی قبل از آن که کلمات وصیت حاج قاسم را روی زبانت بگردانی، توی قلبت گرداندی. نورش تابیده روی روحت که برخلاف چهره و قامتت، خیلی بزرگ بوده. ریحانه‌جان، راهت را به ما نشان بده. به ما که خیلی بیشتر از تو، خوانده‌ایم، شنیده‌ایم، واجب و مستحب انجام داده‌ایم اما تهش لایق نشدیم که بخرندمان. برخلاف تو. ریحانه‌جان، همسن و سال دخترم بودی.هم هیکل هم اما تو با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبیت، دلبری نکردی؛ با آسمانی شدنت دلبری کردی. تو برخلاف آنچه دنیا را عاشق دختربچه، های دوساله می‌کند، بودی. اصلا همین تو را خاص کرده. چیزی که خیلی‌ها در به در به دنبالش می‌دوند و به هزار بیراهه می‌رسند. کفش‌های اسکیچرزت، تو را خاص نکرد؛ پیوندعمیقت با روح حاجی که با هیچ معادله‌ دنیایی، جور درنمیآید، مبهوتمان کرده، عاشقمان کرده. جانمان را به لب آورده. تصویرجسم کوچک لای کفن پیچیده تویی که می‌شد حالا حالاها قدبکشی؛ از جلو چشم‌هایمان کنار نمی‌رود، خون را برایمان به جوش آورده، حس انتقام را زنده کرده و حس رباب را. وقتی می‌گفت:«بزرگ می‌شد کاش..» تصورکن توی دوساله اینجور مثل سیب رسیده شدی، همان سیبی که حاجی می‌گفت:« وقتی برسد چیده می‌شود» و تو نمی‌دانی حسرت اینکه دوساله‌ات این‌قدر رسیده بود؛ پس بیست ساله‌ات چه می‌شد؛ چه با دلمان کرده! و نمی‌دانی حسرت اینکه سی سال بیش از تو عمر کردیم و نرسیده‌ایم و تو چطور این همه رشد کردی، چه آتشی به جانمان انداخته! ریحانه‌جان! دعایمان کن. دعاکن وصیت‌های حاجی را مثل تو جوری روی دلمان بنشانیم که راهی راهش شویم. ریحانه‌جان! با آن دست‌های کوچکت، دست ما را بگیر. @AFKAREHOWZAVI
به‌نام‌او جای خالی ریش‌سفیدها در قهرمان سازی ... در رسانه قبل‌تر هویتی دوست‌داشتنی به نام ریش سفید و گیس سفید وجود داشت. همان که به اصطلاح چند پیراهن بیشتر پاره کرده و سرد و گرم روزگار را بیشتر چشیده ‌بود. حال در مواجهه خانواده با معضل و یا مشکلی، همان ریش سفید آن را لاینحل نمی‌داند و اعضای خانواده را به صبر و یا هر چیزی متناسب با مشکل راهنمایی می‌کند. گیس سفیدی که گاهی یک پند کوچکش، خانواده‌ای را از فروپاشی نجات می‌داد. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد متن مصاحبه در خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcCHh @AFKAREHOWZAVI
«چرا رهبری گفته؛ هر کس با انتخابات مخالفت کند با اسلام مخالفت کرده است؟» ✍🏻پازکی 🔸️از منظر اسلام، کسی حق ندارد کسی دیگر را امر و نهی کند، همه انسانها آزاد هستند. تنها خداوند متعال است که حق امر و نهی و وضع احکام را دارد. خداوند متعال، آفریدگار انسان و تمام هستی و مالک هستی است، همه چیز در سیطره اوست، حاکم و فرمانروای اصلی اوست. حق حاکمیت هم فقط از آنِ اوست، فقط اوست که می تواند حکم وضع کند و امر و نهی کند. 🔸️حاکمیت خداوند به واسطه برگزیدگان الهی (پیامبران و امام معصوم) و در زمان غیبت امام معصوم به واسطه فقیه جامع الشرایطی است که با شرط احراز سه ویژگی اختصاصی عدالت، کفایت، فقاهت برای حاکم اسلامی، حکومت او را شبیه ترین حکومت به حکومت امام معصوم، می گرداند، اجرا می شود. 🔸️در حکومت اسلامی، فرد به عنوان حاکم جامعه اسلامی، موضوعیت ندارد؛ یعنی اصلا فرد مهم نیست بلکه ویژگی ها مهم است این سه ویژگی توامان در هر شخصی ثابت شود، بر آن شخص واجب است که حکومت اسلامی را اداره کند. 🔸️پس حکومت، حکومت خداست به دست فقیه جامع الشرایط. در حکومت اسلامی، حکومت از آنِ خداست و فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت امام معصوم موظف است به اجرای احکام الهی و درست به همین خاطر است که اطاعت از او واجب است زیرا اطاعت از او، اطاعت از قوانین خداست. 🔸️انتخابات چیست؟ انتخابات عامل اجرا و تحقق و عینیت یافتن حکومت خداست. یعنی اگر قرار باشد حکومت الهی محقق و عینیت پیدا کند، به واسطه انتخابات است. و کسی که با انتخابات مخالفت کند با حکومت خدا که همان اسلام است، مخالفت کرده است. @AFKAREHOWZAVI
«کهکشان راه حاج قاسم» ✍ زینب سید میرزایی عادت داشتم عصرها به تماشای غروب خورشید بر بام خانه مان بنشینم و دلنوشته بنگارم. خیلی از حادثه تروریستی هفت تیر و شهادت سید الشهدا انقلاب ایت الله بهشتی و یارانش نگذشته بود، ارادت ویژه ای به آیت‌الله شهید بهشتی داشتم به گونه ای که وقتی کلاس دوم، سوم ابتدایی بودم مذاکرات مجلس خبرگان را که از صدا و سیما. شبکه دو پخش می شد؛ به عشق دیدن ایشان، تماشا می کردم. این شهیدبزرگوار تاثیر بسیاری در روحیات من داشتند. کلاس پنجم ابتدایی بودم وخیلی دوست داشتم که شهید شوم. آنروز برگه ای از وسط دفتر انشایم برداشتم و وصیتنامه شهادت نوشتم. فکر می کردم اولین قدم را برای شهادت بر داشته ام. چند بار وصیتنامه ام را از اول تا آخر خواندم و باز نویسی کردم. فردای آنروز وصیتنامه ام را برای والدینم در میان اشکهای مادرم خواندم . نمی دانستم بایدوصیت نامه را بعدا دیگران بخوانند. آنروز گذشت و روزهای دیگر نیز و من اکنون به سنین میانسالی رسیده ام و همچنان در آرزو و جست وجوی شهادت، نمی دانم این شهدای دانش آموز و دانشجو، دختران هم سن و سال آن روزهای من با خدا چه نجوایی داشتند که من نداشتم؟ آن طلبه انقلابی که روز قبل از شهادت معمم شده بود، چگونه خدا را خواند که من سواد خواندنش را ندارم؟ آن مداح مخلص بر فراز منبر عشق چگونه دلبری کرد که من راهش را درمنبر جهاد تبیین نمی دانم ؟! چادرهای خاکی عمامه های خونین . قلمهای بر زمین افتاده پیکرهای غرق به خون ، چراغهای هدایتند برای ادامه مسیر، در کوچه های بنی هاشم تاریخ، تا رسیدن به امتداد ظهور، خیلی غبطه می خورم به شهدای کهکشان راه حاج قاسم که کهکشانی سرخ فام است و دل می برد. دلرباست و جان می خرد. بگذار شیاطین در تیرگی جهل خودبمانند و تصور کنند که توانسته اند برای نجات خود دست و پایی بزنند‌ . اما دنیا بداند ما با شهادتها تکثیر می شویم . فرزندان ما رشیدتر و آماده ترمی شوند. ما ملت امام حسینیم و امتی منتظر. در کنار آوای اللهم عجل لولیک الفرج. در انتظار جانانه و خونین پر کشیدنیم. دلمان پر می‌زند برای اینکه در رکاب مولایمان امام خامنه ای جان بدهیم . ما را از شهادت نترسانند که منتظر شهادتیم. خونین بال شدن در وسط میدان درس و تولید و جهاد تبیین و مسجد و محراب آرزوی دیرین ماست. ما شهید پرور و شهید ، تربیت شده ایم ملتمسانه شهادت رامی طلبیم و می خوانیم که: "شهادت ای شهادت ناز شصتت مرا با خودببرقربان دستت" @AFKAREHOWZAVI
شهادت ، اسراری است که جز به صاحبان اسرار ندهند.... ✍خ. محمدجانی این روزها می‌شنویم که شهید می آورند، شهید دفن می‌کنند وشهید می شوند. این چه رازی است که عده ای از آن باخبرند و در اوج گمنامی ناگهان رزقشان شهادت می شود و پرواز ی تا قرب الهی دارند. این چه رازی است که تنها آنانی که محرم راز باشند از آن با خبرخواهند شد. آیا شود روزی که ما نیز محرم راز شویم؟ آیا شود روزی که ما هم همسفر ملایک شویم و هم نوا با ملکوتیان خدای خویش را به نجوا نشینیم. @AFKAREHOWZAVI
. 🔰انعکاس خبر نقد کتاب عقیله توسط انجمن ادبی تاریخی ساهور وابسته به گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم‌علیه‌السلام در خبرگزاری رسمی حوزه https://hawzahnews.com/xcCJx
«نقش مردم» ✍مرضیه سادات حمیدی 🔹️اینکه حضرت آقا مردم را به مطالبه‌گری از مسئولین دعوت می‌کنند. 🔹️اینکه از نوحه «بی مردم» مهدی رسولی تمجید کردند. 🔹️و اینکه دائم توصیه می فرمایند آمادگی مردم باید به مرحله عمل برسد. 🔹️یعنی ایشان با پشتوانه مردم دستوراتشان عملی می‌شود. 🔹️یعنی به مردم خطر این قضیه را گوشزد می‌کنند که در مسائل مختلف پشت ایشان باشیم که خواص دست ایشان را نبندند،که خدای نکرده مثل حضرت امام و اعتماد مردم در زمان ایشان به مسئولین مجبور به نوشیدن جام زهر و تحمیل قائم مقام رهبری نشوند. پ ن:قابل توجه کسانی که می گویند آقا خودشان حواسشان هست! خیر ما با الگوگیری از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها باید حواسمان به اماممان باشد. @AFKAREHOWZAVI
«به وقت شرطی شدن» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ آن زمان هایی که ما نبودیم! وقتی میخواستند به خروسی رقص یاد بدهند، خروس را بر یک ظرف شبیه سینی می گذاشتند، سینی را به وسیله آتش گرم می کردند، تا خروس از داغی زیر پایش، این پا و آن پا کند و به اصطلاح برقصد! در این هنگام با نواختن بر فلوت، به خروس می آموختند که با گرم شدن سینی شروع به بپر بپر کند؛ همزمان که فلوت تند تر نواخته می شد، شعله آتش را بیشتر می کردند تا در نتیجه خروس بیچاره یاد بگیرد که بیشتر بالا پایین کند! بعد از مدتی با حذف سینی و آتش، خروس می آموخت که به محض شنیدن صدای فلوت، همان حرکات را باید انجام دهد و بدین ترتیب خروس رقصنده، تبدیل به وسیله ای برای کاسبی صاحبش می شد! و گرنه که خروس را برای رقاصی و سرگرمی مردم نیافریده بودند! بلکه او را برای تربیت و درس آموزی به آدمی و در نهایت برای تناول در سفره انسان بخشیده اند! همین بخش از سعی مخلوق دو پا، برای تسلط بر طبیعت، به جای بالندگی اذهان، به وسعت نابکاری او انجامید! و این باور پیدا شد که اکنون که خروس را می توان مسخر کرد چرا آدمیزاد را به چاه شرطی شدن، پرتاب نکرد؟! خلاصه این الگوی عجیب، طراحی بسیاری از بازی های روزمره اغوا کنندگان قرارگرفت و برخی از بازی گردانان قدرت بدست، سعی کردند عموم مردم را با شرطی کردن نسبت به وقایع و‌ حوادث؛ زبان، دست و پای خود قرار دهند! آن نگون بختانی که بمب بر خویشتن می چسبانند تا عده ای بی گناه را برای رضایت صاحبانشان از دنیا خارج کنند و آن سیه روزانی که با شنیدن خبر حادثه جنایت فاسدان، بدون هیچ تعمق و تلاشی برای فهم موضوع، به عوعو می افتند که کار خودشان است! در واقع همان شرطی شدگانی هستند که سینی و آتش را از زیر پاهایشان کشیده اند تا به محض شنیدنِ صدای فلوت دژخیمان به رقص در آیند و پایکوپی کنند! آخر یکی نیست بگوید که ای بشر درمانده، عقل را که برای یادگاری به تو نبخشیده اند! کمی بیاندیش که چگونه ممکن است این کشتار کار حاکمیت باشد و اسناد آن موجود و اربابان تو لشکرِ سفیانی را برای ساقط شدن چنین نظامی به حرکت در نیاوردند! آنان که به دنبال بهانه ای کوچک، برای نیستی ما هستند، چگونه ممکن است، از کنار چنین جرمی به راحتی بگذرند؟! شاید به قول سیف فرقانی، این عوعو سگان شما نیز بگذرد! آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و دهان شما نیز بگذرد!!! @AFKAREHOWZAVI
«غایت کشف حجاب استعماری»   ✍پروین صادقی منش اگر بخواهیم در جامعه فحشا و فساد رواج پیدا نکند، بهتر از علاج، پیشگیری است وبهترین پیشگیری‌ها ایجاد امنیّت اجتماعی در مراعاتِ معاشرت اجتماعی زن ومرد وحفظ حجاب وعفاف ومحدودیت‌هایی است که اسلام معیّن کرده است.《هرگاه سلطه‌گران بخواهند یک ملت را از آن جدیّت وعزم راسخش بیندازند، هرگاه بخواهند روح سلحشوری وشجاعت ومردانگی را وفداکاری وایثار را از یک ملتی بگیرند، یکی از برّنده‌ترین حربه‌ها علیه این ملت،‌ ایجاد وتشدید جاذبه‌های جنسی و کشاندن به سمت فحشا در این ملت است. تجربه‌ایی که در دنیا بارها وبارها تکرار شده است.》(بیانات درخطبه های نماز جمعه ۱۴دی۱۳۶۳) ◇روز 17 دی‌ماه 1314، در اذهان تاریخی مردم، به عنوان یکی از ننگین‌‌ترین روزهای تاریخ رژیم پهلوی شناخته می‌شود؛ چرا که در این روز، قانون منع حجاب در ایران به اجرا درآمد.هدف طرحهای سه گانه کشف حجاب استعماری که مجری آن رضاخان بود، سیاست‌های شومی را دنبال کرد که  سیاست گام به گام اسلام‌زدایی، کشف حجاب با سرنیزه به بهانه تجّدد و ترویج  بی بندو‌باری، که این اهداف سه‌گانه تبعات زیادی نیز در پی داشت. رضاخان پس از پا‌گرفتن قدرتش، از سوی استعمار انگلیس، مأموریت یافت که از طریق بی‌توجهی و حذف نمادهای دینی و سنن مذهبی، فرهنگ اسلامی را از صحنه زندگی مردم خارج کرده، فرهنگ غرب را جانشین آن نماید. کشف حجاب یکی از برنامه‌هایی بود که او در دستور کار خود قرار داده بود. این برنامه از جمله اقداماتی بود که او را به هدف شیطانی خود نزدیک می‌کرد. ◇《مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است؛ یکی در جاهلیت… و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت، بیرون کشید. در موقع دیگر، در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق، به اسم اینکه زن را می‌خواهند آزاد کنند، ظلم کردند به زن. زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت، پایین کشیدند… در صورتی که زنْ انسان است؛ آن هم یک انسان بزرگ. زنْ مربی جامعه است… سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‌کند. مبدأ همه سعادت‌ها از دامن زن بلند می‌شود و مع الاسف زن را به صورت یک لُعبه در آوردند این پدر و پسر… آن قدر جنایات که به زن کردند، به مردان نکردند .》(صحیفه امام، ج ۷. ص ۳۳۹) دفاع زنان ما از لباس و حجابشان در قضیه کشف حجاب رضاخانی، یک حماسه غرو‌رانگیز در تاریخ ملت ماست. ماجرای دردناک مسجد گوهرشاد مشهد و آن جمع کثیری که در مخالفت با بی‌حجابی رضاخانی، با دست خالی در برابر اسلحه ایستادند و کشته شدند، سند افتخار ملتی است که تا پای جان می‌کوشد از معنویت و فرهنگ الهی خود دفاع کند. ◇ 《بیشتر مردم در برابر کشف حجاب رضاخانی مقاومت کردند و دستگاه حکومت پهلوی علی رغم همه زورها و فشارهای اجتماعی و تبلیغاتی خود، روز به روز خود را در این مسئله شکست‌خورده‌تر دید. دشمن اگر باهوش بود، از همین مقاومت مردم در برابر کشف حجاب می‌توانست میزان اعتقاد و وفاداری این مردم را به اسلام بفهمد… بالاخره دیدیم که همان زنانی که اجازه نداده بودند رضاخان با تغییر لباس آنان، پرچم بیگانه را بر تن آنان بپوشاند، همان زنانی که سال‌ها مقاومت منفی کردند و در خانه ماندند، چهل و چند سال بعد همراه دختران و نوه‌های خود، با همان چادرها یعنی با همان پرچم‌های مسلمانی خود قیام کردند و دوش به دوش برادران خود، در یک انقلاب خونین، با بر انداختن دودمان پهلوی به سلطه فرهنگ رضاخانی نیز خاتمه دادند.》( فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص ۴۸) @AFKAREHOWZAVI
«ایران عاشق بمان» ✍ سیده ناهید موسوی من از خطه‌ی خوزستان هستم. غروب‌ های با صفای آبادان و خرمشهر را دیده و حس کرده‌ام. از ورودی شهر بوی خون و دگرگونی احوالات شروع می‌شود کافی‌ست با دقت به دیوارهای شهر نگاه کنید تا آثار هشت سال جنگ و خرابی‌ها را ببینید به موزه شهر رفتم و تانک‌هایی که نماد قدرت و شجاعت مردمان بوده‌اند را به خوبی تماشا کرده‌ام. همه اما یک جمله می‌گویند شهر دلگیر است زیرا خون جوانان زیادی در آن ریخته شده است و این خاصیت شهریست که تا آخرین نفس برای وطن جنگیده اما تسلیم نشده است. کردستان، همدان، اصلا شرق و غرب، شمال تا جنوب کشور ایران با شهید و شهادت آشنا هستند. شهدای راه انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای ترور در جای جای کشور شهیدان فراوانی تقدیم اسلام و انقلاب شده‌اند. از تحصن مردم در مسجد گوهرشاد برای وضع عفاف و حجاب و شهادت چندین تن در زمان حکومت پهلوی، تا همین فتنه اخیر و شهادت بیش از صد جوان در دفاع از حریم وطن. شهدای حملات تروریستی در شاهچراغ شیراز و کشتار زائران، حمله با سلاح سرد به حرم شاه خراسان در مشهد و شهادت چند نفر از روحانیون، یا دی‌ماه که ابتدایش با ترور شهید فخری زاده و سپس شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس همراه است. دی‌ماه ۱۴۰۲ خونین‌تر از همیشه است هم‌زمان با چهارمین سالگرد سردار دل‌ها حمله تروریستی ک‍ُور شهادت جمعی از هموطنان را در برگه‌ای از تاریخ ایران ثبت می‌کند. شاید مریم سلطانی نژاد باشید که وصیت قهرمان ملی حاج قاسم را با صدای دلنشین خود بخوانی و «والله والله والله...» گفتن تاریخی را دوباره ماندگارتر می‌کنید و می‌شوید شهیده زائر. یا فائزه رحیمی بیست ساله که معلم و در ابتدای راه اما لبریز از عشق برای شهادت و در نهایت تقدیرش شهادت می‌شود. صدای من پرستارم! من پرستارم! و همین واژه کافی‌ست تا ثابت کند ایران هنوز هم جوانان جان برکف دارد همانند مکرمه حسینی که در آغوش خواهرش ملیکا حسینی در حالی‌که مشغول خدمت به زائران و دلدادگان مکتب حاج قاسم بودند به آسمان پَر کشید تا اولین بانوی شهیده خدمت رسان شود. و یا کوچک‌ترین شهیده بانو ریحانه سلطانی نژاد که عمق فاجعه تنها با شنیدن خبر شهادت‌اش دوچندان شد، و دردهای سه ماهِ غزه را دوباره تازه و تازه‌تر کرد. متولد ایران، ساکن ایران و پیرو مکتب اسلام و ولایت باشید تا به خیل عظیم شهدا بپیوندید. تفاوت چندانی ندارد کجای ایران زمین باشید خرمشهر یا شاهچراغ و یا کرمان امان ازکرمان و داغی که سرد نمی‌شود. وطن‌ام زخمی‌ست اما سربلند و سرافراز، وطن‌ام خار چشم دشمنان است و قهرمانان‌اش کوچک یا بزرگ حماسه می‌آفرینند. شهیدپروری افتخار گوشه گوشه ایران زمین و مردمان آن هست پس ایران من عاشق بمان. نصرٌ من الله و فتح قریب @AFKAREHOWZAVI
حجاب منهای تفسیر به رأی و برداشت سلیقه‌ای 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد تفسیر به رأی و برداشت سلیقه‌ای با توجه به جنبه‌های قومی و قبیله‌ای، در همه شئون زندگی اجتماعی مردمان وجود دارد. حجاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. شئون خاندانی برگرفته از تعالیم اسلام و در ادامه به انحراف رفتن اصل آن شأن و آن واجب الهی به سمت سلیقه‌ی برگرفته از افراد آن خاندان و قبیله، امری جدید نیست. چه بسیار باید و نباید دینی که با سلیقه افراد قید می‌خورند و از مدار صحیح خود خارج می‌شوند. مقوله حجاب از آن طیف احکام دینی و اجتماعی است که گاهی دچار دگردیسی در ملل و قبایل و خاندان‌ها شده‌است. در این میان چیزی که تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد، اصل حجاب است. این نوع دگردیسی از چهارچوب باید و نباید دین به چهارچوب خاندانی و قبیله‌ای تنزل می‌یابد و از کارکرد اصلی خود دور می‌شود. این‌گونه نیست که در این تغییر، تساهلی بوده‌باشد، گاه امری بیشتر از حکم الهی به مخاطب تحمیل می‌شود که در چهارچوب احکام خواسته شده، نبوده‌است. در بسیاری از قبایل، تعریف محارم شکسته می‌شود و عرف خانوادگی حلال و حرام را جابجا می‌کند. مثلا بر اساس‌ اصل احترام به پدر، عروس همیشه ملزم به یک نوع حجاب دستوری و مالایطاق شده‌است و با وجود همجواری همه ساعته با پدرشوهر مجبور به بایدی خلاف باید خداوند شده‌است. این یعنی افراط در امری که خدا از بنده‌اش نخواسته‌است. گاهی حجاب در خاندان‌ها و قبایل، تعریفی جدید می‌یابد و تمام نقصان این تعریف به پای دین نوشته می‌شود. طبق همین رویه شاهد عدم تعادل در امر حجاب در برخی مناطق می‌شویم و این نقصان به جامعه نیز تسری می‌یابد. در جامعه‌ای که شوهرِخواهر محرم و پدرشوهر نامحرم است، باید شاهد بسیاری ناهنجاری اجتماعی دیگری نیز بود. باید بپذیریم که حکم خدا استثناپذیر نیست و ما نباید به حکم ساخته‌ی ذهن خود رفتار کنیم. مفهوم شناسی حیا و حجب در خانواده‌ها می‌تواند در روند مثبت حیا و عفاف در جامعه موثر باشد. ▫️برداشت سلیقه‌ای با هر فریضه‌ای در دین ناپسند است، اما طبعات این امر در برخی از امور بیش از دیگری‌ست. مقوله حجاب نیز از اموری است که سهل‌انگاری فردی، چه در ذهن و چه در مقام عمل، فرد را به سمتی نامطلوب دینی سوق می‌دهد و این باور که حجاب امری فردی‌ست، اشتباهی جدی‌ است که بُعد اجتماعی این گناه را می‌پوشاند در حالی‌که جنبه اجتماعی ترک این واجب می‌تواند تا سالیان طولانی اثرگذاری منفی داشته باشد. ▫️در حیطه خانواده نیز عدم حفظ حریم شخصی و عدم پوشش مناسب، می‌تواند در روند کلی حجاب اطرافیان موثر باشد. آنچه در این‌جا احساس نیاز می‌شود، آموزش کامل و همگانی به خانواده‌ها در این مسئله است. از سویی باید افراط و زیاده‌روی در امر حجاب را در خانواده متذکر شد و از یک طرف بیم تفریط این قضیه را گوشزد کرد. ▫️یکی از مهم‌ترین راه‌های تبیین این امر، صدا و سیما است که رسالت سنگینی برعهده دارد که باید سال‌ها عقب‌ماندگی خود در این حیطه را جبران کند. این آموزش باید به صورت کارگاهی و نه دستوری در سریال‌ها و برنامه‌های سیما گنجانده‌شود. ▫️آموزش و پرورش به عنوان نهاد مهم آموزشی کشور هرچه بیشتر باید در تبیین چارچوب درست و دینی امر حجاب اقدام کند. چهارچوبی دور از سلایق فردی و تفسیر به رأی اشتباه. این امر یکی از مصادیق مهم تمدن اسلامی است که با پیشرفت و توسعه نه‌تنها کهنه نمی‌شود بلکه بر زیبایی آن افزوده می‌شود، شاهد این امر اقبال فوج فوج جوانان اروپایی به مقوله اسلام و حجاب است. با وجود تمام سیاه‌نمایی‌ها و کینه‌ورزی‌ها، سرشت پاک راه خودش را می‌یابد و به مقصود می‌رسد. شناساندن درست احکام و به‌ویژه حجاب راهی طولانی دارد. راهی که ما در تحقق آن بسیار وظیفه داریم. @AFKAREHOWZAVI
«بانوی نمونه‌ای به اسم فائزه رحیمی» ✍️🏻ف.مرادی ⭕️افسوس که نامت مهسا نبود تا با مرگت به خانواده‌ات زنگ بزنند یا در مجلس برایت اقدامی صورت بگیرد. سلبریتی‌ها گوش فلک را کر کنند که در ایران به زنان ظلم می‌شود و به دنبال حقوق ازدست رفته‌‌مان سینه چاک کنند. بگویند بیایید و ما را نجات دهید؛ اجباری را نمی‌خواهیم و... ☝️اما بدان کار تو مایه مباهات آسمان شد و آسمانیان را غرق در سرور و شادباش کرد. کنار مادر سادات با افتخار نشستی، نامت جز زائران سلیمانی برده می‌شود و چه سعادتی بالاتر از این! ما را با زمینیان چه کار، ما عزم عرش داریم و به قول مولانا: 🍃مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌ام ازبدنم ⭕️دی ماه که می‌شود، ماه استرس، امتحان و اتفاقات بزرگ فرا می‌رسد. روزی سردار ما را شهید کردند و رهبر عزیزمان فرمودند: شهید از حاج قاسم زنده برای دشمن خطرناک‌تر است. ⭕️حرفی پر مغز که هر چه از این حادثه بیشتر می‌گذرد به ابعاد سخن بهتر پی می‌بریم. حوادث غزه رخ داده است و مردم صدا می‌زنند ما ادامه دهنده هستیم. حاجی را از خودشان می‌دانند، نام فرزندان‌شان، هیئت‌ها، خیابان و بسیاری از مدارس خود را مزین به نامش می‌کنند. گویی همه ملت ایران نه، بلکه همه آزادی‌خواهان جهان افتخارشان این است که نام قاسم سرلوحه کارشان باشد. اخلاص این خاصیت را دارد، کار که برای خدا باشد جهانی می‌شود. ⭕️امسال در سالگرد انقلاب، استقبال بسیار عجیبی صورت گرفت. فائزه رحیمی، کسی که عاشق حاج قاسم و مکتبش بود راهی کرمان شد تا در این رویداد بزرگ شرکت کند. او که شهیدوار زندگی کرده و مدافع است، آن‌قدر که لقب حجاب‌بان می‌گيرد، تمام دغدغه‌اش کار فرهنگی است و دنباله‌رو راه عشق. دوستان هم‌رزمش می‌گویند او شهید زندگی کرد و به گفته حاج قاسم عزیز هرکس می‌خواهد شهید بشود باید شهید زندگی کند. ⭕️آری! دهه هشتادی که ره صدساله را یک شب طی کرد و بر سخن رهبر معظم ما صحه گذاشت که فرمودند: جوان امروز به مراتب از جوان دهه اول انقلاب، انقلابی‌تر است. ⭕️شهید رحیمی، دانشجوی فرهنگیان بود و می‌خواست معلمی در تراز انقلاب باشد. به مردم خدمت کند و چه خوب هم کار خود را انجام داد و رسالتش را به پایان رساند. @AFKAREHOWZAVI